سخن گفتن مرا عذاب است چه کنم گرفته حالم :((((((
دوستای عزیزم خیلی خیلی متاسف شدم که بنا به دلایلی مجبور به ترک سایت هستم
این مدتی که تو سایت بودم و حتی قبل تر از اون 3-4سالی که بدون اکانت بودم جاست فور جق به سایت سر میزدم ادمایی دیدم که از نظر انسانیت کم نظیر بودن رفقای گلی هم پیدا کردم همشون با مرام دمه همتونم گرم
اگه کسشعری حوالتون کردم شرمنده ببخشید
اگه شما کسشعری حواله کردین به حق چهار تن انشالله کیونتون میزارم اون دنیا
ادمین داداچ این چن روزه ریختیم رو هم روزای خوبی بود کزشعر میگه شاعر اون که رفته بر میگرده من بر نمیگردم:(
بقیه بچه های گل بجز اون کسکیش کیونی کیونده غار کیونت شومبول بره انشالله کص لیسه بدبخت 🙄 اقای ع اگه یه روز دیدی اینو بدون با تو نبودم یه کصکیشه دیگه رو گفتم^-^ ببخشید یکم خشن شدم :)
ما هم مثه خیلی ها مجبور به ترک سایت شدیم یکم سر سامون به زندگیمون بدیم بد نی (در حال ترک جق میباشم :دی)
خلاصه اگه چیزیو از قلم انداختم به کوچیگی خودتون ببخشین نبخشیدینم به تخمه راست بابا بزرگم خدا بیامرز(داشتن میشستنش تخماشو دیدم قده تخمای شتر بود گرخیدم :( )
همه ممدا متیا مازی جون عجقم گوزما جان داداچ اون دیوص :/ اون یکی دیوص:\و لاغیر ساندیس خورا(کیونیا بگم بهتره:) ) دوستای دیگه دست اندر کارا همگی تچکر بابت همراهی تو این مدت
فلذا ما رفتیم شما هم اشک بریزین در غم فراق ما…

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

کزشعر من تا کیونه ا… نزارم مگه میرم از سایت والا بوخودا هستیم حالا حالا ها ^-^ پ بزنین شادی کنین :)))))))))
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.

اگین کزشعر حقیقتش بنا به مشکلاتی حضورم تو سایت کمرنگ میشه :( قصه همین الان گرفت منو (بی ادب یعنی ناراحت شدم نه که قصه کیونم بزاره استغفرالله)
اقا گفتم کمرنگ نه که اصلن نیام پس به تخمتون نگیرین : )
در جواب اون کزکج نه بزرگوار مدرسه کیلو چنده مشکلاتم یه چیزه دیگس شما برو مدرسه حالا حالا ها :D
فلذا سخنانم بتمامید همگی بگین تککیر