نکته: این گفت‌وگو سانسور شده است.

۱. با درود. اسم و سنت و دیگر اطلاعاتی که در مورد خودت دوست داری بگی رو، بگو.

اسمم سیامک هست ، اطراف تهران زندگی میکنم و شغلم هم تاسیسات هست . یه ۳,۴ سالی هست مستقل شدم دارم تنها زندگی میکنم .
سنم هم حدودا ۳۴ سال .
سن دقیق واقعیت برام مهم نیست . هیچ وقت هم سن برام مهم نبوده ، چون واقعا سن یه عدده که اصلا نمیشه روش هیچ حسابی باز کرد

۲. از کدوم کاربرای سایت چه الان چه قبل، خوشت میاد؟ آیا دوستی در سایت داری؟

کاربرای خوب سایت زیاد داره ، از کاربرای آقا ، تاپیک های پرومتئوس ، هژبر ، پاریس میلان ( لاوی سابق ) و قبلا یه کاربری بود به اسم کیر کلفت ! کتاب معرفی میکرد . خودت ( عیسی ) ، ژنرال نفله که دلیت اکانت کرده ، پاور ام که این روزها کم‌ فعالیت شده ،  از اینا خوشم میاد . دوست واقعی که بیرون هم همدیگه رو ببینم ، نه اصلا نداشتم اینجا .
از کاربرای خانم هم ، تاپیک های پریناز ، باران ، لیتل سویتی ( تاپیکاش دلی هست ) ، دریا که دیگه زیاد فعالیت نداره از اینا خوشم میاد.

۳. مهم‌ترین مشکلات فرهنگی ایرانیان به نظرت چیه؟

به نظرم اولین مشکل این هست که کار گروهی رو بهمون آموزش ندادن و خودمون هم دنبال یادگیریش نرفتیم .
دومین مسأله این هست که برنامه نداریم ، حالا برنامه روزانه و هفتگی هیچ ، برنامه سالانه هم نداریم ، امسال می‌خوایم به چی برسیم ؟ چیکار کنیم و …
سومین مساله کلیشه‌ای هست ولی کتاب کم می‌خونیم . این مسأله درباره خودم هم هست که وقت برای کتابخوانی نمیگذاریم .
مشکل بعدی به نظرم یه هنجارهای الکی برای خودمون درست کردیم مثلا مردم ما رو پولدار فرض کنن یا فکر کنن ما خیلی با کلاس هستیم ‌‌. می‌خوایم یه کاری یا یه تفریح مشروعی برای خودمون بکنیم بلافاصله اطرافیان میگن وای مردم چی میگن !
والا مردم واسه مراسم ختم طرف هم زورکی میان . حالا چه برسه به زندگی دیگران فکر کنن .

۴. خودت رو در یک جمله توصیف کن.

کاملا قابل پیشبینی و هنجارگرا

۵. شغل مورد علاقت چیه؟ فارغ از این که درآمدش چقدر باشه.

کشاورزی و کار توی گلخونه یا آشپزی فست فودی پیتزا ، فلافل و این چیزا . اون هم تمیز و خوب نه هر چیز آت اشغالی به اسم فست فود به خورد مردم بدی .
نونوایی نون های فانتزی هم خیلی دوست دارم .
کشاورزی رو به واسطه کارم زیاد باهاش برخورد دارم واقعا بهش علاقه دارم ولی خب در شرایط فعلی اقتصادی نیست اصلا . یعنی زمین اینقدر گرون هست که اصلا صرف نمیکنه شما سرمایه‌ات رو ببری توی این کار یا بخوای کار کنی اصلا حقوق های خوبی نداره این شغل .

۶. چرا ازدواج نمی‌کنی؟

حالا شاید کردم !
درسته سنم دیگه داره از نرمال ازدواج خارج میشه ولی خب هنوز به نظر خودم ۲,۳ سالی وقت دارم .
اولین دلیل ازدواج نکردنم این هست که واقعیت اصلا دنبالش نبودم .
تازه شاید یک سال هست زندگیم یه ذره روی روال افتاده ، حتی هنوز خیلی وسایل خونه  مثل تلویزیون یا مبل رو ندارم .
هنوز مغازه یا کارگاه ندارم دارم سیار با ماشین کار میکنم که امیدوارم امسال بتونم یه کارگاه کوچیک شریکی با یکی از همکارام تهیه کنم . خلاصه که از نظر اقتصادی وضع جالبی ندارم .
دومین دلیلش واقعیت از مسئولیت می‌ترسم و ازش فراری هستم .
خانواده تشکیل دادن اگه طرف واقعا مسئولیت سرش بشه ، مسئولیت خیلی بزرگی هست . تهیه مایحتاج یه طرف ، حفظ خانواده از ناهنجاری ها و برطرف کردن نیازهای عاطفی یه طرف .
سومین دلیل مجرد موندنم اینه که یه نیم نگاهی به مهاجرت دارم و برای مهاجرت مجرد بودن و خلاصه کمتر دلبسته بودن خیلی بهتر هست تا متاهل بودن .
چهارمین دلیلم وضعیت شخمی جامعه هست که اعتماد کردن واقعا سخت شده ، با طرف یه صحبت‌هایی می‌کنی، یه قول و قرارهایی میگذاری ولی وقتی وارد زندگی میشی از بیخ میزنه زیر میز و همش رو منکر میشه ! اهرم فشار مهریه هم داره ، بخوای جدا بشی از هستی ساقط میشی . هر چند یه سری اندک هستن که حتی اگه کاری هم نکنی میرن مهریه رو میگذارن اجرا .
خب اینا همش بدی‌ها و خطرات ازدواج بود ، از اون طرف زندگی مجردی و تنهایی هم سختی های خودش رو داره ، اولین عارضه‌اش افسردگی تنهایی هست . کار و زحمت خونه هم یه طرف . از سرکار میای خسته باید برا خودت غذا درست کنی ، خونه رو تمیز کنی ، خلاصه این جور کارها . بیرون میری خانواده ها رو میبینی بچه دارن آدم ناراحت میشه به حال و زندگی خودش ، خونه واسه آدم فقط حکم خوابگاه رو داره . الان حالا دیدگاه مردم تغییر کرده ولی قبلا مردم اصلا دیدگاه خوبی نسبت به آدم مجرد تنها نداشتن . حتی اون زمانی که خونه مسکن مهر خریدم بنگاهی گفت مجرد هستی باید بری کلانتری فرم تعهدنامه پر کنی ! البته رفتم کلانتری گفتن این قضیه برای اجاره هست ، برای خرید دیگه تعهد نمی‌گیرن .
خب فکر کنم خیلی زیاد شد این قسمت

۷. نکات مثبت و منفی خودت رو بگو.

نکات مثبت بخوام بگم اولین این هست که دروغ نمیگم و خیانت نمیکنم . حالا میخواد هر پیامدی داشته باشه . البته دروغ نگفتن یا خیانت به اعتماد کسی نکردن نکته مثبت نیست ولی خب در شرایط فعلی جامعه فکر میکنم پوئن مثبتی تلقی بشه .
دومین نکته مثبتم یا شاید منفیم این هست که خیلی منطقی عمل میکنم . آدم باید یه جاهایی با دلش تصمیم بگیره ولی من متاسفانه همیشه توی تصمیم گیری هام شروع به سبک و سنگین کردن موضوع با عقلم میکنم ( احتمالا دلیل مجرد موندنم همین باشه 😂)
خب نکته مثبت دیگه ای ندارم !
نکات منفی هم بسییییار !!!
اولیش و مهم‌ترینش توی شرایط استرسی اصلا نمیتونم تصمیمات منطقی بگیرم و دست و پام رو گم میکنم .
دومین نکته منفیم این هست یه کم زود از کوره در میرم که دارم تمرین میکنم بهتر بشم که به نظر خودم نسبت به چند سال پیشم بهتر شدم .
سومین نکته منفیم این هست که جرئت مواجهه با مشکلات خیلی بزرگ رو ندارم و سعی میکنم یا دورش بزنم یا ندید بگیرمش ( مثلا مشکلات خانوادگی )
خب فکر کنم کافی باشه ، بیشتر بگم خودم افسردگی میگیرم میرم خودکشی میکنم 😂

۸. تا حالا عاشق شدی؟ اصلا عشق چیست؟

آره مگه میشه کسی عاشق نشده باشه ؟! کسی که میگه عاشق نشدم یا طرف مقابلش رو محرم اسرارش نمیدونه باهاش حرف بزنه یا داره دروغ میگه .
دو باری عاشق شدم . بار اول دانشگاه بودم عاشق استادم شدم که یه عشق ۱۰۰٪ یک طرفه بود و همون اول هم میدونستم که این حس از اساس اشتباه هست و خلاصه بدون هیچ ابراز عشقی یا حرفی اون رو توی دل خودم خفه کردم و تا جای ممکن فراموشش کردم .
دومین باری که عاشق شدم ، از یکی از دخترهایی که همراه گروه‌مون سنگنوردی می‌اومد خوشم اومد که اون هم از مرحله حرف بیشتر نرفت و خلاصه نشد که بشه .
درباره این که عشق چیه ؟ متاسفانه اون قسمت منطقی ذهنم همیشه میگه عشق چیزی نیست جز ترشح هورمون ها ! دیدگاه قلبی خاصی ندارم نسبت به عشق چون مثلا عاشق شده بودم این جوری فکر میکردم که طبقه اجتماعی ما به هم میخوره ؟ آیا از زیبایی نرمال برخوردار هست ؟ این شخص می‌تونه شریک قابل اعتمادی برام باشه ؟ می‌تونه مادر خوبی برای فرزندانمون باشه ؟ و این دست سوال ها . توی این طرز فکر ، فکر نکنم هیچ احساسی وجود داشته باشه

۹. معنای زندگی چیست؟

به نظرم این از اون سوالها هست که به ظاهر سوال قشنگی هست ولی سوال پوچی هست . مثلا بپرسی معنا یا هدف از نفس کشیدن چی هست ؟ زندگی هم معنای خاصی نداره به نظرم ، آدم خودش به زندگی معنا میده . حالا یکی معنی زندگی رو توی سکس میبینه ، یکی توی مقام و قدرت

۱۰. اولین بار چطور با سایت آشنا شدی و کی اکانت ساختی؟

من حافظه خوبی دارم ولی واقعا یادم نیست کی اولین بار با سایت آشنا شدم ، تنها خاطره‌ای که توی ذهنم هست برای زمان دانشجوییم سال ۸۷ ، ۸۸ هست که توی کافی‌نت داستان سکسی از اینترنت دانلود میکردم توی گوشی p990 به صورت html میخوندم . البته اون زمان سایت آویزون بود یادمه زیاد میرفتم و سایت جیگر که عکس و فیلم می‌گذاشت . سایت لوتی هم بود که گه گاه به اون هم سر میزدم .
حدودا سه سال پیش یه روز بیکار بودم خونه یاد اون زمان افتادم اول رفتم سایت لوتی دیدم بالای سایت عکس محمد رضا پهلوی رو زده خوشم نیومد بستمش ، سایت آویزون هم میدونستم از دسترس خارج شده . چون خبرش رو خونده بودم ادمینش دستگیر شده ، شهوانی رو هم یادم بود ولی اکانتم رو دیگه یادم نبود چی بود . یه چندتا نام کاربری که به ذهنم اومد رو زدم دیدم کار نکرد یه اکانت جدید ساختم

۱۱. چرا اسم اکانتتو گذاشتی دارک من؟

اولین دلیلش اینه که از تاریکی خوشم میاد .
اون موقع هم اکثرا لباس سیاه می‌پوشیدم .
بین dark man و Abu explosive شک داشتم که خدا رو شکری اولی رو انتخاب کردم 😂
اون موقع که اکانت ساختم نمی‌دونستم میتونیم اسم کاربری فارسی هم بگذاریم وگرنه شاید اسم فارسی میگذاشتم

۱۲. فانتزی و فتیش خاص جنسی‌ای داری؟ تعریف کن.

در واقعیت شاید سکس با دختری که ۱۸۰ بزنه و موهاش تا زیر کمرش ( کونش ) باشه 😂
ولی علاقه ام برای پورن دیدن آنال ، بانداژ ( اون هم با احترام ، نه وحشی بازی که طرف رو شکنجه کنن ) enema , pissing تریسام ، پابلیک سکس و … کلا آدم سختگیری توی پورن دیدن نیستم 😂

۱۳. نظرت در مورد آینده‌ی ایران و جهان چیه؟

من واقعیتش معتقد به اداره جهان به دست فراماسونری هستم و فکر میکنم همه این جنگ ها ، حکومت ها و سیاست ها همش طبق برنامه این گروه هست و اصلا چیز خارج از برنامه‌ای وجود نداره .‌البته کتاب انسان خردمند هراری رو میخوندم ایشون مخالف این قضیه بود ولی دلایلش برای من منطقی نبود .
آینده ایران به نظرم نه مثل سوریه ویران میشه و نه مثل آلمان پیشرفت می‌کنه . شاید حکومت نهایتا تا ۵ سال دیگه عوض بشه و یه سری آزادیهایی که برای حکومت هزینه‌ای نداره رو به مردم بده ولی تغییر خاصی در وضعیت رفاهی و اقتصادی مردم بعید می‌دونم ایجاد بشه .
درباره جهان هم به نظرم چین قطعا جای آمریکا رو میگیره . حالا چند سال یا چند صد سال بعد نمی‌دونم

۱۴. چند کلمه میگم نظرتو بگو.

پدر: یا نونش رو میخوریم یا چوبش رو …

مادر: رفیق همیشه همراه

مرگ: آدم باید مواظب باشه الکی و برای هیچ و پوچ نمیره

غم: غم رو که همه دارن ولی بهش زیاد بها ندید ، پررو میشه 😂

تنهایی: معتادش بشی ترکش از ترک اعتیاد هم سخت تره

۱۵. آهنگ‌ها یا خواننده‌های مورد علاقتو بگو.

آهنگ اکثرا بی کلام گوش میدم . آهنگ فیلم ها ، بازی ها و …
خلاصه باید با آهنگ خاطره داشته باشم و منو یاد یه چیزی بندازه گوش بدم ، همین جوری خیلی کم پیش میاد از آهنگی خوشم بیاد .
یه نکته هم بگم ، زمان دانشجوییم اکثرا آهنگران و کویتی پور گوش میدادم 😬

۱۶. غذاهای مورد علاقتو بگو.

پیتزا ( اگه خودم درست کنم ) ، کباب کوبیده ( اون کباب کوبیده های ۱۰۰٪ گوسفندی رو نمیگم 😕) ، فسنجون با برنج ایرانی . سوپ رشته که همه چی داشته باشه ( قارچ ، هویج ، سبزیجات) ، اکثر غذاها رو دوست دارم .
آدم گشنه باشه نون کپک زده رو هم گاز می‌زنه میخوره !
غذاهایی که دوست ندارم : اولیش کله پاچه , دومی آبگوشت ، سومی خورشت بادمجون .
البته اینا واسه زمان شیکم سیری هست ، گرسنه باشم آدم هم زنده زنده میخورم 😂
یه نکته خونه داری و آشپزی هم بگم توی غذاهای خورشتی مثل خوراک مرغ یا خورشت سبزی یا قیمه ، یه چندتا آلو خشک بندازید لعاب و طعم خیلی خوبی به غذا میده ، خود آلو هم نرم میشه خیلی خوشمزه میشه .

۱۷. بیت کوین یا اتریوم؟ چرا؟

به نظرم هیچ کدوم ! اصل و اساس این رمز ارزها این بود که توی معاملات روزانه مثلا سفارش غذا و این جور چیزا ازش استفاده بشه ولی در حال حاضر اینقدر کارمزد شبکه بالا هست که فقط ارزش سرمایه‌ای پیدا کرده . روی شبکه های دیگه مثل ترون یا بایوننس کارمزد کمتر هست ولی به نظرم همون یک دلار هم خیلی زیاده برای چیزی که قراره مدام داد و ستد بشه .
به عنوان سرمایه گذاری هر دوی اینا رو دارم ( حالا فکر نکنی الان ایلان ماسک هستم ، جمعش شاید کمتر از ۳۰ تومن باشه ) ولی به آلت کوین ها من خوشبین تر هستم تا بیت کوین .
چرایی هم به خاطر توسعه شبکه ها و احتمالا ارزون تر شدن کارمزد معاملات هست

۱۸. مهم‌ترین دغدغه‌ی الانت در زندگی چیست؟

دغدغه خاصی ندارم ولی برنامه‌ام برای امسال یا تهیه یه کارگاه هست یا اگه بشه مهاجرت . مهاجرت داره هر سال سخت‌تر از سال قبلش میشه و با این وضع و اوضاع به نظرم اگه کسی دستش میرسه هر چه زودتر بره براش راحتتر و کم هزینه تر هست . مهاجرت هم کشور درست و حسابی که مهاجرپذیر باشه نه ترکیه که شده ایران دوم . مهاجرت به آمریکا و کانادا بر خلاف اسم بزرگش شاید حتی راحتتر از مهاجرت به کره ، مالزی یا این دست کشورها باشه

۱۹. نظرت رو بدون فحش در مورد همجنسگرایی بگو.

والا آدم فحاشی نیستم اون قدر 😂
همجنس‌گرایی رو به کل قبول ندارم چون هیچ آینده‌ای این رابطه نداره . دیگه چرا راه دور بریم همین سایت رو شما ببین دوستان گی که سنشون بالای ۳۵ ،۴۰ هست چه وضعیتی دارن ؟!
به نظرم رابطه با همجنس یه جور کنجکاوی هست بیشتر تا یک گرایش ذهنی .

۲۰. می‌دونم اهل کتاب خوندن هستی و در پروفت هم اسم کتاب‌های مورد علاقه و… رو نوشتی. بخوای کتابی معرفی کنی به خوانندگان این گفت‌وگو، چه کتابایی معرفی می‌کنی؟

اون قدر اهل کتاب نیستم ، شاید هفته‌ای دو سه ساعت مجموعا
ولی همین کتاب آخری که دارم میخونم هنر جنگ نوشته سون تزو کتاب خوبی هست برای خوندن . عادات اتمی هم کتاب خیلی خوبی هست که به همه توصیه میکنم فارق از هر سلیقه‌ای که دارن حداقل یه بار بخونن . خودم آدم با برنامه‌ای به اون صورت نبودم ولی از وقتی که شروع به خوندن این کتاب کردم اول مخارج و درآمدهام رو مکتوب کردم و آخر ماه یه نگاهی بهش میکنم که چقدر پس انداز کردم ، چقدر خرج خونه و خودم شده . خلاصه یه ذره بیشتر به زندگیم نظم دادم

۲۱. تفریحات مورد علاقتو بگو

کوهنوردی و سنگنوردی . ولی به کسی توصیه نمیکنم این ورزش رو . چون بسیار خطرناک و گرون هست .
یک سالی هست به خاطر هزینه‌های بالای سنگنوردی فقط کوهنوردی میکنم و یه مقدار هم آمادگی جسمانی .
شرایطی شده که الان ارزون ترین تفریح شده همین اینترنت . الان یه برنامه یک روزه حداقل ۴۰۰ ، ۵۰۰ هزینه داره ، حالا استحلاک لوازم به کنار . یه سری از دوستان راهنمای کوهستان هستن و تقریبا شغلشون همین لیدری و راهنمایی بود . زمان روحانی که برجام رو امضا کرده بودن گردشگر خارجی زیاد ایران می‌اومد و اینا هم کار و کاسبیشون سکه بود ، هزینه رو به دلار می‌گرفتن به ریال خرج گردشگر می‌کردن . برای اروپایی ها هم ۱۰۰ دلار ۲۰۰ دلار در روز واقعا پولی نبود و خیلی خوب خرج می‌کردن . ولی اون دوره تموم شد و تقریبا تمام دوستان رفتن سر کار دیگه . یه شعاری هست که میگن کارِت تفریحت باشه ، ولی این قضیه توی ایران حداقل یا نشدنی هست یا بسیار بسیار مشکل

۲۲. اهل فیلم و سریال هستی؟ اگر آره مورد علاقه‌هات رو بگو

قبلا سال ۸۰ تا ۹۰ زیاد فیلم و سریال می‌دیدم . حالا نمی‌دونم اون زمان ما ذوق داشتیم ، فیلم ها قشنگ بود ، چی بود خیلی فیلم می‌دیدم . ویدیو کلوپ بود فیلم کرایه میدادن شبی ۵۰۰ تومن . اکثرا هم فیلم ها توی دوتا CD بودن . ( مثل پیرمردای ۹۰ ساله دارم خاطره تعریف میکنم 😂 ) یادش بخیر دسته جمعی فیلم می‌دیدیم توی کامپیوتر یه دفعه به صحنه سکسی می‌رسید همه در و دیوار رو نگاه می‌کردن ! انگار فیلم سوپر خودشون بود 😂 حالا نهایت صحنه سکسیش لب گرفتن بود !
یادش بخیر kill bil و Pulp Fiction اون زمان چقدر معروف بود .
خونه پسر خالم می‌خواستیم  ساعت ۱ شب پالپ فیکشن ببینیم اول فیلم توی رستوران میرن دزدی گفتیم این تیکه رو ببینیم میریم بخوابیم ، نگو کارگردان نامرد آخر فیلم برمیگشت به این قسمت فیلم 😂
فیلم های جدید رو واقعیت اصلا ندیدم و خوشمم نمیاد ازشون . فیلم هایی مثل اونجرز ، باربی و … دیگه سلیقه نسل ما نیستن .

۲۳. سخن پایانی

سخن پایانی که حرف زیاده .
میبینم و می‌شنوم که خیلی ها بیکار هستن و سنشون شده ۳۰ هنوز خونه والدینشون هستن . دوستان دنبال یه فن و مهارت باشید . درسته آدم با کار جوشکاری و برق کشی میلیاردر نمیشه ولی حداقل یه لقمه نون واسه خودش می‌تونه در بیاره ‌. اصلا شما فکر کنید همین الان جو بایدن اومد پاسپورت و گرین کارت آمریکا رو داد به شما ، میخوای چیکار کنی توی آمریکا ؟ اونجا هم باید آدم یه فن و مهارتی بلد باشه تا بتونه شکمش رو سیر کنه یه پولی پس انداز کنه .
بجنبید . آدم تا ۳۰ سالگی وقت داره خط خودش رو مشخص کنه زندگیش رو سر و سامان بده ، بعدش به شدت سخت و شاید نشدنی بشه .