اگه توی جاهای شلوغ به مامانت بچسبونن یا بهش انگشت برن چیکار میکنی؟؟
تا حالا شده زیاد باهاش ور برن توی جاهای شلوغ؟ عکس العمل مامانت چی بوده؟ خوشش اومده و چیزی نگفته یا اینکه عصبانی شده و فرار کرده؟
از مالوندن مامانت توسط غریبه ها خوشت میاد یا غیرتی میشی؟
تا حالا شده به زور مامانتو انگشت کنن؟
مامانت مانتویی هست یا چادری؟ آرایش میکنه یا نه؟ مذهبی هست یا غیر مذهبی؟
تا حالا شده مثلا توی عروسی یا یک جایی توی یک گوشه ای که کسی نباشه مامانتو برده باشن و انگشت کنن؟؟
کلا هر کسی چیزی دیده بیاد تعریف کنه یا اگه تونسته عکس گرفته بزاره ما هم نگاه کنیم و فقط از هیکلش و کسی که بهش انگشت کرده!!
چطوری به مامانت انگشت میکنن؟ یعنی انگشت یک مردی رفته کجای مامانت؟ رفته لای پاهاش یا جای دیگه؟؟
بهش چجوری میچسبونن؟
تجاوز به مامانم
سلام من علی هستم 21 ساله و واقعیتی رو که میخوام بگم مربوط به 14 ساله پیشه و موقعی که 7 سالم بود!!
من یه بار وقتی بچه بودم موقعی که رییس جمهور اومد شهرمون و ما هم رفته بودیم تماشا و خیلی خیلی شلوغ بود من یادمه که یا پسری از پست چسبونده بود به مامانم و منم چون بچه بودم و کوچیک بودم دستم توی دست مامانم بود و داشت زیر آدما له میشدم و نمیتونستم جایی رو ببینم و مامانم هم چادری و مذهبی هست ولی اونجا اینقدر شلوغ بود که اصلا نمیشد تکون خورد و چاره ای هم نبود و باید وامستادیم و نمیتونستیم حرکت کنیم و اون پسره هم از پست چسبونده بود به مامانم و وقتی خیلی شلوغ تر میشد اون خیابون و موج ملت میومد و همدیگر رو هل میدادن و در حین هل دادن مردم پسره از پشت مانمو بغل کرده بود و بهش همینجوری داشت فشار میداد و پسره دور و برشو نگاه میکرد که کسی شک نکنه که داره میمالونه چون اگه کسی میفهمید پسره رو کتک میزدن و غیره!!
خلاصه توی اون شلوغی که مردم همدیگر رو هل میدادن و اون پسره مامانمو از پست بغل کرده بود و کیرش که از شلوارش برجسته بود به کونه مامانم محکم و با فشار چسبونده بود و داشت کیرشو از روی شلوار به کون گنده مامانم میچسبوند و مامانم هم میگفت آقا هل نده و معلوم بود که ناراضی هست و پسره به زور داره اینکار رو میکنه و حتی اگه مامانم جیغ هم میزد اینقدر اونجا شلوغ بود و همه توی کل خیابون داشتن هورا میکشیدن و شعار تبلیغاتی سر میدادن و شیپور میزدن و غیره که اصلا صدای جیغ شنیده نمیشد و اطرافمون هم پسرهای فشن مشن بودن و قطعا اگه جیغ هم میزد کسی کمکمون نمیکرد!!
و خلاصه همینجوری پسره چسبونده بود و بعد وقتی دیدی همه حواسشون به ماشین رییس جمهوره دستاشو برد زیر چادر مامانم و پستوناشو میمالید و مامانم هی سعی میکرد که فرار کنه و خودشو از زیر دست یارو بکشه بیرون ولی اینقدر شلوغ بود و همه همدیگر رو هل میدادن که اصلا نمیشد حرکت کرد و خیابون بسته شده بود و خلاصه راه فراری نبود و منم کم کم داشت گریم میگرفت چون بچه بودم و کاری از دستم بر نمیومد و یارو هم لحظه به لحظه داشت پر رو تر میشد و بعد از مالوندن پستونای مامانم دستاشو از زیر چادر یرد لای پاهاش و داشت با مامانم ور میرفت!!!
همین جوری اون ور میرفت و داشت حال میکرد و مامانم هم داشت تلاش میکرد و مقاومت میکرد و خودشو بکشه بیرون که اصلا نشد و خلاصه یه 20 دقیقه ای توی همون حالت هی مالوند مالوند تا اینکه ماشین رییس جمهور بلاخره از شلوغی در اومد و رفت سمت ورزشگاه برای سخنرانی!!
و اونجا خولت شد و همه داشتن پراکنده میشدن و پسره دید اوضاع خرابه و ممکنه که ناجور بشه و خلاصخ خودشو از مامانم جدا کرد و رفت توی یه کوچه و مامانم هم دست منو گرفت و بدو بدو دویدیم سمت خونه و یه میدون پایین تر خونمون بود و چند تا کوچه پایین ترش خونمون بود و همینجوری که مامانم دست منو گرفته بود و داشت میدوید و پسره هم از کوچه در اومد و دنبالمون دوید و و از پشت که میدوید داشت میگفت وایسا خوشگله کجا داری میری؟ مگه بهت حال نداد؟ وایسا کون گنده!!!
و خلاصه مامانم هم بهش فحش میداد که برو بی شعور برو کثافت مگه خواهر مادر نداری؟؟ بی شرف بی ناموس!! و منم گریم گرفته بود و و خلاصه همینجوری دویدیم تا رسیدیم به در خونه و زود مامانم در خونه رو باز کرد و زود در رو بست و قفل کرد و پسره موند پشته در و هی در میزد میگفت باز کنم بیام توی خونه قشنگ بهت حال میدم!! باز کن دیگه خوشگله ناز نکن!!
داشتی میگفت باز کن در رو قول میدم کسی نفهمه و غیره و مامانم هم از پست در گفت که الان زنگ میزنم به 110 و زنگ زد و مامور اومد ولی یارو قبلترش فرار کرده بود و نتوستن بگیرنش!!
خلاصه بعد از اون روز یه بار که داشتم میرفتم مدرسه اون پسره جلوی راهم سبز شد و گفت مامانت خونه هست؟ منم ازش ترسیدم و فرار کردم به سمت مدرسه که از پشت منو گرفت و چهارتا کشیده خوابوند توی گوشم و گفت یالا بگو ببینم مامانت خونه هست؟؟ و منم گریه میکردم و حرفی نمیزدم و منو گریه کنان آورد در خونمون و زنگ رو زد و مامانم اومد پشت در گفت کیه و من داشتم گریه میکردم و در رو باز کرد که ببینه چرا گریه میکنم که اون پسره سریع اومد توی خونه و پشت در خونه رو هم انداخت و دستشو گذاشت روی دهن مامانم و به زور گرفتش و اینقدر محکمش گرفته بودش که هر چقدر مامانم مقاومت کرد نتونست از دستش فرار کنه و یارو هم مامانمو آورد آشپزخونه و با چند تا پارچه دهن و دستا و پاهای مامانو بست و بغلش کرد برد توی اتاق خواب و انداختش روی تخت و منم گریه کنان داشتم نگاه میکردم و مامانم هم داشت گریه میکرد و التماس میکرد که ولی کنه!!!
پسره سریع لخت شد و مامانمم سریع لخت کرد و افتاد روش و سینه هاشو و کس و کونشو لیسید و کیرشو تف انداخت و گذاشت توی کس مامانم و خوابید روش و همینجوری داشت تلمبه میزد و مامانم داشت با دهن و دستو پاهای بسته گریه میکرد و با نگاهش هی التماس میکرد به اون یارو و یارو افتاده بود روش تلمبه میزد و پیشونی مامانمو ماچ میکرد میگفت ای جون چه حالی میده!! آروم باشه دیگه خوشگله اینقدر گریه نکن!! گریه هات بیشتر حشریم میکنه و تند تر تلمبه میزد و مامانم هم از درد به خودش میپیچید و ناجور داشت گریه میکرد و خلاصه یه ربع که پسره از کس کرد آبش اومد و ریخت توی کس مامانم و و اینقدر تلمبه زده بود پسره که مامانم هم ارضا شده بود و انقدر گریه کرده بود که از حال رفته بود و انگاری بیهوش شده بود و حرکت نمیکرد و من فکر میکردم مامانم مرده!!!
خلاصه پسره مامانمو که بیهوش شده بود برگردوند و چند تا انگشت کرد کون مامانم و کیرشو گذاشت توی کون مامانم و وقتی نصف کیر پسره رفت تو انگاری مامانم بهوش اومد و از شدت درد داشت جیغ میزد و دوباره گریه میکرد و ایندفعه بیشتر هی ناله میکرد و جیغ میزد و مقاومت میکرد و کونشو سفت کرده بود و پسره یهو وحشی شد و مامانو کتک زد و سیلی زد صورتش و کتکش زد و با کمربندش محکم میزد روی کون مامانم و به زور داشت کیرشو میکرد تو انقدر مامانم داشت درد میکشید که دوباره از هوش رفت!!
و پسره یه ربعی گذشت و بعد از تلمبه زدن وحشیانه آبشو ریخت کونه مامانم و افتاد روش و بعد از چند دقیقه بلند شد و به من که داشتم گریه میکردم گفت یالا بگو ببینم بابای کونیت کی میاد؟ منم با گریه گفتم ظهر میاد!
خلاصه پسره که خسته شده بود لباساشو پوشید رفت از توی دفترچه تلفن خونمون شماره خونه مون رو برداشت و بعد از اینکار رفت از یخچال خونه مون میوه برداشت گذاشت جیبش و به من گفت فردا هم میام و اگه به کسی چیزی بگی با همین چاقو مامانتو میکشم!!
و مامانمم تهدید کرد که اگه به کسی چیزی بگی میکشمت!!
خلاصه بعد از رفتن یارو مامانم به سختی لباساشو پوشید و وقتی ظهر بابام اومد همه چیز رو براش گفت و اونا هم رفتن پلیس و از یارو شکایت کردن و طرف رو گرفتن به جرم تجاوز به ناموس مردم اعدامش کردن!!
اون موقع من 7 سالم بود و الان 21 سالمه و هنوز هم اون تجاوز وحشیانه توی ذهنمه و هم به من و هم مامانم و هم بابام ضربه روحی روانی خوردیم!!
تا حالا به مامانتون انگشت نرفتن؟ یا بهش بچسبونن؟
خاطرات و دیده های خودتون رو تعریف کنید.
یه بار با مامانم رفته بودیم خرید به یه بازاری که خیلی خیلی شلوغه. من 21 سالمه و مامانم هم 44 سالشه. ولی یه کون داره که ببینی می خوای همون جا کیرتو در بیاری بهش تجاوز کنی. اون روز خرید یه مرده با هیکل و تیپ و قیافه معمولی اومد و اول پشت دستش رو به کون مامانم کشید من فکر کردم اتفاقیه بعد دیدم اومد پشت سر مامانم ایستاد و اون جایی که مامان میخواست لباس بخره شلوغ بود و سریع پشت اون یارو هم شلوغ شد و یارو هم همچین فشار میاورد به کون مامان که من داشتم می مردم از شق درد. چون دیدم مامان به یارو چیزی نگفت تصمیم گرفتم خودم هم یه جا همین کار رو بکنم. من که نمی تونم بکنمش حداقل برم پشت سرش و یه حالی به حولی
حالا چرا گیر دادی حتما در مورد مامانمون باشه؟؟
مامانم نه اما همسرم رو چندباری بهش چسبوندن و یبارم یه یارو با دوستش مدام میومدن پشت سرمون و حتی یکیشون دستشم کشید رو کون زنم
یبار دیگه ام یکی بود که نیگاهش میکردی میگفتی طرف از این ساندیس خوراس ولی کس کش خیلی هیز بود منم باهاش بحثم شد تازه کونی خان طلبکار بود که چرا اینجوری میگردید بعد به مردم گیر الکی میدید. زنمم خیلی باحال بهش گفت نکه هرکی چادر سرش میکنه خیلی سالمه و توام که با این ریشت خجالت نمیکشی خودتو میمالی به مردم.
