اولین خاطره و تجربه من با زوج کرجی

1403/01/31

سلام من تا الان با پنج تا زوج رابطه داشتم که زوج پنجم تا الان دو سری رفتم پیششون و سری سوم یا وقت من اوکی نشده یا وقت اونا ولی به زودی سری سوم هم رقم میخوره و تصمیم گرفتم خاطراتمو بگم
اگر شما هم دوست داشتین زیر تایپک خاطرات تونو بزارین بخونیم
به تایپک های دیگم سر بزن ضرر نمیکنی
اول خودم متولد ۶۷ ولی چهرم کمتر نشون میده
قد وزن حدودا ۱۷۰ &۵۵
سایزم بیست و یک سانت کلفت که عکسش تو تایپک دیگم هست
خاطره اولین زوجم که به خدا قسم یه کلمه پس و پیش نکردم و هر چیزی که اتفاق افتاده رو مینویسم
چند سال پیش بود اقا چند سال ازمن بزرگتر بود ولی خانم حدودا هم سن بودیم طرف سمت فردیس بودن
رفتم یه اقای چهره ای نسبتن معمولی رو به پایین اومد دنبالم رفتیم خونشون تا در و باز کرد یه خانم خوشگل خوش اندام که یه نمه ارایش کرده بود یه شال گذاشته بود با یه نسبتن تاپ مانند پوشیده بود با یه ساپورت وایساده رود و یه پسر بچه حدودا هفت ساله هم نشسته بود داشت بازی میورد که برام‌تعجب بود جلوی پسر ایا بلخره وارد شدم دست دادیم بهم نشستیم یکم صحبت کردیم پذیرایی کردن بعد زیاد پیش ما ننشست اونم نشست یکم دور تر بود ک حتما بخاطر پسرشون بود یکم صحبت کرویم و بعد اقا گفت من با پسرم میرم بیرون شما با خانمم راحت باش حقیقتش یکم ناراحت شدم چون دوست داشتم شوهرشم باشه گفتم کجا گفت خوب انتظار نداری ک جلوی پسرمون به هرحال پسرشو برداشت از خونه رفت بیرون تا در و بستن خانم پاشد و شالشو برداشت گفت بریم اتاقمون گفتم بریم وارد اتاق ک شدیم شروع کردیم به لب بازی بغل کردن و سینه مالیدن تا حددد یه رب فقطلب بازی اینا کردیم و یواش یولش هرکس لباسهای خودشو دراورد و لخت کامل شدیم و دوباره لب بازی کردیم بهم چسبیدیم یه مدت کوتاهی گذشت و رفت دراز کشید به کمر خوابید منم رفتم روش دوباره لب بازی کردیم و دیدم اه و ناله در اومد و فرو کردم توش شروع کردم به تلمبه زدن چون سایزم خیلی بزرگ و کلفته اول با اروم یواش شروع میکنم تا جا باز کنه و بعد تندمیکنم حدود نیم ساعتی با پوزیشن های مختلف سکس کردیم یا اون خوابیده بود من روش،بودم یا من خوابیدم اون اومد روش به هرحال ارضا شدیم یکم تو بغل هم درازکشیدیم و بلند شدیم لباسامونو پوشیدم زنگ زد شوهرش برگشت رسید خونه دیگه شال رو سرش نزاشت میخواستم خداحافظی کنم شوهرش اروم گفت حالا کجا چه عجلیه ایه بشین یکم صحبت کنیم که نشستم نزدیک من نشست گفت چطور بود خوب تعریف کن از خانمش تعریف کردم و گفتم جات خالی بود و میخواستم برم شمارشونو بهم دادن و رفتم بعد از مدتی ک تو کف بودم زوج پیدا نمیشد بهشون زنگ زدم و گفتن کلا جمع کردیم رفتیم شهرستان خودمون هروقت اگر اونورا اومدیم باهات تماس میگیریم ک انگار دیگه نیومدن
این بود اولین خاطره من با نیمه زوج
که بعدا خاطرات بعدیمم میگم
لطفا برای معرفی زوج بهم پیام ندین مرسی
تمایل داشتین شما هم خاطره هاتونو بگین چه زوج چه نفر سومی بگین ولی خدایی راستشو بگین این چیزا چیزی نیست ک ادعا الکی بکنیم

2430 👀
4 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2024-04-21 08:12:55 +0330 +0330

اگرنظر یا خاطره دارین حتما بزارین منم بخونم

0 ❤️

2024-04-22 23:42:08 +0330 +0330

Up

0 ❤️

2024-04-23 22:27:09 +0330 +0330

کسی خاطره نداره تعریف کنه

0 ❤️

2024-04-24 13:21:19 +0330 +0330

Up

0 ❤️

2024-05-02 02:50:45 +0330 +0330

Up

0 ❤️







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «