کنار شوهرش ایستاده بود مخشو زدم

1401/06/26

اون دسته از کسانی که داستان ها و تاپیک های منو دنبال میکنن میدونن من هتل داری کردم و یکی از اتاقهای هتل رو به مسافر نمیدادیم و در اختیار من بود و دائم هتل بودم.

یکی از اژانس های مسافرتی که باهاش قرارداد داشتم از شیراز بود.و همیشه هم فعال بودن و مسافر پشت مسافر میفرستادن.

یسری تو لابی نشسته بودم ورودی جدید از شیراز اومد یک اقا و یک خانوم.
خانومه خیلییییی زیبا و خوش هیکل و بسیار خوش تیپ و برعکس اون اقا که شوهر خانومه بود خیلی لاغر و بهم ریخته و از ظاهرش مشخص بود معتاد هم هست.

من تو فکر بودم این خانومه چجوری راضی به ازدواج با اون شده.
پذیرش گر مدارک اون دوتا رو گرفت و کلید اتاق رو تحویلشون داد.

بعدا رفتم و تو سیستم نگاه کردم که برای سه روز مهمون ما بودن.
اسم خانومه شیرین و شوهرش امیر بود.

شیرین یه زن خیلی زیبا و پوست گندمی.هیکل عالی.
سینه ها ۸۰ و موهای بور.صندل پاش بود و پاهای بسیار زیبا و تمیز و خوردنی داشت.

اون روز گذشت و یکی دوبار دیگه باهاشون روبه رو شدم ولی شیرین هر وقت میومد امیر همراش بود و اصلا تنها گیرش نیاوردم.

یک مدیر داخلی داشتم که دائم هتل و اتاقهارو چک کنه تا اگه کمو کسر یا خرابی داشته باشیم هماهنگ کنیم برطرف شه.نام مدیر داخلی سعید بود و رابطه صمیمانه و خوبی باهاش داشتم.
فردای روزی که شیرین و شوهرش به هتل من اومده بودن سعید اومد کنارم گفت این مسافر جدیده دیشب داشتم اتاقهای خالی رو چک میکردم توی طبقه اونا بودم پسره چه اتیش تندی داره و خندید.
گفتم چطور؟
گفت صدای زنه میومد که میگفت نکن سعید حوصله ندارم
خستم.الان دلم نمیخواد.
پسره اهمیت نمیداد.
منم فوضولیم گل کرد موندم صداشون تو راهرو گوش میدادم.
که یهو زنه گفت آاااای یواش دردم گرفت و صدای اه و ناله دختره بلند شد.
اینارو که تعریف میکرد کیرم سیخ شده بود تصور میکردم چه کصی رو کرده.و دلم میخواست هرجور شده مخ بزنم.
ولی خب ناامید بودم چون فرضا مخ هم زدم مگه میشد بکنمش.موقعیت گیرنمیومد.

ظهر دیدم شیرین با چندتا خانوم دیگه که مسافرمون بودن در حال حرف زدنن و دارن میرن رستوران هتل برای ناهار.
امیر تقریبا بیست دقیقه بعدش اومد.
ناهار که خوردن امیر و شیرین اومدن جلو پذیرش و مشغول حرف زدن شدن.منم داشتم هیکل و پاهای شیرینو نگاه میکردم که یهو برگشت پشت سرش نگاه کرد.
من دیدم شاید تنها موقعیت باشه و یه تیر تو تاریکی پرت کردم.
از طرز برخوردهای شیرین با امیر متوجه شده بودم که شیرین اصلا از امیر خوشش نمیاد.
تا باهاش چشم تو چشم شدم یه چشمک زدم و با سر به سمت سرویس بهداشتی هتل اشاره کردم.
و خیلی ناباورانه دیدم رفت تو سرویس بهداشتی.
یهو دلهره گرفتم یه حس قدرت و استرس زیاد.
دور و بر نگاه کردم امیر هنوز با پذیرش حرف میزد.
شمارمو سریع نوشتم و رفتم سمت سرویس تا رسیدم بهش دست دادم و شمارمو دادم گرفت خیلی استرس داشت.
تا اومد بره یه لب ازش گرفتم و یک دستمم گذاشتم رو سینش گفت باید برم امیر نفهمه و رفت.
از خوشحالی تو کونم عروسی بود.رفت پیش امیر یکم صبر کردم منم رفتم بیرون.چند دقیقه بعد منم رفتم سمت پذیرش گفتم سلام به هتل ما خوش اومدین کمکی میتونم بکنم.امیر گفت سلام.من میخوام برم بازار رضا چجوری برم.
راهنماییش کردم.
بعدش گفت من کارتم مشکل پیدا کرده میشه شماره کارتتون بدین بگم برام پول واریز کنن ازتون بگیرم.
من شماره کارتم دادم.
یک ساعت بعد اومد پرسید واریز کردن گفتم نه هنوز.
شیرین بهم پیام داد سلام چرا شماره کارت دادی؟

وقتی اینو نوشت فهمیدم شیرینه چون من شمارش نداشتم.
نوشتم چرا نباید میدادم.
شیرین: من خودم کارت داشتم و پول هم دارم.
ولی نمیخواستم بهش بدم.چون میره مواد میخره.الانم گیر داده یه شمشیر دیده میگه میخوام بخرم.
منم راضی نیستم.کاش شماره کارت نمیدادی.
این موضوع سروتهش جمع کردم و بهش گفتم من اینجا اتاق دارم کی میتونی بیای؟
گفت چرا؟
گفتم میخوام اون لب و سینه های خوشمزتو بدون استرس و ترس بخورم.
شیرین: چه زود پیشنهاد دادی

هادی: خب وقت نداریم شما مسافری و موقعیت هم نداری.
برای همین باید زود اقدام میکردم.

شیرین: باشه خبر میدم.
یکم چت کردیم و اسمم پرسید و منم پرسیدم.

گذشت و شب شد ساعت های ۱ امیر خواب بود پیام داد.
کلی چت کردیم و از شوهرش گفت که نمیخواستش و دوستش نداره و…
کلی راجبش بد گفت.
گفت حتی دلم نمیخواد بهم دست بزنه ولی خب گاهی زورم نمیرسه.
منم گفتم کاش مال من میشدی.خیلیییی خوشگلی.
امیر قدر تورو نمیدونه.
و کلید کردم فردا بیاد که گفت امیر ازم جدا نمیشه نمیتونم.
خلاصه دو ساعتی چت کردیم و شب بخیر گفتیم.
صبح یه فکر‌به ذهنم رسید.
امیرو صدا کردم گفتم چقدر گفته بودین برات واریز کنن گفت ۳۰۰تومن.
گفتم واریز کردن.اینو دروغ گفتم اصلا پولی براش نزدن.
امیر خوشحال شد و پولو دادم بهش.
سریع رفت سمت اتاق که شیرین اومد گفت چرا بهش پول دادی گفتم براش واریز کردن.

گفت دروغ نگو.من به خانوادش زنگ زدم گفتم پول براش واریز نکنن.
مطمنم نریختن و تو چرا پول دادی.
گفتم پول دادم تا از هتل بره بیرون و تو بمونی برای من😊
شیرین کارت خودشو داد گفت پولتو کم کن من قبول نمیکردم ولی گفت اگه نگیری دیگه باهات حرف نمیزنم.
و منم کارتش گرفتم و کشیدم.
و بهش گفتم تو نری.
گفت بخوامم نمیبره چون الان میره مواد بخره.
چون خیلی کم داشت.
شیرین رفت سمت اتاقش و امیر بدو بدو اومد پایین و رفت.
راستی یادم رفت بگم که روز اخر بود و تا چتد ساعت دیگه باید اتاقو تحویل میدادن که برن.
تا رفتش به شیرین زنگ زدم شماره اتاقم گفتم و رفتم نشستم منتظر تا بیاد.

چند دقیقه بعد شیرین جونم اومد.
و چون عجله داشتیم سریع شروع کردم.
تا رسید نشوندمش رو تخت و لخت شدم شیرینو لخت کردم حتی شرتشم در اوردم.واااای چه بدنی.
پوست گندمی.مچ پاها تو پر و رونهای خوش فرم و سینه های سفت.درازش کردم رو تخت و خوابیدم روش.
مشغول لب خوری شدیم.
کیرمم لای کصش.
دلم میخواست زودتر بکنمش.
بدجور کف کصش بودم.
لامصب یه خط وسط پاش بود.
بدون هیچ نقصی.
کیرم لای کصش بالا پایین میکردم و گردنشو میخوردم و سینه هاش فشار میدادم.
این دختر خیلیییی حشری بود و خیلی زود صدای ناله هاش بلند شد.
و چقدر بلند ناله میکرد.میترسیدم صداش بیرون بره.
دستاش دور کمرم حلقه کرد و کمرمو نوازش میکرد.
شیرین: اووووف بکن.
منو بکن
کیرتو میخوام.
رفتم سراغ سینه هاش.
لامصبا بزرگ وسفت بودن.
شروع کردم به خوردن سینه هاش.
عجب زنی  زیرم خوابیده بود.
داشتم عشق میکردم.
بعدش مستقیم رفتم لای پاش و کصش که حسابی آب انداخته بودو بوسیدم و خوردم.
صدای شیرین بلندتر شد.
داد میزد وااااای بکن دیگه.
بکن شیرینتو من کیر میخوام.
چرا نمیکنی.

زبونم کردم تو کصش و چرخوندم و لای کصش لیس میزدم و محکم مکیدم که یهو کمرشو از رو تخت بلند کرد و سرمو فشار داد و جیغ کشید.
شیرین ارضا شد.
بلند شدم وایسادم گفتم نوبت تواه.
شیرین نشست رو تخت و کیرمو گرفت دستش و شروع کرد خوردن کیرم.
واااای نگم براتون چه خوردنی.خیلیییی خوب میخورد.
جونم از کیرم داشت میزد بیرون.
محکم میک میزد و کیرمو تو دهنش عقب جلو میکرد.
دستای خوشگلش دور کیرم میگرفت و بالا پایین میکرد باز کیرمو میکرد دهنش و میخورد.
دیگه طاقت نداشتم  و اصلا زمانم نداشتم.درازش کردم رو تخت و رفتم لای پاش کیرمو با آبی که از کصش اومده بود خیس کردم و فشار دادم رفت توش.
اووووف لامصب انگار جهنم بود.داااااغ داغ.
لذتی که نمیشه توصیفش کرد.
کیرم تو کصش داشت اتیش میگرفت.لامصب کصشم تنگ بود انگار دختر دارم میکنم.
کیرمو تو کصش عقب جلو میکردم.
 مچ پاهای خوشگلش دستم گرفته بودم تو کصش تلمبه میزدم.
یهو پاهای خوش فرم و تمیزش نظرمو جلب کرد.
کیرمو در اوردم و شروع کردم پاهاشو خوردن.وااای چه پاهایی بود.دونه دونه انگشتاشو خوردم.
شیرین داشت از لذت به خودش میپیچید.

که دراز کشیدم روش و کیرم دوباره کردم تو کصش و شروع کردم به کردن شیرین زن امیر.

در حالی که میکردمش داشتیم لب خوری میکردیم.
لامصب شیرین خیلی خوب بهم حال میداد با لوندی هاش با حرفاش و اشوه هاش.
زن امیر زیرم داشت لذت میبرد و به یکی غیراز شوهر حال میداد.
لذت وصف ناپذیر.
در حالی که میکردمش با دستم بدنشو لمس میکردم و گردنشو میخوردمو.
شیرین: بکن بکن
زن امیرو بکن.

هادی: من بهترم یا امیر

شیرین: اوووف تو عشقم تو بکن منی.کاش تو هم شیراز بودی هر روز بهت کص میدادم.

هادی: کصت مال کیه؟

شیرین: مال هادی جونم

شیرین: وااای هادی
هادی من
دارم ارضا میشم تند تند بکن
منم شیرینو محکم تو بغلم گرفتم و تند تند کردمش تا دوباره ارضا شد و فریاد زد.واااااااااییییییییییی.

و بی حال شد.
منم دیدم دیگه وقت نیست
سریع به شکم خوابوندمش و دراز کشیدم روش کیرم از لای رونای خوشگلش رد کردم رسوندم به کصش و کردم توش
دوباره داغ و خیس.
شیرین زیر من بود و تمام بدنش زیر من قرار داشت.
شوهرشم بیرون در حال تهیه مواد نمیدونست هادی داره زنشو میکنه.الان زنش زیر یکی دیگه داره حال میکنه و حال میده.
دستام رد کردم زیر شیرین سنه هاشو محکم گرفتم و فشار‌میدادم و تو کصش تلمبه میزدم.
دیگه داشت ابم میومد.دوست داشتم بیشتر بکنم ولی نمیشد زمان نداشتیم برای همین ناچارا زودتر از همیشه خودمو ارضا باید میکردم.
تو کصش عقب‌جلو میکردم.
هادی: شیرین شیرین من

شیرین: جونم عشقم

هادی: عجب‌کصی داری.
من هر وقت بیام شیراز باید بهم کص بدی

شیرین: تو بیا من تا اخر عمر‌بهت میدم.

تند تند میکردم که ابم داشت میومد که کیرمو کشیدم بیرون و گذاشتم لای‌کونش‌و ابم با فشار‌خالی شد.
وااای چه لذتی داشت.
و چه کون نرم و خوش فرمی اما متاسفانه وقت نبود بکنمش.

سریع ابمو از لای کون و مقداری که رو کمرش ریخته بود پاک کردم نشست و خودش دو دقیقه کیرمو خورد.
گفت میخوام تمیزش کنم.این جایزه سکس خوبت با اینکه عجله ای بود.کاش موقعیت میشد بدون استرس سکس کنیم.

دو سه دقیقه کیرمو خورد و بلند شد رفت دستشویی خودشو تمیز کرد و تو اینه نگاه کرد که کبود نشده باشه
و لباس پوشید یه لب یک دقیقه ای گرفت و یکم اشک تو چشماش جم شد گفت دوست دارم کاش شوهرم تو بودی
و رفت.

و این رفتن برام خیلی تلخ بود.
منم دوش گرفتم رفتم پایین.
بیست دقیقه بعد امیر اومد.
رفت اتاق ساکاشون اورد پایین و مدارکاش گرفت و رفتن
خیلی برام سخت بود رفتنشون.
لذتی که برده بودم پرید.

تا مدتها با شیرین در تماس بودم.حتی پیشنهاد داد بیا فرار کنیم
گفتم خب هرجا بریم گیر میکنیم دیر یا زود.
گفت از ایران میریم.

این بود خاطره من با شیرین که واقعا شیرین بود.
امیدوارم هرجا که هست خوب و خوش و سلامت باشه و کاش میشد دوباره ببینمش.
ممنون که وقت گذاشتین

برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2022-09-17 14:48:48 +0430 +0430

سکس در هتل با مسافر یکی‌از لذت بخش ترین سکس هاس

1 ❤️

2022-09-17 18:23:15 +0430 +0430

عالی دمت گرم سکس با زن شوهردار هات خیلی حال میده واسه هردو

1 ❤️

2022-09-17 19:46:15 +0430 +0430

↩ dr.omidkiani
خیلی.لامصب لذتش خیلیه.

0 ❤️

2022-09-18 00:27:50 +0430 +0430

↩ مسعودم مشهدم
با دعا مگه گیر میاد؟

1 ❤️

2022-09-18 00:38:32 +0430 +0430

↩ مسعودم مشهدم
الان مثل قبل نیست تو خیابون دنبال کسی راه بری شماره بدی.
اتفاقا راحتر شده

1 ❤️

2022-09-18 01:48:17 +0430 +0430

↩ مسعودم مشهدم
اوه چی سخت شد.باید کلاس توجیهی برات بزارم😂

0 ❤️

2022-09-18 13:08:42 +0430 +0430

Up

0 ❤️

2022-09-19 10:55:19 +0430 +0430

Up

0 ❤️

2022-09-20 10:27:40 +0430 +0430

💦💦💦

0 ❤️

2022-09-20 13:47:56 +0430 +0430

😊

0 ❤️

2022-09-20 14:24:47 +0430 +0430

💦💦💦

0 ❤️

2022-09-20 14:38:36 +0430 +0430

تراوشات ذهن یک جغی

2 ❤️

2022-09-20 16:51:00 +0430 +0430

↩ Onkarebaz
اعتقاد دارم کسانی که نظرشون این هستش تا حالا با یه دختر یا زن رابطه نداشتن.و اینها هیچ اعتماد بنفسی ندارن و هرگز تجربه رابطه ندارن.این دسته کسانی هستن که جغی هستن و توی کوچه و خیابون فقط به زنا و دخترها نگاه میکنن و حسرت میخورن.
دلیل دارم که عرض میکنم.
دلیل اول: برای این دوستان رابطه داشتن یا وارد رابطه شدن از نوع مخ زدن چه راحت چه سخت دور از دسترس هستش برای اینکه خودشون هرگز این جسارت رو ندارن فکر‌میکنن بقیه هم از این نوع هستن.

دلیل دوم: این دوستان چون هیچ نوع تجربه ای حتی گذرا و کوتاه در رابطه ندارن وقتی خاطره یا تعریفی از رابطه رو میشنون قدرت تشخیص ندارن که درک کنن برای همین فکر‌میکنن دروغه.

سوم: این دوستان فکر میکنن رابطه داشتن و وارد رابطه شدن باید از هفت خان رستم بگذری.در حالی در خیلی از مواقع این چنین نیست.شما کافیه حس اعتماد زن رو اول روشن کنی.
و اون وقت بقیش رو یکی یکی میشه بدست اورد.
زن ها هم میل جنسی دارن.اما اونها قبل از تحریک شدن میل جنسیشون اعتماد و مهر و محبت رو باید درک کنن اونوقت وارد رابطه هم میشن.
شما هول نباش‌ درست رفتار‌ کنی‌برای شما هم اتفاق میوفته
تا حداقل تجربه کنی‌ فکر نکنی هرکی هرچی گفت و نوشت جغیه
موفق و پاینده باشی

1 ❤️

2022-09-21 08:32:16 +0430 +0430

💦💦

0 ❤️

2022-09-21 09:09:19 +0430 +0430

Up

0 ❤️

2022-11-14 02:06:04 +0330 +0330

جزو معدود داستانایی بود که حس کردم کاملا واقعی و بر اساس تجربه ی شخصیه،جالب بود

1 ❤️

2022-11-14 10:37:18 +0330 +0330

↩ misswolf
تمام داستان ها و تایپیک هایی که نوشتم واقعا تجربه شخصی من بوده

0 ❤️

2022-11-26 23:06:59 +0330 +0330

خیلی با حالی
هر کسی از حوالی ات رد شده را کردی
و نکته جالب همه کص کردناتم اینه که همه را یک مدل کردی و همه اشونم یک دیالوگ موقع دادن گفتند
پسرم کم جق بزن اما محلسی و مفید بزن که پر خاصیت باشه مغزتو به گا نده

1 ❤️

2022-11-26 23:09:48 +0330 +0330

سکس با زن داداش عالیه …

1 ❤️

2022-11-27 03:10:17 +0330 +0330

↩ kelke900
یسری سوال هست که من موقع سکس میپرسم چون خیلی حشریم میکنه که با هرکی سکس کنم میپرسم برای همین بنظرت تکراریه.

0 ❤️

2022-11-27 03:10:43 +0330 +0330

↩ ali1101394@gmail.com
داشتی تا حالا؟

0 ❤️

2024-01-12 01:30:19 +0330 +0330

عالیه
ولی الان با این روشا نمیشه
اگه بتونی کمک کنی خانومم رو راضی کنم هات وایف بشه و راضی به روابط آزاد بشه اونوقت واقعاً باید نوبل این کار رو بهت بدم
هرکاری که تو ذهنت بیاد کردم ولی نشده از اون خر مذهبیای سخت و خشکه که…
بگذریم خیانت زنم واسم رویا شده😂🪙

1 ❤️

2024-01-12 14:03:53 +0330 +0330

↩ Mamacittas
تو نفر اولی نبودی که اینو بهم گفتی.
خصوصی چند نفر ازم اینو خواستن.
دوتاشون همشهری بودن.حتی ایدی تل ازم گرفتن و عکس زناشون میفرستادن و میخواستن من مخشونو بزنم.
اتفاقا زنهای سختی داشتن ولی اونا روش خاص خودشونو دارن.با کمی زمان کذاشتن و گاهی زیاد زمان گذاشتن مخشون زدم و سکس کردیم.
ولی خیلیییی با برنامه پیش رفتم.اصلا هول بازی در نیاوردم.
مفصله
اگه مشهدی بگو تا مخشو بزنم شرط میبندم که میزنم

1 ❤️

2024-01-12 14:08:16 +0330 +0330

↩ Sex_story
نه مشهد نیستم ولی برای زیارت خیلی میایم مشهد
خانوم من هم جوونه و هم تازه عروسه
مطمعن باش تو خیلی بیشترسود میکنی
.
.
خانوم من تا بری پیویش درجا بلاک میکنه اهل چت و اینا نیست
.
.
اگه دوسداری جدی تر صحبت کنیم ایدی تل بزارم صحبت کنیم ؟

1 ❤️

2024-01-12 15:39:55 +0330 +0330

↩ Mamacittas
از ‌کجایید
یکی را پیدا کن نزدیک باشه بتونه بیرون خاتمت را ببینه با هم حرف بزنن حتما انجام میشه
من شاهین شهرم

0 ❤️

2024-01-12 23:24:01 +0330 +0330

↩ Mamacittas
با این جور کیس ها نمیشه از طریق چت وارد رابطه شد.

0 ❤️

2024-01-12 23:24:44 +0330 +0330

↩ Mamacittas
شما پروفایل نداری
خصوصی بهم پیام بده ایدی بدم

0 ❤️







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «