سکس ضبدری (Swinging Sex): رابطهی صرفن جنسی موقت، بین دو یا چن زوج، به طریق معاوضه پارتنرای همدیگه با توافق هم، برا تجربه هیجان و حشرسوزی در مقطع زمانی گذرا.
این گونه روابط، یا بعنوان بخشی از مهمونی به مقصود تفریحی دورهمی صورت میگیرد و یا اینکه زوجی بعدِ چن سال زندگی مشترک، وختی شیطونیاشون تو رختخواب، دیگه مث گذشته آنچنان بهشان مزه نمیدهد، بعنوان چاشنیای شفابخش سراغ آن میروند بلکه تنوعی شود.
ترتیب دادنش نیز راههای مختلفی از قبیل اسفاده از کلابهای سکس مختلف (در بلاد کفر) معرفی توسط دوستان و آشنایان، جستوجو در اینترنت (مث آگهیای دوسیابی همین شهوانی) دارد و چگونگی جلب اعتماد طرفین و همچنین حد و مرز رابطه نیز بسگی به توافق خودشان.
راجب تاریخچهی پیدایش این نوع سکس، متسفانه اطلاع دقیقی در دسرس نیس ولاکن منابع موجود ما را به دوران روم باستان شوت میکنند که در آن مناسکی با نام “Orgy” یا «سکس گروهی» انجام میشده که در طی آن چندین مرد و زن بینابین هم میلولیدند و دیوارنگاریهایش نیز بعنوان مشت محکمی بر دهان مدعیان حیا و عفت غربی همچنان بر جای مانده است.
{← جهت اطلاع بیشتر}
عرض شود که این مقولهی حشرگداز، خعلی وخ بود که یجورای سیــر فراگیر بودن با خودش بهمراه داش و به وضوح قابل لمسه که بسیاری از موضوعات اخیر (اعم از داستانا، تاپیکای موضوعی، دوسیابی و… در این سایت) رو بخودش اختصاص داده و بلخره دیر یا زود باس تاپیک مفصلی برا پرداختن به این موضو ترتیب داده میشد تا این موج، آگاهانه بررسی شود.
منتهای مراتب تا اینجای کار، هرچی مضمون براش تدارک چیده میشد (به غیر از مواردی معدود) همگی حاصل تخیلات و رویاپردازیای دوسداران این فانتزی بوده که عمومن در رفع حشرشون ناکام موندن و به ناچار باید جایی این درماندگی روانی رو تخلیه مینمودن و صدالبته کجا بهتر از اینجا! یا اینکه توسط افرادِ جلّاق (= بسیار جلق زننده) مقادیری داستان و عکس تهیه میشد با ربط دادن به این فانتزی جنسی تا علاقهمندان دس به کیر اونها ببینن و با رویاپردازیهایشان و تصور مورد گایش قرار گرفتن همسرشان (حتا همسر تخیلی) یا نمودن همسر دیگری، شورو کنن آبپاشی به سوی مانیتور و پیش به سوی رستگار شدن…
لذا تا جایی که من اطلا دارم تاکنون درمورد شکسن تابوی زناشوئی و راه دادن غریبه به تختخواب دو نفره، فقط یه تاپیک “دو کلام حرف منطقی درمورد سکس گروهی” بوده که با دیدی موشکافانه به این موضو پرداخته (که اونم البته راجب سکس سهنفرهس) و تاپیک “سکس ضبدری / تفریح زوجا” مال خاله میترای خدابیامرز (که البته کپیپیست خالص بود و ایشون خودش هیچ توضیحی راجبش نداد) و همچنین داستانی از سایت که در ادامه با درج لینک آن ذکر میشود.
مقصود انتخاب بین درست و نادرست نیس. قراری نی ما هیچ نسخهای بپیچیم و فتوای کلی بدیم که بلخره این کار انجام بشود یا خیر، بلکه هدف آشنایی با این پدیده و تحریک زوجا به شناخت بیشتر از طبع و روحیات هم و درصورت تمایل؛ بیان تجربیات، نظرات، استدالالات و غیرهس بلکه حاصل آن کمک حال دیگران قرار گیرد.
باشد که این تاپیک بسیاری از شبهات در این زمینه را رف سازد…
این تاپیک جمبه سکسی ندارد
لذا جهت کسب فیض شهوانی میتوانید بنگرید به:
← “عکسای سکسی گروهی” و “عکسای زیبا از MFM”
متسفانه در جریان اوضا و احوال ایشون نیسم.
دلایلی که شما بحث کردید میتواند مربوط به هر زوج باشد.
اما یک مورد گفته نشده. اون میل اجتماعی انسان هست. معمولا افراد همه چیز را با دیگران بحث میکنند به جز سکس. مثلا از مسافرتها یا تفریحات یا سرمایه گذاری های موفق. اگر بلوغ فکری و رابطه جنسی پیدا کنیم و ظرفیت کافی هم باشد. دوست داریم که تجربیات جنسی رو هم شریک شویم البته با اطمینان از اینکه آسیبی نمی بینیم. این در سرشت اجتماعی انسان هست!!
البته دلایلی که عرض شد بیشتر جمبه جنسی داش. هنو وارد بُعد اشتماعی نشده بودم که از اون جانب بررسی کنم. بهرحال ممنون که توضی دادید ولی این مقولهای که فرمودید احتیاج به شرح بیشتری داره.
سلام و دورود و سپاس از اسکلکت عزیز اریوی نازنین و سایر دوستان . دست مریزاد از بابت قلم و وقت و حوصله ای که گذاشتید . یه سوال در این خصوص دارم . اسکلت عزیز من همه نوشته های شما رو در این خصوص ضربدری خوندم . بحثم موافق مخالف نیست فقط سوالی داشتم که می خواستم ببینم از زاویه نگرش شما و دوستان چه پاسخی برای این هست >. و اما سوال . در داستان ضربدری موضوع برمیگرده به یک حس و نیاز و خواسته درونی . اگاه هستید که همه ماها امیال زیادی داریم از خواسته های درونی خودمون . مثلا . توی بانگ که هستیم با دیدن اون همه پول دلمون میخواد ورشون داریم . با دیدن یه ماشین شاسی بلند دلمون می خواد سوارش بشیم . با دیدن یه لباس زیبا دلمون میخواد درش بیاریم از تن طرف و بپوشیمش. با دین شیرنی ها خوشمزه دلمون میخواد به همشون ناخنک بزنیم . و … ایا با این حساب باید بگیم من چون در یک جامعه ازاد زندگی می کنم پس باید این حق رو داشته باشم که از همه خواسته های درونی خودم بتونم متمتع بشم …؟؟؟؟؟ و دوم اینکه یه جایی خود شما اسکلت عزیز اشاره کردید که سیر توی این ضربدری و … راه بی انتهایی دارد و معلوم نیست به کجا ختم شود … مثلا فرضص کنید ضربدری هم اسون بود . من و شما ها رفتیم یه بار دو بار سه بار و … بار … اخرش چی … هوس بعدی ما باز چیست؟؟؟ ایا میشود گفت که حتی همین ضرب هم که الان شاید خواسته درونی خیلی از ماها باشد . با رسیدن بهش تکراری بشود و باز باید غمبرگ و چمبرگ بزنیم برای خواسته بعدی … و اگر اینگونه باشد ایا میشود نتیجه گرفت که شاید بهترین راه رهایی از این خواسته های درونی بی پایان رهایی و بی توجهی با انها باشد … می دانم که الان شاید خیلی ها بگویند اگر سر گوب شود ال می شود و بل می شود … ولی براستی ایا باید به همه خواسته ها تن داد. الان شاید که شاید نه حتما کسانی هستن که به مدفوع خوری هم روی اورده اند و حتی شاشیدن روی همدیگه … اونها هم می گن توش لذتی هست که خودشون می دونن و حتما برای خودشون هم کلاپ و متینگ و انجمنی هم دارن … ممنون می شم دوستانی نظراتشون رو بیان کنند. با سپاس از همه خوبان . حمید
درود به شما دوست بزرگوار و سپاس از اینکه وخ گذاشتی برا این مطلب.
بنظرم یجورایی با این پرسش دس گذاشتی رو یکی از مسائل اساسی که نه فقط ضبدری، بلکه بیشتر فانتزیای جنسی رو تحت شعاع قرار میده و به جرأت میشه گف همین اگه درست درک شود، بخش اعظم قضیه حله.
راجب بخش نخست فرمایش شما (آزادی و ضرورت برآوردن تموم تمایلات) عرض شود که این بحث گستردگی خودشو داره و هرچن خواه ناخواه وارد وادیای انسانی و شخصی و همچنین تعاریف قراردادی مث «اخلاق»، «جمبه آزادی» و... میشه، ولی از اونجا که شدیدن به این مبحث ما گره خورده، مجبورم یه ذره بازش کنم و دیگه تخصیر منم نیس که نظر شخصیم خود به خود درش دخیله...
مجبورم خودمو مثال بزنم: بشخصه سکس با دخترای سیاپوست همیشه واسم جذاب بوده طوری که هر وخ عکساشونو میدیدم، عطش جنسی شدیدی (حتا بیشتر از اونی که به معشوقه خودم دارم) نصیبم میشده ولی طبیعیه که تو محل زندگی خودم همچین حوریان سیاهرویی یاف نمیشوند! حال اگه مقرر نشود و من به این خواسته جنسیم نرسم و بقول شما این میل در نهایت سرکوب شود، آیا بخاطرش روانی خواهم شد؟ آیا به این بهونه زیرشیکمی از معشوقهم دلسرد خواهم شد؟ مشخصه که نه! میتونم با این قضیه کنار بیام و زندگی جنسی خودمو داشته باشم همونطو که تا الانش اینچنین بوده و مشکل خاصی هم نداشتم.
و درمورد بخش دوم فرمایش شما (بیانتها بودن دنیای حشرااات!)؛ این قصه هم سر دراز دارد هم ته دراز! موردی رو میشناختم که همینجا هم عضو بود ولی در بلاد کفر زندگی میکرد. در وهلهی اول از اینکه راجب زنش تو اینترنت با بقیه حرف بزنه دچار حس حشرانگیز خاصی میشد، در وهلهی دوم اشتراک یواشکی عکسای زنش بهش لذت بیشتری میداد که کمکم رف سراغ این کار، در وهلهی سوم دوس داش زنشو در حال سکس با مردای غریبه ببینه (که بلخره عملیشم کرد) در وهلهی چارم حس کرد اگه مردای سیاهپوس با کیرهای آنچنانی چن نفری زنشو مورد عنایت قرار بدن خعلی بیشتر بهش حال میده (اینم تو یکی از کلابهای شبانه عملی کرد) و در وهلهی پنجم خودشم بدش نمیومد همزمان با مورد عنایت قرار گرفتن همسرش توسط اون خـرکیران خودشم یکی دو دس کون بهشون بده! و در وهله آخر کارش به جایی کشیده بود که دلش میخواس زنشو یکی از اونا حامله کنه! (دیگه بعد از این باهاش ارتباط نداشتم ببینم اینم عملی کرد یا نه!) بشخصه با وجود احترامی که همواره سعی میکردم به تمایلات داشته باشم ولی این مورد آخر فانتزی ایشون، شدیدن واسم مشمئزکننده بود.
فک کنم همین مثالا گویای امر باشن چون اگه بخوام روشون توضی بدم، حکم شخصی صادر میشه.
هرکسی آزاده تصمیم خودشو بگیره و زندگی شخصیشو اونجوری که عشخش میکشه بچرخونه و صدالبته که هیچ خردهای هم بهش وارد نیس چون این موضو دخلی به ما ندارد. اما باید بنگریم «رفع فانتزیای جنسی، به بهای چه؟» اگه دیدیم میارزید. اونموقه وارد عمل بشیم.
درود به شما دوست بزرگوار و سپاس از اینکه وخ گذاشتی برا این مطلب.
بنظرم یجورایی با این پرسش دس گذاشتی رو یکی از مسائل اساسی که نه فقط ضبدری، بلکه بیشتر فانتزیای جنسی رو تحت شعاع قرار میده و به جرأت میشه گف همین اگه درست درک شود، بخش اعظم قضیه حله.
راجب بخش نخست فرمایش شما (آزادی و ضرورت برآوردن تموم تمایلات) عرض شود که این بحث گستردگی خودشو داره و هرچن خواه ناخواه وارد وادیای انسانی و شخصی و همچنین تعاریف قراردادی مث «اخلاق»، «جمبه آزادی» و... میشه، ولی از اونجا که شدیدن به این مبحث ما گره خورده، مجبورم یه ذره بازش کنم و دیگه تخصیر منم نیس که نظر شخصیم خود به خود درش دخیله...
مجبورم خودمو مثال بزنم: بشخصه سکس با دخترای سیاپوست همیشه واسم جذاب بوده طوری که هر وخ عکساشونو میدیدم، عطش جنسی شدیدی (حتا بیشتر از اونی که به معشوقه خودم دارم) نصیبم میشده ولی طبیعیه که تو محل زندگی خودم همچین حوریان سیاهرویی یاف نمیشوند! حال اگه مقرر نشود و من به این خواسته جنسیم نرسم و بقول شما این میل در نهایت سرکوب شود، آیا بخاطرش روانی خواهم شد؟ آیا به این بهونه زیرشیکمی از معشوقهم دلسرد خواهم شد؟ مشخصه که نه! میتونم با این قضیه کنار بیام و زندگی جنسی خودمو داشته باشم همونطو که تا الانش اینچنین بوده و مشکل خاصی هم نداشتم.
و درمورد بخش دوم فرمایش شما (بیانتها بودن دنیای حشرااات!)؛ این قصه هم سر دراز دارد هم ته دراز! موردی رو میشناختم که همینجا هم عضو بود ولی در بلاد کفر زندگی میکرد. در وهلهی اول از اینکه راجب زنش تو اینترنت با بقیه حرف بزنه دچار حس حشرانگیز خاصی میشد، در وهلهی دوم اشتراک یواشکی عکسای زنش بهش لذت بیشتری میداد که کمکم رف سراغ این کار، در وهلهی سوم دوس داش زنشو در حال سکس با مردای غریبه ببینه (که بلخره عملیشم کرد) در وهلهی چارم حس کرد اگه مردای سیاهپوس با کیرهای آنچنانی چن نفری زنشو مورد عنایت قرار بدن خعلی بیشتر بهش حال میده (اینم تو یکی از کلابهای شبانه عملی کرد) و در وهلهی پنجم خودشم بدش نمیومد همزمان با مورد عنایت قرار گرفتن همسرش توسط اون خـرکیران خودشم یکی دو دس کون بهشون بده! و در وهله آخر کارش به جایی کشیده بود که دلش میخواس زنشو یکی از اونا حامله کنه! (دیگه بعد از این باهاش ارتباط نداشتم ببینم اینم عملی کرد یا نه!) بشخصه با وجود احترامی که همواره سعی میکردم به تمایلات داشته باشم ولی این مورد آخر فانتزی ایشون، شدیدن واسم مشمئزکننده بود.
فک کنم همین مثالا گویای امر باشن چون اگه بخوام روشون توضی بدم، حکم شخصی صادر میشه.
