آیسان بی گناه در اسارات سکس محارم

1400/06/30

⁦پیشاپیش از تمام کسانی که ممکن است با خواندن این مصاحبه آزرده خاطر شوند، عذرخواهی میکنم
همچنین بابت طولانی بودن تاپیک ، عذرخواهی من را پذیرا باشید🙏

آیسان قربانی تجاوز به محارم است. قربانی خانواده ای فروپاشیده، پدر و مادری بیمار و ناآگاه، قربانی نظام آموزشی و مدیران و معلمانی که به حدی از نوجوانان دور هستند که آیسان نتوانست رازش را فاش کرده و کمک بخواهد، آیسان در حالی که تنها بیست و یک سال دارد گرفتار بیماری‌های روحی و جسمی است در حالی که برادرش مانند بسیاری موارد مشابه دیگر، آزاد و رها زندگی می‌کند.

مادرم به طرز وحشیانه‌ای ما را میزد
آیسان به اندازه تمام عمرش حرف داشت، حرفایی که هیچ وقت گوش شنوایی برای شنیدنشان نداشت. او که از ترس برادر و مادرش به آرامی صحبت می‌کرد گفت نمی‌دانم از کجا شروع کنم بهتر است از خانواده ام بگویم: «ما هیچ وقت به معنای واقعی خانواده نبودیم. از زمانی که به یاد دارم مادرم همیشه در حال داد و بیداد کردن و راه انداختن دعوا و البته تحقیر شدید پدرم بود. در خانواده ما مادرم شدیدا سلطه داشت و ما مثل مرگ از او می‌ترسیدیم. کتک زدن ما رو از وقتی خیلی کوچک بودیم شروع کرد. یادمه حتی وقتی خیلی بچه بودم و خودم رو خیس می‌کردم منو تا سر حد مرگ میزد. با کوچکترین بهانه منو برادرم رو به باد کتک می‌گرفت. با چکش و میله‌های آهنی می‌زد تو سر برادرم. منو هم میزد، همیشه هم در رو روی من قفل می‌کرد از همون بچگی تا الان این کارو می‌کنه حتی اجازه نمی‌داد دستشویی برم. توی اتاق زندانی بودم تا وقتی از سر کار برگرده، مادرم فروشنده است. منی که همیشه اسیر و شدیدا تحت کنترل بودم هیچ درکی از فضای بیرون نداشتم، از همه چیز و همه کس می‌ترسیدم. این ترس‌ها و خشونت‌ها سبب شد که به بیماری یا اختلال «ptsd» مبتلا شوم و حتی راه رفتنم هم دچار مشکل شود. پدر و مادرم هیچ توجهی به نیاز‌های ما نداشتند، نه چیزی برای ما می‌خریدند نه تربیت و آموزشی در کار بود، هر دو بیسواد و به نظر من شدیدا بیمار بودند.»

«مادرم به حدی خشن بود که با کوچکترین حرف یا اختلافی که تو عالم بچگی بین منو برادرم پیش می‌اومد یا من حرفی میزدم که دوست نداشت، شب که خواب بودم می‌آمد بالای سرم در حالی که یه گوشه لباسش را آتیش زده بود می‌گفت پاشو می‌خوام آتیشت بزنم، می‌خوام بکشمت. من از ترس از خواب بیدار می‌شدم، همیشه این کارو می‌کرد حتی وقتی بزرگ شدم، به خاطر این کار‌ها همیشه کابوس‌های وحشتاک می‌دیدم. این رفتار‌ها و خشونت هاش هرچی ما بزرگتر شدیم بدتر شد.»

پدرم به فیلم پورن معتاد بود
«از وقتی یادم میاد پدرم هیچ نقشی تو زندگی ما به جز کار کردن نداشت. شدیدا منفعل بود. نه حرفی میزد نه توی خونه نسبت به چیزی واکنش نشون می‌داد. البته فکر می‌کنم به خاطر این بود که مادرم آدم حسابش نمی‌کرد، همیشه باهاش خشن بود حتی بهش تف می‌کرد ومدام بهش فحاشی می‌کرد. پدرم شباهتی به یه مرد خانواده دار نداشت بیشتر شبیه یک پسر نوجوون بی خیال و معتاد بود. اعتیاد پدرم به فیلم‌های پورن بود. از اون زمان که این فیلم‌ها رو سی دی بودند تا بعد که ماهواره اومد و بعدشم گوشی، پدرم مدام فیلم پورن می‌دید. براش هم مهم نبود که جلوی ما این کارو بکنه فکر میکرد ما بچه‌ایم و متوجه نیستیم. صبح می‌رفت سر کار ظهر می‌اومد یه فیلم نگاه می‌کرد می‌رفت سراغ مادرم اونم با سر و صدا انگار نه انگار که ما توی خونه هستیم. پدرم دوباره می‌رفت شب میومد باز همین برنامه بود تا وقتی بخوابه.»

