فضای مجازی پر شده از فکتهایی راجعبه تایپهای شخصیتی، که از نظر من اکثرشون توخالی هستن!
مخصوصا تایپ شخصیتی درونگرایی که طوری جلوه داده شده، انگار همهی درونگراها یه پروفسوری (یکی از نقشهای اصلی سریال خانهکاغذی) درونشون دارن که گنگشون رو بالا برده!
با استناد به یه سری سخنان روانشناسی و تجربههایی که در ارتباط با افراد زندگیم داشتم و کمک گرفتن از دوستام، این فکتها رو نوشتم.
اول از درونگراها شروع میکنم:
باید بدونیم که یه درونگرا همچنان که درونگرا هست، برونگراست.
ما تو فاصلهی بین درونگرایی مطلق و برونگرایی مطلق هستیم و بنا به شخصیتمون، به یکی نزدیکتریم.
درونگرا بیشتر با دنیای درونش در تعامله. علایق، لذتها و احساساتش تو خودشه، همنشینِ خودشه.
اون نیاز داره چند ساعت در روز رو تنها باشه. این تنهایی باعث میشه خستگیش در بره و انرژی بگیره.
خیلی چیزها رو بروز نمیده و بیشتر از هر کسی، با خودش حرف میزنه.
مهمتر از همه، از دنیای بیرون نمیترسه و یا بیزار نیست، اما دنیای بیرون مزاحمش هست. نسبت به دنیای بیرون کمعلاقه هست؛ بهتره بگم در اولویتش نیست.
از جامعه و انسانها بدش نمیاد. ضعف ارتباطی نداره. مردمگریز نیست. تو پیدا کردن دوست ناتوان نیست.
یه درونگرا افسرده نیست. افسردگی یه بیماریه و ربطی به درونگرایی نداره! یه افسرده نه از دنیای بیرون خوشش میاد و نه از درون خودش.
بریم سراغ برونگراها:
شاید یکی از مهمترین ویژگیهای یه برونگرا، این باشه که علاقهی زیادی به بودن تو جمع داره و حضور در کنار دیگران بهش انرژی میده و برعکس، با تنهاییِ طولانی مدت احساس خوبی نداره! البته که فرد برونگرا هم به تنهایی نیاز داره و گاهی ممکنه تو لاک خودش فرو بره.
برونگرا علاقه داره راجعبه عقاید و افکارش با دیگران صحبت کنه و معمولا خوشمشرب هست.
همچنین، احساسات و چیزهایی که تو ذهنش میگذره رو بیشتر و راحتتر بروز میده.
از اینکه در مرکز توجه باشه لذت میبره و معمولا در جمع، رشتهی کلام رو به دست میگیره.
در مواقع مشکلات و بحثها، سعی میکنه تا مشکل رو با صحبت کردن حل کنه. حتی گاهی ممکنه بدونِ اینکه فکر کنه، حرف بزنه یا با بروز دادن ذهنیاتش، خواسته و ناخواسته باعث ناراحتی بقیه بشه.
در مجموع یه برونگرا نسبت به درونگرا، روابط گستردهتری داره و راحتتر میتونه دوستای جدیدی اتخاذ کنه.
با وجود تموم این توصیفات، نباید فکر کنیم که هر فرد برونگرایی، قراره همه چیز رو بروز بده و میتونیم از همین ویژگیش برای شناخت کاملش استفاده کنیم!
میزان برونگرایی و درونگرایی به صورت یک طیف پیوسته تعریف میشه. یک فرد برونگرا ممکنه در مواجهه با شما، به درونگرایی سوق داده بشه؛ چون با شما آشنایی خاصی نداره و دلیلی نمیبینه تا از هر چیزی برای شما حرف بزنه و برعکس، یک فرد درونگرا ممکنه در مواجهه با شما، به برونگرایی سوق داده بشه؛ چون با شما آشنایی کافی داره و کنارتون بهتر میتونه از افکار و ذهنیاتش پرده برداره.
نباید به درونگرا بودن به چشم یک صفت ممتاز نگاه بشه!
درونگرایی، برتریای نسبت به برونگرایی نداره. لزوما اندیشمندتر نیست و یا برعکس، نسبت به برونگرایی ضعیفتر نیست.
فقط شیوهی زندگی کردن آدما با هم فرق میکنه.
“پفک نمکی”: ولی درونگراها پیش یه تعداد معدود از آدما به یه برونگرا تبدیل میشن و ساعتها با اون افراد حرف میزنن و همه چیز رو بروز میدن. پس اگه یه درونگرا تو زندگیتون دارید که پیش شما درونگرا نیست و خیلی حراف و پرانرژیه، بدونید که شما جزو مهمترین و عزیزترین آدمای زندگیش هستید.
“نکته لیمویی”: اینم یه سری تایپ شخصیتی به سبک لیمویی😌🤭
بغلگرایی
درونگرایی
برونگرایی
↩ Power M
نفهمیدم!
چی شناسایی شده؟
خود خرشه چه ربطی به بغلگرایی داشت؟😕
↩ Lilak lime
سلام
خود بغل کردن رو میگم،،،
خود خرشه، یعنی خود خودشه،،، نشنیدی تا حالا دختر،،
😁😁😁😁😁😁
یه تکه کلام شوخیه،،
↩ Uriel
😂😂میگم خدایاا قیمه چه ربطی به چونه زنی داره اخه
↩ آیت الله صافی گلپایگانی
خوشحالم که تحت تاثیر قرار گرفتی صافی جان
↩ ShivaBanoo
اره منم برونگرا هستم، نهایت میتونم میانگرا باشم ولی درونگرا اصلا فاز من نیس😅😂
البته تو عکسا با درونگرایی حال میکنم😂😎
↩ آیت الله صافی گلپایگانی
بهتره دهنت رو ببندی و احمق به نظر برسی تا این که دهنت رو باز کنی مطمئن بشم که احمقی
↩ Lilak lime
حس امدن نبود به سایت چند روز بود نیومدم مثل قبلنا که سالی یبار حتی میامدم ولی الان که امدم خوشحالم چون که دنبالتون میکنم 🌹
یه نکته رو جا گذاشتی که بجز درون گرا و برون گرا ، میان گرا هم هستش
من خودم یک میانگرام چون هم حس برون گرایی دارم هم درون گرایی و این چیز هایی که توی مشخصات افراد درون گرا و برون گرا نوشته بودید من بعضی از موارد جفتشون رو دارم
↩ Sssrrr81
بله درسته به میانگرایی نپرداختم منتهی گفتم که میزان برونگرایی و درونگرایی به صورت یک طیف پیوسته تعریف میشه یعنی شما میتونيد دقیقا وسط این طیف باشید.