گربه ی سیاه

او به عنوان پایه‌گذاران جنبش رمانتیک آمریکا یاد می‌شود

رگ گشادیم بذاره برام جذاب هس تا بشینم بخونمش

↩ Mr.Feeling
ممد برو خوب شو نه میام سراغت😏

↩ sj0087
سعید چرا من هر جا میرم تو هم میای لنتی 😂😂😂😂😂😂😂

↩ Mr.Feeling
من همه جا هستم.
بذار با کلاس عاشقانه بگم.
مجنون بو میکشه از طریق بو معشوق پیدا میکنه😎

↩ sepideh58
ممنون سپیده جان…
فایل صوتی رو آپ کن تا هندزفری بزنم و راحت بخوابم…

دستت طلا سپیده بانوی عاشق گربه‌ها🐈🐈🐈🐈

↩ sj0087
نسخه صوتی گذاشتم ازش

↩ Lor-Boy
گذاشتم عزیز دل گوش کن .هر چند بشدت آزار دهنده بود برای من زمانی که چند سال پیش گوش کردم. یادم نمیره تا صبح بیدار بودم 🤦‍♀️

↩ Mr.Feeling
😂😂😂😂

↩ sepideh58
ممنون…
دانلود کردم…
حالا هی موقع گوش دادن سپیده و گربه‌هاش جلو چشممه🤣🤣🤣

↩ Lor-Boy
نههه گربه هام نه🙁😥

↩ sepideh58
اوخیییی…
گربه هات نازنازین…
راستی تاپیک زدم، ندیدی؟🙂

↩ Lor-Boy
پیگیریها زیاد بود لابه لای اونا متوجه نشدم الان میخونمت

دوستش میدارم ❤️

پو واقعاً خداست. سبک همۀ نوشته‌هاش مرموز و پر مرگ و گاتیکه. اگر می‌تونید داستان‌های کوتاه انگلیسیش را بخونید مثل tell tale heart یا masque of the red death و ببینید چه سبک نابی داره. یک شعر همین‌جوری هم داره به نام raven که ترجمه‌ش توی ایران خیلی معروفه (غُراب). اسم این تاپیک به‌نظرم کاملاً برای معرفیش برازنده‌ست.
اگر می‌خواید بیشتر بترسید، داستان واقعی مرگ خود پو رو هم بخونید.

↩ kokarostam
منم 😍

↩ LucyTheMorningStar
ممنون از توضیحاتتون
من واقعا نوشته هاشو دوست دارم هرچند نابود میکنه روحمو اما میخونم. (شاید بیش از حد مازوخیستم و شاید پو انقدر زیبا می نویسه که نمیشه ازش گذشت)
اتفاقا در مورد شعر غراب چند سال پیش شنیدم اما هرچی گشتم پیداش نکردم جز یه نسخه روسی که یکی از دانشجوهای اکراینی بهم داد و بلد نبودم بخونم…
اگر منبعی دارید برام بفرستید خیلی خوشحال میشم.

↩ arashkarimi44
اصلا آدم اسم شما رو صبح میبینه روزش بخیر می شه 😍

↩ arashkarimi44
فدات شم آرش عزیز 😍❤

ببخشید دیر خوندم.
ممنون و سپاس بابت معرفی کتاب.

کتابِ گربه گندمی نداریم؟

↩ ოεհгձռ
😂😂😂😂😂😂😂😂

عه وا گربه 😍

👍 👍 👌 😍 😍
عجیب و غریب، درک نشده، منزوی و با افکاری بسیار فراتر از زمان خودش. اینا صفاتی هستند که به شکلی انکار نشدنی با روحیات یکی از بزرگ ترین نویسندگان معاصر امریکا، ادگار آلن پو، عجین شدن. نمونه تمام عیار یک نابغه درک نشده که از همان دوران کودکی با سختی های فراوان دست و پنجه نرم کرده، اکثر سال های عمر کوتاهش را در فقر مطلق به سر برده و تا پایان عمرش در ۳۷ سالگی، زندگی متعارف و معمولی نداشته. انسانی به معنای واقعی کلمه سرکش و متفاوت که روحیات عجیبش در تک تک نوشته هاش ، که خوشبختانه پرتعداد هم هستن نمایانه.
الن پو در بین عامه مردم، بیشتر به عنوان یک نویسنده داستان های کوتاه و بلند پلیسی-جنایی شناخته میشه، اما این فقط یکی از جنبه های چندگانه شخصیتشه که در نوشته هاش به چشم می خوره. در این که پو یکی از مهم ترین پایه گذاران داستانای جنایی بوده شکی نیس. همون طور که بسیاری از نویسندگان بزرگ و صاحب نام این سبک، مانند کانن دویل، ریموند چندلر و آگاتا کریستی، خود را مدیون او و نوشته هاش می دونن. اما الن پو با آن روحیات عجیب و منحصر به فردش، به مراتب جایگاهی بالاتر از اینا داره.
نویسنده ای که مجموعه ای از بهترین شعرای ادبیات آمریکا را سروده و با منظومه های مختلفش، به خصوص “کلاغ” جایگاهی دست نیافتنی میان شاعران انگلیسی زبان داره. از طرف دیگه در آن زمان که طولانی نویسی، مد روز و خواسته عوام، خواندن داستان های بلند و طویل عاشقانه و رمانتیک بود، در دوران سلطه غول هایی مانند همینگوی، جان اشتاین بک، دیکنز و …… الن پو در عین کوتاه و ساده نویسی، در پی یافتن پاسخ سؤالاتی بود که از نخستین روزهای بلوغ فکری تا پایان عمرش، ذهن خلاقش را درگیر خود کرده بود.
جنون، مرگ، ماهیت انسان و شناخت غریزه های انسانی، جزو پرتکرارترین دغدغه های الن پو بود که در بسیاری از آثارش، بهشون پرداخته . نوشتهایی بعضا بسیار کوتاه و در عین حال اعجاب انگیز که به بی پرده ترین شکل ممکن، از تمایلات درونی انسان میگه و به تاریک ترین زوایای اعماق فکر، نور میندازه. برای شناخت بهتر دنیای پو، کافیه همین داستان “گربه سیاه” که سپیده عزیز زحمتش رو کشیده و معرفی کرده یا “قلب راز گو” را بخونید تا متوجه شید که ذهنیت این نویسنده بزرگ، تا چه حد درگیر موضوعاتی بوده که حداقل در آن زمان برای عامه مردم چندان مهم و قابل توجه نبوده. توصیفات هراس انگیز وتوام با جزییات او از تفکرات یک قاتل، یک دیوانه یا یک محکوم به مرگ، آن چنان دقیق و تأثیرگذاره که جای شکی باقی نمیمونه نویسنده این آثار، روزها و سال ها با این تفکرات دست و پنجه نرم می کرده و اگر نگیم در تمام لحظات حیاتش، حداقل در قسمت عمده ای از دوران زندگی اش، با آنها درگیر بوده .
از طرف دیگه، عشق، در میان نوشتهای الن پو، جایگاه متفاوتی داره. جایگاهی که نه در میان داستانای کوتاه و بلندش، بلکه در شعرها و منظومه هاش بیشتر به آن توجه شده . انگار که زبان موزون شعر را برای بیان احساسات لطیف عاشقانه، مناسب تر می دونسته . اما در داستان های پو که اکثرشون به شکل اول شخص روایت شده،حقیقت عریان و زشت جنون و جنایت، به عیان ترین شکل ممکن خودش رو نشون می ده. مسائل ماورالطبیعه و پی بردن به ماهیت جسم و روح و تفاوتای آن نیز از جمله مسائلیه که در بسیاری از نوشته های پو، به چشم می خوره. روی هم رفته الن پو، نه فقط یک جنایی نویس مهم و صاحب سبک بوده، بلکه در بسیاری از زیر شاخه های ادبی، نوشته هایی به شدت قابل توجه و عمیق داره که شایسته مطالعه هستند.
مرسی از سپیده عزیز بابت معرفی نویسنده و این داستان بی نظیر. 🌹 🌹 🌹 👍 👍 👍

↩ mistrs_l
گوش کن دنیا داستان بسیار جالبیه

↩ Cad
واو👏👏👏👏👏👏👏احسنت بر شما چقد بلیغ بود و چقدر کامل و جامع! واقعا ممنونم .لذت بردم از توضیحاتتون.
منم‌از‌شما تشکر می‌کنم که تاپیک رو با توضیحاتتون کامل کردید😍🎈🎈🎈🎈❤

↩ sepideh58
چشم عسیسم

بارهاخوندم!خیلی جالب وعالیه

این داستان رو چند سال پیش صوتیش رو شنیدم تا چند شب خواب ترسناک می‌دیدم. توی یوتوب هم چندتا فیلم کوتاه ازش دیدم. واقعاً جذاب بود برام.

↩ saba_tatality
اره منم شبی که شنیدمش خیلی اذیت شدم .درک میکنم

↩ om1d00
ممنونم 🙏🎈