زن وشوهر و مادرشوهر داشتن تلویزیون میدیدن،
زنه گفته حالم خوب نيست میرم اتاقم دراز بکشم،
بعدازکمی شوهر، ازمادرش اجازه میگیره بره سری به زنش بزنه…
برگشتنش طول کشید و زیپ شلوارش بازبود!!!
مادرش پرسید، حال زنت چطور بود؟؟؟
گفت یکمی سرفه میکرد و تبش بالا بود، دواش رو دادم و انشاالله بهترمیشه
مادرش گفت، الحمدلله، پس حالا دره داروخانه روببندتادکترسرمانخوره
زدی؟
.
.
.
.
.
.
نه بابا باشگا دارم امروز
.
.
.
.
.
.
.
مکالمه ی دوتا جقی ?