هرکسی آزاده تصمیم خودشو بگیره و زندگی شخصیشو اونجوری که عشخش میکشه بچرخونه و صدالبته که هیچ خردهای هم بهش وارد نیس چون این موضو دخلی به ما ندارد. اما باید بنگریم «رفع فانتزیای جنسی، به بهای چه؟» اگه دیدیم میارزید. اونموقه وارد عمل بشیم.
باز هم سپاس فرائان از شما اسکلت عزیز . ممنون از اینکه وقت گذاشتی و نوشته و نظر منو خوندی . واقعیتش فکر نمیکردم به این زودی مورد لطف قرار گیرم و اینقدر سریع پاسخ مطلب خودم رو بگیرم . شاید گمانم بر این بود که در این فضا انقدر داستان کل کل بین دو یا چند نفر خاص هست که نوبت به ما نمی رسد . اما دیدم که تو دوست عزیز و سایر خوبانی چون ارریوی نازنین و دیگر خوبان . برای بحث و نوشته های خود و دیگران ارزش قایل هستید و انصافا وقت می گذارید . ممنون و باز هم ممنون. دوستان عزیز . شاید عده ای با به میان امدن نام این سایت (شهوانی) تصورشان این باشد که ببخشید چیزی جز کسشعر و خزعبلات در این سایتها نیست و مشتی جلقی و کون برهنه ، ساکن همیشگی این سایتها هستند !!! اما دوستان عزیز شاید کمی نظر خود من هم همین بود اما وقتی مباحثات و تبادلات نظری و فلسفی و عقیده ای و تاریخی و ... دوستان عزیز و گرانسنگی چون اسکلت عزیز ، ارریوی عزیز و سایر دوستان رو در مسایل مختلف خوندم به کل نظرم عوض شد . کاری به اون جماعت همیشه الاف و همیشه در صحنه جلقی ندارم که انها نیز خوشند به انچه نصیبشان می شود . بهر حال بازار مکاره هست اینجا !!! اما باور کنید جواب خیلی از ناگفته های من و شما ها و پاسخ خیلی از مجهولات ما شاید در همین سرای باشد و بس. واقعا سلامت جان و تن و روح رو برای همه خوبان این سایت ارزومندم . و سپاس ویژه از ادمین و مدیر سایت
درود به شما دوست بزرگوار و سپاس از اینکه وخ گذاشتی برا این مطلب.
بنظرم یجورایی با این پرسش دس گذاشتی رو یکی از مسائل اساسی که نه فقط ضبدری، بلکه بیشتر فانتزیای جنسی رو تحت شعاع قرار میده و به جرأت میشه گف همین اگه درست درک شود، بخش اعظم قضیه حله.
راجب بخش نخست فرمایش شما (آزادی و ضرورت برآوردن تموم تمایلات) عرض شود که این بحث گستردگی خودشو داره و هرچن خواه ناخواه وارد وادیای انسانی و شخصی و همچنین تعاریف قراردادی مث «اخلاق»، «جمبه آزادی» و... میشه، ولی از اونجا که شدیدن به این مبحث ما گره خورده، مجبورم یه ذره بازش کنم و دیگه تخصیر منم نیس که نظر شخصیم خود به خود درش دخیله...
مجبورم خودمو مثال بزنم: بشخصه سکس با دخترای سیاپوست همیشه واسم جذاب بوده طوری که هر وخ عکساشونو میدیدم، عطش جنسی شدیدی (حتا بیشتر از اونی که به معشوقه خودم دارم) نصیبم میشده ولی طبیعیه که تو محل زندگی خودم همچین حوریان سیاهرویی یاف نمیشوند! حال اگه مقرر نشود و من به این خواسته جنسیم نرسم و بقول شما این میل در نهایت سرکوب شود، آیا بخاطرش روانی خواهم شد؟ آیا به این بهونه زیرشیکمی از معشوقهم دلسرد خواهم شد؟ مشخصه که نه! میتونم با این قضیه کنار بیام و زندگی جنسی خودمو داشته باشم همونطو که تا الانش اینچنین بوده و مشکل خاصی هم نداشتم.
و درمورد بخش دوم فرمایش شما (بیانتها بودن دنیای حشرااات!)؛ این قصه هم سر دراز دارد هم ته دراز! موردی رو میشناختم که همینجا هم عضو بود ولی در بلاد کفر زندگی میکرد. در وهلهی اول از اینکه راجب زنش تو اینترنت با بقیه حرف بزنه دچار حس حشرانگیز خاصی میشد، در وهلهی دوم اشتراک یواشکی عکسای زنش بهش لذت بیشتری میداد که کمکم رف سراغ این کار، در وهلهی سوم دوس داش زنشو در حال سکس با مردای غریبه ببینه (که بلخره عملیشم کرد) در وهلهی چارم حس کرد اگه مردای سیاهپوس با کیرهای آنچنانی چن نفری زنشو مورد عنایت قرار بدن خعلی بیشتر بهش حال میده (اینم تو یکی از کلابهای شبانه عملی کرد) و در وهلهی پنجم خودشم بدش نمیومد همزمان با مورد عنایت قرار گرفتن همسرش توسط اون خـرکیران خودشم یکی دو دس کون بهشون بده! و در وهله آخر کارش به جایی کشیده بود که دلش میخواس زنشو یکی از اونا حامله کنه! (دیگه بعد از این باهاش ارتباط نداشتم ببینم اینم عملی کرد یا نه!) بشخصه با وجود احترامی که همواره سعی میکردم به تمایلات داشته باشم ولی این مورد آخر فانتزی ایشون، شدیدن واسم مشمئزکننده بود.
فک کنم همین مثالا گویای امر باشن چون اگه بخوام روشون توضی بدم، حکم شخصی صادر میشه.
هرکسی آزاده تصمیم خودشو بگیره و زندگی شخصیشو اونجوری که عشخش میکشه بچرخونه و صدالبته که هیچ خردهای هم بهش وارد نیس چون این موضو دخلی به ما ندارد. اما باید بنگریم «رفع فانتزیای جنسی، به بهای چه؟» اگه دیدیم میارزید. اونموقه وارد عمل بشیم.
باز هم سپاس فرائان از شما اسکلت عزیز . ممنون از اینکه وقت گذاشتی و نوشته و نظر منو خوندی . واقعیتش فکر نمیکردم به این زودی مورد لطف قرار گیرم و اینقدر سریع پاسخ مطلب خودم رو بگیرم . شاید گمانم بر این بود که در این فضا انقدر داستان کل کل بین دو یا چند نفر خاص هست که نوبت به ما نمی رسد . اما دیدم که تو دوست عزیز و سایر خوبانی چون ارریوی نازنین و دیگر خوبان . برای بحث و نوشته های خود و دیگران ارزش قایل هستید و انصافا وقت می گذارید . ممنون و باز هم ممنون. دوستان عزیز . شاید عده ای با به میان امدن نام این سایت (شهوانی) تصورشان این باشد که ببخشید چیزی جز کسشعر و خزعبلات در این سایتها نیست و مشتی جلقی و کون برهنه ، ساکن همیشگی این سایتها هستند !!! اما دوستان عزیز شاید کمی نظر خود من هم همین بود اما وقتی مباحثات و تبادلات نظری و فلسفی و عقیده ای و تاریخی و ... دوستان عزیز و گرانسنگی چون اسکلت عزیز ، ارریوی عزیز و سایر دوستان رو در مسایل مختلف خوندم به کل نظرم عوض شد . کاری به اون جماعت همیشه الاف و همیشه در صحنه جلقی ندارم که انها نیز خوشند به انچه نصیبشان می شود . بهر حال بازار مکاره هست اینجا !!! اما باور کنید جواب خیلی از ناگفته های من و شما ها و پاسخ خیلی از مجهولات ما شاید در همین سرای باشد و بس. واقعا سلامت جان و تن و روح رو برای همه خوبان این سایت ارزومندم . و سپاس ویژه از ادمین و مدیر سایت
حالا چه این دوست عزیز ضربدریو قبول داره یا نه
من که عاشقشم هر دو ماهی یبار منو زنم حال میکنیم ضربدری داریم یبار اون کیسو جور میکنه یبارم من
حالی داره گاییدن یزن دیگه و دیدن گاییده شدن زنت اونایی که ضربدری دارن میدونن چی میگم ☆
ملت ترجیح میدن یواشکی به زن یا شوهرشون خیانت کنن تا اینکه باهم دنبال تنوع باشند
الان پیدا کردن یه پارتنر متاهل برای سکس خیلی راحته ولی پیدا کردن یک زوج پایه خیلی سخت
کلی با زیرآبی رفتن و یواشکی بیشتر حال میکنیم ما مردم قهرمان
بهرحال ایشون یه روانشناسه و روانشناسی هم امری نسبیست، نه قطعی.
اشاره به حرفای ایشون لزومن دال بر تأیید حرفاش نیس بلکه جهت آشنایی با قضیایاس که مفصلتر توضی داده.
بهرحال ایشون یه روانشناسه و روانشناسی هم امری نسبیست، نه قطعی.
اشاره به حرفای ایشون لزومن دال بر تأیید حرفاش نیس بلکه جهت آشنایی با قضیایاس که مفصلتر توضی داده.
تا اونجا که من دیدم هرجا اسمی از ایشان بوده به عنوان سکس تراپیست معرفی کردنش نه روانشناس هیچ جا هم نشنیدم که ایشان روانشناس یا روانکاو و یا روانپزشک باشه
بهرحال ایشون یه روانشناسه و روانشناسی هم امری نسبیست، نه قطعی.
اشاره به حرفای ایشون لزومن دال بر تأیید حرفاش نیس بلکه جهت آشنایی با قضیایاس که مفصلتر توضی داده.
تا اونجا که من دیدم هرجا اسمی از ایشان بوده به عنوان سکس تراپیست معرفی کردنش نه روانشناس هیچ جا هم نشنیدم که ایشان روانشناس یا روانکاو و یا روانپزشک باشه
به شخصه فک میکنم «سکستراپی» و «رواشناسی» با همدیگه ارتباط تنگاتنگ دارن...
شاید یجورایی بشه گف «سکس و علایق ناشی از اون، بسگی خعلی زیادی به روان داره.»
ولی باز این دلیل نمیشه که مریم محبی روانشناس ویا روانکاو ویا روانپزشک دارای مدرک معتبر و دانشگاهی باشه
بهرحال ایشون یه روانشناسه و روانشناسی هم امری نسبیست، نه قطعی.
اشاره به حرفای ایشون لزومن دال بر تأیید حرفاش نیس بلکه جهت آشنایی با قضیایاس که مفصلتر توضی داده.
تا اونجا که من دیدم هرجا اسمی از ایشان بوده به عنوان سکس تراپیست معرفی کردنش نه روانشناس هیچ جا هم نشنیدم که ایشان روانشناس یا روانکاو و یا روانپزشک باشه
به شخصه فک میکنم «سکستراپی» و «رواشناسی» با همدیگه ارتباط تنگاتنگ دارن...
شاید یجورایی بشه گف «سکس و علایق ناشی از اون، بسگی خعلی زیادی به روان داره.»
ولی باز این دلیل نمیشه که مریم محبی روانشناس ویا روانکاو ویا روانپزشک دارای مدرک معتبر و دانشگاهی باشه
چون عادت ندارم هر حرفی از هر کسی را بپذیرم. حرف باید پایه و اساس علمی داشته باشه و مستند و مستدل باشه .
بهرحال ایشون یه روانشناسه و روانشناسی هم امری نسبیست، نه قطعی.
اشاره به حرفای ایشون لزومن دال بر تأیید حرفاش نیس بلکه جهت آشنایی با قضیایاس که مفصلتر توضی داده.
تا اونجا که من دیدم هرجا اسمی از ایشان بوده به عنوان سکس تراپیست معرفی کردنش نه روانشناس هیچ جا هم نشنیدم که ایشان روانشناس یا روانکاو و یا روانپزشک باشه
به شخصه فک میکنم «سکستراپی» و «رواشناسی» با همدیگه ارتباط تنگاتنگ دارن...
شاید یجورایی بشه گف «سکس و علایق ناشی از اون، بسگی خعلی زیادی به روان داره.»
ولی باز این دلیل نمیشه که مریم محبی روانشناس ویا روانکاو ویا روانپزشک دارای مدرک معتبر و دانشگاهی باشه
چون عادت ندارم هر حرفی از هر کسی را بپذیرم. حرف باید پایه و اساس علمی داشته باشه و مستند و مستدل باشه .
بالاخره باید بر اساس یکسری تحقیقات و بررسی و حتی آمار درست و حسابی و نمونه آماری بزرگ آن هم آمار گیری از مردم ایران تز داد . وگرنه هر کسی میتواند نظرات شخصی اش را به عنوان مطلب علمی به خورد دیگران دهد
بهرحال ایشون یه روانشناسه و روانشناسی هم امری نسبیست، نه قطعی.
اشاره به حرفای ایشون لزومن دال بر تأیید حرفاش نیس بلکه جهت آشنایی با قضیایاس که مفصلتر توضی داده.
تا اونجا که من دیدم هرجا اسمی از ایشان بوده به عنوان سکس تراپیست معرفی کردنش نه روانشناس هیچ جا هم نشنیدم که ایشان روانشناس یا روانکاو و یا روانپزشک باشه
به شخصه فک میکنم «سکستراپی» و «رواشناسی» با همدیگه ارتباط تنگاتنگ دارن...
شاید یجورایی بشه گف «سکس و علایق ناشی از اون، بسگی خعلی زیادی به روان داره.»
ولی باز این دلیل نمیشه که مریم محبی روانشناس ویا روانکاو ویا روانپزشک دارای مدرک معتبر و دانشگاهی باشه
چون عادت ندارم هر حرفی از هر کسی را بپذیرم. حرف باید پایه و اساس علمی داشته باشه و مستند و مستدل باشه .
بالاخره باید بر اساس یکسری تحقیقات و بررسی و حتی آمار درست و حسابی و نمونه آماری بزرگ آن هم آمار گیری از مردم ایران تز داد . وگرنه هر کسی میتواند نظرات شخصی اش را به عنوان مطلب علمی به خورد دیگران دهد
منظورت را درست متوجه نشدم. واضح بگو کدام پستها مد نظرته
فرای ناز و قشنگ بودن یا نبودنِ این قضیه که نظری شخصیست، در باب خاص و خصوصی بودنش عرض شود که اینچنین قضایا تا زمانی خصوصی و معاف از دخالت واقع میشه که در همون حریم خصوصی افراد باقی بمونه. ولی زمانی که بعنوان وصف فانتزی در محیطای مجازی و حقیقی با افرادی خارج از حریم خصوصی زوجین به اشتراک گذاشته شد و بعنوان یک الگوی جنسی و تنوعبخشی به روابط زناشویی مطرح شد و درموردش بحثها صورت گرف دیگه از حوزهی شخصی و خصوصی خارج شده و دلیلی وجود نداره که مورد نقد قرار نگیره.
تجربهی لذت خیلی زیبا نیز باز بسگی به زمینههای فکری زوجین داره، چه بسا زوجهایی که وارد اینچنین روابط شدن و براشون گرون تموم بگشته و زندگیشونم از هم پاشیده و در مقابلش زوجایی که کانون زندگیشون گرمتر شده و بهتر کنار همدیگه موندن.