چطوری میتونم عکس بزارم تو تاپیک؟؟؟

من تجربه ای که خودم داشتم خیلی وقت پیشا تو دوران جاهلیتم عاشق دختری شدم که همون شبی که باهاش دوست شدم سکس هم داشتم منتها اون فهمید که من عاشقشم و دیگه باهام کات کرد هنوزم که یادم میاد اون بهترین سکسم بود حالا یه مورد متضادش خیلی وقت پیشا واسم بوجود اومد چون طرف بخاطر مشکل مالی سکس میکرد و هیچ حسی نداشت باعث دلزدگی از خودم شد و دیگه هیچ وقت بعدش با کسی که مشکل مالی داشت سکس نکردم اتفاقا اگه در توانم هم بود مشکل مالی اونو حل میکرذم یه مورد یکماه پیش واسم پیش اومده بود خئنه دوستم یه دختر فراری رو جا داده بود و دوستمم حسابی ازم تعریف کرده بود پیشش که دوست داشتی باهاش سکس کن بیچاره هر چی التماسم کرد پفتم من نمیتونم داستان یکی از دوستاشو برام تعریف کرد که یه بچه 20 روزه داره و نداره بهش شیر بده منم بهش یه مقدار پول دادم که بره شیر خشک بخره و ببره بهش بده به خودش هم پول دادم میدونستم خماره باید بکشه تا سرحال بیاد از لحاظ سکس هم اخر حشریت بود منتهاموفق نشد باهام سکس کنه ولی هر کدوم از دوستای رفیقم که میومدن باهاشون سکس میکرد و جالبتر اینکه این دوست ما بخاطر این دختره با مشکل پیدا کرد منم بعنوان طرفداری از خانمش ادامه دوستیمو منوط به پایان رابطه با این دختره کردم در کل دلزدگی بیشتر یه جور حس گناهه که تو ژنتیک ما ایرانیها نهادینه شده واسه یکی از دوستام که متاهل هم هست و سکس هم کم تداشتع به اصرار خودش یه موقعیت فراهم کردم و روحیتات این دوستمو رو میدو نستم احساس دفزدکی شدید پیدا کرد . و ازم میپرسید چیکار کنی بهش گفتم موضوع از این قراره ک یع مدت بد دیدم حالش خئب شد شده . یه موضوعی که دیدم تو این تاپیک اپه دختری یه موضوغی رو عملی مطرح کرد که به جوابی برسه همه میشن پدر . پدارنه نصیحت میکن که این اصلا درست نیست هر کسی عقل و هوش خودشو داره نباید ما واسه دیگرلاهن تصمیم بگیریم

دوستان غلطهای املایی رو به بزر

خودتون ببخشین

ون خوابم میاد درسن نتو نمستنم تایپ کنم

اگه از طرفت خوشت بیاد بعد سکس خسته میشی که طبیعیه و نیاز به سکس نداری اما از طرفت بدت نمیاد اتفاقا بودن کنارش خیلی لذت بخشه . مثه کسی که رفته رستوران غذا بخوره و کسی که تو خونش غذا میخوره اولی بعدش اونجا کاری نداره . اما دومی میره استراحت میکنه از خونه بدش نمیاد که ولش کنه ?

هرچیزی ممکنه باید ببینی رابطشون تو چه شرایطیه

ولی من فک میکنم تویه سکس دونفر ک واقعا عاشق همدیگن چون علاوه بر ارضای جسمی ادم روحشم ارضا میشه اصلن زدگی پیش نمیاد فقط تو سکسایی ک از رو هوسه این زدگیه وجود داره چون فقط ب فکر ارضای جسمشونم روحشون اسیب میپذیره و احساس بدی بهشون دس میده ارضای روحی از نظر من مهمتره تا جسمی…

خوبه.اما توصیه میکنم پرده نزنه طرف.چون امکانش هس تو درد سر بیافته.ولی واقعا حس خوبیه

شاید بطور قطع نشه گفت ک اولین سکس، همون بهترین سکسه… اما، بدون شک فراموش شدنی، نیس…

بعد از سکس یه حس خمودگی ایجاد میشه… جوری که از فرط خسگی میخوای ولو شی و سنگینی تنتو بندازی رو پارتنرت.

اون حس «زدگی» مال جق یا سکس با فاحشه‌هاس، ورنه سکس عاشخانه تموم مراحلش (قبل، حین و بعدش) سراسر حبّ و همدلیه! (inlove)

درضم بعله سکس از ارکان مهم رابطه عاشخونه‌س. هرچن درمورد پس لرزه‌ش مذاق آدما متفاوته، یکی میگه تنفر! خودم که معاشقه (هم قبلو هم بعد عملیات) ترجی میدم. شایدم من زیادی خسگی‌ناپذیر و حشری‌ام نمیدونم…

ی دختر بیاد عشقم شه بعد جوابتو میدم خخ

Awlieeee halesh

این تفکر فقط تو ایرانیاس
اروپا یا همین ترکیه اینجوری اصلا فکر نمیکنند

من تجربشو داشتم و دارم!
بیشتر بهش علاقمند شدم، چون هردومون عاشث همدیگه هستیم. البته سکس از جلو نگردیم و فقط از پشت بود. سکس از جلو رو گذاشتیم بعد از ازدواج به خاطر لذت بیشتر و راحتیی که طرفم میخواد داشته باشه.

وقتی اون عزیزی که جونت به جونش بسته است رو توی بغلت حس میکنی و بدن اون و خودت انگار یکی میشه دیگه انگار یه نفری فقط تو دوتا جسم
من که عاشق تر و وابسته تر شدم

من هر دو این ها رو تجربه کردم.
هم تنفر بعد سکس رو.
هم عشق به طرف بعد سکس.
اولی: در حین رابطه میگه زود باش زود باش هیچ همکاری با خودت نمیکنه مطمئن باشید بعدش تنفر میاره
دومی: قدم به قدم داره همراهیت میکنه نوازش میکنه مطمئنا بعد سکس عاشقش میشی
من یه خانومی بود یکبار سکس کردم باهاش تند تند گفت زود باش عرق کردم مردم و…حالم به هم خورد ازش ؛ سری بعد دوباره بچه ها آوردنش من دیگه باهاش سکس نکردم چون انگیزه طرف فقط پوله.
اما تعداد کمی هم معنایی سکس رو میدونن هر نوع خشونت و بد اخلاقی تو سکس مطمئن باشید تو روابط عادی و عاطفی با طرفتون تاثیر میذاره و حتی این موضوع میتونه باعث بشه کلا از سکس نفرت پیدا کنی.

واقعا اینجوریه؟؟؟؟؟

فک نمیکنم همه مثل هم باشن، من خودم اگه با دختری سکس کنم شدیدا بهش وابسته میشم واس همین بجز با عشقم باکسی نمیخابم، بعدازهربار سکس احساس میکنم صدبرابر بیشتر ازقبل دوسش دارم

چند تا حالت داره اگه پسره کس ندیده باشه وابسته ت میشه اگه زیاد دیده باشی مثل انار ک ابش خورده میندازش دور هیچ وقت دخترها به امید ازدواج سکس نکنید چون طرف ازتون زده میشه فکر میکنه میگه ایت ک به من داده به صدتا دیگه هم داده اشتباه نکنید

like

سلام
ببین دختر جون درسته که اگه با دوست پسرت سکس کنی بیشتر بهم وابسته میشید هر دوتاتون اما ایینو بدون که وقتی من خودم واسه بار اول با دوست دختر اولم سکس کردم چون سکس از پشت بود و دختره کمی اذیت شد و کمی کونش جر خورده بود و کمی خون ازش اومده بود تا وقتی که ارضا نشده بودم یکم کنترولم روی احساساتم کم شده بود و از پاره شدن دختره و داد و فریادش که کمی بخاطر درد و کمی بخاطر لذت بود بیشتر لذت میبردم و مهکمتر میکردمش و حتی تا اخر فرو کرده بودم توی کونش و کسش رو هم یکم خشن میمالیدم که حتی یکمم پایین سوراخ کسشو پاره کردم و تا زمانی که ابم رو توی عمق کونش خالی کردم همینطور کمی خشن و بی ملاحظه بودم اما بعد که از کونش کشیدم بیرون و دیدم هر دوتا سوراخاشو یکم پاره کردم خیلی ناراحت شدم با اینکه دو بار بدجور ارضاش کرده بودم اما کونش رو که جر داده بودم برامون زیاد مهم نبود چون خودش میگفت دیر یا زود باید کون دختر کرده بشه و جر بخوره اما من واسه کسش ناراحت بودم ون بدجاییش جر خورده بود و خیلی اذیتش میکرد وقت دستشویی رفتن و تا میومد کمی خوب بشه باز یا خودش پارش میکرد یا باز من وقتی بهش لاپایی میزدم دوباره جرش میدادم اما این موضوع جدا ما رو خیلی بهم نزدیکتر کرد اما یادمه که زمانی که سنم کمتر بود دختری رو که از کون میکردم حداقل تا یکهفته ازش بدم میومد اما با بالا رفتن سنم این موضوع کاملا حل شد و جاش رو به شهوت زیاد واسه هر دوی ما داد و بعد هم شهوت کمکم تبدیل به سکس عاشقانه و عاطفی داد تا حدی که دست اخر یبار تصمیم گرفتیم از جلو سکس کنیم و با حوصله شروع کردم به سکس تا اینکه بعد از دو ساعت بالاخره تونستم تمام کیرمو توی کس خیلی خیلی تنگش بکنم که حسابی جر خورده بود زیر کون و کمرش پر خون بود حالا اگه خواستی بعدن برات تعریف میکنم

من با دختري كه عاشقشم سكس كردم و هميشه فك ميكردم بعده سكس ازش زده ميشم اما كاملا برعكس بود و الآن هردو خيلي به هم وابسته شديم و جوري شده كه به تنش معتاد شدم و هيچ دختري جز اون به چشم نمياد