عزیزم یعنی هیچ چیز دیگه ای نمیخوای؟

1399/03/06

جیم خیلی پیر شده بود و از یک بیماری نادر رنج میبرد که به علت آن فقط میتوانست شیر انسان را بخورد. جیم از دکتر پرسید از کجا شیر انسان پیدا کنم؟ دکتر گفت خانمی به اسم روبی در همسایگی آنها به تازگی نوزادی به دنیا آورده شاید او بتواند کمک کند. بنابر این هر روز جیم میرفت به خانه روبی تا شیر روزانه را بیاشامد.

روبی یه خانم چشم و ابرو مشکی با سینه های بزرگ بود که به مرور زمان از میک زدنهای این پیرمرد به سینه هایش تحریک شده بود…

یک روز که جیم داشت آرام شیر خود را میک میزد روبی در گوش او زمزمه کرد که: خب جیم شیر من رو دوست داری؟ و او هم جواب داد بله فوق العاده است. روبی پرسید: عزیزم هیچ چیز دیگه ای نیست که الان بخوای؟ (این جمله رو با عشوه بخونین)

جیم جواب داد چرا اتفاقا یه چیز هست که میخوام! روبی فوری پرسید چی؟
جیم گفت: چند تا دونه بیسکویت مادر! 😁

پ.ن. بچه ها اگه یه کاربر خانم این تاپیک رو میزد به نظرتون چند تا لایک میگرفت؟

11 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .






تاپیک‌های داغ





‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «