آوای زن. بمناسبت سالگرد 18 تیر .. by_cekaf

1399/04/08

آوای زن
مجله ی آوای زن، یک مجله فمینیستی است که توسط زنان ایرانی در اسکاندیناوی منتشر می شود. این مجله دارای یک صفحه بر روی اینترنت نیز هست که مطالب
جالب و خواندنی زیادی دارد. در زیر مطلب آزادی ناموس شماست! را از سایت آوای زن برای خوانندگان انتخاب کرده ایم،
آزادی ناموس شماست!
تیر سال ۱۳۷۸ در خوابگاه دخترها را قفل کرده بودند تا به خیابان نریزند. اما آنها در را گشودند و به تظاهرات پیوستند. از حزب الهی ها فحش و کتک خوردند، زخمی و خونین شدند، خونشان سرخ بود، همان رنگ خون دانشجویان پسر، تعداد دخترها کمتر بود، پسران بیشتر. گشودن قفل ها آسان نبود. اما حالا، جسورانی که قفل ها را شکسته و درها را گشوده بودند، دوباره به امنیت محصور’ باز خوانده می شدند، دخترها هم که خواستند دانشجوی معترض باشند، یکی از میان همه. اما حتی برای دفاع از آزادی نیز باید به ناگزیر خود را تحمیل می کردند. [ همه داخل خیابان بمانیم ] - از شعارهای تظاهرات دانشجویی تیرماه - [ بهتر است خانم ها بروند داخل، اگر حمله کنند خانم ها لگدکوب می شوند!]
سال ۱۲۸۵ روزی در انجمن حقیقت می خواستند یکی از زخمی ها را زخم بندی کنند. مجروح اصرار می کرد که لباس او را نکنند و بگذارند جان بدهد، تعجب کردند. بالاخره ستارخان نصیحت کرد که موافقت بکند تا زخم او را ببندند، مجروح از روی ناچاری گفت من مرد نیستم و دخترم و میل ندارم لباس از تن بکنم. ستار خان منقلب و چشمانش پر از اشک شده، گفت: قزم من دیری اولا اولا سن نیه داویه گندو نختر - من که هنوز زنده هستم، تو چرا به جنگ رفتی؟ ( قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ایران، کریم طاهرزاده. بهزاد)
تیر سال ۱۳۷۸ حزب الهی ها حمله می کنند، جنگ رو در روست، اینجا دیگر محرم و نامحرم ندارد، فحش می دهند، تحقیر می کنند و بعد می زنند و می برند. [-دخترها را مثل پسران گرفتند و در ماشین ها ریختند.] [-دخترها برای حمایت از برادرها وارد شدند! |

  • ما باید از جان خواهرانمان دفاع کنیم!)
    دخترها که قفل را شکسته بودند و به جای پناه بردن به امنیت خانه، میان دود لاستیک های شعله ور و گاز اشک آور از حزب الهی ها باتوم می خوردند، شعار می دادند، می افتادند و بر می خواستند. [- می گویند یک دختر کشته شد!) - می کشم، می کشم آن که برادرم کشت!)
    رهبران می گویند: [- خواهرها جدا بیایستند…] دانشجویان داخل دانشگاه در کنار در اصلی تونلی درست کرده اند. یک طرف پسران و طرف دیگر دخترها ایستاده اند (زنان شماره ۵۴)
    سال ۱۳۲۵ فرقی که ما داشتیم ما زن بودیم و شماها مرد. حال به چه جهت، از چه راه، به کدام امتیاز باید آن اشخاصی که ادعای وطن پرستی می کنند و خود را یکی از فدوی های ملت میدانند، بروند در حسینیه ها و در منابر و محضر عام بد از زن ها بگویند و از تنبلی و تن پروری و بی عملی زن ها سخن برانند؟ این اشخاص همان اشخاص بودند که نمیگذاشتند مردم ترقی کنند. این اشخاص همان اشخاص بودند که میگفتند زن ها نباید از خانه بیرون بیایند. این زن ها که اینطور بد نام هستند همیشه پیشقدم تر از مردها بوده اند. آخر ما هم هموطن شما هستیم. آخر ما هم همکیش شما هستیم. شماها که از حقوق ملت حرف می زنید، شما که از قانون سخن می رانید، شما که اظهار غیرت و تعصب میکنید. ما هم جز این ملت هستیم، ما هم از این حقوق بهره ای داریم. ( مکتوب یکی از مخدرات، تمادن، سال اول، شماره ۱۲)
    تیر ماه ۱۳۷۸ دخترهای که مثل پسران، بدتر از آنها کتک می خوردند، گفتند: [ یعنی چه؟ آقایان جدا، خانم ها جدا !؟ یا همه یا هیچکس!] پسر های دانشجو با حزب الله طرف بودند اما نگران دخترها، دخترها با حزب الله طرف بودند اما مایه ی نگرانی پسر ها [ - دخترها خودشان را وارد قضیه نکنند! خانم ها لگدکوب نشوند! | لگد کوب نشوند؟! مسابقه ی لگد کوبی خانم هاست! دولت، پاسدار، حزب اللهی، پیش نماز و مسئولین دانشگاه برای سرکوب و حفظ قدرت از یک سو، شوهر، برادر، همکلاسی، پدر و همکار به پیروی از سنن مردسالارانه از دیگر سو با هم سر حذف، تقليل نقش و تحقیر زنان هم پیمانی دارند. دختر دانشجو از صبح که از خواب برمی خیزد تا شب صد بار سرکوب و لگدکوب می شود. صد بار به او یادآوری می کنند که زن است، خواهر است، خانم است، به او که حجاب، اونیفورم جنسیت، بر او پوشانده اند یادآوری می کنند که نقش زنانه ی خود را به بهترین شکلی ایفا کند. بیشتر هم شکل برایشان مهم است، آبرو و عصمت را می خواهند حفظ کنند. هنگام اعتراض و سرپیچی هم که می رسد از زن می خواهند که نقش تاریخی کسل کننده اما کم خطر خود را ایفا کند، شرم حضور را فراموش نکند، زنانه - مردانه را زیر پا نگذارد، فقط از پشت پنجره ها نظاره کند، از برادران حمایت، پرستاری و دلجویی کند. در حاشیه بماند و وارد " قضیه" نشود. آن را به مردان واگذارد و خانم باشد! اما این بار دیگر زنان نباید بگذارند که " قضیه مردانه شود و مساله ی حقوق زنان و رهایی از بندهای پدرسالارانه به فراموشی سپرده شود. اگر با هم کتک می خورند، دستگیر، اخراج و زندانی می شوند، باید با هم تصمیم گیری و رهبری کنند و با هم “قضیهی” آزادیخواهی را به پیش ببرند.
    اگر آن چنان که می نمایید، دعوی آزادی خواهی دارید، پس مبارزه برای رهایی و آزادی را زنانه - مردانه نکنید. زنان ناموس شما نیستند، آزادی ناموس شماست. از آزادی دفاع کنید.

بقلم شعله ایرانی…



423 👀
0 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «