آیا کاروان حسین در کربلا تشنه ماند؟

1395/07/15

هرچن راجب محرم و داستاناش گفتنیا بسیاره. منتهی فعلن یکی از فجیع‌ترین سوتیای قضیه که دراصل مایه خنده‌س ولی ملت ساده‌لوح میشینن های‌های براش گریه میکننو گل به سر و کله‌شون میمالن بررسی میکنیم.
باید عرض شود که تراژدی معروف محرم؛ ینی “حُسَینِ تَشنه‌لب” که هرساله با چسناله‌های نوین‌تر و سوز و گوز عمیق‌تر به لطف عرعر گوشخراش مداحان کیرصدا از هر تیریبونی چه تو هیئت و مسجد چه کوچه و خیابون به زور تو گوش همه فورو میکنن، چاخان گندهای‌ست صرفن برا بازی با احساسات و به رحم اوردن دل عـوام، و به دمبالش زاری و ناله بیشتر و خاک‌برسر بار اومدن شدیدتر ملل مسلمون و طبعن پتانسیل بالاتر برا سواری دادن به ملاهای مف‌خور که راحت‌تر برینن به بالا تا پائین مملکت…

برا پی بردن به این سوتی، استناد به منابع مورد تایید همین زاری‌پروران کفایت میکند:

وقتی تشنگی بر حسین و یارانش سخت شد، امام حسین عباس بن ابی‌طالب را پیش‌خواند و با سی سوار و بیست پیاده فرستاد و بیست و یک مشک همراهشان کردند که شبانگاه برفتند و نزدیک آب رسیدند. پانصد تن از سپاهیان یزید مراقب آبگاه بودند. چون به نزدیک آبگاه رسیدند، عباس گفت: «آمده‌ایم از این آب که از آن ما را بداشته‌اند بنوشیم.» گفتند: «بنوش نوش جانت.» عباس گفت: «تا حسین و این گروه از یارانش که می‌بینی تشنه‌اند، یک قطره نخواهم نوشید.» آنگاه عباس به پیادگان گفت مشک‌ها را پر کنند پس از آن کسان نمودار شدند و درگیری اندکی شد. یاران حسین با مشک‌ها بیامدند و آب را پیش وی بردند.
(تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۳۰۰۷)

و اما نکته‌ای دیگر که بدیهی‌ست:

پیش از شروع جنگ در کربلا امام حسین فرمودند خیمه‌ای به پا کنند آنگاه امام حسین وارد خیمه شد و نوره کشید (نوره کشیدن: اصلاح موهای زائد بدن) و چون امام حسین فراغت یافت، دیگران رفتند و نوره کشیدند.
(تاریخ طبری، جلد ۷ ، صفحه ۳۰۲۱)

هرچن درمورد مارک واجبی ایشان هنو اطلاعی در دسرس نیس،… اسراف آب وسط بیابان هم که بماند،… این اصرار و اشتیاق حرضت امام برا رسیدن به تن و بدنشان آن هم درست روز جنگ، بسی جای شگفتی دارد که البته پی بردن به دلیلش طبق همین منابع زیادم سخ نیس:

چون به حسین نزدیک شدند، فرمود که برای او سراپرده‌ای برافراشتند، آنگاه فرمان داد که اندازه ای مشک آوردند و در جامی بزرگ با آب در آمیختند. در این هنگام حسین به درون شد و نوره مالید و سر و تن بشست و بر سراسر پیگر نازنین گلاب افشاند و شادان و چابک و دمان و آراسته بیرون آمد. عبدالرحمن بن عبد ریه و بریر بن خضیر همدانی بر در سراپرده ایستاده و هریکی کوشیدند که پس از حسین، او به درون رود و خود را بپیراید و بیاراید. بیر به شوخیگری با عبدالرحمن پرداخت. عبدالرحمن گفت: «به خدا سوگند که این نه هنگام کار یاوه است.» بریر گفت: «مردمان من میدانند که من در جوانی و پیری به کار یاوه گرایشی نداشته‌ام، ولی از آنچه بر سرمان خواهد آمد، شاد و مژده یاب هستم. به خدا میان ما با دخترکان زیبای فراخ چشم بهشتی جز همین به جای نمانده است که ایشان با شمشیرهایشان بر ما تازند و آنگاه ما یکراست به آغوش آنان بال کشیم.» چون حسین بپرداخت، این دو به درون رفتند.
(تاریخ کامل، نوشته عزالدین ابن اثیر، برگردان دکتر سید حسین روحانی، انتشارات اساطیر، تهران۱۳۸۲، پوشینه پنجم برگ۲۲۳۵)

