گاییده شدن ناموسم

1394/09/07

مادرم نشست سر میز آرایش. شروع کرد آرایش کردن. اکبرآقا از پشت ممه های مامانمو گرفت و یه ماچ رو لپش کرد و گفت جیگرم برای کی خودتو خوشگل میکنی؟ مامانم گفت برای آقا اکبرآقام. خوابیدند روی کاناپه. مامانم پیشونی اکبرآقا را ماچ کرد. بعد لب گرفتند. اکبرآقا کم کم دستاشو آورد روی سینه های مامانم. پستونهای مامانمو مالید. بلوزش را کند. شکم سفید و بزرگ مامانمو دیدم. ناف مامانمو خورد. وای کرست مامانمو میخواد بکنه. برام سخت بود دیدنش اما حشری و کنجکاو بودم. داشت به دکمه کرست ور میرفت و لبهاش روی لبهای مامام بود. ممه های مامانمو درآورد. بزرگ و سفید اما ول بود. شروع کرد پستونهای مامانمو بخوره. چشمهای مامانم کم کم خمار شد. بعد رفت سراغ پاهی مامانم. ساقهای مامانم سفید و تپل بود. دامن مامانمو زد بالا. تا حالا رونهای مامانمو ندیده بود. واقعا حشری کننده بود. سفید و چاق و دنبه ای. مامانمو لخت کرد. بعد بلندش کرد آوردش طرف تخت که روبه روی من بود. مامانم میخواست بره رو تخت که اکبرآقا از پشت بغلش کرد. پستوناشو گرفت. کیرشو چسبوند در کون مامانم. بعد خم شدند. اکبرآقا دستشو گذاشت رو کمر مامانم که تو همون حالت بمونه. خودش راست شد و کیرش را چسبوند در کون مامانم. گفت اون شب که چسبوندم بهت چه حالی داشتی؟ مامانم گفت حسش کردم. دلم نمیخواست راست بشم. اکبرآقا گفت اون موقع که تو آشپزخونه میمالوندمت چی؟ مامانم گفت لاپام خیس شد. اگه بعدش نمیخوردمش خیلی حالم گرفته میشد. اکبرآقا دستشو گذاشت لاپای مامانم. بعد مامانمو برگردوند. وای خدای من قمبلهای مامنم. سفید و پهن. اکبرآقا قمبلهای مامانمو مالید. بعد شرت مامانمو کند. لای قمبلهاشو باز کرد. رفت کمی اونطرفتر تا من سوراخ کون مامانمو ببینم. بعد لای کس مامانمو باز کرد. کس مامانم پشمالو و گنده بود. یه کم مامانمو چرخوند. نمای جانبی شون به من. بعد کیرشو درآورد. سرش کرم زد. شروع کرد بماله لای قمبلهای مامانم. مامانم گفت میخوای تو کدوم بکنی؟ اکبرآقا گفت تو کونت. مامانم گفت باشه فقط آروم کرم هم خوب بمال. اون دفعه تا چند روز درد میکرد. اکبرآقا همچنان داشت میمالید در کون مامانم. در اومد گفت بکنم توش؟ مامانم گفت بله! اکبرآقا گفت اگه پسرت هم همینجا بود میگفتی بله؟ مامانم گفت بله و خندید. ازش اجازه میگرفتی؟
مامانم خندید. اکبرآقا گفت فرض کن مرتضی اینجاست. جلوش چی میگی؟ مامانم با ناز و ادا گفت: اکبرآقاجان اذیتم نکن دیگه. بعد دوتایی خندیدند. من سست شده بودم. حشری حشری. دهنم خشک شده بود. اکبرآقا گفت مرتضی کیرمو کردم تو کون مامانت. مامانم جیغ آرومی زد و گفت آییییییی رفت توش. صدای شلپشلپ کون مامانم تو اتاق پیچید. بعد اکبرآقا کیرشو درآورد. کون مامانمو طرف من گرفت. لای قمبلاشو باز کرد. اندازه یه سکه سوراخ کون مامانم باز شده بود.
مامانم گفت اینجام میخاره ها. اکبرآقا گفت کجا؟ مامانم دستشو کشید رو کسشو و گفت اینجا. اکبرآقا رو تخت دراز کشید کیرشو گرفت و گفت بیا بشین سرش. مامانم کیر اکبرآقا رو گرفت تو مشتش و ماچش کرد و گفت من قربون این برم. بعد نشست سر کیر اکبرآقا. قمبلها و پهلوهای دنبه ای مامانم تکون میخورد. کم کم حال مامانم اومد. صدای اییی اوفش بلند شد. بعد اکبرآقا گفت از اون طرف بشین. مامانم بلند شد. چرخید و سرپا نشست سر کیر اکبرآقا. اکبرآقا کیرشو جا انداخت تو سوراخ مامانم. مامانم نشست و گفت آخی بعد شروع کرد سرکیر اکبرآقا تکون بخوره. پستونها و شکم مامانم تکون میخورد. اکبرآقا گفت آبم داره میاد. مامانم گفت جونم عزیزم. بعد اکبرآقا از تخت اومد پایین. مامانم جلوش زانو زد. مامانم کیر اکبرآقاو کرد تو دهنش یهو چندتا سرفه کرد. اکبرآقا کیرشو تا ته فشار داد تو حلق مامانم. آبش از کنار لب مامانم زد بیرون. رفت رو تخت ولو شد. مامانم با دست آب های دور دهنشو جمع کرد و نفس نفس زنان قورت داد. اکبرآقا گفت ببخشید آبم ریخت تو حلقت. مامانم گفت فدای سرت. همه دلخوشی من همینه که آبتو بیارم.

نوشته: ؟


👍 2
👎 1
99796 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

475583
2015-11-28 17:06:28 +0330 +0330
NA

واقعا. منم همین خاستم بگم ، که این دوستمون لطف کرد گفت

0 ❤️

475587
2015-11-28 19:22:23 +0330 +0330
NA

یاوه بافتی فرزندم

0 ❤️

475589
2015-11-28 19:37:51 +0330 +0330

بدون هیچ مقدمه ای رفتی سر اصل ماجرا biggrin

0 ❤️

475590
2015-11-28 20:16:36 +0330 +0330

جون دلم میخواد قمبلایه سفید مامانتو باز کنم کله کیرمو تا ته بکنم تو کون مامانت تا جیغ بزنه سیر بکنمش آخرسر بدم آبمو تا قطره آخر قورت بده و بخوره ،جون کون مامانتو بکنم سفید و تپل لابد سوراخشم قهوه ای هستش

0 ❤️

475591
2015-11-28 22:33:47 +0330 +0330

به بی غیرتی و داستان کیریت کاری ندارم. یکی به من بگه گرست (سوتین) دکمه داره؟؟؟؟ یا گیره؟؟؟

2 ❤️

475592
2015-11-28 23:17:05 +0330 +0330

سعید جان این یه چیزی شنیده خیلی جدی نگیر . نه نه اش یه پیرزنه که اگه ازش بپرسی کرست چیه میگه چی ننه؟ کسرت؟ً lol

1 ❤️

475593
2015-11-28 23:35:48 +0330 +0330

اورین دفعه بعد داستان علی قصاب وبنویس

0 ❤️

475594
2015-11-29 00:32:28 +0330 +0330
NA

کس کش جقی dash1

1 ❤️

475597
2015-11-29 01:21:04 +0330 +0330
NA

چه چیزا چه حرفا!!!؟؟؟ biggrin

0 ❤️

475598
2015-11-29 02:00:00 +0330 +0330

biggrin آقاکرست منم دکمه ای

1 ❤️

475600
2015-11-29 03:20:19 +0330 +0330
NA

از همون اول معلومه داری کسشر ول میدی وسط :/

0 ❤️

475601
2015-11-29 03:49:57 +0330 +0330

کثافت دیوس کم کس شر بنویس که بخوای همه رو مثل خود انت بی غیرت کنی حرومزاده

0 ❤️

475602
2015-11-29 04:24:51 +0330 +0330
NA

دروغ بود…بیغیرت

0 ❤️

475603
2015-11-29 05:24:53 +0330 +0330

کیر خر تو کونت بی ناموس دروغ گو

0 ❤️

475605
2015-11-29 07:18:57 +0330 +0330

جدی؟

0 ❤️

475607
2015-11-29 08:49:33 +0330 +0330

من 3 روش بلدم که همش رو روی داداشم امتحان کردم
روش اول برای جق زدن و آب نیومدن هست روش دوم برای کردن و آب نیومدن هست شارج 10
aysan_sana
روش سوم بدون اینکه کاری کنید آبتون میاد بعضی وقتها کیرتون کامل باد نشده که ارضا میشین فیلمشم هست

0 ❤️

475609
2015-11-29 11:46:15 +0330 +0330

من که خایه فنگ شدم …

125.jpg
0 ❤️

475610
2015-11-29 12:02:22 +0330 +0330

بگو ما هم یاد بگیریم مونا پستون چجوری بکنیم آبمون نیاد

0 ❤️

475613
2015-11-29 16:46:21 +0330 +0330
NA

همه فیض دادن منم دعات کنم اینده همین شغل گیردبیاد

0 ❤️

475614
2015-11-29 16:46:38 +0330 +0330

نخوندمش چند سطر اول رو خوندم دیگه بیخیالش شدم

0 ❤️

475615
2015-11-29 18:06:30 +0330 +0330

اکبر اقل مغازتو دزد برده ؟؟/ یا موش اومده لاستیکادونو خورده؟؟؟

0 ❤️

475617
2015-11-29 23:03:24 +0330 +0330
NA

من کوچیک که بودم مامانم کون میداد و منم تماشا میکردم مامانم کون بزرگ و سیاهی داشت فقط از کون میداد و منم لذت میبردم از کون دادنش

1 ❤️

475618
2015-11-30 00:17:06 +0330 +0330

میرفتی میگااااییدی
با اکبر مادرتو biggrin

1 ❤️

475625
2015-11-30 14:45:59 +0330 +0330
NA

خوش بحالت
کاشکی منم سکس مامی جون جندم رو میدیدم اوووووف

1 ❤️

475630
2015-11-30 17:18:27 +0330 +0330

عقده مامانم گفتن داشت

1 ❤️

524334
2015-12-02 09:23:02 +0330 +0330

کسشعر ننویس جقی :|

1 ❤️

524379
2015-12-02 19:01:00 +0330 +0330

ریدی با ایی داستان نوشتنت؛ که همه بهت فش دادن ! مامانتو واسه من جور کنم پولت میدم
:))

1 ❤️