گی متاهل

1391/04/13

اولین باری که سجاد رو دیدم اتفاقی رفتم مغازه ساندویچیش ! همونجا عاشقش شدم ! خیلی خوش تیپ و خوش هیکل بود. چند بار دیگه هم به هوای ساندویچ خریدن رفتم تا اینکه با هم دوست شدیم.اون موقع 23 ساله بودم و اونهم 3 سال ازم بزرگتر بود.یه چند شبی که خونه تنها بودم اومد خونه مون و یا چند شب من رفتم پبشش اما هیچ وقت نتونستم بهش بگم چقدر دوسش دارم… سالها گذشت و هر دو ازدواج کردیم و تا عید پارسال که بهم زنگ زد و گفت: فوری با ماشینت پاشو بیا ! وقتی رسیدم یه دختر چادری اونجا نشسته بود . منو کشید پشت دخل و گفت: زنم نیست اینو با ماشین بیار خونه مون! دختره رو بردم و رفتم بعدش بهم تلفن کرد: تو نمیای گفتم نه وقتی دختره رو گاییدی و فرستادی رفت میام! دو ساعتی گذشت گفت من حمومم و در بازه پاشو بیا. رفتم تو و نشستم! چقدر دلم میخواست منم تو حموم باهاش بودم! تو این افکار بودم که اومد بیرون… خودشو با حوله خشک کرد و گذاشتش کنار ! اولین بار بود که لخت میدیدمش ! وای خدای من عجب بدنی ! با اینکه لاغره تمام بدنش عضله بود . کیرش خیلی کلفت نبود ولی بلند و خوش فرم بود و حسابی راست کرده بود.خندیدم و گفتم واسه کی راست کردی؟ گفت تقصیر این قرص هاست دو بار دختره رو حسابی کردم اما هنوز کیرم نخوابیده! ناخودآگاه جلو رفتم و کیرشو تو دستم گرفتم کمی جا خورد ولی هیچی نگفت! بعد پاشد و لباساشو پوشید و رفتیم بیرون… از همون روز هیکل و کیرشو نمیتونستم فراموش کنم … هفته پیش بهش اس دادم تا شب تنهام بیا اینجا وقتی اومد دیدم تیپ زده حسابی! لب تابو روشن کردم و چند تا سایت سکسی براش گذاشتم ! دلم میخواست یه سایت گی براش باز کنم ولی روم نمیشد! بهش گفتم تا تو ببینی منم یه دوش میگیرم میام گفت باشه ! لخت شدم برم برگشتم طرفش نزدیک بود قلبم از دهنم بزنه بیرون ! با صدایی که کاملا" میلرزید گفتم سجاد جان میای پشتمو کیسه بکشی؟ هاج و واج برگشت! دستپاچه شدم و گفتم شوخی کردم! کمی مکث کرد و گفت: باشه میام … من زودتر داخل شدم نمیدونستم بعدش چی میشه ! فقط میدونستم که دلم میخواد تو حموم با هم باشیم!دوش باز کردم و منتظر شدم وقتی اومد کاملا لخت بود سرمو به شامپو زدن گرم کردم سعی میکردم الکی با شوخی و خنده جو رو طبیعی کنم ! گفت نمیخوای شرتتو دربیاری؟ دست پاچه گفتم چرا چرا و فوری در اوردم! معلوم بود اونم کمی معذبه یه خورده که پشتمو کیسه کشید کیر جفتمون راست راست شده بود. معلوم بود که فهمیده عمدا" کشیدمش تو حموم ! با کمی تردید کیرم رو گرفت و شروع به مالیدنش کرد! وقتی دید چشامو بستم و هیچی نمیگم یواش زمزمه کرد: میای کیرمو بخوری؟ مثلا بهم برخورد! گفتم : تو چی مال منو میخوری؟ که با کمال تحجب دیدم خم شد و کیرمو تو دهنش گرفت آخ چه گرمای مطبوعی بود !چی قشنگ میخورد… کیرمو بیرون کشیدم و حالا من خم شده بودم و کیرشو میخوردم خیلی گنده شده بود و تا نصفه تو دهنم جا نمیشد! اما خوش فرم و خوشرنگ بود نمیدونم چقدر گذشت بیرون کشید که گفت: داره ابم میاد ! کیرشو با دست گرفتم و شروع به مالوندنش کردم که یهو ابش فواره زد بیرون اما خیلی نبود! منم شروع کردم به جلق زدن و یه دقیقه بعد آب منم تخلیه شد رو پاهاش! حالا که کرممون خوابیده بود تازه فهمیدیم که چه غلطی کردیم ! بهرحال اومدیم بیرون و ناهارشو خورد و رفت ! تا دو سه روزی عذاب وجدان داشتم و نمیدونستم رفاقتمون چی میشه ! بعد چند روز بهم اس داد! یه جوک فرستاده بود منم فوری جوابشو دادم: دلم برات تنگ شده اونم نوشت منم همینطور نوشتم اگه بازم این اتفاق بیفته هستی نوشت آره دوست دارم بازم تکرار کنیم ! اصلا به قیافه جذاب و مردونه ش نمیخورد که به همجنس هم علاقه نشون بده ! بهرحال منتظرم یه فرصت دیگه دست بده باز هم با هم حموم بریم این بار میخوام کمی تخصصی تر برخورد کنم البته نمیخوام به دخول برسه اما اگه اون بخواد ! این کار هم نشد نداره…

نوشته: ؟


👍 2
👎 2
74730 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

323638
2012-07-03 15:23:32 +0430 +0430
NA

در پیته بدرد نخوره آشغاله گی ننویس |( |( |( |( |( |(

0 ❤️

323639
2012-07-03 15:26:38 +0430 +0430
NA

ادمین خان من چند وقته منتظر داستانمم پس چی شد برادر من :| :| :| :| :| :| :| :| :| :| :| :| :| :| :| :|

0 ❤️

323640
2012-07-03 15:54:23 +0430 +0430
NA

کسکش انقدر به شماها ميگن گى ننويسيد تو گوشتون نميره؟ حتما بايد ننه تون جلو چشماتون به فاک عظما بره؟ کيرم تو کس ننه جنده ات که تو حرومزاده رو پس انداخت هر چى آبليسک تو دنياس تو کس خواهر و مادرت. از اين پس خواستى بدى به دوستت بگو يه هات داگ داغ داغ!!!هم بياره با اون کونتو پاره کنه اينطورى بهتر گاييده ميشى.

0 ❤️

323641
2012-07-03 15:59:05 +0430 +0430
NA

کیرمو حروم نمی کنم کیر همون دوستت تو کونت بچه کونی برو خودتو انگشت کن

0 ❤️

323642
2012-07-03 16:11:20 +0430 +0430
NA

چرا هر داستانی الکی تو سایت گذاشته میشه
گی؟؟؟!!
ب نظرم چاخخان بود
الان لز خیلی خیلی خیلی بیشتر هس تا گی ب نظرم :)

0 ❤️

323643
2012-07-03 16:20:16 +0430 +0430
NA

|( |( |( نمیخونم

0 ❤️

323644
2012-07-03 19:07:18 +0430 +0430
NA

Gay moteahel?
Migam shuma zanaton kojan chikar mikonan ke 24 sat tanhain?
Nakone harzan?
Kiram to sharafe pedare pedar saget ke age un shab jaq mizad behtar az andakhtane tokhme to bud
Oskol

0 ❤️

323647
2012-07-04 20:32:42 +0430 +0430

گی بود دیگه ننویس. . . . . . . . . . . . . . .
شما بچه کونی‌ها کی میخواهید دست از سر ما بردارید؟ بابا برید تو تاپیک خودتون کون همدیگه بذارید. حالم به هم میخوره از گی دیگه ننویس. نخوندم ولی خیلی آشغالی که این مزخرفات را اینجا میاری مینویسی. کیر خر تو فکر و ذکر و روحت دیگه ننویس. کله کیری دیگه ننویس.

0 ❤️

323648
2012-07-05 03:59:45 +0430 +0430
NA

حيف كامنت!
حيف فحش!
حيف وقت!
و ٠٠٠

0 ❤️

323649
2012-07-05 04:41:57 +0430 +0430
NA

بیمار روانی…
به جای انگشت کردنو خوردن کیر مردم برو با زنت یه سکس سالم داشته باش ،مریض

0 ❤️

323650
2012-07-05 11:25:44 +0430 +0430
NA

اولا که داستانت خیلی قشنک و واقعی بود باز هم بنویس .اما در مورد اونهاییی که جایگاه خودشون رو نمیدونن و گوه زیادی میخورن بگم شما کی باشید که تعیین کنید کی چی بنویسه یا ننویسه وقتی عنوان داستان گی هست و خوشت نمیاد غلط میکنی میای میخونی هرچند شک دارم خوشت نیاد چون اگه نمیومد هیچگاه داستان رو باز هم نمیکردی.اکه شعور داشتی میدیدی تو نظرخواهی همین سایت که مدتی قبل گذاشت 22درصد به گی علاقه داشتن پس من بعد اندازه کوپنت حرف بزن

0 ❤️

323652
2012-09-24 02:22:48 +0330 +0330
NA

اتفاقأمن بااينكه دخترم ازگي خوشم مياد دوتاپسروكه باهم ميبينم حشري ترميشم:-D
جالبه سايت سكسي شده سايت فهشي وضدحال

0 ❤️