اعتراض یک گی به گی نماها
لطفا متن رو تا اخر کامل و با دقت بخونید،وقت برای فحاشی و مغلطه زیاد دارین…ضمنا،این یه دل نوشته است،پس دنبال منبع و این چیزا نباشین…
نود درصد پروفایل های این سایتو که میبینم تو بخش گرایش جنسی به کلمه (همجنسگرا) میرسم،ولی یه سوال،چرا وقتی گی ها پنج درصد جامعه رو هم تشکیل نمیدن،اکثریت این سایت به دنبال کثافت کاری های خودشون به اسم گی بودن هستن؟چرا یه مشت سگ حشری بی همه چیز،که از فرط بی عرضگی تو رابطه داشتن با دخترا باید اسم امثال من که به خاطر همین کونی ها زندگیم به فاک رفت و الانم به لطفشون هر لحظه ممکنه بلایی سر خودم بیارم رو روی خودشون بزارن؟
در بقیه این تاپیک،این دسته افراد رو به احترام یکی از ادمایی که حرفا و چرندیاتش همیشه شکنجم میکنه (کونی) یا به احترام امثال خودم (همجنسباز) صدا میکنم،مهم هم نیست که اسم (فاعل) روشون باشه یا (مفعول)،چون از دید من هم اون حیوونی که واسه کیر تو ماتحتش له له میزنه کونیه،هم اون بی همه چیزی که حاضره به همجنسش تجاوز جنسی بکنه،همجنسگراهارو هم (همجنسگرا) یا (گی) صدا میکنم…برای شروع از فرق های بین (همجنسگرا) و (همجنسباز) میگم…
همجنسگرایی یه احساس خاصه،یه احساس مقدس،یه عشق خالص به همجنست،یعنی تو پیش یکی از همجنسات اروم میگیری و پیش یه همجنس احساس ارامش میکنی،یعنی تو اینقدر وابسته (یک نفر) از بین همجنسهات میشی که میتونی به خاطرش قید داشتن رابطه جنسی رو هم بزنی،تقریبا مثل عشق بین زن و مرد،ولی همجنسبازی چیه؟معنیش اینه که مثلا شما که همجنسبازی،گرایش احساسی به همجنست نداری،ولی برای ارضای جنسی حاضری با همجنست باشی،معمولا پی افراد کم سن برای تجاوز جنسی میگردی و در کل انگل و موجودی اضافه هستی که مایه ننگ همجنسهات محسوب میشی…
مقایسه بین کونی ها و گی ها زیاد سخت نیست،پس بررسیش میکنیم؛
1_گرایش عاطفی:همجنسگرا نمیتونه گرایش عاطفی و روانی به جنس مخالف داشته باشه،پس گرایش عاطفیش معطوف به همجنسشه…همجنسباز میتونه گرایش کمی به همجنس هم داشته باشه ولی گرایش عاطفیش به جنس مخالف خیلی خیلی بیشتره…
2_گرایش جنسی:همجنسگرا کمترین گرایش جنسی به جنس مخالف نداره،مثلا اگه یکی از جنس مخالف جلوی یه گی باشه اون ابدا تحریک نمیشه و حتی ممکنه با دیدن اندام های جنسی جنس مخالف حالش بد بشه…برای یه همجنسباز فرق نمیکنه،سوراخ باشه گولاخ باشه،چه خر باشه،چه سگ باشه چه زن باشه چه مرد باشه،برای اونا فرقی نداره،اونا به هر سوراخی به عنوان ارضا کننده شهوت نکبتشون توجه میکنن،حتی اگه اون سوراخ،سوراخ قفل در باشه…
3_تشکیل زندگی و ازدواج:گاهی یه گی تو یه کشور با مردم عقب مونده مثل ایران مجبور میشه با یه زن ازدواج کنه تا از تیغ نگاه و چرندیات و فضولی مردم در امان باشه و در خفا با معشوقش روابط خودش رو داشته باشه…ولی در کشورهایی که همجنسگراها حق ازدواج دارن،قطعا اون فرد با کسی که دوستش داره ازدواج میکنه،یعنی با یک مرد…یه کونی هیچوقت با همجنسش ازدواج نمیکنه،فقط کونی بازیشو میکنه و میره سراغ قربانی بعدی…
4_تجاوز جنسی:یه گی نمیتونه متجاوز باشه،چون فردی هستش به شدت احساساتی،برعکس یه کونی که کلا کارش تجاوز کردن به همجنسشه (از نظر من هر دو قشر فاعل و مفعول کونی متجاوز هستن،در ادامه میفهمید چرا)…
5_داشتن فرزند خوانده با همجنس:گی ها میتونن یه بچه رو ازپرورشگاه نجات بدن و با محبت بزرگش کنن،ولی یه کونی که اصلا با همجنسش ازدواج نمیکنه!
6_تنوع طلبی:یه گی به معشوقش وفاداره و ازش دل نمیکنه،برعکس همجنسبازا که دم به دقیقه پی سوراخ یکی دیگن و براشون جنسیت و سن فرد مورد تجاوز فرق نمیکنه،بچه،نوجوون،میانسال یا شایدم پیر:/
7_بیماری دونستن همجنسگرایی:یه گی میدونه که بیمار نیست و یه ادم عادی با کمی تفاوته،مگر این که اونقدر زیر گوشش بگن تو مریضی که اونم در اثر تلقین باور کنه،در حالی که اکثریت همجنسبازا میدونن مشکل روانی دارن ولی دوست ندارن بهش اعتراف کنن،مخصوصا تو ایران با این اوضاع کیری جامعه تخمیش،فک میکنن عادین اما نه!همه،حتی خودشون میدونن که این عادی نیست!
8_نیاز به درمان:گی ها هیچ نیازی به درمان ندارن،چون اصلا بیمار نیستن،برعکس همجنسبازا که باید درمان بشن…
9_پدوفیلی:به لطف کونی ها،گی بودن مترادف با پدوفیلی و تجاوز به موجودات معصومی مثل بچه ها هستش،حداقل در بیشتر جاهای این خراب شده،در حالی که گی ها ادم های اروم و پراحساسی هستن که برعکس کونی ها،محاله بتونن به یه بچه صدمه بزنن…
این تفاوت هارو بیشتر میشه بررسی کرد،ولی حوصله ندارم!
گفتم از نظر من اکثر مفعول ها و فاعل های سایت متجاوز جنسی هستن،اما چرا؟فاعل های کونی حاضرن به خاطر یه سوراخ به هم جنسشون تجاوز جنسی بکنن،مفعول های کونی هم با بگا دادن خودشون،باعث میشن که بقیه هم الوده بشن و مورد تجاوز قرار بگیرن،چون فاعل کونی فکر میکنه همه کونین جز خودش و اقاش،پس هر لحظه ممکنه به لطف مفعول کونی،فاعل کونی به یه بچه تجاوز کنه پس مفعول ها شریک جرم محسوب میشن…
بحث دیگه سر پسرهای خوشگل زیر هجده سال هستش،کونی های نه چندان عزیز،زیبایی برای احترام گذاشتن و پرستشه نه سو استفاده،پس لطفا تو این به اصطلاح کشور،کارخونه کونی سازی راه نندازین،ایران به حد کافی کونی داره،از مسىولین عزیز گرفته تا کونی های بین مردم…واقعا چطور میتونین به یه پسر زیبا،به خاطر زیباییش تجاوز کنید؟واقعا چقدر بیشرفید؟خب فردا زد و زن گرفتین و بچه دار شدین،تو این گه دونی ساخته خودتون جرىت میکنین بچتون رو بیرون بفرستین؟یا نکنه دلتون میخواد هشتاد،نود میلیون کونی دور هم به خوبی و خوشی زندگی کنید؟کونی های نه چندان عزیز،پسر زیبا برای دوست داشتن و نوازش کردن و محبت کردنه،نه برای این که کونش بزارین،پس لطفا برای یکبار هم که شده شرف به خرج بدین و تاپیک های تخمی (بیبی فیس میخوام،خوشگل میخوام،فلان میخوام) رو حذف کنید…
بحث یکی مونده به اخرم هم اینه حالا گیریم که شما کونیا نتونین ادم بشین و به کونی بازیاتون ادامه بدین،چرا انال سکس؟واقعا چرا؟ارزش گرفتن بیماری های مقاربتی رو داره؟چرا مثلا به جاش لاپایی نمیکنین؟برای دو طرف لذت بخشه،عوارض نداره،بهداشتی و تمیزه،خب چه مرگتونه که طوری رفتار میکنین که تو سایت سر سانت به سانت و خوشگلی کیراتون دعواىه؟چرا این حجم مسخره از حماقت و بیشعوری شمارو باید تحمل کنم،اونم در حالی که اکثر هم کونی های فاعل و هم کونی های مفعول هر دو فیکن!اینجا چیزی پیدا نمیکنین،فقط باعث میشین اون احمقی که تو خونش نشسته و کسشعرای شمارو میخونه بره سراغ رفیقش،ادم باشید!لطفا!
و بحث اخر سر داستان های گی هستش،نظرسنجی اسکلت حشری عزیز نشون داد که از هر سه نفر،به یکی تجاوز جنسی شده که این امار فاجعس!اما همش نیست!اکثر داستان های گی این سایت توسط بچه های زیر سن قانونی که احتمالا هنوز شاششونم کف نکرده نوشته میشه و بر اساس تخیلات و فانتزی های کیریشونه،اما بیشترش دروغه!اما همین دروغ ها هم باعث میشه چند تا احمق فکر کنن که این چیزا واقعیه و بی اشکال…نه،نیست!سه روز پیش وقتی داستان (کردن پسر چشم سبز) رو خوندم اونقدر ناراحت شدم که اگه نویسنده کونیشو پیدا میکردم اونقدر با چاقو میزدمش تا وقتی که دیگه دستمو نتونم تکون بدم،تورو جون هرکی،این کسشعرا رو ننویسید!ننویسید کونیا!بعضی از مردم ما اونقدر الاغ هستن که باور کنن این چیزا واقعیه!ننویسید!ضمنا،تو کل دنیا زیر شونزده سال بچه حساب میشه،داستان های بچه بازیتون رو ننویسین اگه سنتون کمه،بازم ننویسین،به حد کافی مشکل تو این خراب شده هست،شما قوز بالای قوز نشین!
و حرف اخر…نمیخواد کتاب بخونید تا بفهمید که چقدر عقب مونده اید،نمیخواد شروع به فکر در مورد مساىل مختلف کنید،نمیخواد کشورتونو اباد کنید،ولی حداقل از این کونی بازیا دست بردارید!میدونین این افکار نجستون چقدر اخوندا و حکومت رو خوشحال میکنه؟کونی بیشتر،دردسر کمتر!اونا از خداشونه که شما تو اعتیاد و حشر و… غرق بشین تا حکومت کنن!ملت بی خایه،حداقل کونی نباشین!اینقدر همجنسبازی رو ترویج نکنین!ادم باشین!
(در مورد مبحث دوجنسگرایی لطفا برای رفع سو تفاهم ها پست های هفتم و هشتم صفحه اول رو بخونید)
-من هم دوجنسگرايان رو درک نکردم، دس خودم نيست نميتونم درکشون کنم.
از نظر من چيزي بعنوان گرايش جنسي مطلق وجود نداره اصلا، ما يا هرزه بازي در مياريم يا نه. از طرفي هم امکان داره عاشق يک آدمي بشيم که ممکنه جنسيتش مذکر باشه يا مونث. عشقه که گرايش اصلي آدمه. شايد مني که هميشه ادعاي همجنسگرايي دارم عاشق دختري بشم. چون اونها هم انسان اند، ما هم. حالا تفاووت هايي در ظاهر وجود داره ولي اصل اشتراک در انسان بودن و عقل داشتنه، اصل خلقياته.
کاملا با حرفاتون موافقم عزیزجان،راستش دلیل اشاره نکردن به بحث ازدواج با غیر همجنس دو تا بود،اول جلوگیری از طولانی شدن متن و دوم هم این که حس میکردم این بحث زیاد به موضوع اصلی تاپیک مربوط نیست...
نظر شخصی من در مورد این ازدواج ها هم مثل شما اشتباه بودنشونه،زن قطعا نیازهای جنسی خودش رو داره و اگه شوهرش این نیاز هارو برطرف نکنه میره سراغ مردی دیگه و فساد اخلاقی جامعه بیشتر میشه،به نظر من بهترین کار ممکن برای خلاصی از حرف مردم ازدواج یک گی با یک لزبین هستش،اینطوری هر دو میتونن پیش معشوقشون باشن بدون این که برچسبی بهشون بخوره...
متاسفانه موضوع دوم اشارات شما هم درسته،رفتار کونی ها باعث میشه که همجنسگراهای واقعی هم دچار هرزگی اخلاقی بشن،از نظر من یک گی نباید همزمان دو یا چند رابطه داشته باشه و اگه داشته باشه از نظر من هرزه هستش...
راستش فکر نمیکنم یک گی بتونه به هیچ وجه عاشق جنس مخالف بشه،این نتیجه گیری من با دیدن رفتار دوستان و بررسی دقیق خودم هستش...
ممنونم بابت اشارات به جاتون،موفق باشید...
قربان شما، منکه کلا موافق نيستم با ازدواج بين دوجنس مخالف زماني که يکي يا هردوشون گرايش عاطفي به همجنس دارن. ما نبايد بخاطر حرف مردم بترسيم. مخصوصا الآن که ديگه هيچکس ازدواج نميکنه و همه کار بدي که فکرشو بکني ميکنه ديگه ازدواج نکردن عادي شده. اين قضيه مشکل نيست مشکل تنها بودن يک همجنسگراس وگرنه اگر واقعا بخواي ميتوني در کنار همسر همجنست برنامه بريزين و به يکي از کشور هاي پناه جوي همجنسگرايان سفر کنيد. شنيدم حتي شغل، بيمه، خونه و بچه هم ميدن به همجنسگرايان پناهجو.
- من معتقدم هر کسي يجور گرايشات جنسي خاص خودشو داره. مثلا يکي ترنسه، يکي هم عاشق دخترا ميشه و هم عاشق مرداي سن بالا، يکي از زناي 35 ساله خوشش مياد، يکي دوست داره با بچه 14 ساله باشه، يکي اصلا دوست داره تنها باشه و... که بسته به چگونگيه تمايلات و تم فکري سلامت ذهني فرد رو هم مشخص کرد. اينجا ما اگر بخوايم همجنسگرايان مطلق رو از جامعه بکشيم بيرون همش 2 درصد هم نميشه. شايدم کمتر... ولي من اينو ميخوام بگم که آقاي مهدي که خودتون رو همجنسگرا معرفي کرديد، آيا بغير از فرد مورد نظر کسي رو ديديد از همجنسانتون که توي دلتون بخوايد رابطه عاطفي داشته باشيد باهاش؟ فعلا جواب اين سوالو به من بده در ضمن امضاي مشتي داري، هر دفه چشم بش ميخوره حال ميکونم!
نمیدونم راستش،فک کنم تو خیلی جاها هنوز هم بحث تابوهای اجتماعی مطرح باشه!ولی در مورد شهرای بزرگ مطمىن نیستم...
ایده ال من هم قطعا ازدواج همجنسگرایان با معشوقشونه،چیزی که فعلا تو ایران ممکن نیست!خیلی ها هم به دلایل مختلفی نمیتونن یا نمیخوان که از کشور برن،در حالی که اصلا ابراز وجود هم نمیتونن بکنن!
بله به هر حال،شرایط روحی روانی و اجتماعی گاها باعث تغییر در اصول میشه و راستش از نظر من این انحرافه...هم جنسی،هم عقیدتی...بحث پدوفیلی هم که کلا ممنوعه و انسانی نیست...
و جواب سوال اخر،بله،اعتراف میکنم که دلم خواسته با چند نفر نفر از دوستان دیگه هم روابط عاطفی و گاها حتی عشقبازی هم داشته باشم که بعدا سریع پشیمون شدم و سر عشق و عاشقی خودم برگشتم،به خاطر منطق و عذاب وجدان...فک کنم این سوال رو میپرسین که از گرایش من اطمینان پیدا کنید،من با پسرهای خاص و زیبای زیادی دوست بودم ولی احساس وابستگی خاصی بهشون نداشتم و الان هم عاشق یه پسر فوق العاده ام و ضمنا هیچوقت هم اندام جنسی زنانه و خود شخصیت دخترها طوری جذبم نکرده که بخوام حس خاصی بهشون داشته باشم...
آره توي شهراي کوچيکي مثل شهر ما که هر دفعه ميزني بيرون حد اقل با دوتا آشنا اتفاقي روبرو ميشي واقعا سخته. تا بخواي يک نفرو هم کيش خودت بيابي و يک مکان امني براي خودت فراهم بسازي ميبيني که پير شدي... بله واقعا آدم سخته که مملکتو خانواده وو خاطراتشو ول کنه بره خارج.. اي خدااا -من به وجود خدا اعتقاد دارم ها نگي چرا الکي صداش ميکني- خلاصه بعله
آها پس تو جزو دسته بسيار معدودي از اين جمعيت هستي، خب آقا با اين جوابت کلا برنامه رو بهم ريختي، يحني ميخواستم بگي نه من بقيه مطلب رو بگم. اصل مطلبم اين بود که گرايش ما اون تک نفري هست که عاشقشيم. اون يک نفر باعث ميشه ما فکر کنيم همجنسگرا هستيم يا استريت. الآن من خودم خيلي به خودم تلقين کردم گي ام ولي دختر هايي بودن که مثل ديفار نتونستم بهشون نگاه کنم. دختر ها از نعمت فيزيولوژي زيبا شدن بهره مندن هر چند من زياد از فرم چهره دخترا خوشم نمياد چه برسه بي آرايش واويلا. اصلا بيخيال منم گي مطلقم، منم اونقدري که اون دخترا استروژن دارن داشتم هلو بودم هلوووو... حاجي رشته کلامم رفت لوسانجلس اصلا نفهميدم چي گفتم
الان یعنی من گی نیستم؟من به اون ها که سه نفر بودن (در دوره های مختلف) گرایش عاطفی داشتم ولی اون فقط علاقه سطحی بود نه چیز بیشتر،تنها عشق من تو زندگیم فقط یه نفر بوده و هست...یکم حرفاتون گیج کنندس...
-من هم دوجنسگرايان رو درک نکردم، دس خودم نيست نميتونم درکشون کنم.
از نظر من چيزي بعنوان گرايش جنسي مطلق وجود نداره اصلا، ما يا هرزه بازي در مياريم يا نه. از طرفي هم امکان داره عاشق يک آدمي بشيم که ممکنه جنسيتش مذکر باشه يا مونث. عشقه که گرايش اصلي آدمه. شايد مني که هميشه ادعاي همجنسگرايي دارم عاشق دختري بشم. چون اونها هم انسان اند، ما هم. حالا تفاووت هايي در ظاهر وجود داره ولي اصل اشتراک در انسان بودن و عقل داشتنه، اصل خلقياته.
کاملا با حرفاتون موافقم عزیزجان،راستش دلیل اشاره نکردن به بحث ازدواج با غیر همجنس دو تا بود،اول جلوگیری از طولانی شدن متن و دوم هم این که حس میکردم این بحث زیاد به موضوع اصلی تاپیک مربوط نیست...
نظر شخصی من در مورد این ازدواج ها هم مثل شما اشتباه بودنشونه،زن قطعا نیازهای جنسی خودش رو داره و اگه شوهرش این نیاز هارو برطرف نکنه میره سراغ مردی دیگه و فساد اخلاقی جامعه بیشتر میشه،به نظر من بهترین کار ممکن برای خلاصی از حرف مردم ازدواج یک گی با یک لزبین هستش،اینطوری هر دو میتونن پیش معشوقشون باشن بدون این که برچسبی بهشون بخوره...
متاسفانه موضوع دوم اشارات شما هم درسته،رفتار کونی ها باعث میشه که همجنسگراهای واقعی هم دچار هرزگی اخلاقی بشن،از نظر من یک گی نباید همزمان دو یا چند رابطه داشته باشه و اگه داشته باشه از نظر من هرزه هستش...
راستش فکر نمیکنم یک گی بتونه به هیچ وجه عاشق جنس مخالف بشه،این نتیجه گیری من با دیدن رفتار دوستان و بررسی دقیق خودم هستش...
ممنونم بابت اشارات به جاتون،موفق باشید...
قربان شما، منکه کلا موافق نيستم با ازدواج بين دوجنس مخالف زماني که يکي يا هردوشون گرايش عاطفي به همجنس دارن. ما نبايد بخاطر حرف مردم بترسيم. مخصوصا الآن که ديگه هيچکس ازدواج نميکنه و همه کار بدي که فکرشو بکني ميکنه ديگه ازدواج نکردن عادي شده. اين قضيه مشکل نيست مشکل تنها بودن يک همجنسگراس وگرنه اگر واقعا بخواي ميتوني در کنار همسر همجنست برنامه بريزين و به يکي از کشور هاي پناه جوي همجنسگرايان سفر کنيد. شنيدم حتي شغل، بيمه، خونه و بچه هم ميدن به همجنسگرايان پناهجو.
- من معتقدم هر کسي يجور گرايشات جنسي خاص خودشو داره. مثلا يکي ترنسه، يکي هم عاشق دخترا ميشه و هم عاشق مرداي سن بالا، يکي از زناي 35 ساله خوشش مياد، يکي دوست داره با بچه 14 ساله باشه، يکي اصلا دوست داره تنها باشه و... که بسته به چگونگيه تمايلات و تم فکري سلامت ذهني فرد رو هم مشخص کرد. اينجا ما اگر بخوايم همجنسگرايان مطلق رو از جامعه بکشيم بيرون همش 2 درصد هم نميشه. شايدم کمتر... ولي من اينو ميخوام بگم که آقاي مهدي که خودتون رو همجنسگرا معرفي کرديد، آيا بغير از فرد مورد نظر کسي رو ديديد از همجنسانتون که توي دلتون بخوايد رابطه عاطفي داشته باشيد باهاش؟ فعلا جواب اين سوالو به من بده در ضمن امضاي مشتي داري، هر دفه چشم بش ميخوره حال ميکونم!
نمیدونم راستش،فک کنم تو خیلی جاها هنوز هم بحث تابوهای اجتماعی مطرح باشه!ولی در مورد شهرای بزرگ مطمىن نیستم...
ایده ال من هم قطعا ازدواج همجنسگرایان با معشوقشونه،چیزی که فعلا تو ایران ممکن نیست!خیلی ها هم به دلایل مختلفی نمیتونن یا نمیخوان که از کشور برن،در حالی که اصلا ابراز وجود هم نمیتونن بکنن!
بله به هر حال،شرایط روحی روانی و اجتماعی گاها باعث تغییر در اصول میشه و راستش از نظر من این انحرافه...هم جنسی،هم عقیدتی...بحث پدوفیلی هم که کلا ممنوعه و انسانی نیست...
و جواب سوال اخر،بله،اعتراف میکنم که دلم خواسته با چند نفر نفر از دوستان دیگه هم روابط عاطفی و گاها حتی عشقبازی هم داشته باشم که بعدا سریع پشیمون شدم و سر عشق و عاشقی خودم برگشتم،به خاطر منطق و عذاب وجدان...فک کنم این سوال رو میپرسین که از گرایش من اطمینان پیدا کنید،من با پسرهای خاص و زیبای زیادی دوست بودم ولی احساس وابستگی خاصی بهشون نداشتم و الان هم عاشق یه پسر فوق العاده ام و ضمنا هیچوقت هم اندام جنسی زنانه و خود شخصیت دخترها طوری جذبم نکرده که بخوام حس خاصی بهشون داشته باشم...
آره توي شهراي کوچيکي مثل شهر ما که هر دفعه ميزني بيرون حد اقل با دوتا آشنا اتفاقي روبرو ميشي واقعا سخته. تا بخواي يک نفرو هم کيش خودت بيابي و يک مکان امني براي خودت فراهم بسازي ميبيني که پير شدي... بله واقعا آدم سخته که مملکتو خانواده وو خاطراتشو ول کنه بره خارج.. اي خدااا -من به وجود خدا اعتقاد دارم ها نگي چرا الکي صداش ميکني- خلاصه بعله
آها پس تو جزو دسته بسيار معدودي از اين جمعيت هستي، خب آقا با اين جوابت کلا برنامه رو بهم ريختي، يحني ميخواستم بگي نه من بقيه مطلب رو بگم. اصل مطلبم اين بود که گرايش ما اون تک نفري هست که عاشقشيم. اون يک نفر باعث ميشه ما فکر کنيم همجنسگرا هستيم يا استريت. الآن من خودم خيلي به خودم تلقين کردم گي ام ولي دختر هايي بودن که مثل ديفار نتونستم بهشون نگاه کنم. دختر ها از نعمت فيزيولوژي زيبا شدن بهره مندن هر چند من زياد از فرم چهره دخترا خوشم نمياد چه برسه بي آرايش واويلا. اصلا بيخيال منم گي مطلقم، منم اونقدري که اون دخترا استروژن دارن داشتم هلو بودم هلوووو... حاجي رشته کلامم رفت لوسانجلس اصلا نفهميدم چي گفتم
الان یعنی من گی نیستم؟من به اون ها که سه نفر بودن (در دوره های مختلف) گرایش عاطفی داشتم ولی اون فقط علاقه سطحی بود نه چیز بیشتر،تنها عشق من تو زندگیم فقط یه نفر بوده و هست...یکم حرفاتون گیج کنندس...
خخخخ خودم ميدونم گيج کنندس، ميگما خودمم نفهميدم چي گفتم. نه داداش نوکرتم تو آخر همجنسگرايي هستي باو من غلط بکونم به شوما ازين تهمتا بزنم، من فقط ميخواستم يک تئوري ارائه بدم خدمتتون که ريمان کردم رف.
ميدوني هر چقدر کسشر ببافم اين تاپيک با محتوايي که ايجاد کردي آپ ميشه و حد اقل يکي دو نفر فرق بين کيوني و يه آدم محترم و متعارف با احساس عاطفي به همجنسو ميفهمن.
در ضمن از تو ميخوام بهم اون کتابايي که خوندي و خدا برات بي معني شد رو معرفي کني.
آقا اسپمر که نيستم؟
اهان!
نه عزیز!اسپمر چیه!
راستش مطالعه اون کتاب ها مربوط به خیلی وقت پیشه و اون کتاب ها هم قطعا نمیتونستن محتوای ضد دین داشته باشن و تو کتابخونه عمومی شهر باشن!من از روی تاریخ و تناقض های مختلف به اون نتیجه رسیدم و با مطالعه عقاید نظام های سیاسی مختلف به خصوص کمونیسم…
همونطور که تو داستانم گفتم اولین کتابی که منو به شک انداخت مانیفست کمونیست بود که میتونین تو اینترنت پی دی افش رو پیدا کنید،همچنین فایل های پی دی اف مقالات مارکس و انگلس هم در اینترنت وجود داره که موضوع های مختلفی دارن،از مسىله یهود و کمون و انقلاب گرفته تا تعریف ها از گروه های سیاسی مختلف و مذهب و غیره،هم مارکس و هم انگلس دو مقاله معروف در نقد مذهب دارن که با کمی جستجو میتونین پیداشون کنید،ولی اگه از فاز این دو نفر بخوایم بزنیم بیرون جا داره بگم که بیشتر فلاسفه قرن نوزدهم المان که از معروفترین ها هم هستن (از جمله هگل،نیچه،شوپنهاور،باکونین و…) تو اثارشون به نحوی نقدهای مختلفی رو متوجه دین و خدا کردن،کتاب های اون هارو هم میتونین با یکم جستجو پیدا کنید و جدای همه این ها میتونین مستقیما سراغ لیست کتاب های ممنوعه فارسی یا ترجمه شده برین…
همه حرفات درست
ولی این تقصیر جامه دین و فرهنگ ما هس که همیشه دختر ها و پسرا از هم جدا بودن و عقده ای شدیم.
یکی از نشانه های سن بلوغ تو همه موجودات گرایش به جنس مخالف هس
دمت گرم خیلی خوب بود…به درخواست های بیشرمانه اینو هم اضافه کن …اول: کسایی که میان پیویت برای آشنایی میگن بیغیرت هم هستی؟گرایش جنسی چه ربطی به غیرت داره؟…دوم: کسایی که میپرسن لباس زنونه هم میپوشی؟خب یکی نیست به این کسمغزا بگه من گی هستم…نه ترنس یا زن که علاقه ای به لباس زنونه داشته باشم…در کل پستت خیلی خوب بود…موفق باشی
اها یک مورد دیگه هم یادم اومد درخواست سکس پولی … اینم خیلی اعصابم رو میریزه به هم
آقا میتی من بلاخره نفهمیدم سکس بین اونها چه جوریه؟ فرو نمیکنن؟ ساک میزنن؟
بله!
وقتی سیاست تفکیک جنسیتی از دبستان وجود داره و پسر و دختر با هم رابطه ای ندارن پس وقتی که تو نوجوونی با مساىل جنسی درگیر میشن اکثرشون مجبورن با همجنس ارضا بشن و نرخ کونی ها و فساد اخلاقی در جامعه میره بالا که خب،اینم قطعا از دست اوردهای جمهوری اسلامیه…بگذریم که مردم عقب مونده ما هم گاهی موافق این کار احمقانه هستن…
خواهش میشه پابلوی عزیز!
خب بذارین به سه موردی که اشاره کردین جواب بدم،مورد اول:
دیده شده که کونی ها برای پیدا کردن کیر و کون به عمد خودشون رو بیغیرت معرفی میکنن که خب،این کار باعث میشه بعضی از ادم های مریض همجنسگرایی و یا کونی بازی رو به بیغیرتی ربط بدن...گرایش جنسی هیچ ربطی به غیرت نداره،مثلا من همجنسگرام خیلی هم غیرتی ام...
مورد دوم:زنونه پوشی از نظر من هیچ ربطی به گی ها نداره چون گی ها هیچ مشکلی با مرد بودنشون ندارن که بخوان با پوشیدن لباس های زنونه خودشونو ارضای روانی کنن...فک کنم این فرهنگ اشتباه از دیدن یاىوی ها و شونن های ژاپنی که در اون ها زنونه پوشی هم وجود داره به وجود اومده باشه که از نظر من کاملا اشتباهه...
مورد سوم:متاسفانه کونی ها برای انجام کارهای حیوانیشون حاضر به هر کاری هستن،مثل این که به راحتی افراد رو به شکل فاحشه های پولی ببینن...
از اشارات دقیق و به جات خیلی ممنونم پابلو عزیز،در تاپیک بعدیم که ادامه این تاپیک هستش حتما به این مساىل اشاره حداکثری میکنم...
میلگرد بانوی عزیز،همونطور که قبلا بهتون گفتم روابط گی ها بیشتر بر پایه ارضای روانی و احساسی هستش،اما انواع روابط جنسی بین گی ها هم وجود داره،مثلا در صورت رضایت دو طرف ممکنه انال سکس،ساک زدن یا لاپایی در رابطه وجود داشته باشه…من خودم مخالف انال سکسم ولی خب،بعضیا ازش لذت میبرن،لاپایی و ساک رو هم میشه جزو عشق بازی به حساب اورد یه جورایی…امیدوارم جوابم کافی بوده باشه…
ببخشید اگه بد برداشت میکنم سرهنگ جان،ولی الان یعنی من گه خوریم که سرم تو کون بقیس عایا؟
ببخشید اگه بد برداشت میکنم سرهنگ جان،ولی الان یعنی من گه خوریم که سرم تو کون بقیس عایا؟
خیر خیر منظور چیز دیگه بود (البته حدس میزدم این برداشت اشتباه ممکن بشه ? ) منظور این بود که وقتی مردم دوتا پسر گی تو خیابون میبینن که دست به دست هم قدم میزنن بجای قضاوت و متلک و موضع گرفتن سرشون تو اعمال خودشون باشه و درک کنن که گه خوریش بهشون نیومده…جدا یه لحظه فک کنن اگه دوتا پسر باهم بشن به اونا ضرری میرسه یا منفعتی براشون داره؟نه…فلذا گه خوریش به اونا نیومده هدف کامنت این بود که اگه تو مسائلی که به زندگی ما مربوط نمیشه دخالت نکنیم دنیا جای بهتری میشه
حالا بهتر شد!^-^
باهاتون موافقم،ولی اصولا ما ایرانیا زیاد اهل فکر کردن نیستیم،یعنی فرهنگشو نداریم…
آره میتی کمون جان تازه مشخص شد. پس شد لاپایی انال ساک بوس جیش لالا
اره!ولی همونطور که گفتم داشتن یا نداشتن سکس و عشقبازی به تمایلات خودشون مربوطه…
ببخشید اگه بد برداشت میکنم سرهنگ جان،ولی الان یعنی من گه خوریم که سرم تو کون بقیس عایا؟
خیر خیر منظور چیز دیگه بود (البته حدس میزدم این برداشت اشتباه ممکن بشه ? ) منظور این بود که وقتی مردم دوتا پسر گی تو خیابون میبینن که دست به دست هم قدم میزنن بجای قضاوت و متلک و موضع گرفتن سرشون تو اعمال خودشون باشه و درک کنن که گه خوریش بهشون نیومده…جدا یه لحظه فک کنن اگه دوتا پسر باهم بشن به اونا ضرری میرسه یا منفعتی براشون داره؟نه…فلذا گه خوریش به اونا نیومده هدف کامنت این بود که اگه تو مسائلی که به زندگی ما مربوط نمیشه دخالت نکنیم دنیا جای بهتری میشه
حالا بهتر شد!^-^
باهاتون موافقم،ولی اصولا ما ایرانیا زیاد اهل فکر کردن نیستیم،یعنی فرهنگشو نداریم…
ایران جای خوبی برای همجنسگراها نیس…یکی از اعضای سایت ازم پرسید تو که اینقد تز روشنفکری داری واسه گی ها اگه بچه خودت گی باشه مشکلی نداری؟منم گفتم اگه تو ایران باشه بخاطر فرهنگ کیریش و مشکلاتی که برای خودش بوجود میاد سعی میکنم کنترلش کنم ولی اگه تو یه کشور ازاد بودم هیچ مشکلی نداشتم…
حرفتون متینه سرهنگ جان،من که قرار نیست زن بگیرم،ولی اگه یه بچه از پرورشگاه بگیرم و بزرگش کنم برعکس خونوادم رفتار میکنم و بچمو ول نمیکنم…نه تو این جامعه مریض و پر از گرگ…
ببخشید اگه بد برداشت میکنم سرهنگ جان،ولی الان یعنی من گه خوریم که سرم تو کون بقیس عایا؟
خیر خیر منظور چیز دیگه بود (البته حدس میزدم این برداشت اشتباه ممکن بشه ? ) منظور این بود که وقتی مردم دوتا پسر گی تو خیابون میبینن که دست به دست هم قدم میزنن بجای قضاوت و متلک و موضع گرفتن سرشون تو اعمال خودشون باشه و درک کنن که گه خوریش بهشون نیومده…جدا یه لحظه فک کنن اگه دوتا پسر باهم بشن به اونا ضرری میرسه یا منفعتی براشون داره؟نه…فلذا گه خوریش به اونا نیومده هدف کامنت این بود که اگه تو مسائلی که به زندگی ما مربوط نمیشه دخالت نکنیم دنیا جای بهتری میشه
حالا بهتر شد!^-^
باهاتون موافقم،ولی اصولا ما ایرانیا زیاد اهل فکر کردن نیستیم،یعنی فرهنگشو نداریم…
ایران جای خوبی برای همجنسگراها نیس…یکی از اعضای سایت ازم پرسید تو که اینقد تز روشنفکری داری واسه گی ها اگه بچه خودت گی باشه مشکلی نداری؟منم گفتم اگه تو ایران باشه بخاطر فرهنگ کیریش و مشکلاتی که برای خودش بوجود میاد سعی میکنم کنترلش کنم ولی اگه تو یه کشور ازاد بودم هیچ مشکلی نداشتم…
حرفتون متینه سرهنگ جان،من که قرار نیست زن بگیرم،ولی اگه یه بچه از پرورشگاه بگیرم و بزرگش کنم برعکس خونوادم رفتار میکنم و بچمو ول نمیکنم…نه تو این جامعه مریض و پر از گرگ…
این خیلی غمگینه که تا آخر عمر تنها بمونی :( یا باید بری خارج یا یه زن زوری بگیری. یا معشوقه پنهان. اعصاب خرد ترینش اینه که مامانت هی نوه بخواد. تو خارج هم باز خیلی جا نیفتاده. اوباما شم میگفت ازدواج بین زن و مرد درسته.
ببخشید اگه بد برداشت میکنم سرهنگ جان،ولی الان یعنی من گه خوریم که سرم تو کون بقیس عایا؟
خیر خیر منظور چیز دیگه بود (البته حدس میزدم این برداشت اشتباه ممکن بشه ? ) منظور این بود که وقتی مردم دوتا پسر گی تو خیابون میبینن که دست به دست هم قدم میزنن بجای قضاوت و متلک و موضع گرفتن سرشون تو اعمال خودشون باشه و درک کنن که گه خوریش بهشون نیومده…جدا یه لحظه فک کنن اگه دوتا پسر باهم بشن به اونا ضرری میرسه یا منفعتی براشون داره؟نه…فلذا گه خوریش به اونا نیومده هدف کامنت این بود که اگه تو مسائلی که به زندگی ما مربوط نمیشه دخالت نکنیم دنیا جای بهتری میشه
حالا بهتر شد!^-^
باهاتون موافقم،ولی اصولا ما ایرانیا زیاد اهل فکر کردن نیستیم،یعنی فرهنگشو نداریم…
ایران جای خوبی برای همجنسگراها نیس…یکی از اعضای سایت ازم پرسید تو که اینقد تز روشنفکری داری واسه گی ها اگه بچه خودت گی باشه مشکلی نداری؟منم گفتم اگه تو ایران باشه بخاطر فرهنگ کیریش و مشکلاتی که برای خودش بوجود میاد سعی میکنم کنترلش کنم ولی اگه تو یه کشور ازاد بودم هیچ مشکلی نداشتم…
حرفتون متینه سرهنگ جان،من که قرار نیست زن بگیرم،ولی اگه یه بچه از پرورشگاه بگیرم و بزرگش کنم برعکس خونوادم رفتار میکنم و بچمو ول نمیکنم…نه تو این جامعه مریض و پر از گرگ…
این خیلی غمگینه که تا آخر عمر تنها بمونی :( یا باید بری خارج یا یه زن زوری بگیری. یا معشوقه پنهان. اعصاب خرد ترینش اینه که مامانت هی نوه بخواد. تو خارج هم باز خیلی جا نیفتاده. اوباما شم میگفت ازدواج بین زن و مرد درسته.
نه میرم خارج،نه دیگه زیر بار حرف زور میرم!زندگی منه و حق من،هر طوری دوست دارم زندگی میکنم!
مادره هم ازم نوه نمیخواد،همین که بلایی سر خودم نیارم اون راضیه…
این بخش اخر حرفتو نفهمیدم!(اوباما شم میگفت ازدواج بین زن و مرد درسته.)
ببخشید اگه بد برداشت میکنم سرهنگ جان،ولی الان یعنی من گه خوریم که سرم تو کون بقیس عایا؟
خیر خیر منظور چیز دیگه بود (البته حدس میزدم این برداشت اشتباه ممکن بشه ? ) منظور این بود که وقتی مردم دوتا پسر گی تو خیابون میبینن که دست به دست هم قدم میزنن بجای قضاوت و متلک و موضع گرفتن سرشون تو اعمال خودشون باشه و درک کنن که گه خوریش بهشون نیومده…جدا یه لحظه فک کنن اگه دوتا پسر باهم بشن به اونا ضرری میرسه یا منفعتی براشون داره؟نه…فلذا گه خوریش به اونا نیومده هدف کامنت این بود که اگه تو مسائلی که به زندگی ما مربوط نمیشه دخالت نکنیم دنیا جای بهتری میشه
حالا بهتر شد!^-^
باهاتون موافقم،ولی اصولا ما ایرانیا زیاد اهل فکر کردن نیستیم،یعنی فرهنگشو نداریم…
ایران جای خوبی برای همجنسگراها نیس…یکی از اعضای سایت ازم پرسید تو که اینقد تز روشنفکری داری واسه گی ها اگه بچه خودت گی باشه مشکلی نداری؟منم گفتم اگه تو ایران باشه بخاطر فرهنگ کیریش و مشکلاتی که برای خودش بوجود میاد سعی میکنم کنترلش کنم ولی اگه تو یه کشور ازاد بودم هیچ مشکلی نداشتم…
حرفتون متینه سرهنگ جان،من که قرار نیست زن بگیرم،ولی اگه یه بچه از پرورشگاه بگیرم و بزرگش کنم برعکس خونوادم رفتار میکنم و بچمو ول نمیکنم…نه تو این جامعه مریض و پر از گرگ…
عجب تفاهمی منم قرار نیس زن بگیرم کی حوصله داره ? شاید بشه تو ایران هم یه خانواده گی درست حسابی تشکیل داد ولی جامعه هیچوقت قبولش نمیکنه متاسفانه…حداقل بنظر من تا دویس سیصد سال اینده فرهنگ سازیش برای همه وقت میبره
نمیشه با شما مخالفت کرد!^-^
شاید دویست سیصد سال هم نه،با پنجاه سال هم بشه یه کارایی کرد،البته اگه بتونیم کشورو از دست اخوندا و ایرانیا نجات بدیم…
ببخشید اگه بد برداشت میکنم سرهنگ جان،ولی الان یعنی من گه خوریم که سرم تو کون بقیس عایا؟
خیر خیر منظور چیز دیگه بود (البته حدس میزدم این برداشت اشتباه ممکن بشه ? ) منظور این بود که وقتی مردم دوتا پسر گی تو خیابون میبینن که دست به دست هم قدم میزنن بجای قضاوت و متلک و موضع گرفتن سرشون تو اعمال خودشون باشه و درک کنن که گه خوریش بهشون نیومده…جدا یه لحظه فک کنن اگه دوتا پسر باهم بشن به اونا ضرری میرسه یا منفعتی براشون داره؟نه…فلذا گه خوریش به اونا نیومده هدف کامنت این بود که اگه تو مسائلی که به زندگی ما مربوط نمیشه دخالت نکنیم دنیا جای بهتری میشه
حالا بهتر شد!^-^
باهاتون موافقم،ولی اصولا ما ایرانیا زیاد اهل فکر کردن نیستیم،یعنی فرهنگشو نداریم…
ایران جای خوبی برای همجنسگراها نیس…یکی از اعضای سایت ازم پرسید تو که اینقد تز روشنفکری داری واسه گی ها اگه بچه خودت گی باشه مشکلی نداری؟منم گفتم اگه تو ایران باشه بخاطر فرهنگ کیریش و مشکلاتی که برای خودش بوجود میاد سعی میکنم کنترلش کنم ولی اگه تو یه کشور ازاد بودم هیچ مشکلی نداشتم…
حرفتون متینه سرهنگ جان،من که قرار نیست زن بگیرم،ولی اگه یه بچه از پرورشگاه بگیرم و بزرگش کنم برعکس خونوادم رفتار میکنم و بچمو ول نمیکنم…نه تو این جامعه مریض و پر از گرگ…
عجب تفاهمی منم قرار نیس زن بگیرم کی حوصله داره ? شاید بشه تو ایران هم یه خانواده گی درست حسابی تشکیل داد ولی جامعه هیچوقت قبولش نمیکنه متاسفانه…حداقل بنظر من تا دویس سیصد سال اینده فرهنگ سازیش برای همه وقت میبره
نمیشه با شما مخالفت کرد!^-^
شاید دویست سیصد سال هم نه،با پنجاه سال هم بشه یه کارایی کرد،البته اگه بتونیم کشورو از دست اخوندا و ایرانیا نجات بدیم…
بقول معروف
ای اهورامزدا…ایران را از شر قحطی،جنگ،خشکسالی و ایرانیان در امان بدار
ولی تا پنجاه سال دیگه که پیرپاتال شدیم دیگه فایده نداره:/ بازم بقول معروف قدیما خیلی باحال بود ولی ما نبودیم اینده هم باحاله ولی ما نیستیم
طنز تلخ و احمقانه ایه مگه نه سرهنگ؟فک کنم تاریخ در اینده بیشتر از حسین به حال ما که جمهوری اسلامی رو تجربه کردیم گریه کنه…
آقا من هم مثل شما 3 نفر بودن که احساس عاطفي بهشون داشتم، چند روز پيش دوميشونو ديدم بعد پنج سال. پيش يه دختره بود فکر کنم زيدش بود. مطمئن نبودم خودش باشه، چند روز بعد دوباره ديدمش رفتم جلو ازش پرسيدم ديدم خودشه. اصلا حس نداشتم بهش. ميدوني سر در گمم. يه زمان اونطوري ميخواستمش و حالا هيچي. حالا که ميبينم وجه مشترک همشون زيبايي، با نمکي و جذابيتشونه. پس من عاشقش نبودم و همش حوس بوده؟! نميدونم بخدا خاک بر سر من، من کي ام. يعني عشق سومم که با ديدنش ديوانه ميشم بعد چند سال پر پر؟ پس من چجوري تضمين کنم که فردا وقتي با يک همجنسگراي ديگه عهد زوجيت بستم تا آخرش علاقه مند و با اشتياق بمونم؟ اگر زيبايي اينهمه مهمه پس وقتي پير شدم چي؟ موندم مهدي موندم…
به نظرم شما نباید ناراحت باشی و عذاب وجدان بگیری،زیبایی ظاهری جذاب و قابل احترامه ولی در فرهنگ ما هم بهش زیادی توجه شده،بیشتر از زیبایی باطن…
این که شما به اوشون حسی نداره به احتمال زیاد علاقتون به عشق جدیدتونه و حس وفاداری به اون،پس نگران نباشید…
عشق کم میشه،ممکنه بشه،ولی پرپر نمیشه اگه واقعا عشق باشه…
نمیخوام تز صادر کنم،ولی واقعا برای من اخلاقیات و خود وجود محسنم از زیبایی ظاهریش جذاب تره،همونطور که قبلا گفتم،از نظر خیلیا اون شاید خیلی هم خوشگل نباشه،ولی فرشته خوشمل منه و برام خوشگلترین پسر دنیاس،هم ظاهرش،هم باطنش…فک نکنم اگه n سال هم بگذره حسم بهش تغییری بکنه،یا اگه حادثه ای براش پیش بیاد و زیبایی صورتشو از دست بده…
? ?
آقا من هم مثل شما 3 نفر بودن که احساس عاطفي بهشون داشتم، چند روز پيش دوميشونو ديدم بعد پنج سال. پيش يه دختره بود فکر کنم زيدش بود. مطمئن نبودم خودش باشه، چند روز بعد دوباره ديدمش رفتم جلو ازش پرسيدم ديدم خودشه. اصلا حس نداشتم بهش. ميدوني سر در گمم. يه زمان اونطوري ميخواستمش و حالا هيچي. حالا که ميبينم وجه مشترک همشون زيبايي، با نمکي و جذابيتشونه. پس من عاشقش نبودم و همش حوس بوده؟! نميدونم بخدا خاک بر سر من، من کي ام. يعني عشق سومم که با ديدنش ديوانه ميشم بعد چند سال پر پر؟ پس من چجوري تضمين کنم که فردا وقتي با يک همجنسگراي ديگه عهد زوجيت بستم تا آخرش علاقه مند و با اشتياق بمونم؟ اگر زيبايي اينهمه مهمه پس وقتي پير شدم چي؟ موندم مهدي موندم…
به نظرم شما نباید ناراحت باشی و عذاب وجدان بگیری،زیبایی ظاهری جذاب و قابل احترامه ولی در فرهنگ ما هم بهش زیادی توجه شده،بیشتر از زیبایی باطن…
این که شما به اوشون حسی نداره به احتمال زیاد علاقتون به عشق جدیدتونه و حس وفاداری به اون،پس نگران نباشید…
عشق کم میشه،ممکنه بشه،ولی پرپر نمیشه اگه واقعا عشق باشه…
نمیخوام تز صادر کنم،ولی واقعا برای من اخلاقیات و خود وجود محسنم از زیبایی ظاهریش جذاب تره،همونطور که قبلا گفتم،از نظر خیلیا اون شاید خیلی هم خوشگل نباشه،ولی فرشته خوشمل منه و برام خوشگلترین پسر دنیاس،هم ظاهرش،هم باطنش…فک نکنم اگه n سال هم بگذره حسم بهش تغییری بکنه،یا اگه حادثه ای براش پیش بیاد و زیبایی صورتشو از دست بده…
مرسي که با منطق دلداريم ميدي. آره اگر عشق واقعي باشه، اما در عمل ميبينيم کيفيت اکثر علاقه ها و احساسات به پاي اونچه که به اسم عشق واقعي ميشناسيم نميرسه. لامصب اين دوميه زياد خوشگلم نبود، نميدونم فقط ميدونم با نمک بود و کم کم بهش علاقه مند شدم. خيلي شيرين بود برام. ولي يهو پنج سال ديگه نديدمش. فکر کنم علاقه ام بهش در حد عشق نبود. اما اين سوميه در يک نگاه علاقه بوجود اومد و هر روز ديوانه وار با ديدنش علاقه مند تر و ديوانه تر ميشدم. فقط تو هر موقعيتي فکرم اون بود. ولي حالا پس از گذروندن يک سري اتفاقات نچندان خوشايند توي فزاي مجازي احساساتم قاييده شد آقا. الآن خودمو گم کردم. متاسفانه به خود ارضايي هم عادت دارم چيزي که نابودم کرده. چيزي که باعث شده حتي نتونم صورت عشقمو بياد بيارم. ذهنم در حال پس رفته و من زورم نميرسه کاري بکنم. خيلي ضعيفم. کسي نيست که قوت بگيرم. آقا مهدي باورتون ميشه وقتي خود ارضايي ميکنم به هيچ صحنه اي فکر نميکنم، فقط اعتياده که منو هر بار و هر بار به اين سمت ميکشه. صورتش يادم نمياد!.. مهدي وقتي بهت ميگن مردي قبول کن، من از پس يه جق ساده بر نميام ولي تو جلوي قرصو الکل وايسادي و غيرت داري، به جان اين بيحال مرد روت نيومده
لطفا اینقدر هندونه زیر بغلم نچپونین!منم قطعا ضعف های خودمو دارم!..مرد بودنم رو هم بقیه باید قضاوت کنن البته دوستان در کل لطف دارن بهم…
من الکل و قرص رو ترک کردم به خاطر اون،جواب هم داد،چون عشق اراده رو قوی میکنه،چرا شما از این روش استفاده نمیکنید؟
چندتا سوال داشتم ازتون:
سن شما و اوشون؟
زیبایی ظاهری شما و اوشون؟(قیافه و شیک پوشی)
نوع رابطه و مقدار صمیمیت بینتون؟
آقا من هم مثل شما 3 نفر بودن که احساس عاطفي بهشون داشتم، چند روز پيش دوميشونو ديدم بعد پنج سال. پيش يه دختره بود فکر کنم زيدش بود. مطمئن نبودم خودش باشه، چند روز بعد دوباره ديدمش رفتم جلو ازش پرسيدم ديدم خودشه. اصلا حس نداشتم بهش. ميدوني سر در گمم. يه زمان اونطوري ميخواستمش و حالا هيچي. حالا که ميبينم وجه مشترک همشون زيبايي، با نمکي و جذابيتشونه. پس من عاشقش نبودم و همش حوس بوده؟! نميدونم بخدا خاک بر سر من، من کي ام. يعني عشق سومم که با ديدنش ديوانه ميشم بعد چند سال پر پر؟ پس من چجوري تضمين کنم که فردا وقتي با يک همجنسگراي ديگه عهد زوجيت بستم تا آخرش علاقه مند و با اشتياق بمونم؟ اگر زيبايي اينهمه مهمه پس وقتي پير شدم چي؟ موندم مهدي موندم…
به نظرم شما نباید ناراحت باشی و عذاب وجدان بگیری،زیبایی ظاهری جذاب و قابل احترامه ولی در فرهنگ ما هم بهش زیادی توجه شده،بیشتر از زیبایی باطن…
این که شما به اوشون حسی نداره به احتمال زیاد علاقتون به عشق جدیدتونه و حس وفاداری به اون،پس نگران نباشید…
عشق کم میشه،ممکنه بشه،ولی پرپر نمیشه اگه واقعا عشق باشه…
نمیخوام تز صادر کنم،ولی واقعا برای من اخلاقیات و خود وجود محسنم از زیبایی ظاهریش جذاب تره،همونطور که قبلا گفتم،از نظر خیلیا اون شاید خیلی هم خوشگل نباشه،ولی فرشته خوشمل منه و برام خوشگلترین پسر دنیاس،هم ظاهرش،هم باطنش…فک نکنم اگه n سال هم بگذره حسم بهش تغییری بکنه،یا اگه حادثه ای براش پیش بیاد و زیبایی صورتشو از دست بده…
به محسن حسودیم شد :( حتی تصادف صورت هم کنه برات زیباست. آخخخ از این عشقا خیلی کمه.
یه دیوثی رو میشناسم چند سال دختره رو کرد و اخرش گفت فکر نکنم عاشقت باشم و عشق رو باهات تجربه نکردم. شمام آدمی اونم آدم؟ هعیییی
اینکه خوبه. من یه بار از یکی تشکر خالی کردم بعد گفت دوستیابی در این تالار ممنوع.
آقا من هم مثل شما 3 نفر بودن که احساس عاطفي بهشون داشتم، چند روز پيش دوميشونو ديدم بعد پنج سال. پيش يه دختره بود فکر کنم زيدش بود. مطمئن نبودم خودش باشه، چند روز بعد دوباره ديدمش رفتم جلو ازش پرسيدم ديدم خودشه. اصلا حس نداشتم بهش. ميدوني سر در گمم. يه زمان اونطوري ميخواستمش و حالا هيچي. حالا که ميبينم وجه مشترک همشون زيبايي، با نمکي و جذابيتشونه. پس من عاشقش نبودم و همش حوس بوده؟! نميدونم بخدا خاک بر سر من، من کي ام. يعني عشق سومم که با ديدنش ديوانه ميشم بعد چند سال پر پر؟ پس من چجوري تضمين کنم که فردا وقتي با يک همجنسگراي ديگه عهد زوجيت بستم تا آخرش علاقه مند و با اشتياق بمونم؟ اگر زيبايي اينهمه مهمه پس وقتي پير شدم چي؟ موندم مهدي موندم…
به نظرم شما نباید ناراحت باشی و عذاب وجدان بگیری،زیبایی ظاهری جذاب و قابل احترامه ولی در فرهنگ ما هم بهش زیادی توجه شده،بیشتر از زیبایی باطن…
این که شما به اوشون حسی نداره به احتمال زیاد علاقتون به عشق جدیدتونه و حس وفاداری به اون،پس نگران نباشید…
عشق کم میشه،ممکنه بشه،ولی پرپر نمیشه اگه واقعا عشق باشه…
نمیخوام تز صادر کنم،ولی واقعا برای من اخلاقیات و خود وجود محسنم از زیبایی ظاهریش جذاب تره،همونطور که قبلا گفتم،از نظر خیلیا اون شاید خیلی هم خوشگل نباشه،ولی فرشته خوشمل منه و برام خوشگلترین پسر دنیاس،هم ظاهرش،هم باطنش…فک نکنم اگه n سال هم بگذره حسم بهش تغییری بکنه،یا اگه حادثه ای براش پیش بیاد و زیبایی صورتشو از دست بده…
به محسن حسودیم شد :( حتی تصادف صورت هم کنه برات زیباست. آخخخ از این عشقا خیلی کمه.
یه دیوثی رو میشناسم چند سال دختره رو کرد و اخرش گفت فکر نکنم عاشقت باشم و عشق رو باهات تجربه نکردم. شمام آدمی اونم آدم؟ هعیییی
شما کلا تو کار حسودی هستین میلگرد بانو،نه؟^-^
قبلا هم گفتم،ظاهر محسنم زیباست ولی باطنش قابل پرستشه!
اون شبه ادم واقعا خیلی موجود کثیفی بوده…شما هم به من لطف دارین… ? ?
آقا من هم مثل شما 3 نفر بودن که احساس عاطفي بهشون داشتم، چند روز پيش دوميشونو ديدم بعد پنج سال. پيش يه دختره بود فکر کنم زيدش بود. مطمئن نبودم خودش باشه، چند روز بعد دوباره ديدمش رفتم جلو ازش پرسيدم ديدم خودشه. اصلا حس نداشتم بهش. ميدوني سر در گمم. يه زمان اونطوري ميخواستمش و حالا هيچي. حالا که ميبينم وجه مشترک همشون زيبايي، با نمکي و جذابيتشونه. پس من عاشقش نبودم و همش حوس بوده؟! نميدونم بخدا خاک بر سر من، من کي ام. يعني عشق سومم که با ديدنش ديوانه ميشم بعد چند سال پر پر؟ پس من چجوري تضمين کنم که فردا وقتي با يک همجنسگراي ديگه عهد زوجيت بستم تا آخرش علاقه مند و با اشتياق بمونم؟ اگر زيبايي اينهمه مهمه پس وقتي پير شدم چي؟ موندم مهدي موندم…
به نظرم شما نباید ناراحت باشی و عذاب وجدان بگیری،زیبایی ظاهری جذاب و قابل احترامه ولی در فرهنگ ما هم بهش زیادی توجه شده،بیشتر از زیبایی باطن...
این که شما به اوشون حسی نداره به احتمال زیاد علاقتون به عشق جدیدتونه و حس وفاداری به اون،پس نگران نباشید...
عشق کم میشه،ممکنه بشه،ولی پرپر نمیشه اگه واقعا عشق باشه...
نمیخوام تز صادر کنم،ولی واقعا برای من اخلاقیات و خود وجود محسنم از زیبایی ظاهریش جذاب تره،همونطور که قبلا گفتم،از نظر خیلیا اون شاید خیلی هم خوشگل نباشه،ولی فرشته خوشمل منه و برام خوشگلترین پسر دنیاس،هم ظاهرش،هم باطنش...فک نکنم اگه n سال هم بگذره حسم بهش تغییری بکنه،یا اگه حادثه ای براش پیش بیاد و زیبایی صورتشو از دست بده...
مرسي که با منطق دلداريم ميدي. آره اگر عشق واقعي باشه، اما در عمل ميبينيم کيفيت اکثر علاقه ها و احساسات به پاي اونچه که به اسم عشق واقعي ميشناسيم نميرسه. لامصب اين دوميه زياد خوشگلم نبود، نميدونم فقط ميدونم با نمک بود و کم کم بهش علاقه مند شدم. خيلي شيرين بود برام. ولي يهو پنج سال ديگه نديدمش. فکر کنم علاقه ام بهش در حد عشق نبود. اما اين سوميه در يک نگاه علاقه بوجود اومد و هر روز ديوانه وار با ديدنش علاقه مند تر و ديوانه تر ميشدم. فقط تو هر موقعيتي فکرم اون بود. ولي حالا پس از گذروندن يک سري اتفاقات نچندان خوشايند توي فزاي مجازي احساساتم قاييده شد آقا. الآن خودمو گم کردم. متاسفانه به خود ارضايي هم عادت دارم چيزي که نابودم کرده. چيزي که باعث شده حتي نتونم صورت عشقمو بياد بيارم. ذهنم در حال پس رفته و من زورم نميرسه کاري بکنم. خيلي ضعيفم. کسي نيست که قوت بگيرم. آقا مهدي باورتون ميشه وقتي خود ارضايي ميکنم به هيچ صحنه اي فکر نميکنم، فقط اعتياده که منو هر بار و هر بار به اين سمت ميکشه. صورتش يادم نمياد!... مهدي وقتي بهت ميگن مردي قبول کن، من از پس يه جق ساده بر نميام ولي تو جلوي قرصو الکل وايسادي و غيرت داري، به جان اين بيحال مرد روت نيومده
لطفا اینقدر هندونه زیر بغلم نچپونین!منم قطعا ضعف های خودمو دارم!...مرد بودنم رو هم بقیه باید قضاوت کنن البته دوستان در کل لطف دارن بهم...
من الکل و قرص رو ترک کردم به خاطر اون،جواب هم داد،چون عشق اراده رو قوی میکنه،چرا شما از این روش استفاده نمیکنید؟
چندتا سوال داشتم ازتون:
سن شما و اوشون؟
زیبایی ظاهری شما و اوشون؟(قیافه و شیک پوشی)
نوع رابطه و مقدار صمیمیت بینتون؟
چشم ولي خب واقعيتو گفتم. من 19 س.المه و زياد خ.وشگل نيستم، حتي توي صورتم ايراد هم دارم و لباسامم زياد شيک نميپوشم، آخه زياد پو.ل ندارم لباس بخرم خخخخ اون آقا هم اصلا باهام حرف نزده، فقط يک هم مدرسه اي بوده که هم زيبا بود، هم خوش پوش هم الگوريتم حرکات بدني جذابي داشت و 18 سالش بود. يک معصوميت خاصي توي چشماش بود. يک عک.سي هم ديدم از صورتش با خنده عشوه اي توي گوشي يکي از بچه ها که گفتن از تو گرو.ه گ.ي برداشتن. اون موقع خوشحال شدم ولي حالا ميفهمم بايد ميمردم.
واقعا بابت اتفاقی که براتون افتاده متاسفم،فک کنم اگه همچین اتفاقی برای من میفتاد از غصه میمردم...
اگه مطمىنید که واقعا دوستش دارید و بهش اسیبی نمیزنید به نظرم پا پیش بزارین و احساستونو بهش بگین...نمیدونم احساستون رو قبول میکنه یا نه،ولی مطمىنا به نفعشه پیش کسی که دوسش داره باشه...یا میتونین فعلا چیزی بهش نگین و یکم وقت باهاش بگذرونین تا بهتر همو بشناسین،یا دقیقتر بگم،اون شمارو بهتر بشناسه،چون اگه عاشق شده باشین شما فقط ترجیح میدین پیشش باشین،هرطور که شده...
ولی بیخودی دست روی دست نذارین،مطمىنا بعدا پشیمون میشین،شاید خود اون هم الان نیاز به یه پشتیبان عاطفی داشته باشه و پستون نزنه...امیدوارم بهش برسین و پیش هم شاد و خوشحال باشین...
? ?
آقا من هم مثل شما 3 نفر بودن که احساس عاطفي بهشون داشتم، چند روز پيش دوميشونو ديدم بعد پنج سال. پيش يه دختره بود فکر کنم زيدش بود. مطمئن نبودم خودش باشه، چند روز بعد دوباره ديدمش رفتم جلو ازش پرسيدم ديدم خودشه. اصلا حس نداشتم بهش. ميدوني سر در گمم. يه زمان اونطوري ميخواستمش و حالا هيچي. حالا که ميبينم وجه مشترک همشون زيبايي، با نمکي و جذابيتشونه. پس من عاشقش نبودم و همش حوس بوده؟! نميدونم بخدا خاک بر سر من، من کي ام. يعني عشق سومم که با ديدنش ديوانه ميشم بعد چند سال پر پر؟ پس من چجوري تضمين کنم که فردا وقتي با يک همجنسگراي ديگه عهد زوجيت بستم تا آخرش علاقه مند و با اشتياق بمونم؟ اگر زيبايي اينهمه مهمه پس وقتي پير شدم چي؟ موندم مهدي موندم…
به نظرم شما نباید ناراحت باشی و عذاب وجدان بگیری،زیبایی ظاهری جذاب و قابل احترامه ولی در فرهنگ ما هم بهش زیادی توجه شده،بیشتر از زیبایی باطن...
این که شما به اوشون حسی نداره به احتمال زیاد علاقتون به عشق جدیدتونه و حس وفاداری به اون،پس نگران نباشید...
عشق کم میشه،ممکنه بشه،ولی پرپر نمیشه اگه واقعا عشق باشه...
نمیخوام تز صادر کنم،ولی واقعا برای من اخلاقیات و خود وجود محسنم از زیبایی ظاهریش جذاب تره،همونطور که قبلا گفتم،از نظر خیلیا اون شاید خیلی هم خوشگل نباشه،ولی فرشته خوشمل منه و برام خوشگلترین پسر دنیاس،هم ظاهرش،هم باطنش...فک نکنم اگه n سال هم بگذره حسم بهش تغییری بکنه،یا اگه حادثه ای براش پیش بیاد و زیبایی صورتشو از دست بده...
مرسي که با منطق دلداريم ميدي. آره اگر عشق واقعي باشه، اما در عمل ميبينيم کيفيت اکثر علاقه ها و احساسات به پاي اونچه که به اسم عشق واقعي ميشناسيم نميرسه. لامصب اين دوميه زياد خوشگلم نبود، نميدونم فقط ميدونم با نمک بود و کم کم بهش علاقه مند شدم. خيلي شيرين بود برام. ولي يهو پنج سال ديگه نديدمش. فکر کنم علاقه ام بهش در حد عشق نبود. اما اين سوميه در يک نگاه علاقه بوجود اومد و هر روز ديوانه وار با ديدنش علاقه مند تر و ديوانه تر ميشدم. فقط تو هر موقعيتي فکرم اون بود. ولي حالا پس از گذروندن يک سري اتفاقات نچندان خوشايند توي فزاي مجازي احساساتم قاييده شد آقا. الآن خودمو گم کردم. متاسفانه به خود ارضايي هم عادت دارم چيزي که نابودم کرده. چيزي که باعث شده حتي نتونم صورت عشقمو بياد بيارم. ذهنم در حال پس رفته و من زورم نميرسه کاري بکنم. خيلي ضعيفم. کسي نيست که قوت بگيرم. آقا مهدي باورتون ميشه وقتي خود ارضايي ميکنم به هيچ صحنه اي فکر نميکنم، فقط اعتياده که منو هر بار و هر بار به اين سمت ميکشه. صورتش يادم نمياد!... مهدي وقتي بهت ميگن مردي قبول کن، من از پس يه جق ساده بر نميام ولي تو جلوي قرصو الکل وايسادي و غيرت داري، به جان اين بيحال مرد روت نيومده
لطفا اینقدر هندونه زیر بغلم نچپونین!منم قطعا ضعف های خودمو دارم!...مرد بودنم رو هم بقیه باید قضاوت کنن البته دوستان در کل لطف دارن بهم...
من الکل و قرص رو ترک کردم به خاطر اون،جواب هم داد،چون عشق اراده رو قوی میکنه،چرا شما از این روش استفاده نمیکنید؟
چندتا سوال داشتم ازتون:
سن شما و اوشون؟
زیبایی ظاهری شما و اوشون؟(قیافه و شیک پوشی)
نوع رابطه و مقدار صمیمیت بینتون؟
چشم ولي خب واقعيتو گفتم. من 19 س.المه و زياد خ.وشگل نيستم، حتي توي صورتم ايراد هم دارم و لباسامم زياد شيک نميپوشم، آخه زياد پو.ل ندارم لباس بخرم خخخخ اون آقا هم اصلا باهام حرف نزده، فقط يک هم مدرسه اي بوده که هم زيبا بود، هم خوش پوش هم الگوريتم حرکات بدني جذابي داشت و 18 سالش بود. يک معصوميت خاصي توي چشماش بود. يک عک.سي هم ديدم از صورتش با خنده عشوه اي توي گوشي يکي از بچه ها که گفتن از تو گرو.ه گ.ي برداشتن. اون موقع خوشحال شدم ولي حالا ميفهمم بايد ميمردم.
واقعا بابت اتفاقی که براتون افتاده متاسفم،فک کنم اگه همچین اتفاقی برای من میفتاد از غصه میمردم...
اگه مطمىنید که واقعا دوستش دارید و بهش اسیبی نمیزنید به نظرم پا پیش بزارین و احساستونو بهش بگین...نمیدونم احساستون رو قبول میکنه یا نه،ولی مطمىنا به نفعشه پیش کسی که دوسش داره باشه...یا میتونین فعلا چیزی بهش نگین و یکم وقت باهاش بگذرونین تا بهتر همو بشناسین،یا دقیقتر بگم،اون شمارو بهتر بشناسه،چون اگه عاشق شده باشین شما فقط ترجیح میدین پیشش باشین،هرطور که شده...
ولی بیخودی دست روی دست نذارین،مطمىنا بعدا پشیمون میشین،شاید خود اون هم الان نیاز به یه پشتیبان عاطفی داشته باشه و پستون نزنه...امیدوارم بهش برسین و پیش هم شاد و خوشحال باشین...
? ?
هي ... من اون موقع ها نميدونستم حتي گي چي هست. فکر ميکردم به اونايي که با همجنسشون صکس ميکنن ميگن گي و فکر ميکردم دوست دارم باهاش صکس کنم. ولي تجربه سومين علاقه که شدتش از هميشه بيشتر بود بهم فهموند که اين هوس نيست. من حتي يکبار هم صحنه اروتيکي از اون رو توي مغزم تجسم نکردم. فقط هر روز که توي مدرسه ميديدمش علاقه ام بيشتر ميشد و ميرفتم يک گوشه نگاهش ميکردم، توي جمع دوستا زنگ تفريح جوري وايميسادم که ببينمش و تمام حواسم اون بود. وقتي ميخنديد ديوانه ميشدم. مثل اون شعري که نظامي نوشته، ماجراي شيرين و فرهاد، ديوانه از مه دور بهتر... الآن يکساله نديدمش. هر بار که به بهانه کتابخونه ميرفتم کتاب خونه ولي بجاي درس هول هولکي نامه مينوشتم و سر ساعت معين تعطيلي مدرسه ها ميرفتم 1 ساعت تو سرما جلو خونشون منتظرش ميشدم تا ببينمش و نامه رو بدم ولي يا نميديدمش، يا موقعيتش پيش نميومد يا هم که همچيز جور ميشد ولي پاهاي من قفل ميکرد. يادمه نامه حدودا دهومي بود که بخودم نهيب زدم که تو لياقتشو نداري بذار خوشبخت باشه بدون توي بي عرزه و براي آخرين بار از صورتش خداحافظي کردم. مهدي جان واقعيت اينه که در عمل سخته که بهش احساسمو بگم. هم من يک پسر کمرو و بي سرو زبونم، هم معلوم نيس چه اتفاقي بيوفته بعد گفتن احساسم
خیلی از داستانا و کارات برام اشناست،بیشترشو تجربه کردم،خوب میفهمم حس و حالتو...
ولی یعنی انقدر دوستش نداری که به خاطرش ریسک کنی؟از کجا میدونی که اخرش بد تموم میشه!به حرفم گوش کن عزیزجان،ضرر نمیکنی،مطمىن باش...
برای گی نماها این جوریه ولی برای گی یا لز واقعی نه. اگه بحث محدودیت جنسی تو مدرسه بود الان تو کشورهای خارجی که همه از اول با هم قاطی اند و دختر دوازده سالشم پرده نداره نباید گی و لز وجود میداشت.
ولی خودمونیما کلا زدی نابودش کردی ?
اینم نظر من:
1- “باز” و “گرا” هردو پسوند هستن با این تفاوت که پسوند “باز” امروزه دارای بار معنایی منفی هستش مثل قمارباز ، کفترباز ، خال‌باز ، خانم‌باز ، حقه‌باز و … ولی پسوند “گرا” کاملا خنثی هستش یعنی نه معنی منفی به ذهن آدم میاره نه معنی مقدس(اونجور که شما معتقدی)
2- همونطور که بین مردها و زن‌های دگرجنسگرا ، هم آدم خوب و باشخصیت هست و هم آدم هرزه و بی‌شخصیت ، هم همجنسگرای باشخصیت و متین داریم و هم همجنسگرای هرزه (منظورم از هرزه کسی هست که نمیتونه خودش رو کنترل کنه و در گفتار و رفتار برای خودش ارزش قائل نیست نه کسی که صرفا به سکس علاقه داره)
این موضوع در مورد من صدق نمیکنه،چون بیشتر از این که تا زمان اشنایی با اوشون با پسر دوست بوده باشم با دخترای فامیل و همسایه دوست بودم یا رفت و امد میکردم،(تو کف بودن) هم حرف قشنگی نیست...اگه قرار بود که عاشق دخترا بشم،اونا هم به گفته بقیه زیبا بودن،هم مهربون،هم تا وقتی خودمو به لجن نکشیده بودم برام احترام زیادی قاىل بودن،ولی از بچگی برعکس بیشتر همسن و سال هام علاقه ای به دونستن در مورد زن ها نداشتم و برام جذابیت خاصی هم نداشتن،وقتی هم که برای اولین بار فیلم پورن دیدم با دیدن سینه و الت تناسلی زنانه حالم بد شد و به نظرم اشتباه اومد...
من در مورد تقدس همجنسگرایی چیزی نگفتم و بحث تقدس احساس اون ها که همون (عشق) هستش رو وسط کشیدم و در مورد نکته دوم،تو پست های قبلی در این مورد بحث شد و منم نظرمو گفتم،همجنسگرایی که در زمان واحد بیشتر از یک رابطه رو داشته باشه همجنسگرا نیست و همجنسبازه،حرف شما هم متینه و همه جا ادم خوب و بد هست،ولی معمولا گی هارو با صفات اروم و احساساتی میشناسن…
تاپیکت رو که خوندم فوری یاد مغالطه اسکاتلندی واقعی افتادم. این مغالطه اینطوره که
آقای الف: اسکاتلندی‌ها جنایت نمی‌کنند.
۲- آقای ب: اما من یک اسکاتلندی را میشناسم که مرتکب جنایت شده‌است.
۳- آقای الف: خوب، اون اسکاتلندی واقعی نبوده. اسکاتلندی‌های واقعی جنایت نمی‌کنند.
حالا به جای اسکاتلندی بذار گی و به جای جنایت بذار هرزگی. می بینی که دقیقا مرتکب همین مغالطه شدی.
به جای اینکه واقعیت رو بپذیری یه تعریف دلبخواهی از همجنسگرا ارائه دادی که فاقد همه رذالت هایی باشه که دوست نداری. این کار ممکنه تو رو خوشحال کنه اما تغییری از واقعیت نمیده چون غیر از یه شعبده بازی قدیمی با کلمات نیست.
واقعیت امر اینه که در اکثریت مطلق موارد کونی ها (یا به قول تو گی ها) در همه جای دنیا اولین چیزی که دنبالش هستن یه کیر کلفت گرم و نرم برای ماساژ پرستات شون و خوابون مرض ابنه شونه. شاید تو جزو اقلیت مطلق باشی یا اینطور که از نوشته ات برمیاد هنوز حتی کون دادن رو تجربه نکردی درحالی که در بارش داری نظریه پردازی می کنه.
در همه جای دنیا وفاداری در روابط بین کونی ها وجود نداره. چون کونی گری با خودش هرزگی میاره و کونی زود از یه کیر خسته میشه و دنبال کیر جدیدتر و کلفت تر می گرده و همین هرزگی عامل ریسک بزرگ کونی ها برای بیماری های مقاربتیه. یه آماری توی همین سایت بود که قبلن تو تاپیکم گذاشتم توجه کن:
طبق یک بررسی جامع که در سال ۱۹۷۸ انجام شد ۷۵ درصد کونی ها گفتند که در طول زندگی شان با بیش از ۱۰۰ نفر همخوابگی کرده اند. در سال ۱۹۸۴ و بعد از گسترش اپیدمی مرگبار ایدز به ویژه در بین کونیان تعداد نفراتی که در یک ماه به طور متوسط یک کونی باهاشون می خوابید از ۶ نفر به ۴ نفر کاهش پیدا کرد.
در تحقیقات جدیدتر که در دهه نود در آمریکا روشن شده که یک سوم مردان کونی گفته اند که بدون کاندوم سکس می کنند. این عده گفته اند که در سال به طور متوسط با ۲۷ نفر سکس گی دارند. این تعداد برای گی های آمستردام ۲۲ نفر بوده.
در تحقیقی که در کانادا انجام شد مشخص شد که متوسط عمر یک رابطه پارتنری گی ۱.۵ سال بیشتر نیست. و در همین دوره هم هر کدوم از زوج های گی در سال با ۷ نفر سکس دارند.
در تحقیقی که بین سال های ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۰ انجام شد مشخص شد که یک گی ۲۰ ساله تا وقتی که به ۵۵ سالگی برسه به احتمال ۵۰ درصد دچار ویروس اچ آی وی شده.
در سال ۲۰۰۱ در آمریکا ۶۴ درصد مبتلایان ایدز مردان کونی بودند.
در یک تحقیق در سال ۲۰۱۰ مشخص شد که مردان گی ۴۶ برابر بیش از مردان عادی دچار سفلیس میشن.
می بینی که هرزگی بین کونی ها مختص ایران نیست بلکه یه پدیده جهانیه.
تو هم اگه واقعا دنبال عشق و رابطه عاشقانه هستی توی رابطه با کونی ها دنبالش نگرد. اگه دنبال عشق واقعی هستی تنها راهش اینه که کونی گری رو فراموش کنی و سعی کنی مردانگی گمشده است رو بدست بیاری. خیلی ها سعی کردن تونستن این مرض ابنه رو کنار بذارن. تو هم اراده کن. شاید بتونی.
تاپیک‌های داغ
- کسم تپل شده به نظرتون؟عکسهای نمای نزدیک
- بازیگرای شیطون پارت 90 (کری فیشر)
- کصکشی به روایت تصویر 😂
- وقتی میگی فقط یه بار میخوام امتحانش کنم 🙂😁
- 😍😍 بررسی ششتا از وبکارهای سایت (پارت سوم) 😒😒
- ☡ لذت کون کردن... (فیلم)
- تو جلسه یکی اینجوری جلوت بشینه چیکار میکنی؟
- عکس از کرسته مامانم.برا جقیا
- مدل باسنتون کدومه ؟؟؟؟
- §π وقتی کلفتو میدی دست دوس دخترت (فیلم)
- کدوم مدل باسن ( کون ) رو دارین؟ شرکت اجباری اقایون و خانما 😁😍❤️
- 🤩جنگل و بیابون های ایران🤩
- آب کوسم حین سکس پاشید خیلی لذت بردم!!+عکس
- جایزه برای کیراتون
- 𝓒𝓰 عاشق این مدل ساک زدنم 😍😋
- §π طرف دوستشو آورده ترتیب زنشو بده(فیلم ایرانی)
- 🤩 ایرانی خفن نیست🤩
- فمبویه دوستم شدم🥰
- شورت ندارم بپوشم چون شورتم پیش دوست پسر توله سگمه...
- کیر تو کونم
نظرات جدید
- کوص نه. بگو قبله دلها
- ↩ Logolayss2
- زن و دختر اینجوری گیرت نمیاد ، مگه بزنی تو کار پسر...
- حشریت زده به مخت کصخلت کرده 😂
- ↩ cute_girl23
- ↩ T.ali75
- چه تناقضی
- ❤️
- ۲۱ وبکار تو صفحهم معرفی شد کافیه یا ادامه بدم؟...
- ↩ Sokir62
- ↩ Hrvfz18
- جووون کس داغ بیاید بلیسین اووممم💋💦...
- پوزیشن و کاربلدی هم چاشنی قوی کار شده😎😍...
تاپیک‌های تازه
- تو جلسه یکی اینجوری جلوت بشینه چیکار میکنی؟
- ☡ لذت کون کردن... (فیلم)
- ✨M| 💌واسه کسی که همیشه نبود: زمستون
- بازیگرای شیطون پارت 90 (کری فیشر)
- ارگاسم های عجیب و غریب
- کصکشی به روایت تصویر 😂
- §π وقتی کلفتو میدی دست دوس دخترت (فیلم)
- مسابقه جقی برتر پارت 33
- عشق و دوست داشتن یا اجبار و اکراه
- خواهرم شلوار بی شورت +عکس
- آرام باشد (همسر سپهر حیدری)
- وقتی آرزو کیر سیاه داری
- بانو نسیم خونتون نیوفته
- یه دنیاکوووووووون پارت۳۸(باحجاب میپسندید؟)
- همراهی زنان افغانی با دیکتاتور قاتل و خونخوار ضد ایرانی و دفاع از حجاب
- دوشنبه با یه عکس جدید میام😍😊 کی حدس میزنه چیه عکس؟؟
- کصه پسرم ( قسمت ۰۴ ) - کلاتو
- At midnight, what is done in the dark will be seen.
- §π در ویلا های شمال چه می گذرد(فیلم)
- بدن ورزشکاری + عکس
آگهی‌های دوستیابی
تازه‌های سکسولوژی
- چرا با اکس های اکسم(دوست پسر سابقم) دوست هستم؟
- چطور به درستی از پارتنرمان جدا بشویم؟
- آیا امکان خودارضایی بیش از حد وجود دارد؟ ما از یک تراپیست جنسی در این باره پرسیدیم.
- چرا فانتزی های جنسی دارید و معنی آنها چیست؟
- لیست کینک ها و فیتیش های جنسی(3): P تا Z
- لیست کینک ها و فیتیش های جنسی(2): F تا O
- لیست کینک ها و فیتیش های جنسی(1): A تا E
- مایع پیش از انزال (پیشاب) چیست؟
- 21 نفر خانم توضیح میدهند که رابطه جنسی و ارگاسم، چه حسی به آنها میدهد.
- فیتیش های جنسی چگونه بر روابط تأثیر میگذارند