۵ سالم که بود برادرم تجاوزهاش رو شروع کرد
«برادرم از من ۷ سال بزرگتره وقتی من ۵ سالم بود اون ۱۲ سالش بود. فیلم‌های پدرم رو دیده بود. هر وقت پدر و مادرم می‌رفتن بیرون فیلم‌ها رو پخش می‌کرد من رو هم تشویق می‌کرد که ببینمشون. تمام حرکات اون بازیگر‌ها رو یاد گرفته بود. دست مالی‌هاش و آزار‌های جنسیش رو وقتی ۵ سالم بود شروع کرد. من فقط گریه می‌کردم، اما اون توجهی نداشت. نمی‌تونستم به مادرم بگم مطمئن بودم باز هم مثل همیشه منو میزنه و زندانیم میکنه، برادرم هم تهدیدم می‌کرد که اگر کسی چیزی بفهمه منو میکشه، ۷ ساله که شدم روابطه اش رو طور دیگه‌ای با من شروع کرد، با خشونت و تهدید بیشتر. منو تشویق می‌کرد به رابطه و مدام میگفت که چرا ناراضی هستی این کار که خیلی خوبه تازه همه خواهر برادر‌ها اینجورین فقط ما نیستیم که، تا بچه بودم هیچ درکی از این کار نداشتم و واقعا فکر می‌کردم همه این کارو می‌کنند.»

«بزرگتر که شدم یه چیزایی متوجه شدم و مقاومتم بیشتر شد. گریه می‌کردم و جیغ میزدم اونم خشونت هاش رو برای شکستن مقاومت من بیشتر کرد. من رو شدیدا کتک می‌زد و تهدید به کشتن می‌کرد. بشدت ازش می‌ترسیدم، صحنه چشماش، بدنش که می‌لرزید و عرق می‌کرد همیشه جلو چشمام بود. ازش متنفر بودم. نمی‌تونستم به کسی بگم، نه با فامیلی رفت و آمد داشتیم نه حتی دوستی تو مدرسه داشتم. می‌ترسیدم حرف بزنم، از واکنش دوستام می‌ترسیدم، می‌دونستم نه تنها کمکم نمی‌کنند که آبروم رو می‌برن و بعد از اینکه تو مدرسه پخش کردن باهام قطع رابطه می‌کنند. به مدیر و معلم‌ها که قطعا نمی‌تونستم بگم، همین چیزی رو چطور میشه به معلم‌ها و مدیری که مدام به ناخن و موی آدم گیر میدن گفت. همسایه‌ها هم هر وقت با صدای جیغ من پشت در می‌اومدن، برادرم در رو باز نمی‌کرد.»

مادرم از تجاوز برادرم خبر داشت
«پدرم که کلا نبود. این چند سال اخیر هم رفت یه شهر دیگه و ۲ ماهیپ یکبار هم خونه نمی‌اومد. مادرم از یه جایی به بعد یه بو‌هایی برده بود، اما به روی خودش نمی‌آورد احتمالا به خاطر آبرو، همیشه ترس آبرو داشت، منو که می‌زد سریع زندانی می‌کرد که همسایه‌ها صدای گریه هامو نشنوند. با اینکه می‌دونستم خودش قضیه رو می‌دونه، اما یه بار که خیلی ناراحت بودم جریان رو بهش گفتم. برادرم سه سالی رفته بود کشور‌های اطراف برای کار، من از دست آزارهاش راحت بودم، اما مادرم همچنان اجازه نمی‌داد پا مو از خونه بذارم بیرون، مثل همیشه منو زندانی می‌کرد، میزد و با چاقو تهدید می‌کرد. توی یکی از این کتک کاری‌ها بهش گفتم یکبار جلوی اون آشغال رو نگرفتی و نپرسیدی که چرا ۱۰ ساله با من اون کارو میکنه، همیشه در مقابل جنایتش سکوت کردی. از شنیدن حرفام نه تنها متعجب نشد که منو گرفت به باد فحش و تهمت که تو هرزه هرجایی هستی، معلوم نیست با کی چه غلطی کردی که می‌اندازیش گردن برادرت، تو فقط یه فاحشه کوچولویی همین.»

به سوی رهایی
برادرم که بعد از سه سال برگشت باز آزار‌های جنسیش رو شروع کرد. اما من حالا دیگه صاحب گوشی بودم. توی یکی از این پیچ‌های اینستاگرامی با پیج خانم فاطمه باباخانی که یکی از زنان فعال در حوزه حمایت از حقوق زن و مبارزه با خشونت علیه زنان هست آشنا شدم و از ایشون کمک خواستم. ایشون راهنمایی کردن منو که باید به اورژانس اجتماعی مراجعه کنم، خودشون هم کار‌های مقدماتی رو انجام دادند تا من سر یه فرصت اون خونه اون جهنم رو ترک کنم. قراره فردا از خونه بزنم بیرون. خیلی خوشحالم که دارم نجات پیدا می‌کنم. امیدوارم حالم زود خوب بشه بتونم یه زن قوی بشم و به دختر‌های مثل خودم کمک کنم. کاش بقیه قربانی‌های تجاوز هم سکوتشون رو بشکنن»

آیسان اکنون در خوابگاه اورژانس اجتماعی است، قرار است خانم باباخانی که در حال تاسیس یک مرکز حمایتی برای زنان و دختران در ارومیه است، آیسان را نزد خود برده و ضمن فرستادن او به دانشگاه، مقدمات فراگیری کار و حرفه‌ای برای او را نیز فراهم کند.

برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2021-09-21 21:03:47 +0430 +0430

↩ Shab.n1
دقیقا با حرفتون موافقم . آلمان نازی در مورد یهودیان و نسل کشیشون رو همگی دورادور به خاطر داریم یا شنیدیم و اردوگاه‌های اجباری و حتی فراتر سوزوندن و …در اینکه دیگه جهان هیچ شکی نداره حالا توی ارقام و اعداد ممکنه یه اختلاف دیدگاه هایی وجود داشته باشه.در همین سایتهای پورن هم اگر به خاطر داشته باشید سکس با حیوانات و پدوفیلی و…یک زمانی وجود داشت جهت فروش که جامعه جهانی به این نتیجه رسید دیدن این مسایل حتی بعنوان نمایشی از اون تاثیرات مخرب برای جامعه داراست .امروزه نژاد پرستی و تبلیغش ممنوعه حتی فیلمهای پدوفیلی و حیوانی رو در سایتهای پورن نمی‌بینیم مگر بصورت زیر زمینی .دقت کنید که حتی فیلمهایی که اکران میشه باید در اون رده سنی گذاشته بشه که در چه رده سنی قرار میگیره مثل مثبت چهارده و هجده و… این ها فقط یک عدد نیستند حتی اسباب بازی و وسایلی که می‌خریم از لباس گرفته تا …براشون رنج سنی تعیین شده که به مخاطب یا مصرف کننده آسیبی نرسه یعنی قضیه آزادی و حتی آزادی های مختلف نمیتونه بدون قید و شرط و عواقب برای گروه های سنی باشه .هممون شاهدیم که با ظهور داعش و به دست گرفتن ویدیوها و فیلمبرداری های حرفه ای چه مقدار و چه تعداد از نوجوانان اروپایی و آمریکایی و…به داعش پیوستند و جانی انگلیسی نمونه بارز این فضا بود که مسئولیت بریدن گردن اسیران رو داشت .حال با تمام این تفاسیر برام عجیبه یه عده تاثیرات مخرب اونچه که در سایت یا حتی در جامعه رو آنجام میدن کتمان و با ماله کشی سعی در مخفی کاری دارن .اینکه یکی بیاد برای فان چند تا تاپیک در طول سال بزنه یه موضوع هست و اینکه یکی تمام وقتش رو تمرکز کنه روی خشونت یا سکس با محارم یا مثلاً دفاع از آخوند و …هم یه موضوع جدا .

3 ❤️

2021-09-21 22:20:03 +0430 +0430

↩ jack.sparr0w
👌👌👌👌دوسال پیش در کنفرانسی قبل کرونا شرکت کردم در مورد روانشناسی رسانه، افرادی در اون شرکت کرده بوده همه نخبه هایی نه از ایران بلکه از اروپا و آمریکا که واقعا خطر رسانه رو درک کردند و گروههایی رو درحال تشکل داشتند که بتونن خیلی از خطرات ناشی رسانه رو کم کنند . در امریکا اگه فیلمی رنج سنی مشخص نکنه پروانه نمایش نمیگیره مگه غیر قانون غول فیلمسازی امریکا ساخته شده باشه. بر اساس حرف این افراد همسایه من گرسنه باشه ، بره تو سطل زباله دنبال غذا باشه ، همسایه پول نداشته باشه ، به دخترش تجاوز کنه ،اصلا دخترشو پسرشو بکشه به من که اسیب نمیرسونه پس به من ربط نداره 🙄🙄🙄🙄!!!
مغلطه از این بزرگتر وجود نداره🙄🙄🙄🙄😖😖😖😖

4 ❤️

2021-09-21 22:37:00 +0430 +0430

↩ Shab.n1
حرفاتون کاملا پخته و نشان از شعور بالای شما داره .و این باعث ارادت بیشتر من بشماست.هر چند که افتخار آشنایی با شما رو نداشتم اما حرف منطقی از تجربه بالا و دنیا دیدگی نشان داره .و باید اینو در نظر بگیریم کسی که بنیاد خونوادش بر پایه تار عنکبوت بنا شده از ارزش های مقام خوانواده براش گفتن حرفی بیهودس مثل طالبان که اگر الان بگی نظم و قانون چقدر مهمه و پایه های اجتماعی سیاسی و فرهنگی جامعه بر اون بنا شده در حالی که روی ملخ هلیکوپتر داره تاب بازیشو می‌کنه و با آرپی‌جی مردم ترسیده رو یه گوشه اسیر کرده این حرفا براش مسخرس.

2 ❤️

2021-09-21 22:46:13 +0430 +0430

↩ jack.sparr0w
خواهش میکنم شما لطف دارید مرسی 🙏🌹🙏🌹🙏مایه مباهاته که با دوستان خوب و فرهیخته همکلام بشم. 🤗🤗🤗
درد کنونی جامعه ما بی تفاوتیه ، خودخواهیه . همین مغلطه هاست که جامعه از نظر فرهنگی به قهقهرا میره . گاهی مردم هم در رسیدن به فلاکت نقش دارن مثل اینگونه موارد.😊😊😊

4 ❤️

2021-09-21 22:58:11 +0430 +0430

آنگاه
خورشید سرد شد
و برکت از زمین‌ها رفت
و سبزه‌ها به صحراها خشکیدند
و ماهیان به دریاها خشکیدند
و خاک مردگانش را
زان پس به خود نپذیرفت

دیگر کسی به عشق نیندیشید
دیگر کسی به فتح نیندیشید
و هیچکس
دیگر به هیچ‌چیز نیندیشید

در غارهای تنهائی
بیهودگی به دنیا آمد
خون بوی بنگ و افیون میداد
زنهای باردار
نوزادهای بی‌سر زائیدند
و گاهواره‌ها از شرم
به گورها پناه آوردند

چه روزگار تلخ و سیاهی
نان، نیروی شگفت رسالت را
مغلوب کرده بود

پیغمبران گرسنه و مفلوک
از وعده‌گاههای الهی گریختند
و بره‌های گمشدهٔ عیسی
دیگر صدای هی‌هی چوپانی را
در بهت دشتها نشنیدند

در دیدگان آینه‌ها گوئی
حرکات و رنگها و تصاویر
وارونه منعکس میگشت
و برفراز سر دلقکان پست
و چهرۀ وقیح فواحش
یک هالۀ مقدس نورانی
مانند چتر مشتعلی میسوخت

مرداب‌های الکل
با آن بخارهای گس مسموم
انبوه بی‌تحرک روشنفکران را
به ژرفنای خویش کشیدند
و موشهای موذی
اوراق زرنگار کتب را
در گنجه‌های کهنه جویدند

خورشید مرده بود
خورشید مرده بود و فردا
در ذهن کودکان
مفهوم گنگ گمشده‌ای داشت
آنها غرابت این لفظ کهنه را
در مشق‌های خود
با لکهٔ درشت سیاهی
تصویر مینمودند

مردم،
گروه ساقط مردم
دلمرده و تکیده و مبهوت
در زیر بار شوم جسدهاشان
از غربتی به غربت دیگر میرفتند
و میل دردناک جنایت
در دستهایشان متورم میشد

گاهی جرقه‌ای، جرقهٔ ناچیزی
این اجتماع ساکت بیجان را
یکباره از درون متلاشی میکرد
آنها به هم هجوم میآوردند

مردان گلوی یکدیگر را
با کارد میدریدند
و در میان بستری از خون
با دختران نابالغ
همخوابه میشدند

آنها غریق وحشت خود بودند
و حس ترسناک گنهکاری
ارواح کور و کودنشان را
مفلوج کرده بود

پیوسته در مراسم اعدام
وقتی طناب دار
چشمان پرتشنج محکومی را
از کاسه با فشار به بیرون میریخت
آنها به خود فرو میرفتند
و از تصور شهوتناکی
اعصاب پیر و خسته‌شان تیر میکشید

اما همیشه در حواشی میدان‌ها
این جانیان کوچک را میدیدی
که ایستاده‌اند
و خیره گشته‌اند
به ریزش مداوم فواره‌های آب

شاید هنوز‌ هم
در پشت چشم‌های له‌شده، در عمق انجماد
یک چیز نیم زندهٔ مغشوش
بر جای مانده بود
که در تلاش بی‌رمقش میخواست
ایمان بیآورد به پاکی آواز آبها

شاید، ولی چه خالی بی‌پایانی

خورشید مرده بود
و هیچکس نمیدانست
که نام آن کبوتر غمگین
کز قلبها گریخته، ایمانست
ایمانست و ایمانست

1 ❤️

2021-09-21 23:17:56 +0330 +0330

↩ jack.sparr0w
سلام رفیق
توی فیلم الماس خونین یه دیالوگ بسیار زیباست:::
بعضی وقت ها این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سرهم میاریم می بخشه؟؟؟؟
ولی بعد به اطرافم نگاه میکنم و به ذهنم میرسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده.

1 ❤️

2021-09-21 23:28:07 +0330 +0330

↩ Esn.nzr
چه شعر با مفهومی👌👌👌👌

2 ❤️

2021-09-21 23:44:03 +0330 +0330

↩ Shab.n1
سپاس
میدونی در جایی که قبولی یه دختر (که هویتش مجهوله) در دانشگاه و یا چندتا عکس فیک سکس از کاربرانی که راست و دروغش مبهمه و یا یه تاپیک پیش پا افتاده از یه کاربر به اصطلاح دختر و … نمود و جلوه بیشتری داره و بیشتر بازدید و یا لایک میشه ،( که البته نمیشه بش خرده گرفت چون که ماهیت اصلی این سایته ) نباید انتظار داشت که موضوعاتی در خصوص سکس با محارم و یا بی غیرتی نیز بازخورد زیاد و مقبولیت بالا نداشته باشه …
خیلی وقتها به خودم یا به دوستانی مثل شما میگم شاید ما جامون اینجا نیست …

1 ❤️

2021-09-22 00:15:40 +0330 +0330

↩ Joseph_Cooper
👏👏👏👏👏👏

1 ❤️

2021-09-22 00:21:05 +0330 +0330

↩ Esn.nzr
دقیقا ولی در هر محیطی ادم خوب هست بد هست خنثی هم هست . پس وجود هر سه دسته طبیعیه . دلیل اومدن و انلاین بودنش کاملا شخصیه ولی ولی اشاعه تفکرش اصلا شخصی نیست . در این جهانی که سختی، جنگ ، کرونا، و هزارات مصیبت میباره هیچ چیزی قشنگتر از مهربانی و انسانیت نیست . چرا دنیا رو برای کودکان و نوجوانان زشت کنیم . با لبخندی، سلامی، کلامی میتونیم شادی ببخشیم و در این سختی ها بار نباشیم ، یار باشیم 🤗🤗🤗🤗🤗

