#تابوت شکنجه
در این روش، قربانی درون قفس قرار می گرفت و پرندگان شکاری به سراغ آن می رفتند. ما این وسیله ترسناک را در فیلم هایی که آن دوران را به تصویر کشیده اند، دیده ایم قفس به شکلی ساخته می شد که یک انسان بتواند درون آن جا شود. شکنجه گرها کسانی که اضافه وزن داشتند را مجبور می کردند درون قفس های کوچکتر بروند تا به این شکل آن ها را بیشتر آزار دهند. در برخی موارد نیز قفس بزرگتر ساخته می شد تا قربانی احساس ناراحتی بیشتری داشته باشد. قفس به شاخه درخت و یا چوبه دار آویزان می شد.کسانی که جرم های بزرگ مانند کفر و یا توهین به مقدسات را مرتکب می شدند، به این شکل مجازات می گشتند. قربانی در بند شده زیر آفتاب قرار می گرفت و حیوانات و پرندگان از گوشت او تغذیه می کردند. گاهی اوقات نیز تماشاگران به طرف آن ها سنگ و اشیای دیگر پرتاب می کردند تا درد قربانی افزایش یابد.
#دستگاه دندانه ای
این دستگاه به عنوان دردناک ترین ابزار شکنجه در قرون وسطی شناخته می شود. وسیله دندانه ای از فریمی چوبی همراه با دو طناب که در انتهای آن ثابت شده بودند، تشکیل می شد. دو طناب دیگر نیز به دستگیره ای در بالا گره خورده بودند. هنگامی که شکنجه گر دسته را می چرخاند، طناب ها بازوهای قربانی را می کشیدند و استخوان ها را با صدایی وحشتناک جا به جا می کردند. اگر شکنجه گر این کار را ادامه می داد، برخی از اندام های بدن پاره می شدند.در اواخر قرون وسطی، نوع جدیدی از وسیله دندانه ای گسترش یافت. میخ هایی به دستگاه اضافه شد که در هنگام به اجبار دراز کشیدن قربانی روی تخته، به بدن و پشت آن فرو می رفت. علاوه بر جدا شدن اندام ها، نخاع نیز به شدت آسیب می دید. بنابراین علاوه بر دردهای فیزیکی، درد روحی و روانی نیز اضافه می گشت؛ زیرا قربانی می دانست حتی اگر جان سالم به در ببرد، تا آخر عمر نمی تواند تحرک داشته باشد.
#چرخ شکننده
از این دستگاه برای آرام آرام کشتن قربانی و هرچه بیشتر زجر دادن او استفاده می شد. اندام های قربانی به پره های یک چرخ چوبی بزرگ گره می خورد. سپس در حالی که شکنجه گر توسط یک چکش آهنی به اندام قربانی ضربه می زد، چرخ حرکت داده می شد و همین امر سبب می گشت که حجم و شدت شکستگی ها به شدت افزایش یابد.پس از شکستگی استخوان ها، فرد روی چرخ رها می شد تا از شدت درد و یا موارد دیگر کشته شود. گاهی اوقات شکنجه گرها چرخ را روی ارتفاعات قرار می دادند تا پرندگان از گوشت قربانی تغذیه کنند؛ آن هم در حالی که هنوز زنده بود. افراد معمولا دو تا سه روز پس از شکنجه بر اثر بی آبی جانشان را از دست می دادند.
در برخی موارد، جلاد به معده و سینه قربانی ضربات سهمگینی وارد می کرد که از آن به عنوان «ضربه رحمت» یاد می شد. این کار صدمات هولناکی به همراه داشت که نتیجه آن کشته شدن فرد بود.
#له کننده سر
له کننده سر از جمله دستگاه های مشهور برای شکنجه بود که اغلب توسط اسپانیایی ها به کار گرفته می شد. چانه روی میله پایینی قرار می گرفت و سر نیز زیر کلاهک گذاشته می شد. شکنجه گر به آرامی پیچ را می چرخاند و میله را تحت فشار قرار می داد.سپس سر به آرامی فشرده می شد که نتیجه آن در وهله نخست شکستن دندان ها در فک و بعد از آن نیز مرگ تدریجی به شیوه ای دردناک بود. در برخی از نسخه های دستگاه یاد شده، محفظه های کوچکی تعبیه شده بود که پس از درآمدن چشم ها از حدقه، آن ها را دریافت می کردند.
این دستگاه برای گرفتن اعتراف کاربرد زیادی داشت، زیرا شکنجه گر می توانست زمان کشته شدن را برای ساعت ها افزایش دهد و آن را کنترل نماید. هنگامی که شکنجه در میان فرایند آن متوقف می گشت، قربانیان آسیب های زیادی را در نواحی مغز، فک و چشم تجربه کرده بودند.
#جدا کننده زانو
این دستگاه نیز به علت کاربرد و مزایای زیاد مورد توجه اسپانیایی ها قرار داشت. وسیله منگنه مانند مذکور تیغه های تیزی درون خود داشت که از هر دو سمت بیرون زده بودند. هنگامی که شکنجه گر دستگیره را می چرخاند، تیغ ها آرام ارام به سمت یکدیگر حرکت کرده و به پوست و استخوان های زانو نفوذ می کردند. اگرچه این کار به ندرت منجر به مرگ می شد، اما باعث می گشت که زانو به طور کامل از کار بیفتد. این وسیله برای آسیب رساندن به دیگر اعضا مانند آرنج، بازوها و حتی مچ پا مورد استفاده قرار می گرفت.تعداد تیغ هایی که برای ساخت دستگاه استفاده می شد، از ۳ تا ۲۰ عدد متغیر بود. برخی تیغ ها قبل از استفاده داغ می شدند تا درد و رنج بیشتر گردد. برخی از آن ها نیز ده ها عدد تیغ داشتند که به آرامی و همراه با درد شدید به گوشت بدن نفوذ می کردند.
منبع:روزیاتو
یه وسیله هم بود به اسم کلابی
میکردنش تو کون یا کص طرف بعدش مثل باز میشده و کص کون طرف رو جر میداده
آخ آخ نقطه ضعف منو فهمیدیا
بدبختانه اغلب دخترای این مملکت خراب شده، مو مشکی هستن و به ندرت یه موقرمز میبینم…اونایی هم که تاحالا دیدم، هیچ شباهتی به سوفی جون نداشتن و بیشتر شبیه سوسن بودن ? ?
اخه به دخترای ایرانی این رنگی نمیاد و رنگایی که تو ایرانن اصلا قرمز نمیشن :(
خودم دنبال همچین رنگیم ?
پس لازم شد یکی از اهداف بلند مدت زندگیم رو، بر مبنای رفتن به یه کشور اروپایی که دختر موقرمز زیاد داره، تنظیم کنم
یا یه دختری که پوست گندمی روشن داره پیدا کن
آخیش خیالم راحت شد که مجبور نیستم آواره بشم از این مدل دخترا، توی ایران فتّ و فراوونه (البته یه چیزی پروندم تا نفوس خوب زده باشم ? )
این رنگ پوست اگه صورت چاقی نداشته باشه موی جینجر بهش میاد
آهان?
دیگه جزئیاتش رو نمیدونم :(
فقط میخوام یدونه گیر بیارم
برو بیرون یکی تور کن
اگه روراست حرف بزنم باید اعتراف کنم مشکل اینجاست که من نمیدونم گندمی روشن یعنی چی!! (dash)
( پسری که بتونه همه ی رنگهارو تشخیص بده باهوش نیس؛ کیونیه )
برو گوگل سرچ کن ?
چرا فکر میکنی به ذهن خودم نرسیده ?
مشکل اینجاست که دیدن یه تصویر از این رنگ توی گوگل، به هیچ وجه با تصویری که با چشم خودت توی کوچه و خیابون و … مشاهده میکنی برابری نمیکنه :(
لامصب هیچ دوربینی ساخته نشده که که قدرت تفکیکش معادل با چشم انسان باشه (dash)
دختری میشه که توناژ پوستش گرمه و به سبزی نمیزنه :(
میکردنش تو کون یا کص طرف بعدش مثل باز میشده و کص کون طرف رو جر میداده
بله صفحه قبل بهش اشاره شد
يحتمل يه مشکلي هست!!
(dash)
من هر وقت خوشحالم شبش بگا میرم امیدوارم واسه تو خوب باشه :(
خب معلومه وقتی اخمات تو هم باشه هیچ مردی جرات نمیکنه نزدیکت بشه (فک کنی ربطشو میابی ? )
آخ آخ نقطه ضعف منو فهمیدیا
بدبختانه اغلب دخترای این مملکت خراب شده، مو مشکی هستن و به ندرت یه موقرمز میبینم…اونایی هم که تاحالا دیدم، هیچ شباهتی به سوفی جون نداشتن و بیشتر شبیه سوسن بودن ? ?
اخه به دخترای ایرانی این رنگی نمیاد و رنگایی که تو ایرانن اصلا قرمز نمیشن :(
خودم دنبال همچین رنگیم ?
پس لازم شد یکی از اهداف بلند مدت زندگیم رو، بر مبنای رفتن به یه کشور اروپایی که دختر موقرمز زیاد داره، تنظیم کنم
یا یه دختری که پوست گندمی روشن داره پیدا کن
آخیش خیالم راحت شد که مجبور نیستم آواره بشم از این مدل دخترا، توی ایران فتّ و فراوونه (البته یه چیزی پروندم تا نفوس خوب زده باشم ? )
این رنگ پوست اگه صورت چاقی نداشته باشه موی جینجر بهش میاد
آهان?
دیگه جزئیاتش رو نمیدونم :(
فقط میخوام یدونه گیر بیارم
برو بیرون یکی تور کن
اگه روراست حرف بزنم باید اعتراف کنم مشکل اینجاست که من نمیدونم گندمی روشن یعنی چی!! (dash)
( پسری که بتونه همه ی رنگهارو تشخیص بده باهوش نیس؛ کیونیه )
برو گوگل سرچ کن ?
چرا فکر میکنی به ذهن خودم نرسیده ?
مشکل اینجاست که دیدن یه تصویر از این رنگ توی گوگل، به هیچ وجه با تصویری که با چشم خودت توی کوچه و خیابون و … مشاهده میکنی برابری نمیکنه :(
لامصب هیچ دوربینی ساخته نشده که که قدرت تفکیکش معادل با چشم انسان باشه (dash)
دختری میشه که توناژ پوستش گرمه و به سبزی نمیزنه :(
آهان…منظورتو فهمیدم : دختری که گیاهخوار نباشه. درسته؟
يحتمل يه مشکلي هست!!
(dash)
من هر وقت خوشحالم شبش بگا میرم امیدوارم واسه تو خوب باشه :(
خب معلومه وقتی اخمات تو هم باشه هیچ مردی جرات نمیکنه نزدیکت بشه (فک کنی ربطشو میابی ? )
هرچی سعی کردم بگم کدومش از همه بدتر بود دیدم همشتخمیه یکی از یکی تخمی تر.
(البته قصد توهین ندارم قیافش خیلی خوب بود ولی گند زد بهش)
از همون اول بی ریخت بود
هركدومو ميخوندم حسش ميكردم كوفت بگيري الان همه بدنم درد ميكنه.
تتلوروهم حس کردی؟؟؟ 🙄
كوفت نخند .حالا چه ربطي به تتلو داشت؟
نازك نارنجي چيه؟ من دندونم درد ميكنه يه هفتس نخابيدم اونوخ سر طرفو اونقد فشار ميدادن كه دندوناش خورد ميشده. بي احساس
تتلوروهم حس کردی؟؟؟ 🙄
كوفت نخند .حالا چه ربطي به تتلو داشت؟
قیافه تتلو جزو ششمیشونه
همزمان كه دارن زانوتو قطع ميكنن بياد جلوت آواز بخونه
در ضمن چجوري قبل ازينكه پيامم بهت برسه جواب ميدي؟ انقد هول نباش دختر من هستم فرار نميكنم كه. :)
تازه دستگاهه چشای قربانیم تحویل میداده ?
تازه دستگاهه چشای قربانیم تحویل میداده ?
همين ديگه. بفرما الان كه گفتي پلكم داره ميپره
تازه دستگاهه چشای قربانیم تحویل میداده ?
همين ديگه. بفرما الان كه گفتي پلكم داره ميپره
چه تفاهمی پلک منم داره میپره البته نه بخاطر شکنجه :|
تازه دستگاهه چشای قربانیم تحویل میداده ?
همين ديگه. بفرما الان كه گفتي پلكم داره ميپره
چه تفاهمی پلک منم داره میپره البته نه بخاطر شکنجه :|
يا خدا من با ليدي تفاهم دارم. معلومه كم كم داره ازم خوشت مياد با اين حرفات ميخاي بهم نزديك شي ولي من گول نميخورم متوسل ميشم به خميني از شر ليدي.
تازه دستگاهه چشای قربانیم تحویل میداده ?
همين ديگه. بفرما الان كه گفتي پلكم داره ميپره
چه تفاهمی پلک منم داره میپره البته نه بخاطر شکنجه :|
يا خدا من با ليدي تفاهم دارم. معلومه كم كم داره ازم خوشت مياد با اين حرفات ميخاي بهم نزديك شي ولي من گول نميخورم متوسل ميشم به خميني از شر ليدي.