ﻣﺮﺩﺍﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯﻡ ﺯﯾﺮ ﻣﻮﭼﯿﻦ ﻭ ﺑﻮﺗﺎﮐﺲ ﻭ ﭘﺮﻭﺗﺰ ﻭ ﻋﻤﻞ ﺑﯿﻨﯽ ﺟﻮﻥ ﻧﺪﻥ ﺧﯿﻠﯿﻪ!
نه باباااااااااااااااااا
ارمینیوس روحیوس بیماریوس !
تو 4 مین پسری هستی که تو این تاپیک میاد منو شکست بده ولی هنوز نتونسته :P
چیمنیوس ? I am unbreakable ? ?
بَعضی از دخترا که تو داروخانه فروشندن !!
طوری خودشونو میگیرن انگار جراح مغز و اعصابن
قرصتو بفروش بابا
ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻟﺒﻨﯿﺎﺗﯽ . . .
ﺩﯾﺪﻡ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﺎ ﯾﻪ ﺳﻄﻞ . . . !
ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﻣﯿﮕﻪ: ﺁﻗﺎ ﯾﻪ ﮐﯿﻠﻮ ﺷﯿﺮ ﮔﺎﻭ ﺑﺪﯾﻦ . . .
ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ:
ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺳﻄﻠﯽ ﮐﻪ ﺁﻭﺭﺩﯼ ﯾﻪ ﮐﯿﻠﻮ ﺷﯿﺮ ﮔﺎﻭ ﺟﺎ ﻧﻤﯿﺸﻪ . . .
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﻟﻄﻔﺎ ﯾﻪ ﮐﯿﻠﻮ ﺷﯿﺮ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺑﺪﯾﻦ ! ! !
ﭘﯿﮑﺮ ﻣﻄﻬﺮ ﺁﻥ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﯾﮑﺸﻨﺒﻪ ﺍﺯ ﺟﻠﻮﯼ ﺗﺎﻻﺭ ﻭﺣﺪﺕ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ… :(
فرمون دادن دخترا :
بیا
بیا
بیا
بیا
افتاد تو جوب نیا . .
:| ?
دختر پشت تلفن با یه پسر حرف میزنه :
اوهوم! الان تازه بیدار شدم، دارم کورن فلکس با شیر سویای توت فرنگی مکسوی میخورم
حال آب پرتقال ندارم، ترشه نمیدونم چطوری داداشم که باشگاه داره صبح میتونه بخورتش
اوهوم! بعد از صبحانه میرم پیادهروی!
و حالا در واقعیت:
داره نون تافتون سه روز پیش که سفت شده را با پنیر لیقوان و چای تقلبی میخوره
و با پودر پرتقال شربت درست کرده، الان هم باید بره ته خیابون بالایی کپسول گاز رو عوض کنه
و برگرده چون داداشش معتاده همیشه کپیده!
دختري با مادرش در رختخواب
درددل مي کرد با چشمي پر آب
گفت:مادر حالم اصلا خوب نيست
زندگي از بهر من مطلوب نيست
گو چه خاکي را بريزم بر سرم؟
روي دستت باد کردم مادرم!
سن من از بيست وشش افزون شد
دل ميان سينه غرق خون شد
هيچ کس مجنون اين ليلا نشد
شوهري از بهر من پيدا نشد
غم ميان سينه شد انباشته
بوي ترشي خانه را برداشته
مادرش چون حرف دختش را شنفت
خنده بر لب آمدش آهسته گفت:
دخترم بخت تو هم وا مي شود
غنچه ي عشقت شکوفا مي شود
غصه ها را از وجودت دور کن
اين همه شوهر يکي را تور کن!
گفت دختر مادر محبوب من!
اي رفيق مهربان و خوب من!
گفته ام با دوستانم بارها
من بدم مي آيد از اين کارها
در خيابان يا ميان کوچه ها
سر به زير و با وقارم هر کجا
کي نگاهي مي کنم بر يک پسر
مغز يابو خورده ام يا مغز خر!؟
غير از آن روزي که گشتم همسفر
با سعيدوياسر وايضا صفر
با سه تاشان رفته بودم سينما
بگذريم از مابقي ماجرا!
يک سري هم صحبت صادق شدم
او خرم کرد آخرش عاشق شدم
يک دو ماهي يار من بود و پريد
قلب من از عشق او خيري نديد
مصطفاي حاج علي اصغر شله
يک زماني عاشق من شد،بله
بعد جعفر يار من عباس بود
البته وسواسي وحساس بود
بعد ازآن وسواسي پر ادعا
شد رفيقم خان داداش الميرا
بعد او هم عاشق ماني شدم
بعد ماني عاشق هاني شدم
بعدهاني عاشق نادر شدم
بعد نادر عاشق ناصر شدم
مادرش آمد ميان حرف او
گفت: ساکت شو دگر اي فتنه جو!
گرچه من هم در زمان دختري
روز و شب بودم به فکر شوهري
ليک جز آن که تو را باشد پدر
دل نمي دادم به هرکس اينقدر
خاک عالم بر سرت ،خيلي بدي
واقعا که پوز مادر را زدي ? ?
ﺍﺯﺕ ﺣﺴﺎﺑﻰ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩﻡ، ﻋﺎﺷﻘﺖ ﺷﺪﻩ !
( ﺳﺘﺎﺩ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺫﻭﻕ ﺩﺭ ﭘﺴﺮﺍﻥ )
شعره رو بخون 🙄 🙄
ﺩﺧﺘﺮ داییم ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﮕﻪ : ﭼﺮﺍ ﺍﯼ ﺩﯼ ﺍﺱ ﺍﻝ ﻣﻦ ﻧﯿﻤﯿﺮﻩ ﺗﻮ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ؟ ﺑﺶ ﻣﯿﮕﻢ : ﮐﺪﻭﻡ ﭼﺮﺍﻏﺎ ﺭﻭﺷﻨﻪ ؟ ﻣﯿﮕﻪ : ﭼﺮﺍﻍ ﺍﺗﺎﻗﻢ ﻭ ﻣﻬﺘﺎﺑﯽ ﺁﺷﭙﺰﺧﻮﻧﻪ
ﭘﺴﺮ : ﺿﺮﯾﺐ ﻫﻮﺷﻰ ﻣﻨﻮ 10 ﺑﺮﺍﺑﺮ ﮐﻦ !
ﻏﻮﻝ ﭼﺮﺍﻍ ﺟﺎﺩﻭ : ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪ ﺳﺮﻭﺭﻡ !
ﭘﺴﺮ : ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮﯼ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ؟
ﻏﻮﻝ : ﭼﻮﻥ 0 ﺿﺮﺑﺪﺭ 10 ﻣﯿﺸﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﺻﻔﺮ
ارمینیوس >~< پسر تو بازنده ای :P
دختره ی چراغ جادو پیدا میکنه دست میکشه روش غوله میاد بیرون میگه :یک ارزو بکن دختر هم یک شوهر ارزو میکنه
غول میگه :خیلی سخته نمیشه یک ارزوی دیگه بکن
دختر میگه :پارک دوبل یادم بده که غول با عجز و لابه میگه دوست داری شوهرت چه جوری باشه :)
درددل مي کرد با چشمي پر آب
گفت:مادر حالم اصلا خوب نيست
زندگي از بهر من مطلوب نيست
گو چه خاکي را بريزم بر سرم؟
روي دستت باد کردم مادرم!
سن من از بيست وشش افزون شد
دل ميان سينه غرق خون شد
هيچ کس مجنون اين ليلا نشد
شوهري از بهر من پيدا نشد
غم ميان سينه شد انباشته
بوي ترشي خانه را برداشته
مادرش چون حرف دختش را شنفت
خنده بر لب آمدش آهسته گفت:
دخترم بخت تو هم وا مي شود
غنچه ي عشقت شکوفا مي شود
غصه ها را از وجودت دور کن
اين همه شوهر يکي را تور کن!
گفت دختر مادر محبوب من!
اي رفيق مهربان و خوب من!
گفته ام با دوستانم بارها
من بدم مي آيد از اين کارها
در خيابان يا ميان کوچه ها
سر به زير و با وقارم هر کجا
کي نگاهي مي کنم بر يک پسر
مغز يابو خورده ام يا مغز خر!؟
غير از آن روزي که گشتم همسفر
با سعيدوياسر وايضا صفر
با سه تاشان رفته بودم سينما
بگذريم از مابقي ماجرا!
يک سري هم صحبت صادق شدم
او خرم کرد آخرش عاشق شدم
يک دو ماهي يار من بود و پريد
قلب من از عشق او خيري نديد
مصطفاي حاج علي اصغر شله
يک زماني عاشق من شد،بله
بعد جعفر يار من عباس بود
البته وسواسي وحساس بود
بعد ازآن وسواسي پر ادعا
شد رفيقم خان داداش الميرا
بعد او هم عاشق ماني شدم
بعد ماني عاشق هاني شدم
بعدهاني عاشق نادر شدم
بعد نادر عاشق ناصر شدم
مادرش آمد ميان حرف او
گفت: ساکت شو دگر اي فتنه جو!
گرچه من هم در زمان دختري
روز و شب بودم به فکر شوهري
ليک جز آن که تو را باشد پدر
دل نمي دادم به هرکس اينقدر
خاک عالم بر سرت ،خيلي بدي
واقعا که پوز مادر را زدي ? ?
عالی بود این 🙄 🙄 🙄
نهنگ چیست…؟
“نهنگ” التماسهای یه دختر به موبایلشه وقتی داره هنگ میکنه!
تا اکتشافات بعدی شمارو ب خداوند بزرگ وبلند مرتبه میسپارم… :)
مم مد
واقعا هم همینطوره حالم از این فمنیستا بهم میخوره خا یکی نیست بهش بگه لامصب مگه پریودتون هم تقصیر مرداس والا مثل اینه که یه دختر بیاد از مشکلاتش به من بگه بعد من در جوابش بگم:تو که تا حالا ختنه نشدی بفهمی درد یعنی چی. کلا موجودات عجیبی هستن این فمنیستا
همونطور که ابتدای تاپیک اطلا داده شده: این تاپیک فقط محض خندهس و بس! جای نفرتپراکنی نیس.
ولی بهرحال این مقایسهی شما قیاس معالفارق بسیار چرندی بود (درد پریود با درد ختنه) که حتا شوخیشم زشته. واسه همین دلم نیومد بیپاسخ بذارمش:
نخست اینکه درد ختنه رو بعید میدونم شما بعنوان یه پسر اصلاً یادت مونده باشه، حالاینکه دخترا دس کم تا پنجا سالگیشون ماه به ماه درد پریود رو متحمل میشن.
دوم اینکه ختنه امری انسانیست که میتونه هم اجرا نشه درحالی که پریود یه زجر طبیعیست و دختر خواهناخواه باهاش سر و کار داره حتا اگه دور از جوامع انسانی، خودش به تنهایی بزرگ شده باشه. (ینی نه فقط جامعه، بلکه طبیعتم حق زنا رو گایمال نموده!)
سوم؛ مشکلاتی که شما بعنوان یه پسر توی جامعه داری، نصف مشکلات دخترا هم نیس. اگه درکتون نمیرسه همدردی کنید، لاقل نمک رو زخمشون نپاشید.
درکل بهتره به جای خرج کردن نفرتت پای فمینیستایی که دسشون از همه چی کوتاس، از حکومت آخوندی متنفر باشی که میخ اسلامو به زور تا ته کرده تو کونت بیرونم نمیکشه.
فمینیسم تو ایران جزو آخرین چیزاییه که شاید زورش برسه بهت ضرر بزنه.