3 ❤️

2021-09-22 00:37:35 +0330 +0330

↩ Shab.n1
کل این کشور رو فساد ، تباهی ، نکبت و فحشا بر داشته …
هیچی سر جاش نیست …
فکر کن اینجا تونستی یه نوجوون رو از خوندن داستان های سکس در این موارد منع کنی …توی جامعه و محیط اطرافش و چکار میکنی …
وقتی توی جایی که زندگی میکنه ، همسایه ، دوست ، فامیل و … پر شده از این روابط غیر معمولی که دیگه به نظرم داره معمولی میشه …
اصلا اون نوجوون با چه مجوزی وارد این سایت شده
پدر و مادر یا هر بزرگترش کجان ؟؟؟؟
مقبولیت و مشهوریت خیلی برای آدما مهمه
میخوان به هر شکلی بدست بیارن ، حالا با داستان در خصوص سکس های نامتعارف و یا چندتا عکس …
پس خرده به اونا نمیشه گرفت
یه دوست داشتم ، یه دیالوگ داشت خیلی باش حال میکردم .میگفت : "توی این کشور فقط کافیه سوراخو پیدا کنی، دیگه توش کردن کاری نداره، مهم پیدا کردن سوراخه "
به نظر من اون دوستان سوراخ رو پیدا کردن و فقط میکنن توش …
در پایان به دیالوگ زیبای کیانو ریوز و مادرش توی فیلم وکیل مدافع شیطان اشاره میکنم
کیانو : مامان میخوام برم نیویورک ، یه کار خوب پیدا کردم
ننش: نیویورک ، خیلی مواظب باش ، اونجا شهر شیاطینه

1 ❤️

2021-09-22 03:04:09 +0330 +0330

↩ Joseph_Cooper
داستانت که مثل همیشه پر باره.اما باید به پند اخلاقیت گیر بدم.
فضای سایت شهوانی طوریه که هر کسی میتونه اینجا خود واقعیش باشه.بدون ریا کاری و نقش بازی کردن. و این به این خاطره که اینجا همه میتونن آزادانه از هر فیتیش یا گرایش خاصی که دارن رو بروز بدن.قرار نیست همه یک گرایش با فیتیش واحد داشته باشن.پس نمیشه کسی رو به خاطر نوشتن فیتیش ها و گرایش هاش توی سایتی که هدف از ساخته شدنش همینه سرزنش کرد.حتی اگه نوشته ها خیالی باشن.شهوانی برای یه همچین چیزایی طراحی شده و نمیشه اینجا رو به کلاس اخلاق تبدیل کرد چون هدف شهوانی و شهوانیون این نیست.

حالا بیاید به این فکر کنیم ، یه پسری با سن پایین وارد سایت بشه. و تحت تاثیر این تاپیک ها ، بگه چقدر باحاله . کاش منم خواهرم پارتنر سکسیم بشه.
این حرفت یه استدلال کاملا درست و منطقی برای جلو گیری از ترویج روابطیه که بد آموزی داره و من اصلا قصد نقض کردنشو ندارم.فقط یه سوال؟پسر کم سن چرا باید تو همچین سایتی بیاد؟؟مگه این سایت مخصوص بزرگسالان نیست؟؟ پسر کم سنی که وارد همچین فضایی میشه مسئولیت خودش و کاراش گردن ما نیست گردن خودشه. این که بخوایم برای ورود افراد کم سن به سایت مراعات کنیم و متن و محتوا های این چنینی تولید و منتشر نکنیم مثل این میمونه که بگیم نباید از ماشین استفاده کنیم چون ممکنه یه نفر با میل خودش بیاد وسط جاده و ما باهاش تصادف کنیم.همچین چیزی به نظرت منطقیه؟؟مثلا بگیم که روی پل ماشین رو یا اتوبان و هر جاده دیگه ای که برای اتوموبیل طراحی شده رانندگی نکنیم چون ممکنه با یه عابر پیاده تصادف کنیم. منکر این نیستم که برای جلو گیری از وقوع همچین حوادثی باید قوانینی گذاشته بشه.مثلا اگه روی هط عابر پیاده به یه عابر بزنیم حق با عابره نه ماشین و وقتی تصادف با عابر روی پل ماشین رو صورت بگیره حق با رانندس نه عابر.خوشبختانه اینجا هم یه همچین قانونایی داره مثل ترویج نکردن پدوفیلی ولی نمیشه سایتو ملا به خاطر چند تا عابر بی ملاحظه و جو گیر تغییر داد.

پ.ن:کتگوری محارم یکی از کتگوریاییه که خود من تقریبا ازشون خوشم میاد.ولی عبدا دوست ندارم خودم همچین چیزی رو تجربه کنم.به هیچ وجه.

0 ❤️

2021-09-22 10:32:51 +0330 +0330

↩ …Sphr…
سلام

داستانت که مثل همیشه پر باره
داستان نیست ، یه مصاحبه واقعیه🙄، اینم عکس مصاحبه:
لینکش رو هم گذاشتم ، ولی درست نمایش نداد. برای عکسش رو گذاشتم
این که بخوایم برای ورود افراد کم سن به سایت مراعات کنیم و متن و محتوا های این چنینی تولید و منتشر نکنیم مثل این میمونه که بگیم نباید از ماشین استفاده کنیم چون ممکنه یه نفر با میل خودش بیاد وسط جاده و ما باهاش تصادف کنیم.همچین چیزی به نظرت منطقیه؟؟
اگر بخواهیم طبق منطق تو نگاه کنیم : سایت شهوانی میشه ماشین . کسانی هم که اینجا تولید محتوا میکنند میشن راننده. خواننده ها هم حکم سرنشینان ماشین رو دارند. پس اگر به پسر یا دختر نوجوان بیاد این جا مطالب رو بخونه حکم سرنشین ماشین رو داره نه عابر پیاده! حالا این نوع رانندگی و سرعت تو هستش که ممکنه طرف سالم به مقصد برسه ، یا تصادف کنه و بدترین بلا سرش بیاد. حالا بنظر خودت، راننده ماشین مقصر نیست !؟
ن:کتگوری محارم یکی از کتگوریاییه که خود من تقریبا ازشون خوشم میاد.ولی عبدا دوست ندارم خودم همچین چیزی رو تجربه کنم.به هیچ وجه.
«دوست میگم گفتم ، دشمن میگه میخواستم بگم🤦🤷»
2 ❤️

2021-09-22 11:28:04 +0330 +0330

↩ Joseph_Cooper

اگر بخواهیم طبق منطق تو نگاه کنیم : سایت شهوانی میشه ماشین . کسانی هم که اینجا تولید محتوا میکنند میشن راننده. خواننده ها هم حکم سرنشینان ماشین رو دارند. پس اگر به پسر یا دختر نوجوان بیاد این جا مطالب رو بخونه حکم سرنشین ماشین رو داره نه عابر پیاده! حالا این نوع رانندگی و سرعت تو هستش که ممکنه طرف سالم به مقصد برسه ، یا تصادف کنه و بدترین بلا سرش بیاد. حالا بنظر خودت، راننده ماشین مقصر نیست !؟

کاملا مشخصه نگرفتی من چی گفتم.
توی مثالی که زدم شهوانی جاده س(جایی مثل پل ماشین رو یا اتوبان).محتوا ماشینه و فرد تولید کننده محتوا راننده.مخاطب هم حکم عابر پیاده رو داره.
حالا خوب دقت کن
مخاطبی مثل یک پسر کم سن(عابر) وارد سایت شهوانی ای(جاده ای،اتوبانی یا پل ماشین رویی) میشه که محل پخش محتوا هایی مثل روابط محارمه(محل عبور ماشینه).اگه تصادفی شکل بگیره مقصر ماشین نیست.چرا؟چون ماشین داشته توی جای درستی حرکت میکرده.اما عابر وسط اتوبان یا پل ماشین رو چیکار میکنه؟؟توی این تصادف راننده مقصر نیست بلکه عابر مقصره.

«دوست میگم گفتم ، دشمن میگه میخواستم بگم🤦🤷»
عزیزم چیزی که توی درون ماست و توی درونمون ازش خوشمون میادو نمیشه منکرش شد یا ازش خجالت کشید و به خاطر اون سرزنش شد.چون در درون ماست.من خودم به شخصه از محتوا های محارم سایت بدم نمیاد.اما اصلا دوست ندارم توی واقعیت همچین چیزی رو تجربه کنم.
1 ❤️

2021-09-22 11:30:09 +0330 +0330

↩ Esn.nzr
ببین عزیزحرفت همون هست که به من چه ربطی داره!!!
قرار نیست بیتفاوت باشیم من برای یک نفر هم مثمر ثمر باشم کافیه، فقط یک نفر😊
شما همینطور ، دوستمون کوپر همونطور ، اونایی که دلشون میسوزه فقط یک نفر رو هدایت کنن کافیه و این تسری پیدا میکنه . مگه شدیم اخوند که میخواهیم دنیا رو نجات بدیم ؟؟؟
من هیچ وقت اون نامه خودکشی رو فکر کنم که در دهه ۷۰ میلادی نوشته بود: به شرطی خودکشی نمیکنم تا رسیدن به پل، یک نفر به من لبخند بزنه( یعنی یک نفر بهش لبخند نزد). این تو مغز من حک شده، با خودم میگم نکنه اخم من باعث دلشکستگی یا حرف من باعث رنجش یک نفر بشه؟؟؟؟ شاید لبخند من باعث ارامش و دلگرمی برای یک ساعت برای یک نفر باشه. این برای من کافیه، به همین خاطر در کارم در هدفم بسیار موفق و جدی، آدمی شاد، اهل مطالعه و سعی کردم به اصولم پایبند باشم با اینکه مذهبی نیستم، اصولم حتی اگه مبنای مذهبی داشته باشه، قبول دارمشون . پس خوب باشیم 🤗🤗🤗🤗🤗🤗

3 ❤️

2021-09-22 11:58:16 +0330 +0330

↩ …Sphr…

کاملا مشخصه نگرفتی من چی گفتم.
توی مثالی که زدم شهوانی جاده س(جایی مثل پل ماشین رو یا اتوبان).محتوا ماشینه و فرد تولید کننده محتوا راننده.مخاطب هم حکم عابر پیاده رو داره.
حالا خوب دقت کن

خداییش خودت مثالی که زدی رو با دقت بخون 🙄
شهوانی = جاده
محتوا =ماشین
فرد تولید کننده محتوا = راننده
مخاطب= حکم عابر پیاده
یعنی مخاطبین عابر پیاده هستن . اگر اینجوریه چرا باید به ماشین ها علاقه نشون بدن و از دیدنشون لذت ببرند. مگه از دیدن ماشین ها بهشون نفعی میرسه. بر طبق منطق تو مخاطبین فقط عابر پیاده هستند.
یعنی تو توی خیابون راه میری برات مهم ماشینه برای کیه ، کجا میخواد بره !!
اومدی ابروش رو درست کنی ، زدی چشمش رو هم کور کردی که 🤣

عزیزم چیزی که توی درون ماست و توی درونمون ازش خوشمون میادو نمیشه منکرش شد یا ازش خجالت کشید و به خاطر اون سرزنش شد.چون در درون ماست.من خودم به شخصه از محتوا های محارم سایت بدم نمیاد.اما اصلا دوست ندارم توی واقعیت همچین چیزی رو تجربه کنم.
این جمله ابتدای سریال قورباغه است:«حقیقتی که در ذهن شما شکل می گیرد روزی تبدیل به واقعیت خواهد شد. پس این یک داستان واقعی است!» امیدوارم برای هیچکس این اتفاق تلخ و ناگوار رخ نده، ولی همیشه سعی کن خودت رو جای کسی که این برخورد میشه و این بلا سرش بیاد بزاری. ببین اونوقت هم چیز لذتبخشیه!!!
1 ❤️

2021-09-22 12:14:42 +0330 +0330

واقعا جای همچین تاپیکی داخل سایت خالی بود…کلا طرز فکرم عوض شد.
سپاس فراوان👍

1 ❤️

2021-09-22 12:43:18 +0330 +0330

↩ Joseph_Cooper
چقدر تلخ بود واقعا
و اینکه ی سری ها نمیخوان قبول کنن نشون از حماقتشون میده معلوم نیست حیوونن یا ادمن

1 ❤️

2021-09-22 13:13:01 +0330 +0330

↩ Mastewine
والا حیف حیوون هم که بهشون نسبت بدی ، بازم حیوون اگر فایده هم نداشته باشه، ضرر نمیزنه ،ولی اینا چی !🤦
ممنون از حضورتون دوست عزیز 🙏🌹

1 ❤️

2021-09-22 20:45:45 +0330 +0330

↩ Shab.n1
موفق باشی مادر ترزا، فلورانس نایتینگل و … 😂 😘

0 ❤️

2021-09-22 22:29:07 +0330 +0330

↩ Esn.nzr
نسبت دادن این اسمها بهم مایه افتخاره 🤗🤗🤗🤗هنریه که هر کسی بهش نمیرسه بعله جونم 😂😂😂😂

1 ❤️

2021-09-22 22:38:14 +0330 +0330

↩ Shab.n1
توی فیلم خریداران باشگاه دالاس متئو مک کانهی یه دیالوگ خیلی زیبا داره:
بعضی وقتها فکر می‌کنم اونقدر دارم برای زندگی می‌جنگم که وقتی برای زندگی کردن ندارم…

1 ❤️

2021-09-22 22:44:43 +0330 +0330

↩ Joseph_Cooper
خوشحالم که این تاپیک رو زدید
بنده هزاران کاربریم واسه همین پرید
این مدل افرادی که ذکر کردین سم رو میزارن کنار دست بچه ایی که نیاز های طبیعیش سرکوب شده بعد هم اگر بچه سم رو بخوره میگن که به ما چه؟من مجبورش کردم؟؟باباشو اوردم بالا سرش گفتم بکنش؟
بنده خواهر و برادر ندارم
وقتی ۱۳ ۱۴ سالم بود میومدم سایت داستان میخوندم
یک بار داستان محارم خوندم (خواهر و برادر بودن) چون درکی از روابط پاک خواهر برادری نداشتم اون لحظه گفتم کاش برادر داشتم و منم باهاش سکس میکردم
به پارتنرم گفتم اون چون ۴ تا برادر داشت خودش خوب به کثیف بودن این داستان پی برده بود و بهم گفت برادر نداری اما تصور کن با پسر خالت تصور کن اون لحظه واقعا حالم از خودم بهم خورد
برادرا و خواهرا از گوشت و خون هم هستن و پاک ترین ارتباط بین اونها وجود داره
اگر شما به یک کاکولد بگی که تو بغیرتی اصلا ناراحت نمیشه چون واقعا بیغیرته ،اما به این گونه ادما بگی تو خودت حاضری چیزی که رواج میدی رو واسه خودت تصور کنی میگه مگه‌من بی خانوادم؟ مگه من وقیح ام؟
در نتیجه در نظر این ادما نوجون های مملکتی که تمام خواسته هاشون و نیازهاشون سرکوب شده و تو بدبختی دارن بزرگ میشن
اونم با شرایط بد جامعه هیچ ارزشی نداره و فقط میخوان دیده بشن این گونه افراد
وقتی یکی بیاد از جمهوری اسلامی دفاع کنه و اون رو ترویج بده
اگر بهش بگی تو عشق نظامی ناراحت نمیشه که هیچ عشق هم میکنه
اما مثل اینکه محارم نویسان این سایت مثله اخوندا هستن که میگن کشورای خارجه بدن و کشور ما خوبه
اما برای خودشون و بچه هاشون کشورای خارجه خوبن
به دور از اینکه اکثر مخاطب های این سایت نوجون هستن و پر از نیاز جنسی و تاثیر پذیر به شدت
محارم نویسای سایت اگر واقعا بچه داشتن و یا اندکی از خانواده فهمیده بودن هیچ وقت سمت محارم نوشتن نمیرن!!!
تاحالا دیدی یک مادر سکس با بچش رو رواج بده؟
خیر چون حس والدی داره به فرزندش نه جنسی
این ادم ها مریضن

1 ❤️

2021-09-22 22:45:56 +0330 +0330

↩ Esn.nzr
ادم برای زندگی باید بجنگه و تلاش کنه ولی تلاش کردن بر اساس توانایی ها و استعدادهای شخص باشه . گاهی رسیدن حقیقی به شادی کوچولو خیلی ارزشمندتره تا داشتن ارزوی یه شادی بزرگ که ایا برسم یا نرسم. پس با واقعیتها زندگی میکنم نه با ارزوها 😊😊😊😊

3 ❤️

2021-09-22 22:49:44 +0330 +0330

↩ Shab.n1
آل پاچینو توی فیلم صورت زخمی میگه :::
تو زندگی واقعیت هایی هست که میشه فهمید ولی نمیشه فهموند

1 ❤️

2021-09-22 23:03:00 +0330 +0330

↩ blue19girl
دقیقا 👌👏
ممنون از حضور سبزتون در این تاپیک دوست عزیز 🙏🌹🥰

1 ❤️

2021-09-22 23:05:30 +0330 +0330
1 ❤️

2021-09-22 23:29:12 +0330 +0330

↩ Esn.nzr
خوب با واقعیت هایی که میفهمیم زندگی میکنیم و اونهایی رو که نمیفهمیم سعی در فهمیدنش میکنیم 🤗😄😄😄😄

1 ❤️

2021-09-23 05:33:02 +0330 +0330

↩ Joseph_Cooper

یعنی مخاطبین عابر پیاده هستن . اگر اینجوریه چرا باید به ماشین ها علاقه نشون بدن و از دیدنشون لذت ببرند. مگه از دیدن ماشین ها بهشون نفعی میرسه. بر طبق منطق تو مخاطبین فقط عابر پیاده هستند.
یعنی تو توی خیابون راه میری برات مهم ماشینه برای کیه ، کجا میخواد بره !!
اومدی ابروش رو درست کنی ، زدی چشمش رو هم کور کردی که 🤣

داش چرا در برابر فهمیدن مقاومت میکنی؟؟😂😂
تو میگی تولید و انتشار چنین محتوا هایی برای جامعه و اشخاصی مثل یک پسر کم سن و سال مضر و خطرناکه.شاید اتفاق ناگواری رخ بده.منم دارم میگم که درست میگی اما مسئولیت اون اتفاق خطرناکی که رخ میده با خود فرده نه با تولید کننده محتوا.من با مثالم این قضیه رو از بُعد خطری بررسی کردم. نه بُعد لذتی.و شما علنن با این کامنتت قیمه ها رو ریختی تو ماستا.
این موضوع که فرد از دیدن ماشین چه لذتی میبره اصلا اینجا مورد بحث نیست.مورد بحث اینه که عابر وارد مکانی شده که نباید واردش میشده.اتوبان جای ماشینه نه عابر پیاده.پس اگر اتفاقی برای عابر تو اتوبان بیافته تقصیر راننده نیس.شهوانیم همینه.پسر کم سن حق ورود به این سایتو نداره.جاش اینجا نیست.این شایت دقیقا جای همچین محتواهاییه و اون پسر کم سنی که شما گفتی اگر وارد اینجا بشه مسئولیت عواقبش با خودشه.

این جمله ابتدای سریال قورباغه است:«حقیقتی که در ذهن شما شکل می گیرد روزی تبدیل به واقعیت خواهد شد. پس این یک داستان واقعی است!»
این جملات اغلب شعار هایی هستن که شما رو بیشتر مجذوب فیلم یا سریال یا رمان کنن.آیا خود شما تا به حال همچین چیزی رو تو واقعیت تجربه کردید؟؟من خودم به شخصه خیلی سال قبل به این جمله اعتقاد داشتم.اما همیشه خلافش بهم ثابت شد.
امیدوارم برای هیچکس این اتفاق تلخ و ناگوار رخ نده، ولی همیشه سعی کن خودت رو جای کسی که این برخورد میشه و این بلا سرش بیاد بزاری. ببین اونوقت هم چیز لذتبخشیه!!!
من خودمم از خوندن این مصاحبه ناراحت شدم و اگه تو اطرافیانم بفهمم کسی همچین گوهی خورده با همین دستام جرش میدم.اما هر چقدرم که خودتو جای اون فرد بذاری و باهاش همدردی کنی و بیشتر به عمق فاجعه پی ببری بازم نمیتونی حقیقتو عوض کنی.توی زندگی آیسان مقصر پدرش بوده (فضای خونه مثل شهوانی جای فیلم پورن نیست) و برادرش هم مقصر بوده که اون فیلما رو نگاه میکرده.مادری که خونه رو نا امن کرده هم مقصره.از نظر من خانواده آیدا مقصر این اتفاق بودن.ولی چیزی که شما میگی اینه که شرکت سازنده فیلم های پورنی که پدره میدیده و پورن استاراش مقصر این اتفاق هستن.که از نظر من ابدا درست نیست.مطمئنااگه سازنده اون فیلم های پورن هم از بلایی که سر آیسان اومده مطلع بشه و خودشو جای اون بذاره قلبشه به درد نیاد.اما این دلیل میشه که خودشو مقصر بدونه؟؟مسلما نه.چون تقصیر اون نبوده مقصر خانواده. آیسان بودن.
0 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «