درود بر یکایک دوستان شهوانی؛
همانطور که همگی میدانیم هر کس برای ازدواج ملاکهایی برای خودش تعیین نموده و در بین سوژههای مختلف، کسی که بیشترین همخوانی یا نزدیکی با ملاکها و معیارهای او را داشته باشد، بعنوان همسر و شریک زندگیش انتخاب میشود.
در اینجا ما چند فاکتور را در پیشرو داریم؛ لذا از همه دوستان گرامی اعم از خانم یا آقا، مجرد یا متأهل درخواست میگردد که به هر کدام از این فاکتورها درصد پیشنهادی خودشون رو اختصاص دهند:
1- زیبایی چهره
2- اندام و قد و هیکل
3- میزان تحصیلات
4- خانهداریِ خانمها/شغلِ آقایون
5- شیکپوشی و آراستگی
6- داشتن ثروت و امکانات
7- اخلاق (گفتار و رفتار)
8- داشتن روابط اجتماعی
بدیهی است که مجموع درصدهای تخصیص یافته در کل میبایست %100 شود.
تاپیک جالبیه ولی بهتر بود هرکی معیارهای خودشو با درصد بیان کنه، به نظرم کلا اولویت های اصلی برای ازدواج دو مورد اول هستن و بقیه موارد مخلفاتش میشن که بسته به نظر هرکی فرق داره، حالا معیارهای من: 1 سطح فرهنگی که اون شخص توش بزرگ شده(فرهنگ خونوادگی) 30 درصد 2 پول و رفاه زندگی 30 درصد 3 اخلاق(یه جورایی به مورد اول مربوط میشه) 15 درصد 4 فیس و تیپ و هیکل 15 درصد 5 سایر موارد 10 درصد به نظرم کل موارد توی دو مورد اول خلاصه میشه، کسی که توی یه فرهنگ و اجتماع مخصوص به خودش بزرگ میشه، چه بسا ثروت خونوادگیش هم متناسب با فرهنگش باشه، هم میتونه از نظر ظاهری به خودش برسه، هم رفتار و فرهنگ درست برخورد با مردم و آشناهاشو پیدا میکنه که به دنبالش میتونه با پارتنرش هم یک رفتار درست رو داشته باشه، پول هم که امروزه فاکتور مهمیه، و هرکی درصدشو کم زده بدون شک راست کرده و اگه توی شرایط ازدواج قرار بگیره بعد یک ماه دیدش عوض میشه، البته همه این نکات الزاما درمورد همه صدق نمیکنه ولی حقیقت ماجرارو میرسونه
ممنون دوست عزیز از نظرت ? در ضمن در جواب اینکه فرمودی هر کس معیارهای خودش رو بگذاره لطفا صفحه 5 پست 8# رو ملاحظه کنید اونجا به دوست دیگهای که همین مورد رو مطرح کرده بودند جواب دادم
۱.مدلش زیباست
۲.طرح و رنگش همونه که میخواین
۳.بهترین برند هستش
۴.اونقدر مدلش عالیه که به درد هرجور مهمونی میخوره
۵.شیک و آراسته اس
۶.گرون و چشم دربیاره و همه قراره به حال دارنده اش غبطه بخورن
۷.نقل محافله و همه از همه چیش تعریف میکنن
۸.مد روزه!
اما به تن شما زار میزنه و مناسب هیکلت نیس… یه آدم که به عنوان شریک زندگیمون انتخاب میکنیم هم باید به ما بیاد نه به بقیه… اما ماها گاهی حتی برای یه کفش یا یه بلوز بیشتر از شریک زندگیمون وقت میذاریم :-)
من مخالف فرمایش شما نیستم اما باید واقعبین باشیم؛ یک خانواده متوسط ایرانی از نظر مذهبی، مادی، فرهنگی و تحصیلاتی رو در نظر بگیرید، شما فکر میکنید پسر و دختر تا زمان عقد که رسما زن و شوهر بشوند یعنی دوران نامزدی جه اندازه میتوانند شناخت نسبت به همدیگه پیدا کنند که بتوانند داشتن یا نداشتن تفاهم با همدیگه رو مورد ارزیابی قرار بدهند؟! در ضمن سوال تاپیک برای زمانی داره مطرح میشه که شخص میخواد کیس مورد نظرش رو تازه انتخاب کنه، اونهم در ایران و آداب و رسوم رایج در اون، شما بفرمایید چه تجربه یا آگاهی نسبت به تفاهم داشتن یا نداشتن با طرف مورد نظرش میتونه داشته باشه؟! البته شما با شرایط اروپا و یا جاهای دیگر دنیا که زوجین قبل از اینکه ازدواج کنند سالها با همدیگه مشترکا زندگی میکنند و بعضا بچهدار هم میشوند و بعد ازدواج میکنند، برای اون حالت میشه در نظر گرفت که تفاهم داشتن با توجه به سالها زندگی در کنار هم برای هر دو کاملا مشخصه، امیدوارم تونسته باشم منظورمو برسونم، مرسی
حرف شما کاملا درسته... اما تا کی میخوایم همین رویه ی غلط رو ادامه بدیم؟ اون شناختی که شما فکر میکنید مردم اروپا از هم دارن در اصل از بچگی شروع میشه. از اینکه دختر و پسر کنار هم تو یه کلاس درس میخونن و بزرگ میشن. دخترها پسرها رو میشناسن و پسرها با اخلاقیات دخترها... از اینکه با هم حرف بزنن نمیترسن و وحشت ندارن. لازم ندارن نقش بازی کنن... خودشونو آرایش کنن و یا شیک بگردن... این چیزهایی که شما فرمودین درسته برای اینکه از یکی خوشمون بیاد اما وقتی نمیدونیم چه جوری باید باهاش حرف بزنیم یا خودمون چی لازم داریم، این موارد میشه تنها مورد تفاهمی بینمون! من و شوهرم عاشق سکس هاتیم! اما از رختخواب که رفتیم بیرون چی؟ همو میفهمیم؟ بلدیم چه جوری بدون دلشکستن با هم حرف بزنیم؟ خیر! من و شوهرم هر دو خیلی شیک پوشیم! هر دو خیلی پولداریم! هر دو اینیم هر دو اونیم! و جالب اینکه درصد خیانتها خیلی بالا رفته! چرا؟ چون هیچ شباهت باطنی به هم نداریم و شباهتهامون فقط ظاهریه... به خودمون دروغ میگیم... خود من از اولش میدونستم که از مردهای چشم آبی خوشم میاد و سر همونم تصمیم گرفتم برم اروپا... حتی فرهنگ پدر و مادرمو ندید گرفتم و جلوی توهینهاشون کم نیاوردم تا بتونم پسری رو که دوست داشتم بیشتر بشناسم... و اون چیزی که پسر مورد علاقه ام رو از بقیه متمایز میکرد فکرش بود. رفتارش با من بود. احساس میکردم که بین من و بقیه فرق میذاره و تو حرف زدن و رفتارش نشون میده. باهام مثل یه موجود شکستنی برخورد میکرد و... حس میکردم اگه من نباشم میمیره... مهم اون حسیه که طرف مقابل در شما ایجاد میکنه... درسته میگم چشم آبی و مو طلایی بود اما کم کم ظاهر طرف خیلی معمولی میشه و حتی از چشم می افته... اما اون حس نه... اون حس که هر بار با طرف میخوابی فکر میکنی بار اولته! و هربار که میبینیش دوباره از اول عاشقش میشی...
اولا خیلی خوشحالم از این بابت که تونستم منظورم رو برسونم و ثانیا بسیار از شما ممنون و سپاسگزارم که توی دو تا پستی که نوشتید به تفصیل قضیه رو شرح دادید و در نهایت نیز باید بگم که متأسفانه این مسائل در ایران تقریبا بصورت همهگیر گسترش داره و درصد بالایی از طلاقها و جداییها، همین عدم شناخت کافی زوجین از یکدیگر و نیز عدم شناخت و درک جنس مخالف و روحیاتش به خاطر دور نگهداشته شدن از یکدیگر و نداشتن ارتباط جهت پیدا کردن شناخت از جنس مخالف است. مرسی ?
اولا له شخصیت من همچین چیزی نمباد دوما اصلا دنبال کسی نیستم سوما چرا باید شوهرم عکس خودشو بذاره و منو به حراج بذاره اونم با یه اکانت فیک لطفا فکر کنین بعد نقل بزتین
اولا له شخصیت من همچین چیزی نمباد دوما اصلا دنبال کسی نیستم سوما چرا باید شوهرم عکس خودشو بذاره و منو به حراج بذاره اونم با یه اکانت فیک لطفا فکر کنین بعد نقل بزتین
عجب
اولا له شخصیت من همچین چیزی نمباد دوما اصلا دنبال کسی نیستم سوما چرا باید شوهرم عکس خودشو بذاره و منو به حراج بذاره اونم با یه اکانت فیک لطفا فکر کنین بعد نقل بزتین
عجب
بله حرفیه حالا
اولا له شخصیت من همچین چیزی نمباد دوما اصلا دنبال کسی نیستم سوما چرا باید شوهرم عکس خودشو بذاره و منو به حراج بذاره اونم با یه اکانت فیک لطفا فکر کنین بعد نقل بزتین
عجب
بله حرفیه حالا
هوم؟
کومان تله وو؟؟
در رابطه با سوال مطرح سده در تاپیکتون باید خدمتتون عرض کنم این مواردی که شما فرمایش کردین ، امریست نسبی! و در نسبیات نمی توان با عدد و رقم و درصد اون رو بیان کرد
نسبی به این معنی که نمیشه مثلا عددم و درصد حدودی گفت! من نمی تونم بگم زیبایی برام ۱۰ تا ۱۵ درصد مهمه! شاید طرفم انقدر معاریهای قوی دیگری هم داشت که واقعا زیبایی ش برام بی اهمیت و صفر شد!
به هر حال اگر بخوام نسبی پاسخ بدم به شما باید عرض کنم که زیبایی چهره ؛ اندام و قد و هیکل و اخلاق از دید بنده نسبت بالایی رو دارن
تحصیلات و خانه داری و شیک پوشی درجه دوم اهمیت رو دارن برای من
مابقی چیزها اولویت سوم
البته خیلی پیچیده تر از سوال مطروحه حضرتعالی هستش این ایتم هایی که شما بیان کردین ولی به اختصار بالا عرض کردم
یک پیشنهاد: به نظرم بهتر بود سوالتون رو اینطور مطرح می کردین که این ایتم ها در شخص مورد پسند شما باید چند درصد از ایده آل های دلخواه شما باشه
یعنی مثلا یک خانم از دید من باید چند درصد از زیبایی های مورد انتظار منو داشته باشه؟ یا چند درصد باید از سطح تحصیلات که من انتظار دارم رو داشته باشه!
به نظرم اینجوری بهتره تا اینکه اسکِیل کلی رو ۱۰۰ در نظر بگیریم و ایتم ها رو بر اون اساس تعریف کنیم
در رابطه با فُرمَت و نوع سوال باید عرض کنم که بصورت یک بحث کلی مطرح کردم که راحتتر بشه نسبت بهش نظر داد و اگر پستهای دیگه رو ملاحظه کنید متوجه میشید که با همین شاکِلِه هم برخی عزیزان کمی به مشکل خوردند. ایده خوبی رو مطرح فرمودید و باید در اون مورد هم بگم که پیشنهاد شما هم اتفاقا یک امر نسبی است. ضمنا درصد گرفتن این که من چه زیبایی مد نظرمه و حالا چه درصدی از اون رو میتوانم قابل پذیرش برای خودم بدونم نیز اگر دشوارتر از ترکیببندی ارائه شده در تاپیک نباشه، قطعاً سادهتر از اون هم نخواهد بود. در مجموع سپاسگزارم از اینکه نظرات خوبتون رو بیان فرمودید. ?
درسته همه اینجا دَم از روشن فکری میزنت ولی من هرچی دیدم (نمونش خودم)فقط فقط به پول اهمیت میدن،شما خوشگلترین و خوش اخلاق ترین هرچی ترین دیگه هم باشی ولی پول نداشته باشی هیچی!پس اول پول بعد گزینه های دیگه،و درضمن اونی که میگه عاشق خودته الکی میگه،یه نگاه به خودت بنداز اگه پولداریو اینو گفتی پس دروغه ولی اگه نداشتی و گفت بدون خوشبختی چون بهترین همسر دنیا پیشته،یاعلی موفق باشید
ممنون دوست عزیز بابت نظرت ?