چند وقت پیش با مامانم سوار مترو کرج شدیم، هوا دیگه وقتی سوار شدیم کم کم تاریک شد، خوشحال بودم از اینکه سوار شدیم، چون تیپ مامانم تو جاهای شلوغ خیلی جلب توجه میکرد، یه مانتو کوتاه و تنگ، ساپورت نازک بدن نما، موهای بلوند و بلند، کفش های قرمز پاشنه بلند
از اون گذشته پاها و رون های پر و پهن اش، نگاه همه رو جذب میکرد، باسن اش که دیگه جای خود داشت
باشگاه ایروبیک که میره، حرکت تخصصیش رو باسن، دوستام اسم مامانم رو گذاشتن
اکی جنیفر (اکرم)
شکم اصلا نداره
و
همش تو رژیمه
سینه هاش هم که 90 بود، عمل کرد کردشون85، و پروتزشون کرد، شدن مثل طالبی گرد و سفت، وقتی مانتو یا لباس تنگ میپوشه، دکمه هاش میخواد پاره بشه
خوشگلیش هم که دیگه با عمل لب و دماغ و گونه و… چند برابر شده
خلاصه
بیشتر، باسن و رون هاش خیلی تابلو بود اونشب، چون مانتوش خیلی کوتاه بود و ساپورت اش خیلی نازک
یعنی چشم همه به پایین تنه اش بود وقتی تو ایستگاه راه میرفتیم،
مردا و پسرا با یه حسرت خاصی نگاه میکردن، بعضی ها هم بهم نشون میدادن
چندبار هم شنیدم که چند نفری اوووووف هم گفتن
من هم خودمو میزدم به اون راه، که انگار نه انگار، چون کار هر روز اش بود،انگار از توجه مردا و حسرت دادنشون لذت میبرد
هنوز قطار حرکت نکرده بود و درهاش باز بود، که یه پسره اومد تو
از بیرون مترو دنبال ما بود
مترو که حرکت کرد، با زرنگی خودشو رسوند کم کم به ما،
نفهمیدم کی رفت پشت ما
یوهو دیدم مامان با تعجب پشت شو نگاه کرد
دیدم پسره ست، چسبونده به مامان
مامان هی میرفت جلو، اونم میرفت
هر طرف برمیگشت اونم میرفت پشتش
مردم هم بعضی هاشون متوجه شده بودند داره میچسبونه، ولی کسی چیزی نگفت
یه لحظه مامان شاکی شد، با اخم نگاش کرد، پسره فاصله گرفت، دیدم اووه،راست شده کیرش، چون شلوار پارچه ای پاش بود، قشنگ زده بود بیرون
باز کم کم رفت جلو،
منم انگار حواسم نیست، با گوشه چشم آمار میگرفتم
باز چسبوند،
دیدم یوهو از رونای مامان گرفت، چسبوند سفت
مامان تعجب کرده بود، ولی میخواست آبرو ریزی نشه، دیدم پسرهیه حالی داره میشه، چشماش خمار شد و لرزید،
نگو آبش اومد،
تا نیومد ول نکرد
دیدم خشتک اش خیس شده و مانتو مامان هم نم زده
دنبال یه خانم برا سکس چت یا
دنبال یه خانم برا سکس چت یا بیغیرتم اینم ایدی یاهومه
Gharibeamm
من زیاد دیدم
ولی بهترینش عروسی داییم بود مامانم با دوست داییم میرقصیدن دوست داییم خیلی مامانمو تو رقص لمس میکرد بعد شامم یهو هردو واسه چند دقیقه غیب شدن البته کسی نفهمید چون زیاد نبود ولی من چون حواسم بود فهمیدم
اما حاي اگر ببينم كسي به مادرم يا ناموسم چپ نگاه ميكنه ميزنم خواهر و مادرش را ميگام
جوري ميگامش كه نتونه چشماش را باز كنه
يه بار تو يه مهموني يه نفر هي به خانوادم نزديك ميشد به صاحب مجلس تذكر دادم ديدم فايده نداره وسط مجلس تا طرف اومد طرفمون زدم تو صورت و شروع كردم به دعوا كردن نميگم كتك نخوردم اما حداقل فهوندم به اطرافيانم كسي حق نداره به خانوادم چپ نگاه كنه يا حرفي بزنه
ببينم كسي دست درازي ميكنه دستاش را ميشكنم
نه فقط در خصوص مادر و اقوام خودم حتي خواهر و مادر دوستانم هم ناموس من حساب ميشند
لطفا بي غيرتي را رواج نديد
من حتي سكس mfm با زوج هم داشتم اما با تمايل خودشون حتي حاضر نيستم بدون اطلاع شوهرش با اون زن هاشون در ارتباط باشم
منم موافقم اگه خود مامان بخواد حال کنه به کسی ربطی نداره
چرا خلوت شده اینجا
من چون میبینم مامانم وقتی انگشت میشه اعتراضی نمیکنه سعی میکنم کنار بیام و لذت ببرم چون میدونم اونم حال میکنه
اونایی که دوست دارن از سکس مامانشون بگن بیان تو این تاپیک
چقد گه خوری کردی…کونت جر نخورد
منم دیدم تو بازر و شلوغیا بچسبونن یا انگولکش کنن ولی خودش هیچ ابایی نداره .
دو سه بارم که رفتیم روستا عروسی جیم شدنشو دیدم
بزن لایک و واسش :|
کار خاصی نمیکنم فقط مشتام صورت یارو رو ماچ میکنه اگه همچین گهی بخوره : |
خایه های اون کسی رو که بخواد همچین کاری با مادرم بکنه رو میکشم. کیرم تو کس خواهر مادر اونایی که در این حد بی ناموسن اینا صد در صد به مادر خوشونم نظر دارن
من معتقدم سطح فکری افراد با نحوه دیدگاه خانواده رابطه ی مستقیم داره
البته الزما هم همینطور نیست ولی خیلی ربط داره
مثلا اون دوستی که میگفت میزنم میکشم و از این حرفا …
در خانواده ی بزرگشده که اینگونه مسائل مالیدن در جای شلوغ اصلا قابل پذیرش نیست برای زن یا مرد خانواده پس اونجوری نظر میده
و یا دوستی که میگه مامانم طوری میاد بیرون تا اب چند نفر نیاره ول کننیست !! خوب طبیعتا این فرد تا شرایطی بزرگ شده اینگونه مسایل براش پذیرشش راحت هستش
پس بنظرم اینجور تایپیک ها عموما مخاطبین خودش رو داره نه افرادی که توی خانواده بشدت مخالف هستن
جووووووون مث مامان كونيه منه
خهخ احتمالا سنت کمه که اینقد غیرتی هستی. باید عکس العمل نشون داد منتها نه که یه شری درست بشه. الان اینجوری میگی ولی تو اون لحظه اگه عاقل باشی که کاری نمیکنی ولی اگه نادون باشی و واقعا طرفو بکشی اونوقت وقتی گرفتنت حکم اعدام بهت خورد. حاضری جلوی چشمت سکس با مادرتو ببینی ولی ازاد بشی. ولی فایده نداره. تازه اگه خود اون زن بدش نیاد از اینکار نه فرزند حق داره برخورد کنه نه برادر فقط شوهر زن حق داره. چون زن مال شوهره
مادرم یک فرد اسلامی و محجبه هست…
ولی داداش من خودم وقتی بچه بودم و پدرم پلیس بود صحنه اعدام رو دیدم که یارو چشمش داشت از کاسه در میومد و کبود شده بود…
حتی من در بچگی یک نفر نگاه به پشت آبجیم کرد (حجاب کامل)
بهش گفتم هو داری چه گو.هی میخوری یارو میخواست چک مالیم کنه تپش قلب گرفتم اما نزد ولی همچنان کلم داغ کرد
برادر من نمیدونم شما با غیرتی یا نه…ولی من از بچگی غیرتی بودم
منم تو نوجوونی همینجوری بودم ولی بعدا سعی کردم عاقلانه تر فکر کنم . نگاه به این تاپیکای بیخورد نکن که طرف میاد میگه من دلم میخواد ناموسم با دیگران باشه همش الکیه واقعیت اینه که هیچکس بی غیرت نیست اما عاقلانه باید فکر کرد تو هرچیم صحنه های بد مختلف دیده باشی چون پات گیر نیوفتاده نمیتونی اون شرایطو درک کنی درضمن تو پیام قبلیمم گفتم مثلا ما حقی نداریم بر مادر و خواهرمون سلطه گری کنیم چون مالک اونا نیستیم . مثلا همونطور که تو میای تو این سایت شاید خواهرتم بخواد بیاد( مثال زدم) منظورم اینه که هر کسی ازاده اما اگر بحث مزاحمت بود قضیه فرق میکنه در اونصورت ادم باید شدیدترین برخوردو بکنه. امیدوارم منظورمو درک کرده باشی . درضمن منم مثل خودتم خونوادم خیلی محجبن ولی باید درست فکر کرد
احسنت به شما درست فرمایش کردین
فقط یبار پیش اومد که طرف نگاه کرد اشاره داد مادرشو به هفتادو سه روش گاییدم در این مورد نظری ندارم هنوز خایه دارش پیدا نشده.
در مورد اوناییم که میگن چرته اگه کرمانشاه اومده باشنو کورد هارو دیده باشن متوجه میشن
منم زاهدانم بده بگام مامانتوووو
آیدی تل بده از مامانامون بگیم
تراوشات مغزت بنظرم چون میگی مامانت رفت به پلیس گفته بعدم طرفو گرفتن اعدامش کردن خب چجوری مامانت ثابت کرد که طرف اینکارو کرده فکنم چارتا شاهد نیازه تا موضوع ثابت بشه بابات ندیده حرف مامانتم چون شاکی بوده معتبر نیست توام که اولا بچه بودی دوما ینفری اونوقت چطوری بهشون ثابت شد و ادعمش کردن؟؟!!
این نکته نشون میده واقعی نیست و تراوشات مغزت منتها به اینجاس دقت نکردی