کامرانم ۲۵ اصفهان بدنسازی کار میکنم هیکل غولی ندارم ولی روی فرمم قد ۱۷۶ و سبزه بگمکاولین تجربه خاطره نویسیمه اگه مشکلی داره ب بزرگیتون ببخشید
اولین بار با موضوع نفرسوم توی همین سایت آشنا شدم و بدجور رفت توی مخم اول ب زوج های داخل سایت خصوصی دادم ولی همه اونایی که درخواست نفر سومداشتن هیچکدوم حتی جواب سلام ندادن
رفتم تلگرام و عضو گروه های سکسی شدم و اونجا پیام میزاشتم ک نفر سومم و هرکی میخواد بیاد پی از قضا یک نفر اومد پیویم یک مرد کاملا خاکی مثل خودم سبزه و با شکم عرقخوری 😁 راستش من خیلی ترس داشتم از رفتن خونه زوج ها ولی صمیمی رفتار کردنش و نگاه از بالا به پایین نداشتنش منو جذب خودش کرد
حدود یک ماهی عکس و فیلم بازی میکردیم از خودم و خودشون تا اعتمادمون جلب شد و من از اصفهان رفتم همدان راستش حس میکردم خانمش ناراضیه یا میترسه چون اوناهم تجربه اولشون بود تصمیم گرفتم ی شاخه گل بگیرم ک تو دلش جا باز کنم و واقعا هم شد و خوشش اومد
با هم نشسته بودیم وسط میدان اصلی همدان ک سنگفرشه و صحبت کردیم تا یخمون باز شد شوهرش گفت خوب بریم خونه پاشدیم بریم سوار ماشین بشیم خانمش رفت عقب و من رفتم صندلی جلو بشینم شوهرش گفت کجاشماهم برو عقب منم ک مثل خر کیف کرده بودم از خدا خواسته رفتم عقب شروع ب حرکت ک کردیم
خانمش خجالت میکشید من خودم دستمو بردم روی روناش و شروع کردمحالت غلغلک ونوازش ک کم کم شل شد و شوهرشم تو آینه داشت مارو میدید وکیرشو از رویشلوار میمالید دستش گرفتم گذاشتم روی کیرم که داشت توی شلوارم از بیخ قطع میشد تا ک رسیدیم خونه و رفتیم داخل
من ک دیگهداشتم میمردم همون در خونه رو ک بستیم تیشرتمو درآوردم پریدم ب گردنه خانمش و سینه هاشو فشار میدادم جفت دستام روی سینه هاش بود ک آروم یکی دستارو بردم از زیر شلوار لیش لای پاش دیدم بله خیسه خیس شوهرش گفت نمیخواید لخت بشید منم ی حالیبکنم فقط خودتون دارید حال میکنیدا منم گفتم چششششم و شروع کردیم لخت شدن
نگم براتون همونچیزی بود ک من میپسندماندام ترکهای ن استخونی کص خوشرنگ و خیس با لبه ها به میزان لازم ولی سینه هاش یکم کوچیک بود خانم رو نشوندم روی مبل خودم نشستم جلوی خانم و پاهاشو باز کردم
شوهرش نشست کنارش و کیر شوهرش رو گرفت توی دست منم افتادم ب جون کصش حالا بخور کی بخور انقدر خوردم ک دیگه میگفت فقط بکن حتی گفت ساکم نمیزنم فقطبکن داره آبم میاد من کیرمو با آب کیرخودم ک از نوکش سرازیر شده بود خیس کردم و فشار دادم داخل کصش نگم براتون بهشت بود تنگه تنگه آهی ک کشید برق از سرم پرید شروع کردم سی ثانیه تلمبه زدم ک ارضا شد
گفتم خوب حالا نوبت اینه طعم کصت رو از رویکیرم بچشی و کیرمو دادمش ک ساک بزنه و شوهرش ک با چشمای خمار داشت مارو نگاه میکرد اومداز پشت گذاشت توی کصش آه کشید گرمای آهش ک ب کیرمخورد نزدیک بود آبم بیاد ک نمیدونم چجوری خودمو کنترل کردم
شوهرش داشت از کص میکرد منم کیرم تو دهنش بود ک شوهرش گفت آبم داره میاد تو چی؟ گفتم من یکمدیگع مونده ولی دوست ندارم بکشم بیرون یا آبمو بریزم دهنش یا بریزم توی کونش ک قرار شد تویکونش خالی بشه شوهرش خوابید روی زمین و خانم نازش نشست رویکیرش و خمشد جلومنم آروم گذاشتم دمه سوراخ کونش و کردم داخل انگار ۴ طرف کیرم آتیش روشن کرده بودن
شوهرشدیگع داشت ارضا میشد ک گفتم بزار انقدر با خانمش ب من حال داد ب شوهره هم ی حالی بدم ودر حال ارضا شدن تخماشو نوازش کردم ک آه از وجودش بلندشد و همه آبش ریخت توی کص خانمش گفتم کیرت نکش بیرون منم توی کونش خالی کنم بعد باهم بکشیم بیرون ومنم با ده تا تلمبه محکم تویکونش ارضا شدم و جفتی باهم کشیدیم بیرون ک سرازیر شدنه آبمون از جفت سوراخاش برای من صحنه ب یادموندنی رو رقم زد
ولی یکمکثیف کاری شد ک من و شوهرش رفتیم حموم خانم کثیف کاری مارو تمیز کرد و بعد از حموم هم اصرار برموندن من داشتن ولی بلیط برگشتم رو همون شب گرفته بودم چون اصلا فکرشو نمیکردم ب واقعیت بپیونده و من الکی برگردم خونه و بعد از اون هم ۳ بار دیگه سکس داشتیم ک بعد از بچه دار شدنشون دیگه نخواستن ک این فانتزی رو انجام بدیم و راهمون جدا شد.
من اولین بار که نفر سوم شدم همزمان که کوس خانم رو می کردم، شوهرشم کون منو می کرد. ۲ ساعت مشغول تلمبه بودیم بعدشم لخت تو بقل هم.
علاقه ای ندارم ولی با زن متاهل بودم و اینطوری بیشتر حال میکنم
↩ LifeIsFantasy
فانتزی دیگه دیوونه ی یچیزی باشی باید انجامش بدی
↩ nini k
اینم دوست دارم ک زن و شوهر رو بکنم زن گرفتی خبرمکن
چند وقت پیش تو متروی هفت تیر بودم دوتا دختر ناز و مامان
داشتن سوار میشدن البته زن و دختر زیاد بود ولی من پشت اونا ایستادم منتظر بودیم قطار بیاد دوستانی که اینکاره هستن میدونن چی میگم اینجور مواقع بتونی یه مختصر سر صحبتو باز کنی و تو همون فاصله زمانی کم یه ارتباط فوری بگیری خیلی عالیه من به یکیشون گفتم خانم تشریف ببرید سمت زنها خیلی بهتره ها که
تو جواب گفتش نه اونجا واقعاً فاجعه است که البته ما دوتا ایستگاه دیگه یعنی دروازه دولت پیاده میشیم راستم میگفت
تو مترو واقعاً اجحاف شده در حق خانمهای گل فقط یک و نیم
واگن اول و دوم به این فرشته های نازنین اختصاص پیدا کرده
خلاصه بهشون گفتم پس بیاید سمت من کسی اذیتتون نکنه
که اتفاقا همون موقع قطار یواش یواش وارد واگن شد یکیشون خیلی تپلی بود بغلش کردم سمت خودم اونیکی ام کنار ما بود
یه دستمم انداختم رو شونه اونیکی قشنگ برجستگی کیرمو
رو بدن اون جلویی حس میکردم شک ندارم اونم متوجه شد
واقعاً تا دروازه دولت عشق دنیا را کردم طالقانی جمعیت و
فشار بیشتر میشد من قشنگ کیرمو چاک کون دختره مالیدم
دو دستی ام گرفته بودمش جیکشم در نمیومد طوری بهش
چسبیده بودم که بوی تن و موهاشو حس میکردم و تو گوشش
نفس نفس میزدم به گمانم اکثراً تصور میکردن باهمیم خلاصه اینکه کیرم وحشتناک سیخ شده بود قبل از پیاده شدن گفتم
اگه میخواید برید توحید سمت ارم سبز تشریف ببرید هردو
ازم تشکر کردن البته بماند که زحمت مالیدن دوستش با یکی
دیگه بود ولی من از بغلای باسن اینیکی گرفته بودم حسابی
کیرمو چسبونده بودم بهش انگشت نکردم که تابلو بشه ولی
تا حد زیادی مالوندمش کونش خیلی بزرگ و خوب بود
واقعاً خیلی حال میده مالوندن دخترا و خانمها تو مترو
آقایان کیراتون سیخ خانمای گلم کوساشون خیس 🔥😘
↩ farnazfarzad
بله انقدر خوب بود ک موتادش شدم 😄 ولی سخت گیر میاد