این هم منبعی دیگر که جای شک و شبهه‌ای باقی نماند:

هنگامى كه روز عاشورا فرا رسيد، امام حسين عليه السّلام صبح زود، دستور داد خیمه‌‏اى برپا كردند و ظرف بزرگى در ميان خيمه نهادند و در ميان آن ظرف مشك فراوان بود، و در كنار آن (يا در داخل آن) نوره نهادند، آنگاه امام حسين عليه السّلام براى تنظيف به درون خيمه رفت.
روايت شده برير بن خضير همدانى، و عبد الرّحمن بن عبد ربّه انصارى بر در خيمه ايستادند تا بعد از امام عليه السّلام براى تنظيف داخل خيمه شوند، در اين هنگام برير با عبد الرّحمن شوخى میکرد و میخندید.
عبد الرّحمن به او گفت: «اى برير! آيا میخندی؟ اكنون وقت خنده و شوخى نيست.» برير جواب داد: «بستگانم مى‏دانند كه من نه در جوانى و نه در پيرى اهل شوخى و بيهوده گويى نبوده و نيستم، امّا اكنون كه شوخى كردم به خاطر شادى بسيار است كه در پيش داريم، سوگند به خدا فاصله ما با معانقه با حوريان بهشتى، جز ساعتى نيست كه ما در اين ساعت با اين دشمنان بجنگيم و كشته شويم.»
(غم نامه كربلا ـ ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف‏ ـ سيد على بن موسى بن طاووس (م ۶۶۴ هجری)، مترجم: محمد محمدى اشتهاردى‏، تهران، نشر مطهر، چ اول‏:۱۳۷۷ ش‏. ص۱۱۹)


خلاصه این دفه که پای روضه تشنگی حسین نشسید، یکم فک کنید که ایشون پس اون همه آب رو برا زائل نمودن پشمای مبارکش از کجا اورد؟ و همچنین انگیزه‌ش برا شهادت، بلخره زنده نیگه داشتن اسلام بود یا محشور گشتن با حوریان سیکس‌پک پسند؟ که حواسشم بود اون دنیا از روبرو شدن با تن و بدن پشمالوش یه وخ وحشت نکنن.

4103 👀
4 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2018-06-24 12:28:15 +0430 +0430

چند مدل آدم هستن ک شدیدا پایبند اعتقاداتی هستن ک از بچگی توی مخشون کردن : 1) افراد بسیار مغرور و خود برتربین ، ک فکر میکنن اعتقاد جزوی از اون هاست و اگر دیگران اعتقاد اونا رو کسس بدونن،انگاری اونا رو کسخل فرض کردن و بهشون توهین کردن…2 ) آدم های کم سواد و احمق 3 ) آدمای ترسو و نگران و مضطرب … لطفا عاقل و بزرگ منش باشیم

1 ❤️

2018-06-24 12:28:26 +0430 +0430

اون زمان انکانات نبود اب مصرف نمیکردن

0 ❤️

2018-06-24 12:38:45 +0430 +0430
نقل از: nazok70

انتظاری نباید از یک اسکلت داشت چون اسکلت که مغز نداره اسکلت جان اگه کیری مونده واست جلق تو بزن به چیزهایی هم که نمیدونی و خبر نداری ازش چیزی کار نداشته باش یکم تاریخ بخونی این کس شعرها رو نمیگی

کسی که دنبال حقیقته بخونه

یک بحث و سوالی که در مورد واقعه کربلا مطرح است در مورد تشنگی و بسته شدن آب بر روی امام حسین علیه السلام است. گفته می شود: منطقه ای که در کنار آن رود بزرگ فرات بوده، بیابان بودن معنایی برایش ندارد. همچنین، چطور سپاه یزید توانست طول این رودخانه بزرگ را ببندد؟ از شب هفتم محرم که آب بر روی سپاه امام بسته شده است، آیا به طور کامل در تشنگی بودند یا خیر؟

مام علیه السلام با حر قرار گذاشته بود که نه به کوفه برود و نه به مکه بازگردد تا ببینند چه اتفاقی خواهد افتاد، به کربلا که نزدیک شدند پیکی از جانب عبیدالله بن زیاد برای حر رسید که به محض رسیدن این نامه، حسین را در یک منطقه به دور از آب و آبادانی متوقف کن و دیگر نگذار که جلوتر برود. و بر این عدم آب و آبادانی تاکید شده است. لذا امام حسین علیه السلام در کربلا فرود آمدند.

نکته دوم آنکه موقعیت جغرافیایی کربلا در آن زمان با حال حاضر و حتی چند قرن قبل قابل مقایسه نیست. زیرا طوفان های شن و حوادث طبیعی که اتفاق افتاده است و قضیه را به صورت کلی تغییر داده است و دلیل این حرف این است که قبر مطهر حضرت امام حسین علیه السلام و حضرت عباس علیه السلام بسیار پایین تر از این چیزی است که ما می بینیم. این نهر علقمه هم که ما امروزه می بینیم اشتباه فاحش پیش آمده است، این نهر در قرن هفتم توسط ابن علقمی وزیر شیعه مستعصم عباسی آخرین خلیفه بنی عباس کشیده شد برای آب رسانی به شهر کربلا. لذا این که می گویند که حضرت عباس در کنار نهر علقمه به شهادت رسیده است حرف بی ربطی است و این اشتباه از این ناشی شده است که یک دعای علقمه وجود دارد که بعد از زیارت عاشورا خوانده می شود شاید با این اسم اشتباه گرفته شده است و فکر کرده اند که این نهر مربوط به آن قضیه است. بله حضرت عباس در نزدیکی یکی از شعبه های فرات به شهادت رسیده است و ظاهرا آن آب از زیر زمین عبور می کند. اتفاقا ما نقلی داریم در یکی منابع دست اول، که به دستور امام حسین علیه السلام چاهی هم حفر کرده شد و به آب رسیدند اما از ظواهر نقل ها برمی آید که آب قابل شرب نبوده اما برای غسل و سایر استفاده ها مناسب بوده است اگرچه در همین نقل ها داریم که وقتی لشگر عمر سعد از این جریان مطلع شدند به این چاه هجوم آوردند و آن را پر کردند لذا اگر آب از این چاه بوده یا از قبل آبی برای غسل و طهارت داشته اند اما قابل شرب نبوده است زیرا ما در نقل ها داریم که امام حسین در منزلگاه شراب آب بسیار زیادی دستور داد که حمل کنند.

اگر کسی یک تجربه داشته باشد این را متوجه می شود که چقدر نیاز به آب است ولو در حد چند قطره که این تشنگی را بتواند برطرف کند و این موضوع چیزی از عظمت آن بزرگواران کم نمی کند که بگوییم حتی حضرت در همان یک روز بدون آب بوده اند. نکته دیگر آنکه بله هفتم محرم فرمان عبیدالله بن زیاد آمد که عمر بن سعد آب شریعه فرات را به روی امام ببندد همانطوری که پدر حسین علیه السلام آب را بر روی خلیفه مظلوم عثمان بست. شریعه اصطلاحا به بخشی از رودخانه گفته می شود که قابل دسترسی است و می شود سواره و یا پیاده به آب دسترسی پیدا کرد اما ممکن است که بعضی جای رودخانه در عمق باشد ولی قابل دسترسی نباشد. همین موضوع را در صفین هم داریم و در آن جنگ امیرالمومنین 90 هزار لشکر دارد ولی گفته شده است که معاویه آب را بر روی حضرت بست. من بررسی کردم و این بررسی نشان می دهد که همه بخش های فرات در زمان صفین قابل دسترسی نبوده و سنگلاخ بوده و فقط یک راه سنگ فرض اهالی صفین درست کرده بودند و این دلیل است که می توانستند آن مسیر را ببندد. کربلا هم در آن سال مشخص نیست که همه آن مسیر فرات قابل دسترسی بوده باشد و داریم که این 500 نفر شریعه را بر روی حضرت بستند و به اضافه آنکه تعداد یاران امام محدود است و تعداد دشمن 30 هزار نفر است لذا هر تحرکی که از آنها قابل رهگیری است و با لشگر امام علی در صفین فرق دارد پس حتی اگر برای یاران امام حسین هم راهی باشد، امکان رفتن برای آنها فراهم نیست مگر رفتن شبانه که یک بار اتفاق افتاده است که مسلم قبل از تاسوعاست و داریم که وقتی ذخیره آب شرب حضرت تمام می شود، حضرت بیست نفر را به فرماندهی حضرت عباس علیه السلام و علی اکبر می فرستد اما تنها راه همان شریعه ای است که 500 نفر، نگهبان دارد لذا عمر بن حجاج در تاریکی می پرسد شما که هستید، آنها می گویند ما یاران حسین هستیم و نمی گذارند که آب به امام حسین علیه السلام برسد و ممانعت بوجود می آید و درگیر می شوند و همین بیست نفر می توانند از آنجا آب بیاورند و آب به امام برسانند البته نقلی ضعیف هم این موضوع را انکار کرده است اما نقل معتبر اولی است. و همین یک مرتبه اتفاق افتاده است و اینکه چرا دوباره اقدام نکردند تاریخ چیزی را نقل نکرده است و شاید به خاطر اتفاق افتادن یک مرتبه ای آن، تعداد محافظان را بیشتر کرده باشند. آنچه که مسلم است روز عاشورا ایشان بدون آب شرب هستند و لذا همان یک روز هم بدون آب سخت است. بجز زنان و کودکان در خیمه، مردان همه مسلح اند، زره پوشیده اند، در تحرک اند اگر کسی یک تجربه داشته باشد این را متوجه می شود که چقدر نیاز به آب است ولو در حد چند قطره که این تشنگی را بتواند برطرف کند و این موضوع چیزی از عظمت آن بزرگواران کم نمی کند که بگوییم حتی حضرت در همان یک روز بدون آب بوده اند.


جنابالی خودت اگه مغز داشتی که عین این عقب‌مونده‌های ذهنی یهو تاپیک دو سال پیشو بی‌مناسبت قرقره نمیکردی عرب‌پرست بدبخ!

فارق از این‌که تموم اراجیفی که سر هم کردی قد گوز بچه هم اعتبار نداره چون به هیچ سند و منبع درست‌درمونی وصل نیس، گویا چش و چال خودتم از بس جق زدی ضعیف شده ندیدی همون ابتدا به وضوح ذکر شده آب آشامیدنی بردن واسه حرضت!
چون به نظر میاد کمی کودن تشریف داری این لطفو در حقت میکنم دوباره نقلش میکنم واست بفرما با دقت شیاف کن:

عباس گفت: «آمده‌ایم از این آب که از آن ما را بداشته‌اند بنوشیم.» گفتند: «بنوش نوش جانت.» عباس گفت: «تا حسین و این گروه از یارانش که می‌بینی تشنه‌اند، یک قطره نخواهم نوشید.» آنگاه عباس به پیادگان گفت مشک‌ها را پر کنند پس از آن کسان نمودار شدند و درگیری اندکی شد. یاران حسین با مشک‌ها بیامدند و آب را پیش وی بردند.
(تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۳۰۰۷)

حالا منبع داستان کیری تو کجاس؟ گفته‌های آخوند محلتون وقتی داشت کونت میذاشت؟ یا شایدم خودت اونموقع در خایگان یکی از یاران حُسین در جریان بودی تموم این مکالمات رو حفظ کردی یادت مونده که حالا داری با این اطمینان بدون ریفرنس نقلش میکنی؟

1 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «