یه قدم‌بیشتر با خواهر زن خوردنیم

1400/12/20

این تاپیک ادامه تاپیک قبله
چن روز گذشت خواهر زن عزیزم رابطش باهام مثله قبل بود ولی یجوری دیگه خونمون نمیومد انگار ک ازمن میترسید منم یجوری عادی رفتار میکردم که ینی برام مهم نیس ک نمیاد خونمون بخوابه تا اینکه یه شب مهمونی بودیم تا دیر وقت برا برگشتن چون راه خونشون دور بود و صبح می‌خواست امتحان بده مجبور شد با ما برگرده تو راه گذاشتمش تو رودروایسی ک بیاد خونمون چکاریه این همه راه بره تا خونه باباش دیگه اونم قبول کرد رفتیم خونه اومدیم بخوابیم رو تخت ک خوابیدم یهو گفت من میخوام آجی پبش تو بخوابم من گفتم نه من میخوام وسط راحت ترم میخوام فیلم بذارم بعدش بخوابیم دیگه اینجا هم‌ناچار قبول کرد .به هرحال فیلم یکم دیدیم خواب رفتیم و من طبق معمول نصف شب بیدار شدم شروع کردم‌به کارای همیشگی بغلش کردم آروم شروع کردم به ناز کردنش خانومم هم پشتش به ما بود خیالم امن بود کم کم دست بردم رو سینش شروع کردم به مالیدن و باز طاهره خانم ما شروع کردم به داغ شدن و منم استفاده کردم پر رو تر شده بودم دستم کردم زیر لباسش از رو سوتین سینه هاشو می‌مالیدم دست بردم زیر سوتینش کاملا تو دستم بود باهاش بازی می‌کردم نوک سینه ش رو لای انگشتم آروم فشار میدادم اون دیوونه تر میشد میشد ضربان قلبشو حس کرد و من همچنان پر رو تر از قبل شدم انگشتم کشیدم رو شکمش تا رسیدم به لبه شلوارش و کم کم از رو شلوار دستم بردم سمت کسش دستمو گرفت یکم مکث کردم باز دستمو سفت گرفته بود منم باز صبر کردم دستشو آوردم بالا بوس کردم یکم‌حس کردم ترسیده تا ترسش بریزه باز اومدم انجام بدم این سری جراتم بیشتر شد گفتم آروم آروم نمیذاره کاری کنم منم آروم انگشتم زیر کش شلوارش میکشیدم اونم آروم داشت به خودش می‌پیچید تا یه ثانیه دیدم الان وقتشه دستم یکم‌با زور بیشتر کردم زیر شلوارش انگشتم گذاشتم رو کسش یجور شد انگار گر گرفته باشه می‌خواست دستم بکشه یجوری انگار توان نداشت دستش منم آروم اون کس تپل و گوشتی یکم مو دارش رو ناز کردم خیس خیس بود ولی یه دو سه دقیقه بیشتر نشد تونست خودش جمجور کنه دستمو با زور کشید بیرون پشتش کرد به من منم ک دل تو دلم نبود انگشتم آوردم بالا بو کردم خدایی بویی ک میداد باورم نمیشد این همه خوشبو باشه مست مست شدم باز دستم گذاشتم دم کونش یهو دیدم خیلی انگار عصبیه دستمو پس زد نمیذاشت به هیچجاش دست بزنم منم ترسیدم ک خطری بشه ادامه ندادم و خوابیدم صبح بیدار شدم دیدم یجوری عادی رفتار میکنه خوشحال شدم ن فک کردم نخ داده ولی وقتی رفت از خونه تا الان ک چن مدت میگذره اصلا محل بهم نمیذاره یجوری رد برخورد میکنه انگار داره به زور خودشو نگه میداره چیزی نگه بهم منم فعلا تو حسرت اون کسش هستم با اینکا یکم تیغ تیغی بود و خیس این همه بو خوب میده ببینم باز میتونم سمت خودم بکشونمش یا نه

10 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2023-05-22 17:49:20 +0330 +0330

.

0 ❤️

2023-05-22 18:09:26 +0330 +0330

↩ Xod34
اره یه جورایی ولی خب بگم که هیچ فشاری نیاوردم که بگم بخوام سفت بگیرمش یا تنها شدن خفته کنم

0 ❤️

2023-05-22 18:35:42 +0330 +0330

↩ Xod34
اره دیگه وقتی نخواد مطمعن باش نمیذاره دست بکنی یکن ترس داره فقط

0 ❤️

2023-05-26 03:08:01 +0330 +0330

لامصب این فانتزی خواهر زن چیه که همه درگیرش هستند 😘

1 ❤️

2023-06-12 07:38:59 +0330 +0330

↩ D.bitou
اده هرکی دیدم اسیر شده مخصوصا خودم که حاضرم براش هرکاری کنم

1 ❤️

2024-01-12 17:06:44 +0330 +0330

.

0 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «