نوشتههای زیر برگرفته از منابع معتبر شیعه و سنی است، البته شیعه تاکنون هیچ یک از کتبش را تصحیح نکرده (صحیح را از ضعیف جدا نکرده)؛ از دید اسلامپژوهان هیچ یک از کتب این مذهب قابل استناد نیستند؛ از آنجائیکه مذهب غالب کشور ما شیعه 12 امامی است، لذا پای هر حدیث معتبر زیر که نشان دهندهی عمق خرافی بودن اسلام و توهم خندهدار محمد است، روایتی در همان راستا از کتب شیعه هم بیان شده.
** فرشتگان سینه محمد را میشکافند، آنجا را در تشتی از طلا که پر از حکمت و معرفت بود میشویند، تکهای از آن را میبُرند و بیرون میاندازند:**
محمد در قرآن و از قول خدایش الله میگوید " آیا ما سینهی تو را نشکافتیم و بار سنگین را از تو نینداختیم؟
منظور در اینجا این است همانگونه که میدانی ما سینهی تو را شکافتیم و بار سنگین که تمام انسانها حمال آن هستند را از تو دور کردیم، پس به همین دلیل هرگاه که فارغ شدی ما را بندگی کن:
أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ (انشراح/1) آيا ما تو سینهی تو را نشکافتیم؟
وَوَضَعْنَا عَنكَ وِزْرَكَ (انشراح/2) و بار سنگین را از تو بر نداشتیم؟
الَّذِي أَنقَضَ ظَهْرَكَ (انشراح/3) باری که میتوانست کمرت را بشکند.
فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ (انشراح/7) پس هنگانی که فارغ شدی (در بندگی ما) کوشا باش.
در این مورد احادیث زیادی در هر دو فرقهی بزرگ اسلامی وجود دارد که نشان دهندهی عمق خرافی بودن این دین و متوهم بودن محمد است، او در اینجا اوج توهم خویش را به نمایش میگذارد و چندین بار در جاهای مختلف بیان کرده فرشتگان او را گرفتند، سینهاش را شکافتند و تکهای مانند خون لخته شده را از بدنش خارج کردند، طبق توهم وی اولین بار در کودکی او و بار دوم هنگامیکه که در خانهاش در مکه بود و سوم هم هنگام معراج و رفتن نزد الله با خر بالدار (براق).(ترجمه حدیث):
من در حالی که پسربچهای 10 سال و چند ماهه بودم در صحرا سخنانی را بالای سرم احساس کردم که مردی به مرد دیگر میگفت “آیا او همان است؟”
مرد گفت: بله.
پس با صورتی که هرگز در هیچ مخلوقی ندیده بودم و حالتی که هرگز نیافته بودم و جامهای که بر تن کسی هرگز ندیده بودم در حالی که راه میرفتند نزد من آمدند تا اینکه هر کدامشان یکی از بازوانم را گرفتند بدون اینکه احساس لمس کردن را داشته باشم، پس یکی گفت:
او را بخوابان، مرا صاف خواباندند.
به همراهش گفت:
سینهاش را بشکاف، یکی از آن دو بالای سینهام قرار گرفت، بدون اینکه دردی را احساس کنم و یا خونی را ببینم آن را شکافت و به او گفت:
غل و غش و حسودی را خارج کن، پس چیزی مانند خون لخته شده پس از خارج کردن آن را گرفت، پرت کرد و گفت “مهربانی و دلسوزی را داخل کن”. چیزی که خارج کرد مانند نقره بود…
إنی لفی الصحراء ابن عشر سنين و أشهر و إذا بكلام فوق رأسی و إذا رجل يقول لرجل:
أهو هو ؟
قال: نعم. فاستقبلانی بوجوه لم أرها قط و أرواح لم أجدها من خلق قط و ثياب لم أرها على أحد قط؛ فأقبلا إلی يمشيان، حتى أخذ كل واحد منهما بعضدی، لاأجد لأحدهما مسا، فقال أحدهما لصاحبه:
أضجعه؛ فأضجعجانی بلا قصر و لا هصر .
فقال أحدهما لصاحبه: افلق صدره؛ فهوى أحدهما إلى صدری ففلقه فيما أرى بلا دم و لا وجع، فقال له:
أخرج الغل و الحسد، فأخرج شيئا كهيئه العلقه، ثم نبذها فطرحها؛ فقال له:
أدخل الرأفه و الرحمه، فإذا مثل الذی أخرج، شبه الفضه، ثم هز إبهام رجلی اليمنى فقال: اغد و اسلم؛ فرجعت بها اغدو، رقه على الصغير و رحمه للكبير. (مسند احمد ابن حنبل/ مسند الانصار / حدیث محمد ابن ابی کعب عن ابیه)
اما حدیث بعدی
رسول الله (ص) فرمود: من در مکه بودم که سقف خانهام شکافته شده، پس جبرئیل سینهام را شکافت، با آب زمرم شست؛ سپس با تشتی از جنس طلا که پر از حکمت معرفت بود آمد و درون سینهام خالی کرد سپس ظرف را گذاشت و مرا به آسمان دنیا برد، پس هنگامی که به آسمان دنیا رسیدم؛ جبرئیل به خزانه دار آسمان گفت که باز کن، او گفت: کیست؟
گفت: جبرئیل.
خزانه دار گفت: آیا کسی با توست؟ گفت "بله، محمد با من است …
ان رسول الله (ص) قال: فرج عن سقف بيتی و انا بمكه، فنزل جبريل ففرج صدری، ثم غسله بماء زمزم، ثم جاء بطست من ذهب ممتلئ حكمه و هيمانا، فأفرغه فی صدری؛ ثم أطبقه، ثم أخذ بيدی فعرج بی هلى السماء الدنیا، فلما جئت الى السماء الدنيا قال جبريل لخازن السماء افتح، قال من هذا؟
قال: هذا جبريل.
قال هل معک احد؟ قال نعم معی محمد، فقال… (صحیح بخاری/کتاب الصلاه/ باب کیف فرضت الصلاه فی الاسراء)
حدیث بعدی از قول انس ابن مالک
انس میگوید "شب اسری و پیش از اینکه وحی بر رسول الله بیاید، سه نفر نزد او آمدند، اولی گفت:
او کدامیک از آنان است؟
گفت: نفر وسطشان، او بهترینشان است، پس نفر دیگر (سومی) گفت:
بهترینشان را بگیرید، پس در آن شب (رسول الله) آنان را ندید تا اینکه شب دیگری آمدند در حالی که قلبش میدید و چشمش خواب بود و چنین است که تمامی پیامبران قلبشان نمیخوابد و این چشمان است که میخوابد، آنان با او سخنی نگفتند، او را بردند و کنار چاه زمزم گذاشتند، پس جبرئیل دست به کار شد و از گلو تا سینهاش را شکافت تا اینکه سینه و شکمش باز شد و با دستش او را با آب زمزم شست تا شکمش پاک شد، سپس با تشتی از جنس طلا و در آن مشک طلائی که پر از ایمان و حکمت بود آمد، سینه تا رگهای گردنش را پر (از ایمان و حکمت) کرد و او را تا آسمان دنیا بالا برد، دری از درهای آن را زد؛ اهل آسمان ندا دادند " کیست؟ گفت: جبرئیلم.
گفت: چه کسی با توست؟
گفت:"محمد با من است …
لفظ حدیث:
انس ابن مالک یقول عن ليله اسری برسول الله (ص) من مسجد الكعبه، انه جاءه ثلاثه نفر قبل ان يوحى اليه و هو نائم فی المسجد الحرام، فقال اولهم:
ايهم هو؟ فقال:
اوسطهم، هو خيرهم؛ فقال آخرهم:
خذوا خيرهم، فكانت تلک الليله فلم يرهم حتى اتوه ليله اخرى فيما يرى قلبه و تنام عينه و لا ينام قلبه، و كذلک الانبياء تنام اعينهم و لا تنام قلوبهم، فلم يكلموه حتى احتملوه، فوضعوه عند بئر زمزم، فتولاه منهم جبريل، فشق جبريل ما بين نحره الى لبته حتى فرغ من صدره و جوفه، فغسله من ماء زمزم بيده حتى انقى جوفه، ثم أتی بطشت من ذهب فيه تور من ذهب محشوا ايمانا و حكمه، فحشا به صدره و لغاديده يعنی عروق حلقه ثم أطبقه ثم عرج به الى السماء الدنيا فضرب بابا من أبوابها، فناداه أهل السماء من هذا، فقال جبريل، قالوا و من معک قال معی محمد…
(صحیح بخاری/کتاب التوحید/باب باب قوله وكلم الله موسى تكليما )
در حدیث زیر که در منابع شیعه وجود دارد همان مفهوم بالا بیان شده با این تفاوت که از قول آمنه مادر محمد هنگام زایش گفته شده " من مردی جوان بسیار خوش هیکل، بسیار سفید که بهترین لباسها را پوشیده بود دیدم و گمان کردم عبدالمطلب است، نزدیک من شد و در دهن او (طفل) تف نمود در حالیکه تشتی از جنس طلا که با زمرد آذین داده شده بود در دست داشت سینهاش را شکافت، تکهای سیاه را از آن خارج نمود و بیرون انداخت…
… رايت رجلاً شابا من اتم الناس طولا و اشدهم بياضا، و احسنهم ثيابا، ما ظننته الا عبد المطلب، قد دنا منی فاخذ المولود، فتفل فی فيه، و معه طست من ذهب مضروب بالزمرد و مشط من ذهب، فشق بطنه شقا، ثم اخرج قلبه فشقه، فاخرج منه نكته سوداء فرمى بها… (الامالی/شیخ صدوق/ جلد1/صفحه 336 و همچنین در کتاب کمال الدین و تمام النعمه نوشته شیخ صدوق/ صفحه 176 ).
**-----------------------------------------------
**
** شیطان در بینی شخص خوابیده خانه میسازد.
**
هنگامیکه یکی از شما از خواب بیدار شد پس وضو بگیرد و سه بار آب را در بینیاش فرو کند؛ زیرا شیطان در بینی خفته خانه میسازد:
إذا استيقظ أراه أحدكم من منامه، فتوضأ فليستنثر ثلاثا، فإن الشيطان يبيت على خيشومه. (صحیح بخاری/ کتاب بدء الخلق/باب صفه ابلیس و جنوده)
و همین مفهوم در کتب شیعه "رسول الله همیشه 3 بار دستش را میشست و 3 بار آب در دهن میزد و 3 بار آب در بینی؛ زیرا شیطان در بینی شخص خفته خانه میسازد و همچنین در شستن مقعد و …
بالغ رسول الله في امتثاله فغسل يديه ثلاثا و تمضمض ثلاثا و استنشق ثلاثا و قال “فان الشيطان يبيت على خيشوم النائم” و هكذا السنة فی الاستنجاء و الغسل من الخبث و الغسل من الجنابه و الحيض و النفاس و الوضوء من الغمر وغير ذلک.(بحار الانوار/جلد 77/ صفحه 295)
**-------------------------------------------------------
**
محمد: میمونی را دیدم که زنا کرده بود، من و سایر میمونها او را سنگسار کردیم.
رأيت فی الجاهليه قرده اجتمع عليها قرده قد زنت، فرجموها فرجمتها معهم. (صحیح بخاری/ مناقب الانصار/ باب القسامه فی الجاهلیه)
در حدیث زیر نیز از قول امام صادق در منابع شیعه گفته شده که برخی از جانوران با خواهرنشان مقارب میکردند؛ هنگامیکه متوجه میشدند آلتشان را بیرون میکشیدند و سپس با دندانشان محکم آن را گرفتند تا این که می مُردند.
قال ابو عبد الله (عليه السلام): و الله لقد نبئت ان بعض البهائم تنكرت له اخته، فلما نزا عليها و نزل كشف له عنها و علم انها اخته؛ أخرج غرموله (ذكره)، ثم قبض عليه باسنانه، ثم قلعه، ثم خر ميتا (قصص الانبياء جزائری/ص71 دار البلاغه).
در حدیث زیر هم بیان شده که میمونها ازدواج میکنند و بر جنس ماده غیرت دارند و این از خصیصه هائی است که انسان بدان افتخار میکند:
… و يأخذ نفسه بالزواج و الغيره على الاناث و هما خصلتان من مفاخر الانسان… (بحار الانوارجلد62/صفحه 238 ) . (جامع الحادیث الشیعه/السید بروجرودی/جلد16/صفحه 910)
ان النبی صلى الله عليه و سلم قال: اذا سمعتم صياح الديكه فاسألوا الله من فضله٬ فإنها رأت ملكا و إذا سمعتم نهيق الحمار فتعوذوا بالله من الشيطان٬ فإنه رأى شيطانا. (سنن ترمذی/ کتاب الدعوات/باب ما يقول إذا سمع نهيق الحمار. و صحيح مسلم/ كتاب الذكر وا لدعاء و التوبة و الاستغفار/ باب استحباب الدعاء عند صياح الديک)
امام صادق میگويد: الله خروسی دارد که پايش درون زمين و سرش زير عرش است٬ يکی از بالهايش در مشرق و بال ديگرش در مغرب میباشد و میگويد " سبحان الملک القدوس". ابا عبدالله عليه السلام يقول: ان الله ديكا رجلاه فی الارض و رأسه تحت العرش٬ جناح له فی المشرق و جناح له فی المغرب٬ يقول سبحان الملک القدوس.
فرشتهای از فرشتگان الله به صورت خروسی که دارای کرک و پر سفيد است٬ سرش زير عرش و پايش درون زمين پائينی و بالهايش هم همه جا پخش است: ملک من ملائكه السماوات على صوره الديک له زغب و ريش أبيض٬ رأسه تحت العرش و رجلاه تحت الأرض السفلى و جناحاه منشوران. (جامع الحاديث الشيعه/السيد بروجرودی/جلد16/صفحه 910)
الله خروسی دارد که پايش درون زمين هفتم و گردنش زير عرش بسته شده و بالهايش در هوا٬ اگر نيمه شب يا يک سوم پايانی شب باشد بالهايش را به هم میزند و “قوقولقوقو " میکند٬ يعنی میگويد “منزه است الله پادشاه به حق جهان٬ پس غير از او خدائی نيست او پروردگار فرشتگان و روح است”؛ پس بالهايش را به هم میزند… إن الله عزوجل ديكا رجلاه فی الارض السابعه وعنقه مثبته تحت العرش و جناحاه فی الهوى٬ إذا كان فی نصف الليل او الثلث الثانی من آخر الليل٬ ضرب بجناحيه و صاح " سبوح قدوس الله الملک الحق المبين فلا اله غيره رب الملائکته و الروح” فتضرب الديکه باجنحتها و بصبح. (الکافی/جلد8/صفحه272)
** خرافات در زمینه عطسه و خمیازه
**
پيامبر (ص) فرمود: خميازه از شيطان است و اگر يکی از شما خميازه کشيد ديگران آنچه (از
ورد) میدانند را بخوانند و اگر گفت “ها” شيطان میخندد:
النبی صلى الله عليه و سلم قال:
التثاؤب من الشيطان٬ فإذا تثاءب أحدكم فليرده ما استطاع٬ فان أحدكم اذا قال “ها” ضحك الشيطان.
(صحيح بخاری/ کتاب الادب/باب إذا تثاءب فليضع يده على فمه)
خميازه از شيطان و عطسه از الله است:
التثاؤب من الشيطان و العطسه من الله عز وجل. (الکافی/جلد2/ صفحه 654 )
فرستاده الله فرمود:
الله عزوجل هنگام نماز خواندن عطسه را دوست دارد و از خميازه منتفر است:
رسول الله (ص) قال: ان الله عزوجل يحب العطاس و يكره التثاؤب في الصلاه. (جامع الحاديث الشيعه/
السيد بروجردی/ جلد16 / صفحه74)
اگر کسی عطسه کرد و سپس دستش را بر سوراخ بينیاش گذاشت و گفت" الحمدۆ رب العالمين
حمدا کثيرا کما هو و اهله و صلی الله علی محمد النبی و آله و سلم" از سوراخ چپ بينیاش حشرهای
کوچکتر از ملخ و بزرگتر از مگس خارج میگردد٬ تا زير عرش الله میپرد و برای او تا روز قيامت طلب
بخشش میکند:
من عطس ثم وضع يده على قصبه أنفه٬ ثم قال:
“الحمد ۆ رب العالمين حمدا كثيرا كما هو أهله و صلى الله على محمد النبی و آله وسلم” خرج من منخره
الأيسر طائر أصغر من الجراد و أكبر من الذباب حتى يسير تحت العرش٬ يستغفر الله له إلى يوم القيامه.
(الکافی/جلد2/صفحه657)
**-------------------------------------------------------
**
**اگر کسی برای نماز صبح بيدار نشد شيطان در گوشش ادرار میکند.
**
ذكر عند النبی رجل فقيل ما زال نائما حتى أصبح ما قام إلى الصلاه٬ فقال: “بال الشيطان في
أذنه”. (صحيح بخاری/کتاب التهجد/باب إذا نام و لم يصل بال الشيطان فی أذنه)
من نام حتى اصبح٬ فقد بال الشيطان فی اذنه. (بحارالانوار /جلد 84 / صفحه 170)
**-------------------------------------------------------
**
**
در گور کافران 99 اژدها میآيد٬ اگر يکی از آنان بر زمين فوت کند تا ابد هيچ درختی نخواهد روئيد.
فرستادهی الله (ص) فرمود:
گور مؤمن 70 گز وسعت دارد که دارای باغ سبزی است و آنجا مانند ماه شب 14 نورانی است٬آيا میدانيد که آيهی “فإن له معيشة ضنكا” (طه/124) برای کيست و آيا معنی زندگی ضنک میدانی؟
گفتند: الله و فرستادهاش داناترند.
رسول الله صلى الله عليه و سلم فرمود: شکنجهی کافر در گورش و سوگند به کسی که جانم در دست اوست٬ همانا الله بر او 99 اژدها مسلط میکند ؛ آيا میدانيد اژدها چيست؟ آن معادل 99 ماری
است که هر مار 7 سر دارد٬ کافر را نيش میزنند و او را میخراشند.
المؤمن فی قبره فی روضه خضراء و يرحب له فی قبره سبعون ذراعا و ينور له قبره كالقمر ليله البدر؛أتدرون فيم أنزلت هذه الآيه: "فإن له معيشة ضنكا"؟ أتدرون ما المعيشه الضنک؟ قالوا: الله ورسوله أعلم. قال: عذاب الكافر فی قبره؛ و الذی نفسی بيده٬ انه ليسلط عليه تسعه و تسعون تنينا٬ أتدرون ما التنين؟تسعه و تسعون حيه٬ لكل حيه سبعه رئوس٬ ينفخون فی جسمه و يلسعونه و يخدشونه الى يوم يبعثون.(تفسير ابن کثير/سوره طه / قال اهبطا منها جميعا بعضكم لبعض عدو ...)
هنگامی که کافر وارد گور شد (منکر و نکير ) بر او وارد میشوند شيطان با چشمهائی از مس جلوش قرار میگيرد٬ آن دو میگويند: پروردگارت کيست و دينت چيست؟......:
(فی القبر) ...إذا كان الرجل كافرا دخلا عليه و أقيم الشيطان بين يديه٬ عيناه من نحاس؛ فيقولان له: من ربك؟ وما دينك؟ و ما تقول فی هذا الرجل الذی قد خرج من بين ظهرانيكم؟
فيقول: لا أدری؛ فيخليان بينه و بين الشيطان٬ فيسلط عليه فی قبره تسعه و تسعين تنينا لو أن تنينا واحدا منها نفخ فی الأرض ما أنبتت شجرا ابدا و يفتح له باب إلى النار و يرى مقعده فيها. (الکافی/جلد 3 / صفحه (237
-------------------------------------------------------
**
محمد: ديوی که به قصد اخلال در نماز به صورتم تف کرد٬ به ستون مسجد
بستم.**
امام ده علامت دارد از جمله آنها ختنه شده بدنيا می آيد!، با پا وبراحتی متولد ميشود!، جنب نميشود!، اگر بخوابد قلبش بيدار است، چشمش ميخوابد ولی قلبش بيدار است!، همانطور که از جلو ميبيند از عقب هم ميبيند!
“يولد مطهرا مختونا و لا يجنب و تنام عينه و لا ينام قلبه و يری من خلفه کما يری من امامه” ـ ( منبع : اصول کافی جلد يک ص ۳۱۹ کتاب حجه باب مواليد الائمه )
این تاپیک ادامه دارد
** خرافات در زمینه عطسه و خمیازه
**
پيامبر (ص) فرمود: خميازه از شيطان است و اگر يکی از شما خميازه کشيد ديگران آنچه (از
ورد) میدانند را بخوانند و اگر گفت “ها” شيطان میخندد:
النبی صلى الله عليه و سلم قال:
التثاؤب من الشيطان٬ فإذا تثاءب أحدكم فليرده ما استطاع٬ فان أحدكم اذا قال “ها” ضحك الشيطان.
(صحيح بخاری/ کتاب الادب/باب إذا تثاءب فليضع يده على فمه)
خميازه از شيطان و عطسه از الله است:
التثاؤب من الشيطان و العطسه من الله عز وجل. (الکافی/جلد2/ صفحه 654 )
فرستاده الله فرمود:
الله عزوجل هنگام نماز خواندن عطسه را دوست دارد و از خميازه منتفر است:
رسول الله (ص) قال: ان الله عزوجل يحب العطاس و يكره التثاؤب في الصلاه. (جامع الحاديث الشيعه/
السيد بروجردی/ جلد16 / صفحه74)
اگر کسی عطسه کرد و سپس دستش را بر سوراخ بينیاش گذاشت و گفت" الحمدۆ رب العالمين
حمدا کثيرا کما هو و اهله و صلی الله علی محمد النبی و آله و سلم" از سوراخ چپ بينیاش حشرهای
کوچکتر از ملخ و بزرگتر از مگس خارج میگردد٬ تا زير عرش الله میپرد و برای او تا روز قيامت طلب
بخشش میکند:
من عطس ثم وضع يده على قصبه أنفه٬ ثم قال:
“الحمد ۆ رب العالمين حمدا كثيرا كما هو أهله و صلى الله على محمد النبی و آله وسلم” خرج من منخره
الأيسر طائر أصغر من الجراد و أكبر من الذباب حتى يسير تحت العرش٬ يستغفر الله له إلى يوم القيامه.
(الکافی/جلد2/صفحه657)
اگر کسی برای نماز صبح بيدار نشد شيطان در گوشش ادرار میکند.
ذكر عند النبی رجل فقيل ما زال نائما حتى أصبح ما قام إلى الصلاه٬ فقال: "بال الشيطان في أذنه". (صحيح بخاری/کتاب التهجد/باب إذا نام و لم يصل بال الشيطان فی أذنه) من نام حتى اصبح٬ فقد بال الشيطان فی اذنه. (بحارالانوار /جلد 84 / صفحه 170)
در گور کافران 99 اژدها میآيد٬ اگر يکی از آنان بر زمين فوت کند تا ابد هيچ درختی نخواهد روئيد.
فرستادهی الله (ص) فرمود:
گور مؤمن 70 گز وسعت دارد که دارای باغ سبزی است و آنجا مانند ماه شب 14 نورانی است٬آيا میدانيد که آيهی “فإن له معيشة ضنكا” (طه/124) برای کيست و آيا معنی زندگی ضنک میدانی؟
گفتند: الله و فرستادهاش داناترند.
رسول الله صلى الله عليه و سلم فرمود: شکنجهی کافر در گورش و سوگند به کسی که جانم در دست اوست٬ همانا الله بر او 99 اژدها مسلط میکند ؛ آيا میدانيد اژدها چيست؟ آن معادل 99 ماری
است که هر مار 7 سر دارد٬ کافر را نيش میزنند و او را میخراشند.
المؤمن فی قبره فی روضه خضراء و يرحب له فی قبره سبعون ذراعا و ينور له قبره كالقمر ليله البدر؛أتدرون فيم أنزلت هذه الآيه: “فإن له معيشة ضنكا”؟ أتدرون ما المعيشه الضنک؟ قالوا: الله ورسوله أعلم.
قال: عذاب الكافر فی قبره؛ و الذی نفسی بيده٬ انه ليسلط عليه تسعه و تسعون تنينا٬ أتدرون ما التنين؟تسعه و تسعون حيه٬ لكل حيه سبعه رئوس٬ ينفخون فی جسمه و يلسعونه و يخدشونه الى يوم يبعثون.(تفسير ابن کثير/سوره طه / قال اهبطا منها جميعا بعضكم لبعض عدو …)
هنگامی که کافر وارد گور شد (منکر و نکير ) بر او وارد میشوند شيطان با چشمهائی از مس جلوش قرار میگيرد٬ آن دو میگويند: پروردگارت کيست و دينت چيست؟…:
(فی القبر) …إذا كان الرجل كافرا دخلا عليه و أقيم الشيطان بين يديه٬ عيناه من نحاس؛ فيقولان له: من ربك؟ وما دينك؟ و ما تقول فی هذا الرجل الذی قد خرج من بين ظهرانيكم؟
فيقول: لا أدری؛ فيخليان بينه و بين الشيطان٬ فيسلط عليه فی قبره تسعه و تسعين تنينا لو أن تنينا واحدا منها نفخ فی الأرض ما أنبتت شجرا ابدا و يفتح له باب إلى النار و يرى مقعده فيها. (الکافی/جلد 3 / صفحه (237
الله دارای سگی درنده است. عتبه بن ابی لهب گفت که من به پروردگار ستاره کافرم٬ رسول الله فرمود: نمیترسی که سگ الله تو را بخورد:
قال عتبه بن أبیلهب “كفرت برب النجم”٬ فقال رسول الله: “أما تخاف أن يأكلك كلب الله”. ( تفسير طبری/ سوره النجم)
عتبه بن ابی لهب ضمن گفتن " کفرت بالذی دنا فتدلی" بر صورت رسول الله تف نمود٬ محمد (ص) گفت: ای الله٬ سگی از سگهايت را بر او مسلط بگردان:
أنه (عتبه بن ابی لهب) لما قال: كفرت بالذی دنا فتدلى٬ و تفل فی وجه؛ محمد (ص) قال: “اللهم سلط عليه كلبا من كلابک”. (بحار الانوار/جلد 18/ صفحه 58)
محمد: ديوی که به قصد اخلال در نماز به صورتم تف کرد٬ به ستون مسجد بستم
رسول الله: ديشب ديوی از جن به صورتم تف نمود تا در نمازم اخلال ايجاد کند٬ پس الله به من قدرت داد تا او را به ستونی از ستونهای مسجد ببندم و همهی شما او را ببينيد؛ پس ياد دعوت برادرم سليمان افتادم که گفت: پروردگارا به من پادشاهی بده که هيچکس پس از من نداشته باشد" پس او را تحقيرگونه مانند کسی که به آتش فرخوانده شود رها کردم: رسول الله: إن عفريتا من الجن تفلت البارحه ليقطع علی صلاتی؛ فأمكننی الله منه٬ فأخذته فأردت أن أربطه على ساريه من سواری المسجد حتى تنظروا إليه كلكم؛ فذكرت دعوه أخی سليمان "رب هب لي ملكا لا ينبغي لأحد من بعدی" فرددته خاسئا عفريت متمرد من إنس أو جان مثل زبنيه جماعتها الزبانيه. (صحيح بخاری/کتاب احاديق النبياء/ باب قول الله تعالى ووهبنا لداود سليمان نعم العبد إنه أواب بحار الانوار/ جلد 18 / صفحه 82(
از قضا دین اسلام داره به صورت ماهیت واقعیش توسط داعش و القاعده و طالبان اجرا میشه.
همون بهتر که اسلام واقعی اجرا نمیشه،والا الان دوباره دوران برده داری شروع میشد،وخیلیا غلام داشتن،وزنهای بدبخت کنیز میشدن که مرد حق داشت هر غلطی میخواد باهاش بکنه،یا حمله به کشورهای دیگه برای جهاد درراه خدا!وتجاوز به زنا ودخترای بیگناه،ماهیت اسلام از همون روزی که به کشور عزیزمون حمله کردن معلوم شد،
با تشکر از سوخوی عزیز به خاطر جمع آوری این احادیث شیعی… ?
بنابر نوشته های استاد شجاع الدین شفا احادیث شیعی به چند دسته تقسیم میشن:
1- احادیثی که شامل نظرات دینی ، اخلاقی ، فکری و منطقی است و قابل قبول است و میتوان دریافت که اگر هم واقعا اصیل نباشند بر اساسی منطبق با مبانی مذهبی ساخته شده اند …تعداد این احادیث حتی در معتبرترین کتب حدیث محدود است و غالبا تکراری است
2- احادیثی که با یکدیگر ضدونقیض اند هرچند که همه آنان به پیامبر و یا یکی از امامان نسبت داده شده باشد و حتی به کرات از یک امام چند حدیث متناقض است
3- احادیثی که اصولا با متن صریح قرآن و آیات آن در تضاد است
4- احادیثی که نه تنها با کتاب قرآن و آیاتش در تضاد است بلکه حاوی کفرهای آشکاری نسبت به خدا و توهین به پیامبر اسلام و امامان است
5- احادیثی که به طور روشن با بدیهیات علمی در زمینه های مختلف پزشکی ریاضیات نجوم تاریخ جغرافیا در تضاد است و این تضاد به اندازه ای است که راه برای توجیه باقی نمیگذارد
6- احادیثی که اصولا با عقل سلیم در تضاد است یعنی رابطه علت و معلولی آن حتی باعث خنده کودک میشود مثل کراماتی که به دعاها و نوحه ها نسبت داده میشود
7- احادیثی که بر مبالغه های غیر قابل قبول تکیه دارد و این مبالغه ها با هیچ ضابطه بشری قابل قبول نیست
8- احادیث رکیک شامل توصیه هایی برای تقویت نیرو سکس و احکام دخول بر زن
9- احادیث کاملا احمقانه که خواندن آنان حتی عامی ترین و ساده لوح ترین افراد جامعه به جز مقلدان پروپاقرص که اصولا اجازه شک ندارند را به خنده وامیدارد
10- احادیثی که آشکارا برای منظورها و مقصودهای خاصی ساخته و پرداخته شده است
همه این 10 نوع حدیث در معتبرترین کتب حدیث شیعه و سنی یعنی اصول کافی بحارالانوار صحیح بخاری صحیح مسلم وجود داره…پس نتیجه ای که میشه گرفت این که همه کتب حدیث چه شیعی و چه سنی همه همه جعل نامه و یاوه نامه ای بیش نیست …مسلمونا براتون خیلی خیلی خیلی متاسفم که به این کتب اعتقاد دارین و عمر خودتون و مملکتتون رو تباه کردین…اف بر شما
تو که شکر خدا لالایی رو بلدی ،
چرا…!؟!
تو که درمون رو میشناسی ،
چرا درد رو نمیبینی؟!؟
به قول بیداد:«آزاده باش ، هر چه که هستی ، عزیزمن
حتی ، اگر که بت بپرستی عزیزمن»
مگه میشه حساب دین اسلام رو از سیاست جدا کرد؟
در حالیکه وقتی به اسلام مراجعه میکنی (منظورم اسلام ناب محمدی ایران نیست، خود اسلام ) می بینی چیزی تو این دنیا نیست که اسلام یه سیخی بهش نزده باشه!! کاری نیست که دخالت نکرده باشه،!! از سیاست و اداره مملکت وحکومت و اموراقتصادی و مالیات و پزشکی وشیمی وجغرافیا و خالی کردن آب حوض و خفه کردن پیرزن و آداب شاشیدن وچگونه کونمان رابشوریم و…
که نصف این احکام ، اگه نخوام بگم چرنده !! باید بگم مایه شرم وخجالته!!
دیگه آخرسر هم که دیگه چیزی تو دنیا نبوده که سیخش بزنه وبا دخالتهاش خرابش کنه
برای سرگرمی حکم بریدن پوست سر کیر بنده وجنابعالی رو صادر کرده!!
یعنی شماباور میکنی خالق جهان هستی که همه چیز وهمه کار خلقتش روی حساب وکتاب بوده ، ،یه تکه پوست اضافه رو اشتباهی سر کیر یکی از مخلوقاتش کار گذاشته
اون هم از بین این همه مخلوقات جوراجور، این اشتباه در مخلوقی که اشرف مخلوقاته رخ داده!! ؟
آدمیزادی که قراره جانشین خدا در زمین باشه!!
وقتی که خدا انسان رو میخواست بعنوان شاهکار هنری به بقیه معرفی کنه !!
وقتی میخواست، خودش به خودش به خاطر خلق انسان افرین وتبریک بگه، یک کنترل کیفیت نکرد!!؟
١٢۴۰۰۰ پیغمبر فرستاد تا انسانها رو آپدیت کنه، تا آخرین پیامبر هنوز خدا متوجه اشکال در تولید شاهکارش نبود.؟!
شاید در اینده که بالاخره مسلمانان کیر بریده فهمیدند که همین بریدن پوست کله کیر باعث و بانی اکثر معضلات ومشکلات اجتماعی اونهاست .
وقتی قبول کردند ، اکثر طلاقها، تقریبا کلیه اعتیادها، اکثر موارد خیانتهای جنسی، بی بندوباری، کودکان وزنان بی سرپرست ، خانواده های از هم پاشیده ، انحرافات اخلاقی ، و… همه وهمه ریشه در بریدن پوست سرکیر داشته …
ولی سالهای سال از این مشکلات رنج میبردن و به اشتباه مربوطشون میکردن به سیاست وفرهنگ واقتصاد و…!!
شاید در اون زمان بپذیرند که این خانه از پای بست ویران است.
شما که میفرمایید:‹«ماهیت واقعی اسلام حقیقی …»›!!!
من میگم:« شما حاضرید فرزندتون رو به مدرسه ای بفرستید که ۱۴۰۰ سال شاگردانش مردود میشن و معلمها میگن کتابها و درسها خوبه .!!!ماهم خوبیم !!! بچه ها تنبل وکودن هستند!!»
البته
ماهیت اسلام حقیقی هم این روزها در بلاد اسلامی با ظهور داعش و…نمایان شده !!
جالب اینجاست که همه این حرکتها در ابتدا اسمش بیداری اسلامی بود!!!
همه منابعت از اهل سنت به درد خودت میخوره بچه جقی
بایدم از منابع اهل سنت سند بیارم وگرنه منابع شما شیعه های ریقو همش توسط ماله کشان و خایمالان امامان تحریف شده هست.
در ادرار ائمه آلودگی نيست!
“ليس فی بول الائمه استخباث” – ( منبع: انوار ولايه، ص. ۴۴۰ )
آقا خسته نباشی…
همیشه پیش من لایک داری… تا بینهایت… ? ? ?
خوردن آب در حالت ايستاده در شب باعث زردی ميشود!
“شرب الماء من قيام بالليل يورث ماء الاصفر” ـ ( منبع: اصول کافی جلد ۶-ص۴۹۸ )
نگاه کردن به آلت تناسلی زن باعث کوری ميشود! – “النظر الی فروج النساء يورث العمی”- (منبع : من لا يحضره الفقيه -جلد ۳ ص۵۵۶ )
امام ده علامت دارد از جمله آنها ختنه شده بدنيا می آيد!، با پا وبراحتی متولد ميشود!، جنب نميشود!، اگر بخوابد قلبش بيدار است، چشمش ميخوابد ولی قلبش بيدار است!، همانطور که از جلو ميبيند از عقب هم ميبيند!
“يولد مطهرا مختونا و لا يجنب و تنام عينه و لا ينام قلبه و يری من خلفه کما يری من امامه” ـ ( منبع : اصول کافی جلد يک ص ۳۱۹ کتاب حجه باب مواليد الائمه )
به دو دلیل:>
_زمان خود چه مردمان احمقی وجود داشتن که از سوی سودجویانی لازم دیده شد کتابی با این محتوی قرآنشان باشد.>
_الان چه مردمان احمق تری وجود دارد که محتوای چنین کتابی برایشان مقدس است.