اون بچه چند روزه که تو بمبارون میمیره حکمتش چیه بزرگوار؟بچه ای که اختیار نداره و خدات تیکه پارش میکنه!خدات عقلش ناقصه که بزاره بچه به دنیا بیاد و بعد خودش و خونوادشو پودر کنه؟تا الان اسم برهان شر به گوشت خورده؟

حال بماند که داستان ادم و بهشت عدن هم مزخرفه…

اون بچه بعد تجاوز کشته میشه و فرصت زندگیش از دست میره،متجاوزم کیک تولد صد سالگیشو فوت میکنه،خداتم میگه بیاد اینور کونش میذارم،این کجاش عدالته؟ها؟

داستان بامزه ای بود. منبع هم که نداشت ، زینب بنت جحش هم دخترعمه پیامبر بود نه عروسش.

زینب دختر جحش از زنان محمد بود. (نام کامل وی: زینب بنت جحش بن ریاب بن یعرب بن صبره بن مره بن کبیر بن غنم بن دودان بن أسد بن خزیمه)

مادرش امیمه بنت عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصی بود. وی دختر عمه پیامبر اسلام بود. زینب با زید پسر حارثه فرزند خوانده محمد ازدواج کرده بود. زید بن حارثه قبلاً برده محمد بود، سپس پیامبر اسلام آزادش کرد و او را به فرزندخواندگی خود پذیرفت و این بخششی بود که محمد به وی کرد، سپس دختر عمه خود - زینب دختر جحش - را همسر او کرد. طبری در تاریخ خود می‌گوید که روزی محمد به دیدن زید رفت. زینب از جایش بلند می‌شود تا خود را بپوشاند و به محمد بگوید که زید در منزل نیست اما محمد آنجا را ترک می‌کند. وقتی که زید به منزل بازمی‌گردد، زینب قضیه را به وی می‌گوید.[۱][۲] زید نزد محمد آمد و مشورت کرد، که اگر محمد اجازه دهد او می‌خواهد زینب را طلاق دهد، محمد او را از این کار نهی کرد و در نهی او از این عمل پافشاری کرد و این آیه نازل شد:

«(به خاطر بیاور) زمانی را که به آن کس که خداوند به او نعمت داده بود و تو نیز به او نعمت داده بودی (به فرزند خوانده‌ات «زید») می‌گفتی: «همسرت را نگاه‌دار و از خدا بپرهیز!» (و پیوسته این امر را تکرار می‌کردی)؛ و در دل چیزی را پنهان می‌داشتی که خداوند آن را آشکار می‌کند؛ و از مردم می‌ترسیدی در حالی که خداوند سزاوارتر است که از او بترسی! هنگامی که زید از آن زن جدا شد، ما او را به همسری تو درآوردیم تا مشکلی برای مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خوانده‌هایشان -هنگامی که طلاق گیرند- نباشد؛ و فرمان خدا انجام شدنی است. (۳۷) هیچ گونه منعی بر پیامبر در آنچه خدا بر او واجب کرده نیست؛ این سنت الهی در مورد کسانی که پیش از این بوده‌اند نیز جاری بوده؛ و فرمان خدا روی حساب و برنامه دقیقی است! (۳۸).» (سوره احزاب، آیات ۳۷ و ۳۸)∗

و سرانجام زید همسرش را طلاق داد.این روایت را افرادی چون علامه مجلسی[۳] و محمد بن جریر طبری نقل کرده اند. برخی از علمای اسلام این واقعه را رد می‌کنند[۴][۵][۶] و ازدواج محمد با زینب را به دلیل طرد سنت جاهلی حرمت ازدواج با زن پسرخوانده، و شأن نزول این آیات ظاهراً پیرامون این رخداد می‌آورند. مسلمانان براساس این آیات معتقدند خداوند به محمد دستور داد تا با زینب ازدواج کند زیرا خداوند می‌خواست این رسم غلط جاهلیت مبنی بر اینکه یک مرد نمی‌تواند با زن پسرخوانده خود ازدواج کند را از میان بردارد.

ویکی پدیا

محمد با این دو آیه هم به سنت خود اعراب خیانت کرد و هم به خواسته قلبیش که همبستر شدن با زینب، زن فرزند خوانده اش بود، دست یافت.

احزاب، آیه 36
هيچ مرد و زن با ايماني نباید هنگامي كه الله و فرستاده‌اش امري را لازم بدانند گزینه‌ای غیر از این اختیار نماید، و هر كس ‍ نافرماني الله و فرستاده‌اش را كند به گمراهي آشكاري گرفتار شده است.»

احزاب، آیه 37
و آنگاه به كسى كه الله بر او نعمت ارزانى داشته بود و تو به او نعمت داده بودى میگفتى همسرت را پيش خود نگاه دار و از الله بترس و آنچه را كه الله آشكاركننده آن بود در دل خود نهان میكردى و از مردم میترسيدى با آنكه الله سزاوارتر بود كه از او بترسى پس هنگامیکه زید او را بعد از کام گیری طلاق داد وى را به نكاح تو درآورديم تا در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان هنگامیکه آنان را طلاق گفتند گناهى نباشد و فرمان الله صورت اجرا پذيرد.

انسان به حیرت می‌افتد هنگامیکه مشاهده می‌نماید یکی از بی‌حیاترین انسانها خود را بعنوان پیامبر خدا معرفی نموده است، داستان ازدواج محمد با زینب بنت جحش بی‌گمان سندی است تاریخی و بسیار محکم که کسی از مغلطه‌بازان اسلامی را یارای انکار آن نیست؛ زیرا محتوای این داستان به صراحت در قرآن آمده است و در کتب معتبر هم شیعه و هم اهل سنت این روایت بیان شده است، روایتی که حاکی از آن است محمد با مشاهده‌ی بدن لخت زن پسرخوانده‌اش عاشق او شد، اما از آنجائیکه فرهنگ اعراب پیش از اسلام پسرخوانده را مانند پسر می‌دانستند، امکان ازدواج با او برای این جنایتکار تاریخ بشر وجود نداشت؛ بنابراین او با به خدمت گیری الله، رسم پسرخواندگی را ملغی نمود و سپس زید را با زبان بی‌زبانی مجبور نمود تا زنش را طلاق دهد، او بیان کرد که الله عقد من را با زینب در آسمانها بسته است و شاهد این ازدواج هم جبرئیل بوده است، اما اصل این داستان در تفسیرهای معتبر اسلامی که در شرح این آیه بیان شده است؛
زید ابن حارثه پسر خوانده‌ی محمد ابن عبدالله بود؛ پیامبر اسلام نیز او را خیلی دوست می‌داشت تا جائیکه به وی، زید ابن محمد می‌گفتند.
در سال حدوداً پنجم هجری بود که پیامبر اسلام از دخترعمه اش، زینب بنت جحش، که از خانواده‌ی سرشناس و ثروتمند بود برای زید خواستگاری نمود؛خانواده‌ی زینب و خود او گمان کردند که محمد برای خودش خواستگاری می‌کند، این بود که بی‌درنگ از این خواستگاری استقبال نمودند، اما هنگامیکه که متوجه شدند، برای زید( که در ابتدا برده‌ی پیامبر بود) خواستگاری می‌نماید، بسیار ناراحت شدند و این اقدام پیامبر اسلام را توهینی نسبت به خانواده‌ی خویش قلمداد نمودند، لذا به او جواب رد دادند، پیامبر اسلام که هرگز چنین انتظاری را از آنها نداشت (زیرا زید را پسر خود صدا می‌زد) بسیار ناراحت شد و پس از مدتی اعلام نمود که الله این آیه را بر او نازل نموده است:
هيچ مرد و زن با ايماني نباید هنگامي كه الله و فرستاده‌اش امري را لازم بدانند گزینه‌ای غیر از این اختیار نماید، و هر كس ‍ نافرماني الله و فرستاده‌اش را كند به گمراهي آشكاري گرفتار شده است.» احزاب ، آیه 36
لذا زینب و خانواده‌اش با نزول این آیه، گزینه ای جز اطاعت امر الله و فرستاده‌اش، محمد، را نداشتند؛ بنابراین با ازدواج موافقت نمودند.

تا اینکه روزی بر حسب اتفاق پیامبر اسلام، زینب را بدون حجاب مشاهده نمود. از این لحظه به بعد قضیه به گونه‌ای دیگر رقم خورد؛ پیامبر اسلام زینب را پسندید و عاشق او شد، اما او با دو مشکل مواجه بود:
از یک طرف زینب شوهر داشت و از طرف دیگر او زن پسر خوانده‌اش بود که بر طبق رسم عربها نمی‌توانست با او ازدواج نماید؛ لذا مایل نبود که زید او را طلاق دهد و هر بار که زید این درخواست را با او مطرح می‌نمود، پیامبر مخالفت می‌کرد.
او همواره این موضوع را در دلش نگه می‌داشت و می‌خواست که برای رسیدن به زینب این رسم پسرخواندگی را از بین ببرد.
لذا باز الله را به خدمت گرفت و از قول او گفت که ای محمد چرا آنچه را که الله برای تو آشکار کرده است در دل نگه می‌دارید ، این بود که محمد زید را هم از اراده‌ی الله آگاه ساخت، اراده‌ای که حتمی و قطعی است، پس در واقع عقد آنها را خود الله بسته بود.
زید هم زینب را طلاق داد.
پس ازجدائی آن دو، پیامبر اسلام بدون عقد وارد اتاق زینب شد، اما زینب از او شرم نمود، محمد به او گفت که نگران نباش و شرم نکن که الان الله عقد من و تو را در آسمانها بسته آیه چنین می‌گوید:

و آنگاه به كسى (زید)كه الله بر او نعمت ارزانى داشته بود(منظور اسلام آورده بود) و تو به او نعمت داده بودى (او را پسر خوانده‌ی خود نمودی) مىگفتى همسرت را پيش خود نگاه دار و از الله بترس و آنچه را كه الله آشكاركننده آن بود در دل خود نهان مىكردى و از مردم مىترسيدى با آنكه الله سزاوارتر بود كه از او بترسى پس هنگامیکه زید او را بعد از کام گیری(سکس) طلاق داد وى را به نكاح تو درآورديم تا در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان هنگامیکه آنان را طلاق گفتند گناهى نباشد و فرمان الله صورت اجرا پذيرد. احزاب، آیه 37

اکنون در همین زمینه به چند روایت از منابع سنی و شیعه اشاره میشود.
رسول الله برای حاجتی به ملاقات زید رفته بود، پس زینب(همسر زید) درحالی که بدون لباس ایستاده بود را مشاهده نمود، او زنی سفید بسیار زیبا و از زیباترین زنان قریش بود. رسول الله از این زیبائی به شگفت آمد و عشق او در دلش قرار گرفت، پس گقت: سبحان الله مقلب القلوب وانصرف پاک منزه است الله کسی که دلها را منقلب می‌گرداند، پس هنگامیکه زید آمد زینب ماجرا را بیان نمود، زید متوجه منظور رسول الله گردید و نسبت به زینب بی‌رغبت شد، پس نزد رسول الله رفت و گفت که قصد دارد زنش زا طلاق دهد، رسول الله گفت: آیا از او چیز بدی دیده‌ای؟ زید گفت: نه والله یا رسول الله، من چیزی جز نیکی از او ندیده‌ام ولی او افتخاراتش را به رخ من می‌کشد و با زبانش مرا آزار می‌دهد؛ رسول الله گفت: زنت را نگهدار و از خدا بترس سپس زید او را طلاق داد.
تفسیر معالم التنزیل بغوی (صفحه 354)
قرطبی نیز در تفسیرش صفحه‌ی 174 مشابه همین حدیث را بیان نموده است.
این در حالی بود که محمد در دل آرزو داشت که زید زنش را طلاق دهد ولی از واکنش مردم می‌ترسید:
والنبی صلى الله عليه وسلم يحب أن يطلقها و يخشى مقالة الناس.
فتح الباری (جلد 8/صفحه524 )
ابن کثیر در تفسیرش بیان می‌نماید که الله به رسولش پیش از اینکه زید زینب را طلاق دهد خبر داده بود که زینب زن تو خواهد شد. (تفسیر ابن کثیر جلد 4 صفحه‌ی 225 )
طبری در تفسیرش صفحه‌ی 274 بیان می‌نماید که رسول الله قصد داشت وارد اتاق زینب شود که باد پرده‌ای که از مو بافته شده بود را کنار زد و رسول الله زینب را دید، از زیبائی او به شگفت آمد و عشق او در قلبش قرار گرفت، زینب این داستان را به شوهرش گفت و……(باقی ماجرا مانند آنچه که گفته شد)

اما در منابع شیعه:
رسول الله وارد اتاق زینب شد و او را لخت مشاهده نمود(هنوز حکم حجاب نیامده بود) و او خیلی زیبا بود پس گفت:سبحان الله خالق النور و تبارك الله أحسن الخالقين پاک و منزه است الله (کسی که) خالق نور است و …مبارک باد بر الله که بهترین خالقان است؛ سپس رسول الله به منزلش رفت در حالی که عشق زینب در دلش قرار گرفت عشقی عجیب… تفسير قمی ج2 ص 173 ؛ علی ابن ابراهیم قمی از استادان و مریدان خاص کلینی است.
مأمون از اما رضا درباره‌ی آیه‌ی (احزاب/36) پرسید و امام رضا پاسخ داد که همانا رسول الله قصد خانه‌ی زید ابن حارثه را نمود و او زینب را در حالیکه مشغول آب‌تنی بود مشاهده کرد و گفت: سبحان الذي خلقك (پاک و منزه است آن الله که تو را خلق نمود …
عيون أخبار الرضا ج1 ص 204 نوشته‌ی شیخ صدوق از معتبرترین علمای شیعه.
همچنین در تفسیر مجمع البیان در توجیه این امر آمده است که:
اگر گفته شود پيامبر گرامى با ديدن جمال و كمال «زينب» از او خوشش آمد و عشق او را به دل گرفت و آرزو كرد كه كاش همسرى مانند او را الله به وى ارزانى دارد و اين امید را در دل نگه می‌داشت کار ناروائي نیست.

نگاهی نو به اسلام، این کاریست که هر ایرانی خردورز، انسان گرا و وطن پرست باید برای نجات خود و ایران انجام دهد. پذیرفتن یک پیامبر دروغین، شهوت ران، فریبکار، راهزن، تجاوز گر و تمامیت خواه، بزرگترین خیانت به شعور هر ایرانی و وطن است. آیا هنوز باورمند هستید که این دین از آسمانها آمده است و قرآن کلام بنیان گذار هستی است؟

دمت گرم. خوب شد خودتم گفتی دخترعمه ش بوده و به عقد زید غلام ازاد شده ش دراومده

غلام ازاد شده ای که پسرخواندش بود...اول کامل بخون،بعد گه بخور...

بمباران کار انسانها هست. نه خدا ، خدا که تو هواپیما ننشسته!

ولی اون که دستور بمباران میده،خلبان،سازنده بمب و مقتول همه بنده خدای تو ان!

اگه اینطور که شما میگی همه چی دستور خدا باشه که الان شما تو سایت شهوانی نبودی ، تو سایت حوزه علمیه قم بودی

من نگفتم این دستور خدایی هستش که اصلا وجود نداره،من میگم خدایی که شما میگین و جلوی این ادمارو نمیگیره گه میخوره خودشو عادل و دادگر میدونه…

خدایی که همه جا هست،تو هواپیما یا تو دل خلبان جا نمیشه؟

بنده هم به شما عرض کردم انتظار داشتن از خدا به این نیت که هر حرکت منفی رو جلوش رو بگیره با منطق سازگار نیست… پس اختیار و قدرت انتخاب انسان چی میشه ؟؟؟ مضحکه اینکه انتظار داشته باشیم خدا مث ربات ما رو کنترل کنه و هر حرکت منفی مون رو game over کنه

اختیار و قدرت انسان به خاطر علاقه ذاتی اکثر ادما به کثیف بودن به سمت شر میره و باز مسىله برهان شر پیش میاد…

خب سوال من اینه که اختیار به دنیا اومدنمونو نداشتیم،اون بچه اختیار و فرصت زنده موندن نداشت،چون اختیار یه نفر دیگه اختیارو از ما و اون گرفت…اگه اختیار وجود داره پس چرا به مساوات تقسیم نشده؟چرا یه رهبر قتل عام میلیونی میکنه و مردمی که سعی بر ترورش دارن به فجیع ترین شکل ممکن شکنجه میشن و میمیرن؟چرا صاحب مادر جنده لاکهید مارتین باس تو میامی کس بزنه زمین و به تخمشم نباشه تفنگاش کیارو تو خاورمیانه به خاک و خون میکشه؟این عدالت خدای توىه؟میخوای بگی حکمتی در کاره؟حکمت یعنی چی؟یعنی نفهمی و حماقت ادما و توجیهشون برای کیری نشدن اعصابشون از دست خدایی که وجود نداره…تو از خوبی اسلام میگی و این که به خاطر اسلام و هر دین کیری دیگه ای کلی ادم سلاخی شدنو نمیگی!تو از بهشت و جهنم و عذاب الهی میگی و خودت حرفات به کیرتم نیست!

بزار راحتت کنم،خدای تو و حکمت خدای تو جز دروغ حاکم ها و حکومت ها برای کنترل مردم نبوده و نیست،خدایی که به خاطر یه سیب ادمو از بهشت بیرون میکنه و به نحوی همه نسلشو نفرین میکنه عادل نیست…تو چجوری از اختیار حرف میزنی وقتی حتی به دنیا اومدنت دست تو نیست؟اختیاری وجود نداره…این جامعه اس که مسیر حرکت تورو مشخص میکنه،تو اختیار خوردن اب از سر بطری رو داری،اما نمیتونی چند صد هزار نفرو تو یه همچین سایتی مجبور کنی که به اختیار تو اختیار کنن،مخصوصا وقتی خایه مالی خداتو میکنی و حرفت با عملت خیلی فرق داره…

خداوند متعال خطاب به حضرت داوود:

«ای داوود اگر رویگردانان از من چگونگی انتظارم برای آنان،
مدارایم با آنان و اشتیاق مرا به ترک معصیت هایشان
میدانستند بدون شک از شوق آمدن به سوی من
می مردند و بند بند وجودشان از محبت من از هم
می گسست.»

بعضی مشرک ها میخوان از اسلام و خدا دیوی بسازن که فقط میخواد انسان هارو آزار بده…اسلام دینی رحمانی است و مانند مادری مهربان بدنبال خوش بختی فرزندان و پیروانش است…

اره داریم میبینیم…البته بعضیا میخوان اسمسو به گند بکشن…داعش و القاعده و طالبان و بوکوحرام و الشباب که مسلمون نیستن،جمهوری اسلامی هم که هیچی…پس اسلام چیه؟دین خوبی و خوبا؟

یاد حرف یکی افتادم که میگفت اگه اسلام دین خوبی و مهربونیه،چریکای کمونیست مرام خاص خودشونو داشتن،تو خونه های تیمی شون به چریکای زن بی حجاب چپ نگاه نمیکردن و…اگه اسلام دین خوبی و خوباست،اون چریکای کمونیست کافر مسلمون ترین ادما بودن…

چرا نمیفمید که تنها دین مقدس دنیا انسانیته؟چرا از خدا و این عقاید مزخرف نمیکشید بیرون؟

شما به القاعده و داعش چیکار دارید اینها گروه های انحرافی از اسلام هستند همونطور که شیطان پرستی حاصل انحراف بشر از خداپرستی هست…اما اسلام نه یک دین انحرافیه نه تحریف شده بلکه خالصا از طرف خدا اومده…دلیل نمیشه که یه مسلمون انحرافی ببینی بگی اسلام اینطوریه مثل اینه که یه مریض توی جمع ببینی و بعد بگی همه ی این جمع مریضن…اگه تو بری اسلام رو مطالعه کنی میبینی که سراسرسش انسان رو به خوبی دعوت کرده (کمک به نیازمندان حفظ ارزش زن دوری از دروغ و ریا خوش رفتاری با اسیر احترام به والدین و…)
درسته انسانیت بالاترین ارزشه ولی انسانیت رو با دیدن رفتار های داعش و طالبان و القاعده تعبیر نکن بجاش برو ببین تو قران چی گفته اگه دیدی قران گفته زنان رو به بردگی بگیرید و ازار جنسیشون بدید… گردن مخالفاتون رو بزنید …مردم بیگناه رو ترور کنید…کودکای شیرخوار مخالفتون رو بکشید اونوقت بگو اسلام دین انسانیت نیست …هیچ جای اسلام و قران این رفتار هارو که داعش و… انجام میدن توجیه نمیکنه…این یک امر غیر قابل انکاره و حتی خود غربی ها که داعش رو درست کردن میدونن این گروه ها هیچ ربطی به اسلام نداره

سوره محمد آيه 4

فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاء اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ.

چون با کافران روبرو شديد، گردنشان را بزنید. و چون آنها را سخت فرو فکنديد، اسيرشان کنيد و سخت ببنديد. آنگاه يا به منت آزاد کنيد یا به فدیه. تا آنگاه که جنگ به پايان آيد. و اين است حکم خدا. و اگر خدا ميخواست از آنان انتقام ميگرفت، ولی خواست تا شمارا به یکدیگر بیازماید. و آنان که در راه خدا کشته شده اند اعمالشان را باطل نميکند.

سوره الانفال آیه 12 و 13

إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلآئِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرَّعْبَ فَاضْرِبُواْ فَوْقَ الأَعْنَاقِ وَاضْرِبُواْ مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ.

و آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان وحی کرد: من با شمایم. شما مومنان را به پایداری وادارید. من در دلهای کافران بیم خواهم افکند. بر گردنهایشان بزنید و انگشتانشان را قطع کنید.

ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ شَآقُّواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَمَن يُشَاقِقِ اللّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ.

زيرا با خدا و پيامبرش به مخالفت برخاستند و هر که با خدا و پيامبرش ، مخالفت ورزد ، بداند که عقوبت خدا سخت است.

سوره توبه آیه 29

قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ.

با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز قیامت ایمان نمی آورند و چیزهایی را که خدا و پیامبرش حرام کرده است بر خود حرام نمیکنند و دین حق را نمیپذیرند جنگ کنید، تا آنگاه که به دست خود در عین مذلت جزیه بدهند.

سوره توبه آیه 123

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلِيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ.

ای کسانیکه ایمان آورده اید، کافرانی که نزد شمایند را بکشید! تا در شما درشتی و شدت را بیابند. و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است!

حساب یه چیزی رو نکردی…بعضی بیماریا مسریه عزیزجان…

جواب این ایه رو در جایی دیگه داده ایم.

اونجا زیاد دقت نکردم چی به چیه ولی مطمىنم طبق معمول مغلطه کردی و کسشعر گفتی…شایدم کلا بحثو پیچوندی…

دوست عزیز متاسفانه اونایی می خوان اسلام رو بد نشون بدن مردم رو احمق فرض کردند که با یک آیه بدون توضیح بیشتر و بدون توجه به آیات قبلش و بدون توجه به علت نزول آیه میخوان ذهن مردم رو فریب بدن که اسلام دین خشونت هست. مثلا این جمله رو در نظر بگیر... قاضی: آقای ایکس را اعدام و جنازه اش را بسوزانید چون به صدها زن و بچه بیگناه تجاوز کرده و اونهارو به قتل رسونده. و حالا بقیه جمله رو حذف و فقط بگیم قاضی:آقای ایکس را اعدام و جنازه اش را بسوزانید ....پس حالا بگیم قاضی چقدر ظالم و بدطینته!!! .به عنوان مثال سوره بقره/آیه 191 میگه: هر جا مشرکان را یافتید به قتل رسانید و از شهر هایشان برانید

این دستور خداوند وقتی صادر شد که کفار مکّه بعضی از مسلمانان را کشتند و بعضی دیگر را از خانه هایشان بیرون کردند و به مردم تجاوز و انان را غارت میکردند از تمام کسانیکه به این آیات اشکال کرده و آن را نوعی خشونت معرفی میکنند سوال میکنیم که اگر عده ای نزدیکانتان را به قتل برسانند و شما را از خانه هایتان بیرون کنند آیا شما دست روی دست خواهید گذاشت تا اینکه حکم قتل شما را نیز صادر کنند یا اینکه در صدد دفاع بر خواهید آمد ؟؟ و اگر دفاع کنید خشونت به حساب می آید ؟؟

اگه تک تک آیات امثال اینو بررسی کنی و علت نزول اون ها و ارتباطشون با ایه های دیگه سوره رو پیدا کنی می فهمی تمام این موارد با دلیل منطقی بوده و به هر ابلهی این دلایل رو بگی حق میده به آیات قرآن خدا در قران به حضرت محمد شیوه مقابله با دشمن رو اینجوری معرفی میکنه: 1- «ادع الي سبيل ربك بالحكمة والموعظة الحسنة و جادلهم بالتي هي احسن»، اي‌پيامبر! به‌سوي راه خدايت،به‌وسيلة حكمت و پندنيك دعوت‌كن وبا آنچه خوبتر است با آنها مجادله كن (نحل/125). 2- «و ان احدٌ من المشركين استجارك فأجره حتي يسمع كلام الله»، و اگر يكي از مشركان به تو پناه آورد او را پناه ده تا اينكه كلام خدا را بشنود (توبه/6). 3- «فبما رحمةٍ من الله لنت لهم و لو كنت فضاً غليظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهم»، از پرتو رحمت الهي در برابر آنها نرم و مهربان شدي و اگر خشن و سنگدل بودي از اطراف تو پراكنده مي‌شدند، بنابراين آنها را عفو كن (آل‌عمران/159). 4- «و قيله يا رب ان هؤلاء قوم لا يؤمنون * فاصفح عنهم و قل سلام فسوف يعلمون»، و قول پيامبر كه مي‌فرمايد: اي پروردگار من! به‌درستي كه اينها گروهي هستند كه ايمان نمي‌آورند، پس اعراض كن از آنها و سلام بگو، زود باشد كه بدانند (زخرف/89). 5- «فمهّل الكافرين امهلهم رويدا»، پس كافران را اندكي مهلت ده (طارق/17). و در آخر اگه بی نتیجه بود و اونها به تو حمله کردند (اگر منتقدین به اسلام اجازه دادن) اونها رو بکش و اسیر کن ! و چون منقدین به اسلام کشتن متجاوز رو خشونت میدونن پس برای اینکه راضی نگهشون داری وایسا و از خودت دفاع نکن تا راحت بکشنت!!!!

«اذن للذين يقاتلون بانّهم ظُلموا و ان الله علي نصرهم لقدير»، خداوند به كساني كه از طرف دشمنان جنگ بر آنها تحميل شده، اجازه جهاد داده است، چرا كه آنها مورد ستم قرار گرفته‌اند، خداوند قدرت بر ياري كردن آنها دارد

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِمَنْ فِی أَیْدِیكُمْ مِنْ الأَسْرَى إِنْ یَعْلَمْ اللَّهُ فِی قُلُوبِكُمْ خَیْرًا یُؤْتِكُمْ خَیْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَیَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (أنفال: 70). «ای پیامبر، به اسیرانی که در دست شما هستند بگو اگر خداوند بداند که در دلهای خود نیت خیری دارید بهتر از آنچه که از شما گرفته شده، به شما خواهد داد و گناهانتان را می‌آمرزد که خداوند بسی آمرزنده و مهربان است».

وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ (بقره: 190) «با کسانیکه به جنگ شما می‌آیند، در راه خدا پیکار کنید و تجاوز روا مدارید که خدا تجاوزگران را دوست نمی‌دارد».

وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (أنفال: 61). «اگر دشمنان به صلح تمایل نشان دادند تو نیز بدان متمایل شو و بر خدا توکّل کن که او شنوا و دانا است».

«ادفع بالتي هي احسن فاذا الذي بينك و بينه عداوة كأنه ولي حميم»، بدي را با نيكي دفع كن تا دشمنان سرسخت همچون دوستان، گرم و صميمي شوند(فصلت/34).

لاتسبوا الذين يدعون من دون الله فيسبوا الله عدواً بغير علم»، كساني كه غير خدا را مي‌خوانند، دشنام و فحش ندهيد، مبادا آنها از روي جهل، خدا را دشنام دهند (انعام/109)

فبما رحمة من الله لنت لهم و لو كنت فضاً غليظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهم»، از پرتو رحمت الهي در برابر آنها نرم و مهربان شدي و اگر خشن و سنگدل بودي از اطراف تو پراكنده مي‌شدند، بنابراين آنها را عفو كن (آل‌عمران/159)،

میبینی که اسلام مدارا با دشمن رو مهم میدونه مگر اینکه هیچ راهی برای مدارا با دشمن جواب نده و یک انسان عاقل حق دفاع از خودش رو در برابر ظالم داره...مهربان ترین و با انسانیت ترین و بهترین انسان وقتی بهش تجاوز بشه نمیشینه نگاه کنه تا بمیره بلکه دفاع میکنه از خودش ...

خلاصه : با بررسی آیات قرآن به این نتیجه میرسیم که دستور قتل کفار و مشرکین ، دستور ابتدائی نبوده بلکه این دستور در پی کشته شدن عده ای از مسلمانان بدست مشرکینی صادر شده که از هیچ نوع آزار و اذیتی در حق مسلمانان اباء نداشتند . بنا بر این آیه در صدد بیان دفاع مسلمانان از خود در برابر قتل و آزار و اذیت مشرکین است .

کل بشر جمع بشن کسی نمیتونه به قران ایراد بگیره

انیشتین: "قرآن، کتاب جبر یا هندسه یا حساب نیست بلکه مجموعه ای از قوانین است که بشر را به راه راست، راهی که بزرگترین فلاسفه دنیا از تعریف و تعیین آن عاجزند هدایت می کند"(1)

متشکرم از شما

بعضیها واقعا بی دلیل عصبی ن

یادم نمیاد هیچوقت علاقه ای به گاییدن خار و مادرخودم یا فروختن زنم داشتم!مرد مومن…اول بدون با کی طرفی بعد حرف بزن،من برای بیناموسای بیغیرتی مثل صاحب تاپیک فحش جدید اختراع کردم،چی میگی تو؟

انسانیت برای من چیه؟انسانیت اینه که شما مسلمونای عزیز با عقاید تخمیتون از ما بکشین بیرون!انسانیت اینه که یه مشت اخوند کونده پدر نگن مردم اشکنه پیاز بخورن و چند وقت بعد عکس مرغ بریون جلوش باشه،انسانیت اینه که حکم من مارکسیست ارتداد و اعدام نباشه!انسانیت اینه که به جای پیروی از یه مشت استخون پوسیده که هزار و چهار صد سال قبل به یه بچه نه ساله تجاوز کرده از وجدان و منطق پیروی بشه!

اقای Deadlover 4 من خیلی شما رو تحسین میکنم که علاقه به فروختن زن و همسر خود ندارید ، و از هر رابطه خلاف شرعی گریزانید ، و چشم از نامحرم میگیرید و فقط محض احتیاط جهت شناسایی فقرای شهوانی و کمک شبانه به اونا در اینجا قدم میزنید. موفق باشی

دقیقا فازتون چیه که این تاپیکا رو توی شهوانی میزنین؟؟ (dash)

انسانیت؟
کسی که به هیچ حقیقتی قایل نیست چطور میتواند درباره انسانیت حرف بزند…نگاه ماتریالیستی به عالم و قرار دادن بشر در مرکز خلقت این یعنی هیچ حقیقتی وجود ندارد و انسان برای تسلط بر طبیعت هر جنایتی را مرتکب می شود (از جنایات مغول تا جنایات آمریکا انگلیس و آلمان و کشتن و به فقر و قحطی کشاندن چند صد میلیون انسان و بزرگترین برده داری تاریخ توسط آمریکا در قرن ۱۸ و ۱۹)
انسانی که تمام نگاهش به طبیعت است نمیتواند تعریفی از انسانیت داشته باشد (به عنوان مثال عقاید جامعه شناسی آگوست کنت بزرگترین جامعه شناس غرب)
قوانینی که به عنوان حقوق بشر وضع شده است تنها برای آرام کردن جهان بعد جنگ جهانی وضع شده و در صورت لزوم براحتی میتوانند قوانین را نقض کنند چون هیچ قدرتی پشت این قانون نیست بلکه خودشان عقبه قانون خودشان هستند
ولی وقتی پشت قوانین قدرتی برتر و اللهی وجود داشته هیچکس حق تجاوز از قوانین رو ندارد و مجازات تجاوز از قانون حتمی است…بشری که برای خودش قانون وضع کند و بداند تجاوز از قانونش مجازات ندارد چطور میتواند درباره انسانیت حرف بزند؟
انسانیت در غرب مفهومی است که فقط در منافع مادی تحقق پیدا میکنه

از تحسینتون ممنونم ولی برعکس من برای شما! متاسفم…

یک،من زن نمیگیرم،دو،به تخمم هم نیست که عشق پاک و صادقانه من برای کسمغزایی مثل تو به خاطر کسشعری به اسم دین (رابطه خارج از عرف و شرع) محسوب میشه،سه،من نیومدم اینجا جق بزنم یا بیام و بگم (کاش زنمو جلوم میگاییدن)،اومدم یاد بگیرم و یاد بدم،اسم و بخش های سکسی این سایت هم کوچکترین ارزشی برام نداره و چهار،میدونستی خیلی بامزه ای کسنمک؟

هیچوقت فکر نمیکردم برادرای نهی از منکر بریزن اینجا،مخصوصا جقی ها و بیناموسا و کونیاشون…

(آقایی که از انسانیت صحبت کردید شما در این سایت با محتوای غیر انسانی چه میکنید ؟ )

خب،اولا این سایت محتواش خیلی هم انسانیه و به چیزی که در دین موبالک شما خیلی مهمه میپردازه،اسمس شهوته و به لطف بعضی منحرفای جنسی اکثر محتواهای این سایت (غیر اخلاقیه)…

(با چه ادبیاتی راجع به مادر و خواهرتون با من صحبت کردید ؟)

با ادبیات خاص خودم که بسته به شدت بالا پایین داره

(درمورد بلوغ هم شما صلاحیت اظهارنظر ندارید چون بلوغ بستگی به شرایط آب و هوایی دارد و در مناطق گرمسیری دختران زودتر بالغ می شوند تا در مناطق سردسیر . و شما اطلاعی از آب و هوای مناطق تحت حکومت اسلامی آن زمان ندارید.)

چرا،به عنوان کسی که میدونم بلوغ از هر نوعش چیه و گذروندمش حق اظهار نظر دارم!و باشه،من میگم مزخرفات شما درسته و بلوغ به اب و هوا و نه معیار های مهمتری مثل زندگی شخصی و جامعه بستگی داره،استاد بزرگ،میشه ربطشو توضیح بدین؟البته اگه میشه جواب منطقی بدین و از کپی پیست کردن گه خوری های اخوندا و مغلطه و سفسطه و خاندانش بپرهیزید…

نکته آخر هم اینکه یکی از خواص دین اسلام انطباق آن با معیار های زمانه است . یعنی با توجه به اینکه درحال حاضر دختر 9 ساله آمادگی نزدیکی ندارد و این کار به وی صدمه میزند و با توجه به قاعده لاضرر ( یعنی اسلام با ضرر دیدن و ضرر رساندن مخالف است ) اینکار حرام است

زمان پیامبر بزرگوار عیبی نداست که ادم با دختر هفت ساله عروسی کنه و تو نه سالگی بزنه توش؟

1 - آیا تاکنون به دنبال فهمیدن ادعایی که درمورد وجود خدا می شود رفته اید ؟ 2 - آیا تاکنون به دنبال فهمیدن ادعایی که درمورد دین اسلام مبنی بر الهی بودن آن می شود رفته اید ؟ 3 - چگونه بدون کوچکترین شناختی از اسلام به دین برگزیده خدا ( به سند قرآن کریم ) توهین می کنید ؟ 4 - مگر نه اینکه یکی از شروط انسانیت حق آزادی بیان و اندیشه است . دلیل توهین شما به اسلام و مسلمانان چیست ؟

1_بله
2_بله
3_به همان راحتی که دین مقدس حکم ارتداد و دار زدنم من به عنوان مارکسیست،حکم سنگسارم به عنوان همجنسگرا،حکم زجر کشیدن از حکومتی با نام اسلام و حکم جهاد و کشتار و اسیر کردن زنان را میدهد…

4_مگه دین مبارکت من کافر! رو از حیوون کمتر نمیدونه؟مگه سر بریده من به قاتلم کس باکره نمیرسونه؟

اگه این حکومت و اخونداش و القاعده و داعش و بقیه این کثافتا که دارن دقیقا احکام الهی رو انجام میدن و در صورت نیاز به وجود میارنش مسلمون نیستن پس مسلمون کیه؟مسلمونی معنیش خوب بودنه؟معنیش محبت و انسانیته؟یا معنیش بریدن سر کفاره؟یا روش تقسیم غناىم؟

عزیزم باور کن من اون ایات شیطانی رو که بهش میگی کتاب مقدس بیشتر از تو خوندم!خیلی بیشتر!و تو نخوندیش!تو بالوالدین احسانا رو شنیدیو نمیدونی به ازای یه ایه خوب و منطقی مثل این،ده تا ایه برای کشتن و اطاعت بی چون و چرا و طرق حرمسرا سازی توش هست!

ماتریالیسم و اومانیسم تنها راه حله عزیز دل برادر،تنها راه برای بس کردن این حماقت جبری و ارثی و کهن…

تو واقعا چطور میتونی از همچین خدای ظالمی پیروی کنی؟احمقی که اجازه میده بمبای کثافتایی مثل اسد کل یه خونواده رو به همراه یه نوزاد چند روزه که هیچ قدرت و اختیاری نداره پودر کنه؟این چه احمقیه که اجازه میده یه کثافتی بعد تجاوز به یه بچه هفت ساله بکشدش و پنجاه سال زندگی کنه و بگه وقتی اومد پیشم ننشو میگام!خب همونجا بگاد!زورشو نداره؟میای از همون کسشر همیشگی (حکمت) برای جواب دادن استفاده کنی؟حکمت اصلا چیه؟چیزی بیشتر از ترس و حماقت و نفهمی ادما و ابزاری برای روحانیت هر دینی برای سو استفاده از مردم؟

برای من مهم نیست،خودم میدونم اون مادرجنده هایی که تو امریکا و اروپا و هر خراب شده ای نشستن و گه میخورن حقوق بشر به چپشونم نیست،سوال من اینه،خدای تو کدوم گوریه؟