چندی قبل از همسرم که مثلا مرد رویاهام بود جدا شدم مهریه و دارو ندارم و بخشیدم همه چیمو وتو یک اتاق با یک پیرزن مشغول زندگی بودم و خشحال از اینکه از یک دیو نجات پیدا کرد و ارزوهای که هر گز نداشتم .در یک سایت صیغه یابی بدنبال مردی بودم که نمک زخمهایم باشد تا اینکه مردی رایافتم وبه او گذشته دردناکم را گفتم وگفتم چقدر در بحران مالی قرار دارم.صدای مهربانی داشت حرفهایم را گوش کرد و گفت الان چقدر نیاز داری تا روی پای خودت بایستی گفتم فعلا برای قسطهای بانکم 500000هزارتومان لازم دارم ووی ندیده ونشناخته 500 تومان برایم فرستاد واااای خدای من ؟یعنی واقعا پیدا میشوند کسانیکه ندیده ونشناخته بدون نیت بکسی پول بدهند .شب با من تماس گرفت که چند تا عکس برایم بفرست ومنهم با کمال میل قبول کردم وعکسهای جور واجورم را برایش فرستادم فردا تماس گرفت که چقدر زیبایی از دیشب با عکسهایت میخوابم راستی من ریس بانک هستم پول لازم نداری گفتم یعنی بازهم حاضری کمکم کنی گفت اره نزدیک عیدبود برام یک ملیون تومان فرستاد در رویاهای کودکانه ام دنیای زیبایی را تصور میکردم مردی که مرایاد فردین و فیلمهایش میانداخت وی با بهانه های مختلف برایم پول میفرستاد وهرگز نمیگذاشت که احساس بی پولی کنم تا روزی از من خواست به شهرش بروم ومنهم با کمال میل پذیرفتم.انچه که در ذهنم بود با انچه که میدیدم متفاوت بود جوانی سی ساله لاغر با لبهای کبود بدیدارم امده بود .مرا به رستورانی دعوت کرد وبا هم همصحبتشیم در ابتدا گفت در هیجان است و باورش نمیشده زمانی با زن زیبایی مثل من همصحبت شود دستهایم را گرفت ونگاهش را بچشمهایم دوخت وقطرات اشکی صورتش را خیس کرد گفت میخواهم رازی را بتو بگویم گفتم میشنوم گفت راستش من زمانی ریس بانک بودم اما بخاطر اعتیاد به کریستال و شیشه شغلم را ازدست داده ام .فعلا بیکارم خانه ایی در پایین شهر دارم که از خودم است ایا حاضری با من زیر یک سقف زندگی کنی؟سکوت کردم نمیدانستم چه باید بگویم مردی که تمام گرفتاریهای مالی مرا حل کرده بود و در عرض چند ماه بیش از پنج ملیون تومان خرجم کرده بود از طرفی اعتیادهم داشت و شاید هزار بیماریه دیگر.کمی فکر کردم چاره ایی جز قبول کردن نداشتم و گفتم قبول ؟گفت فقط یک مشکلی دارم وکه زنم مرا ترک کردگفتم بگو گفت من مشکل جنسی دارم دکترهای زیادی رفته ام ولی حل نشده نمیتوانم با تو سکس کنم اما از دیدن سکس لذت میبرم دوستان مطمینی دارم که میتوانی با انها رابطه داشته باشی در ازای ان پول خوبی گیرت میاید شاید منهم با دیدن این رابطه مشکلم حل شود هر چه که از انها گرفتی مال خودت من هیچی نمیخواهم با هرمردی که دوست داری سکس کن ولی ترکم نکن با شنیدن این حرفها تمام دنیایم را در تاریکی میدیدم نمیدانم چگونه از رستوران بیرون زدم واو بدنبالم میدوید ماشینی را دربست گرفتم وبسمت ترمینال رفتم در راه بمن تماس گرفت که خر نشو برگرد گفتم نمیتوان من فاحشه نیستم .گفت پس بتو یکهفته مهلت میدهم تا پولم برا برگردانی 6 ملیون تومان خرجت کرده ام گفتم باید بمن فرصت بدهی .بگذریم ادرس خانه امان رایافته بود وابرویم راپیش خانواده ام برد که دخترتان از من 5_6ملیون گرفته تا صیغه ام شود حال انکار نموده من بدور از خانواده در شهر دیگری هستم مادذرم با من تماس گرفت گفتم دروغ میگوید دو ماه از این ماجرا گذشت که زنگ خانه بصدا دارامد در را گشودم ماموری بود بمن اخطاریه داد که در فلان تاریخ باید دادگاه باشید در صورت عدم حضور حکم شما جلب است؟در ان تاریخ بدادگاه رفتم قاضی پرونده گفت شما در فلان شهر شاکی دارید گفتم به کدام جرم گفت کلاهبرداری .از فلانی 6 ملیون کلاهبرداری کرده اید ضامن دارید ؟گفتم نه گفت متاسفانه باید بازداشتتان کنم وتحت الحفظ شمارا به انجا برسانم التماسها و گریه هایم بی نتیجه ماند و دستبند به دستهایم خورد .هرچه من بیشتر التماس میکردم کمتر نتیجه میگرفتم تا مرد جوانی بسمتم امد و جریان را پرسید گفتم ضامن میخواهم به نزد قاضی رفت وامد گفت سی ملیون تومان برایت قرار مقرر کرده اند کسی را دراین شهر نداری گفتم بقران ندارم خانواده ام گرگانن اینجا با مادربزرگم زندگی میکنم گفت چهره ات میگوید بیگناهی سی ملیون سفته را امضا کن کارت ملیت را بده تا برایت سند بگذارم من وکیل هستم خدا عمرش دهد سفته را امضا کردم کارت ملیم را گرفت و بدوستش تماس گرفت تا ضامنم شود ودر سفته ها قید کرد که در چه خصوصی اینهارا گرفته .بعداز ظهرش بدفتر ان وکیل رفتم وکل ماجرا را گفتم گفت چون دوستی اینترنتی بوده وایشون ادعای کلاهبرداری کرده بسختی میتوان حکم تبریه را گرفت رضایت بگیر قبل از انکه پرونده بصورت رسمی در دادگاه تشکیل شود به شاکیم تماس گرفتم پنجشنبه این هفته ساعت 9 دادگاه داریم شاکیم میگوید تو از من پول گرفتی تا صیغه ام شوی دو راه بیشتر نداری یا صیغه ام میشوی یا تا دوشنبه تمام 6 ملیون را بمن برمیگردانی در غیر اینصورت هرچی که دادگاه گفت نظرش این است که من صیغه او شوم وبا دوستانش رابطه داشته باشم حرفم بجایی نمیرسد پارتی ندارم میگوید پولهاییکه بمن داده را دوستانش برایم میریخته اند سه ملیون با بدبختی ج.ر کرده ام اما میگوید تا دوشنبه تمام 6 ملیون را میخواهم یا تا دوشنبه باید صیغه ام شوی تا پنجشنبه با هم بدادگاه برویم و رضایت بدهم یکزن جوان بدبخت بیکسیم ایا کسی هست که منو باور کنه تورو قران تورو جان هرکی میپرستید بدادم برسید .فقط یکراه برایم مانده و انهم خودکشی و دیگر هیچ