اولین تجربه سکسیم با یکی از اعضای شهوانی🤤🤤(قسمت سوم)

1402/04/28

قسمت سوم…
سلام خوشگلای من 🫦🩷
بعد اخرین بار که همو دیدیم یه مدت فقط چت میکردیم یا تلفی باهم صحبت میکردیم، وقت میگذشت به عنوان دوتا دوست باهم راحت بودیم میگفتیمو میخندیدیم
بعد ساک زدن براش عاشق ساک زدن شدم همش اینجور فیلمارو میدیدم و خوباشو براش میفرستادم اخرای فیلم که همه ابش میریزه رو صورت براش میفرستادم عاشق این صحنه ها شده بودم فانتزی جدیدی بود برام که قبلا اصلا فکرشو نمیکردم انقدر خوشم بیاد.



به پیشنهاد امیر قرار گذاشتیم یک شنبه ‌بریم بیرون قرار بود بعد از ظهر ساعت ۴ نیم بیاد دنبالم ناخواسته صبح زود اون روز پاشدم خوابم نمیگرفت تو تخت با گوشیم ور میرفتم بعد رفتم حموم حسابی به خودم رسیدم ولی بازم خیلی وقت داشتم تازه ساعت ۱۰ بود حوصلم سر رفته بود به امیر پیام دادم پرسیدم کجایی گفت دارم اماده میشم برم یه سالن برای عکاسی کارم تموم شد میام دنبالت
-میتونم منم باهات بیام؟
+چرا چیزی شده؟
-نه فقط حوصلم سر رفته خونمون دوست مامانمه که اصلا حوصله ندارم بمونم پیششون
+باشه، فقط خسته نمیشی با من بیای ۲ یا ۳ ساعت شاید طول بکشه
-نه خسته نمیشم ولی اگه دستو پا گیرم نیام ؟
+نه بابا دیوونه بیا تازه کمکمم میتونی بکنی

اماده شدم اومد دنبالم رسیدیم اونجا
+اگه کسی ازت سوال کرد بگو کار اموزم میخوام یاد بگیرم برای همین با من اومدی
-باشه شیطون اینجوری میگم که نپرن 😂😂
+نه اینجوری نیست
-خوب میشناسمت عیب نداره حالا

بلند خندید گفت بیا بریم وسایلاشو برداشت منم چند تا چیز برداشتم براش از ماشین باهم رفتیم اونجا
یه خانومه با خنده اومد درو باز کرد با خوش رویی سلام کرد منو که پشت امیر دید تعجب کرد گفت فک کردم تنها میای
امیر: نه صدف از این به بعد با من تو یسری پروژه ها میاد میخواد یاد بگیره کمکم میکنه مثل تو دختر خوبیه
(اسمش مریم ،صاحب سالن،حدود ۳۵ ۳۶ ساله یکمی قد بلد خوش هیکل خیلیم خوشگل بود)
خندید اومد جلو دستمو گرفت بیا تو خوشگلم از دستم یکی از وسایلارو گرفت به امیر گفت حالا اولش از دختر قشنگم کار نکش خندید لپمو بوس کرد
خیلیییییییییییییی مهربون بود

دو تا مدل دو تا مکاپ آرتیستم اونجا بودن…
به کارشون رسیدن فیلمو عکساشونو گرفتن
چیزی که برام جالب بود مریم و اون دوتا خیلی راحت بودن انگاه نه انگار امیر اینجاست مریم که با یه شلوارک جین و کراپ که یکم خم میشد ممه هاش میوفتاد بیرون (منم حسابی دید میزدم 🥹)
کونش تو اون شلوارک لی حسابی دلبری میکرد
اون دوتام شلوار پاشون بود ولی با کراپ مدل هام راحت لباس عوض میکردن
معلوم بود که خیلی وقته باهم کار میکنن که اینجوری راحتن به امیر که توجه کردم اون اصلا براش مهم نبود هیزی تو چشاش نمیدیدم با اینکه من دختر بودم همش نگاه میکردم بی اختیار از روی کنج کاوی به ممه ها و کوناشون 😅
اگه من اون کیرش و اون میزان شهوانی بودنشو نمیدیدم فکر میکردم یه مشکلی هست ولی از روی چشم سیریش بود …
(امیر که داری میخونی تاپیک رو پرو نشیا😂)
همین باعث شد بیشتر بهش اعتماد کنم
انقدر محیط اونجا خوب بود انقدر سوالای مختلف اومد تو ذهنم که اصلا نفهمیدم کی دو ساعت شد.
با اهنگای شاد شوخیاشون لذت بخش کرده بودن کارشونو … بالاخره کارشون تموم شد مریم ناهار سفارش داده بود خوردیم بعد یکم حرف زدن
خدافظی کردیم رفتیم بیرون
رفتیم یه کافه قهوه خوردیم …
امیر : بعد اینجا کجا بریم
-اووم نمیدونم هرجا بریم من پایم
+دوست داری بگردیم یا کارای بد بد کنیم؟
حواسش نبود یکم بلد گفت اینو
من سرخ شدم سرمو اورده بودم پایین میخندیدم
+چرا میخندی
-چرا اخرشو بلند گفتی این همه ادم اینجاست
+اونم خندید ببخشید حواسم نبود
-بریم کارای بد بد کنیم :)
+ای جونم پاشو بریم
.
.
.
تو ماشین بودیم
+صدف جون
-جانم
+ساک زدنت خیلی خوب بود اون روز
-با خجالت گفتم نظر لطفته
+میشه دوباره انجامش بدی ؟
-بعد یکم مکث کردن چرا نشه منم عاشقش خوردنش شدم
+زیپ شلوارشو کشید پایین شرت نپوشیده بود کیرشو در اورد
-چیکار میکنی الان!
+اره الان حالش بیشتره
-خنده گرفته بود از روی خجالت بعد یکم خودمو کنترل کردمو گفتم باشه
شروع کردم به فرو کردن کیرش تو دهنم
اوووم اوووم هوووف ااووووم
تف کردم رو سرش بعد براش جق زدم همه جاشو تف مالی کردم از بغل شروع کردم به میک زدن با نوک زبونم مرواريدیای دور کلاهکشو زبون میزدم و میک میزدم اروم با دندونام گاز گازیش میکردم حسابی داشتم لذت میبردم از خوردنش. یه کیر خوشگل با سایز ایده آل بود تا جایی که جا میشد میکردم تو دهنم با زبونم لیسش میزدم زد به پشتم گفت خیلی طبیعی بیا بالا درست بشین جلو تر ایست بازرسی گذاشتن من هُل کرده بودم سریع برگشتم سر جام از تو اینه افتابگیر خودمو میدیدم رنگم پریده بود از استرس به زور نفس میکشیدم تکون نمیخوردم رد شدیم
نفسمو دادم بیرون

برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2023-07-19 03:19:16 +0330 +0330

+ترسیدی؟
-با صدای لرزون با کمی خنده اره خیلییی

رفتیم جای قبلی خلوت بود اونجا بازم دوباره زیپشو باز کرد منم با استرس سرمو بردم سمتش شروع کردم به خوردن…سعی میکردم استرسمو کنترل کنم از خوردن لذت ببرم از پهلوم دستشو رسوند به سینه هام شروع کرد به مالوندنشون ویشکون های ریزو اروم میگرفت این کارش حشری ترم میکرد چشامو بسته بودم فقط داشتم میخوردم لذت میبردم روی رگ کیرشو لیس زدم رگ درشتی داشت، لبامو گذاشتم روی رگش میلک میزدم از پایین تا بالاشو سرشو دادم بالا زیرشو چند بار لیس زدم سرشو کردم تو دهنم فقط کلاهکشو تند تند میک میزدم با زبونم نوکشو لیس میزدم تا زود تر ابش بیاد
گفت: داره ابم میاد بزار دستمال بدم
گفتم: نمیخواد ، سرشو کردم تو دهنم با زبونم سوراخ روشو زبون میزدم یهو با فشار ابش اومد
کیرش با قدرت نبض میزد با هر بار نبض زدن ابش با فشار میریخت تو دهنم ابش دهنمو پر کرده بود درش اوردم از دهنم بعد ابشو قورت دادم دوباره شروع کردم به خوردن داشت کوچیک میشد ولی من کم نیاوردم میک و لیسش زدم تا دوباره شد سنگ شروع کردم به بالا پایین کردن دستم روی کیرش بود و تخماشو لیس میزدم دونه دونه میکردم تو دهنم، میک میزدم …
همینجوری کارمو ادامه میدادم که بازم ابش اومد خالی کرد تو حلقم گردنم خسته شده بود دیگه تکیه دادم به صندلی امیر اومد کنارم بوسم کردو ازم تشکر کرد بعد شروع کرد به میک زدن گردنم کنار گردنمو لیس میزد دستشو اروم اروم کرد تو شلوارم حسابی خیس شده بودم بدون نگاه کردن بهش متوجه شده بودم چون بین پاهام لیز بود شروع کرد به مالیدن منم اهههه اوووف امیر
وای محکم فشارش بده زود محکم بمالش اخخخخ
یکم دیگه که مالید چشامو نمیتونستم باز نگه دارم سیاهیه چشام بالا بود ارضا شدم


انگار همه انرژیم ازم خارج شد بزور چشامو باز کردم لب خند زدم امیر هم دستشو در اورد شروع کردیم به لب گرفتن از هم یکم بعد که حالم جا اومد
شلوارمو در اوردم شرتمو کندم با شرتم خودمو پاک کردم از کیفم دستمال مرطوب برداشتم خودمو پاک کردم شرتمو انداختم دور شلوارمو پوشیدم امیرم رفته بود اب پر کنه بیاره
با اب دهنمو شستم امیرم خودشو تمیز کرد.
یکم اونجا قدم زدیم بعد راه افتادیم امیر گفت بریم یچی بخوریم؟
-نه هرچه زودتر میخوام برم خونه حموم کنم حالم جا بیاد رسوند نزدیک خونمون…

نظراتتونو بهم بگین گوش میدم 😊 جواب میدم به همشون

ادامه دارد …😄


2023-07-19 04:07:11 +0330 +0330

↩ Sadaf_helll
امیر دائم الشق که تو ماشین که نشست تو سر کیرشو کردی دهنت و شروع به ساک زدن کردی؟

2 ❤️

2023-07-19 04:10:00 +0330 +0330

↩ سروش 1234
نه اینجوری ولی نوشتم که چیشده

1 ❤️

2023-07-19 04:20:55 +0330 +0330

↩ Sadaf_helll
پس اولش باهاش بازی کردی بعد شق شد و ساک زدی…

2 ❤️

2023-07-19 04:22:54 +0330 +0330

↩ سروش 1234
اها منظورت اینه اره خب خودش یکم بیدار بود کم کم سیخ تر شد

2 ❤️

2023-07-19 04:48:17 +0330 +0330

↩ Sari land3
نه کاریش ندارم آره خوب روایت کرده ولی اگه بخاد داستان بنویسه از الان باید منتظر نقدها باشه، کلا خوب می نویسه منم قصد و غرض ندارم

2 ❤️

2023-07-19 04:55:39 +0330 +0330

↩ Sari land3
🥹مرسی

2 ❤️

2023-07-19 04:57:37 +0330 +0330

↩ Sari land3
مرسیی تازه شروع کردم کم کم بهتر میشه نوشتنم ممنون که گفتی 😇
ممنون منم امیدوارم یکی بهتر از من برسه بهت😊💜

2 ❤️

2023-07-19 04:58:39 +0330 +0330

↩ Sari land3
ممنون همچنین 😘😘

2 ❤️

2023-07-19 05:02:11 +0330 +0330

↩ سروش 1234
دقیقا خیلی تخمی تخیلیه داستانش 👻😁

1 ❤️

2023-07-19 05:03:35 +0330 +0330

↩ Sari land3
خاک زیر پاتیم دادش گلم منم متوجه شدم 🙏
خودش هم تصحیح کرد. به هر حال مرسی

2 ❤️

2023-07-19 05:05:31 +0330 +0330

↩ reezzaa14010
نه من بنظرم میاد از کم تجربگی نوشتن باشه و اینکه عجله به ارائه کردن داشته

2 ❤️

2023-07-19 05:08:28 +0330 +0330

↩ سروش 1234
اتفاقا خیلی پر حوصله تعریف کرده ، من نقد نمیکنم چون نمیخام طرف حرفه ای بشه واقعی بنظر بیاد میخام همون عیب هاشون واضح باشه تا فکر نکنن همه خرن

1 ❤️

2023-07-19 05:11:23 +0330 +0330

↩ reezzaa14010
خوب بنظرم شما حرف خودت را اینجا بگی بهتره چون خودش هم آدم منطقی هست و قبول می کنه حالا ایشون حرفه ای هم بشن، عیبی داره؟!

1 ❤️

2023-07-19 05:14:52 +0330 +0330

↩ Sari land3
😄، میگن یه کار بدو امتحان نکن ممکنه خوشت بیاد من امتحان کردم بدجور خوشم اومد😅 برای همین سعی میکنم بهترین باشم تو اون کار

مرسی بابت انرژی خوبت💜

4 ❤️

2023-07-19 05:15:48 +0330 +0330

↩ reezzaa14010
اگه نقطه ضعفی توش میبینین بهم بگین خوشحال میشم بدونم تا درستش کنم

1 ❤️

2023-07-19 05:16:33 +0330 +0330

↩ سروش 1234
نه فقط خیالات میکنه که دروغی که گفته خودشم باورش میشه، خب حرف من اینه چرا دروغ و سر هم بندی؟ توی سایت بالای نود درصد چاخان میگن، الان یه نفر چهار ماه منو سرکار گذاشته حتی تلفنشم دارم همه چی اوکی هست ولی نمیاد سرقرار، طرف پسرم هستا دختر نیست بگی اعتماد نمیکنه و فلان، خلاصه منی که ادم زودباوریم، اینا رو باور نمیکنم چون نیست همه جور شونو دیدم تجربه کردم.

2 ❤️

2023-07-19 05:20:17 +0330 +0330

↩ Sadaf_helll
نه حرفی نیست فقط در تایپیک داستان ادامه بده، اتفاقا قلمت روان هست و جذاب

2 ❤️

2023-07-19 05:24:02 +0330 +0330

↩ reezzaa14010
به هرحال ممنون از نظرتون

2 ❤️

2023-07-19 05:24:58 +0330 +0330

↩ Sadaf_helll
قربانت 😘

2 ❤️

2023-07-19 05:27:59 +0330 +0330
1 ❤️

2023-07-19 05:44:46 +0330 +0330

↩ Sari land3
☺️مرسی عزیزم 💜

1 ❤️

2023-07-19 05:56:47 +0330 +0330

↩ youzzpalang
😂😂 چرا بده!

2 ❤️

2023-07-19 06:06:01 +0330 +0330

↩ youzzpalang
ندیده بودم تاحالا ولی شنیده بودم که لاشین همه رو دستکاری میکنن مخصوصا ۲۰۶ دارا 😆

2 ❤️

2023-07-19 06:09:58 +0330 +0330

↩ youzzpalang
نه خوشبختانه 😆

2 ❤️

2023-07-19 06:14:38 +0330 +0330

↩ youzzpalang
ممنون همچنین

2 ❤️

2023-07-19 07:11:07 +0330 +0330

↩ Sadaf_helll
قشنگ داری مینویسی. دستت درد نکنه.
داستانت حس خیلی خوبی داره. عکسایی که میزاری تو داستان ایده خیلی خوبیه هست. اینکه درباره خوبی ها و جنتلمن بودن پارتنرت میگی حال داستان رو قلبی میکنه.
برات آرزوی شادی و موفقیت دارم

2 ❤️

2023-07-19 07:42:58 +0330 +0330

↩ Dannymorgam
ممنون از کامنت خوبت ☺️💜

1 ❤️

2023-07-19 10:39:03 +0330 +0330

↩ Sadaf_helll
این حالت چشم دخترا موقع ارضا شدن،بهترین تصویر دنیاست😍😍😍

1 ❤️

2023-07-19 11:13:19 +0330 +0330

↩ Sadaf_helll
محض خدا یکم نخور بزار چندتا سوال هم ما بپرسیم ازت

1 ❤️

2023-07-19 14:59:53 +0330 +0330

درود
برای من واقعی یا تخیلی بودن داستان مهم نیست مهم خط روایی داستان و نحوه نگارش هست که بتونه خواننده رو با خودش همراه بکنه بنظرم تو این کار موفق بودی. دست مریزاد

1 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «