سلام
خطرناک ترین و پر استرس ترین مکان ها و لحظه هایی که سکس داشتین یا ارضا شدین کجا بود؟!!😁🤔🤔
من خودم یه بار تو اتبوس دوس دخترم برام ساک زد تا ابم اومد 🤗😈 لعنتی هنوزم بهترین خاطره سکسیمه هم فوقالعاده زیاد استرسو ترس داشتم هم تو اوج لذت جنسی بودم 🤩
یه بار تو محل کار کوچکمون همه رفته بودن، همکارم رو گرفتم کشیدم کنار دیوار لب گرفتیم و سینه هاش رو میمالیدم و حال کردیم. در ها هم بسته بود
خلاصه رفتیم رو صندلی های ردیفی کنار هم، دراز کشیدم نصفه نیمه و با ترس و لرز نشست روش و من ارضا شدم و اون نشد
یکم هم قهر کرد که تو شدی من نه و…
گفتم فقط جمع کن بریم
کشیدیم بالا و اون جلو تر رفت
من نشستم پشت میز
سی ثانیه از جمع و جور شدنمون نگذشته بود که داشت میرفت بیرون
نرسیده بود به در خروجی، مدیر عامل با زنش اومدن در رو باز کردن تو خروجی دیدنش
گفتن هنوز موندی؟ گفت اره کارامو تموم کردم
دیگه اومدن تو و منم پشت میز مثلا کار میکردم
خایه هام تو گلوم بود 😮😮😮
↩ apollon_Hot
واااای یعنی فهمید برنامه داشتید 😂👍بابا دمت گرم مهندس اون یکی همکارتم میکردیش خب 😂😂
↩ General.Goorgan
این خیلی خطرناک و خایه دار میخواد جیگر کنه بره، ولی اگر رفتی گردنت رو بزنن تا نکنی عمرا ول کن باشی، 🤣😂 لامصب چه حالی میده واووو
↩ Mr.Motakhasess
تو اگه یکمی دستت باز تر بود کل فامیلو میکردی لامصب زن دایی اخه 😂😂😂
↩ Shiraz187cm
تو سن 15 بودم و اون تازه عروس
سینه هاش رو دوس داشتم
دستم به خودش نمیرسید که، جلدش رو میگرفتم دستم 😂😂
↩ Mr.Motakhasess
مشتی دمت گرم بچه شیراز باخت نمیده خخخ دمت گرم مشتی بکن تا نفت در بیاد بخدا حیف این همه تیکه تو شهرو هست بلخره باید یکی ترتیبشونو بده دیگه 😂مام اسلام دستو بالمون بسته وگرنه صفوی خودت میزدیم 😅👍
↩ Mr.Motakhasess
هرلیییی مشتی ما تو ای سن فقط بچه بازی میکردی شلواز کردی و دمپایی انگشتی تیشرتو دسمال یزدی سی دی آی سه ترکه برا چپوندن 😂😂😂
↩ Shiraz187cm
صفوی خودت با هیشکی دوست معمولی نبودم، همه رو کردم صفوی خودت.
یکی رو ساعت 9 شب بردم پشت میدون بار، تو ماشین
ماشین پلیس رسید
گفت تعقیب به ماشین مواد فروشی هستیم چند شبه میاد اینجا قرار معامله مواد دارن
تو اینجا چیکار میکنی
گفتم دوس دخترم پرواز داره
یک ساعت زودتر رسیدیم فرودگاه اومدیم یه دوری بزنیم
گفت خب چرا زودتر پیاده نشدی
گفتم داشتم حرکت میزدم ناجور بود پیاده شم
گفت دمت گرم واقعیت رو میگی اومدی حرکت بزنی ولی دقیقا تو موقعیت یه معامله بزرگ مواد مخدری 😂😂😂
بزن به چاک تا نرفتی به فاک 😂😂 بزار ما هم به ماموریتمون برسیم
با شیری نیم خیز، و دختری با شورت خیس
صحنه رو ترک کردیم 🙁
↩ koskolocheh
شما اول بیا به منی که الان کل خون بدنو مغزم تو شومبولم جمع شده بگوی اینایی که گفتی یعنی چی حقیقتا من که گیرپاژ کردم 😐
تا یه حدواییش فهمیدم ولی متاسفانه یا خوشبختانه تا پروفایلتونو میدیدم همش میپرید 😅
↩ Zara kon
کدوم دروغ؟ بگو تا ببرمت سر موقعیت 😂 نشونت بدم ببینی راسته!
↩ Mr.Motakhasess
دویی فانوسا دسخوشیه رفیقی دار مث خودته خیلی کارش درسته همه رو میکنه ها 😂
دوس معمولی چیه بابا من تنها موردی که نتونستم بزنم یه دختره ای بود همین کنار پادگان همسایه دکلی هست که پست میدم شب از دیوار جیم زم رفتم بیرون خونشون دیدم حاجی شبی نی قلیونه خلاصه چکو پوز هم نداشت زیر کار در رفتیم از فردا شب پیام میداد دیگع گفتم ابجی من توبه کردم شرمنده شدم 😂😂😂😂
↩ Shiraz187cm
تو پی وی بگو کدوم پادگانی تا بیارم پایین برجک بکنم تو از بالو نظاره کن 😂
↩ Zara kon
مشتی بچی شیراز دروغ نداره یا از کرده هاش میگه یا از کرده های رفقاش 😜😂😂
تو ماشین
تو چادر
تو کوچه باغ
اکثر سکسام پر از هیجان بوده
↩ Mr.Motakhasess
برو کیرم دهنت حالا میبینی من دستم بستست مشتی از همو بالو میپرم رو سرتون شریک میشم😂دو ماه حضور زدن و تو کف بودن که شوخی بازی نیست 😂😂😂😂
↩ mx12388@
داش کس دزدی کردن استرسم داره جای مشخصم نداره 😂😂😂
من دوست دخترمو آورده بودم خونه…
بابا مامانم گفتن ۵ رور میرن مسافرت ولی فرداش برگشتن…
وسط افت و خیز دیدم کلید انداختن اومدن تو!
دوست دخترمو لخت تو کمد مامانم قایم کردم خودمم با هزار مصیبت لباس پوشیدم اومدن گفتن سفر دیگه لغو شد موند هفته بعد…
دوس دخترم ۳ ساعت تو کمد مامان موند جای فرار هم نبود اگه مامانم میرفت سر کمد گاییده شده بودم…
از همه بدتر شورتش جا موند زیر تخت مامانم چند روز بعد که داشت جارو میکشید دید گفت این دیگه چیه فکر کرد بابام دختر آورده خونه خیانت کرده کلا ۳ ماهی مامان با بابام سر شورت قهر کرده بود😂
بعدا گفتم فکر کردن چند روز قبل که مهمونی داشتیم از اوجا مونده چون کوچیک بود به زور ماجرا حل شد
↩ alishpesar
،😂😂😂😂دمت گرم داداش نزدیک بوده باباتو به گا بدی تازه همینجوریشم سه ماه از میادین محروم بوده 😂😂😂
↩ Shiraz187cm
اصلا به من ربطی نداره به من چه 😂
اگه خودشون رو دوست داشتن دروغ نمیگفتن اینطوری نمیشد 😂
↩ Shiraz187cm
ممکنه فهمیده باشه. اتفاقا اون بدش نمیومد ولی شوهر داشت و شوهرش پسر خوب و زحمتکشی بود.
با نامزدم با ماشین دور دور میکردیم، یه خیابون تاریک بود نسبتا ساعتم حدود 9 شب بود دیر وقت نبود، همینجوری زدین بغل مشفول شدیم، یدفعه دیدم ی موتور گشتی ی نگاه کرد ب ماشین و جلومون وایساد. سریع خودمو جمع کردم و پیاده شدم، پلیسه گفت آخه اینجا؟ ادم ناموسشو وسط خیابون میاره. از پشت سر تابلویید، هیچی دیگه مام سریع جمع کردیم رفتیم
پارسال بلیط قطار گرفتیم با خانومم. رفتیم دیدیم بخاطر کرونا قطارهای 4 تخته دو نفرس، هیچی دیگه لباسارو در اوردیم و حسابی حال کردیم فقط لابلاش هی مهماندار میومد سرویس میورد ی ربع علاف میشد تا ما لباس بپوشیم درشو باز کنیم 😁 😁
چند سال پیش یه دختره اتفاقی تو تلگرام اشنا شدم میگفت ماسوره داره دوره میبینه منم گفتم ماسورم خلاصه اولین بار قرار گذاشتیم ببینیمش، کلید خونه رفیقمو گرفته بودم، بار اول که دیدمش یه راست بردمش خونه، خودش مونده بود اولش ناز میکرد بعد لخت شد هم ماساژش دادم هم ماساژ داد، هم ساک زد هم داد، خیلی خوب ساک میزد الان کیرم باز راست شد، فقط بگم خونه رفیقم مجتمع طلاب بود هیچی با سلام و صلوات و ترس و استرس رفتیم توش 😁 😁
↩ alishpesar
اره واقعا اصن تو که گناهی نداشتی خودشون باید به قولشون عمل کنن 😁
ولی فقط دلم برای بابات سوخت آش نخورده و دهن سوخته واقعا مصداقشه 😂😂😂😂