رابطه با عاطفه زن شوهردار سگ حشر (۲)

1401/12/18

...قسمت قبل

خب بریم ادامه ماجراهای من وعاطفه

چهارشنبه شد و عاطفه که گفته بود میخاد با رفیقاش بره شمال اومد خونه ما
از شانس خوب منم اون زمان خونمون همش مکان بود. آقا ما رفتیم حموم و یه صفایی به سالار دادیم و تر وتمیز منتظر عاطفه شدیم
بالاخره اومد. از در اومد تو یه جووووووونی گفت که کیرم سیخ شد.
خداوکیلی از این زن حشری تر ندیدم و نخواهم دید. هر جای دنیا که هست (رفته آلمان. آمارشو دارم) خدا نگه دارش باشه.
سر پا یه لب داد و گفت جون چه کونی میخای ازم پاره کنی. اومدیم نشستیم یه سیگار کشیدیم گفت نمیخوای منو جر بدی گفتم خارکسه وایسا از راه برسی😁
اومد نشست رو پام و شروع کرد گوشمو خوردن بعد رفت گردنمو خورد لباسمو درآورد سینه هام خورد گفتم خارکسه ناسلامتی تو زنی یه زره ناز بکن که من بکنمت نه اینکه تو داری منو میکنی گفت زر نزن کیرتو درار بخورمش.
به جان عزیزم یه جوری ساک میزد تو کل این سالها که همیشه میترسیدم گاز بگیره از ته بکنه. وحشی میشد قشنگ جنونو میشد دید تو صورتش.
اومد پایین کیرمو لیس زد کرد تو دهنش شروع کرد با ولع خوردن انگار سالها بود کیر ندیده بود. انقد حشری و وحشی بود کس خار هر چی پورن استاره. یه خورده که خورد گفت میخام برات استرپتیز کنم منم خدایی فقط تو فیلما دیده بودم. گوشیشو درآورد یه آهنگ خارجی گذاشت شروع کرد تیکه تیکه لباساشو درآوردن خدایی حرفه ای بود. بدون اینکه بهش دست بزنم فقط با نگاه داشت آبم میومد.
خدایی من خیلی تو سکس حرفه ایم و به جرات 80 درصدشو از عاطفه یاد گرفتم.
اومد نشت رو پام یه ذره عشق بازی کردیم لباسامو درآورد هر دو لخت لخت بودیم خم میشد جلوم کس وکونو می‌مالید بهم فاصله می‌گرفت قشنگ حشری حشری شده بودم یعنی باور کنید منی که کمرم سفت بود اگه میکردم به تلمبه دوم نمی‌رسید آبم می‌پاشد انقد حشری شده بودم.
گفت 69 بشیم. شروع کردیم هم کیف داشت هم ترس. رو مبل 3 نفره خوردیم همو
میترسیدم از ته بکنه کیرمو خیلی وحشی بود.
زود تموم کردم که آبم نیاد آبروم بره بلندش کردم انداختم رو مبل شروع کردم لیسیدن از گردن وسینه بگیر تا رون پا. انگشتای پاشو میک میزدم اونم تو اوج بود داد میزد پدرسگ بکن. کیرتو میخوام. امروز باید جرم بدی.
گفتم خارکسه یواشتر الان همسایه ها زنگ میزنن 110.
همینجوری میخوردمش یه لحظه چشمم خورد به کیرم قشنگ داشت میترکید انقد گنده شده بود. بلندش کردم بردم روی میز نهار خوری کیرمو گذاشتم دمه کسش یه حول دادم تا خایه جا کردم صدای کرگدن میداد. شروع کردم تلمبه زدن و فکرم جای دیگه مشغول کردم که آبم نیاد. 😁
یه زن دایی داشتم خدابیامرز الان مرده خیلی پیر بود شبیه جادو گرا بود پیش خودم تصویر ذهنی اونو میگرفتم که خیلی کیری بود تا آبم نیاد😁
خلاصه کلی تلبه زدم فک کنم چند باری ارضا شد ولی سیرمونی نداشت که

راستی یادم رفت بگم اهل جنوب بود بندر خمینی کسکش ولی خودش می‌گفتند
سربندر
کلی کسش آب افتاده بود دیدم دست انداخت کیرمو درآورد کرد تو دهنش. تا حالا که 40 سالمه ندیدم کسی کیرو از کسش در بیاره بخوره انقد حشری بود این بشر
شروع کرد ساک زدن انقد خورد که آبم داشت میومد گفتم دارم میشم گفت بریز تو صورتم
جملش تموم نشده بود درآوردم از دهنش آبم پاچید تو صورتش انقد جهشش زیاد بود با سرعت نور پاشید
همشو ریختم رو صورتش بعدش ته موندشو کرد تو دهنش و میک زد. رفت صورتشو شست اومد با خنده گفت راستی سلام چطوری
گفتم خارکسه کیر ندیده اول باید سلام میکردی نه الان.
گفت جون داری بکنی باز، بعد خودش خندش گرفت گفت یادته نزاشتی تا صب بخوابم
.
گفتم بریم تو اتاق. یه تخت یه نفره داشتم رفتیم تو بغل هم لخت خابیدیم شروع کرد از زندگیش گفتن و طولانیه اونا ولش کن
یه ساعتی گذشت گفتم بخوابیم بیدار شیم سرحال بکنیم قراره 3 روز پارت کنم
چشام گرم شد تو بغل هم خابیدیم
نمیدونم چقد خوابیده بودم که با یه حس خیلی خوب بیدار شدم دیدم کیرم تو دهنش داره ساک میزنه منو نگاه میکنه
چشم وابروی سیاه و صورته سبزه، کیرمم تو دهنش نگاهش به نگاهم
یه صحنه فوق حشری ترسیم کرده بود
گفتم تو سیرمونی نداری گفت تازه دیشب به شوهرم دادم صبم از کون کردم گفته چند روز نیستی با این وجود انگار چند ساله ندادم انقد دلم کیر میخاد
لبخند ملیحی زدم گفت چیه تو هم از کون میخای؟
گفتم نیکی و پرسش
نمیگم عشق کونم ولی بدم نمیاد چند وقت یبار بکنم. داغ هست ولی خشکه کسو بیشتر ترجیح میدم
خلاصه اومد بالا جفت من خابید با همون دهن کیری شرو کرد لب خوری منم همراهیش کردم
کیرمم از جلو کرده بود لاپاش داشتم میمردم از حشر
رفتم یکم پایین تر شرو کردم سینشو خورن قشنگ گرد تو دس بیا
یکیو میخوردم یکیو چنگ میزدم اونم چشاشو بسته بود لباشو گاز میزد
کم کم رفتم پایین شرو کردم رونشو لیسیدن گفتم کسشو نخورم خودم کردم الان بو میده انگار فکرمو خونده باشه گفت بخور تمیزه رفتم شستم تو خواب بودی
شرو کردم خوردن به صورت وحشی وار چون دوس داشت
چوچول میخوردم انگشتم تو کسش بود بازی می‌کردم اونم که دیگه نگم براتون رو فضا بود جیغ می‌کشید میگفتم خارکسه آرومتر الان همسایه ها میان.
داد میزد بگو بیان چند تا کیرم کمه برام
حرفاش درصد حشریتمو چند برابر می‌کرد
خوردم خوردم دیدم بلند شد چشا کاسه خون.
فیس، سبزه. چش وابرو مشکی، چشا کاسه خون
یاد خون آشام افتادم گفتم الان که کیرمو از ته گاز بزنه بخوره
گفت بخاب نوبت منه شروع کرد مجدد ساک زدن و سوراخ کونمو خوردن منم تو ابرا بودم یخورده خورد رفت از کیفش یه پماد مانند درآورد گفتم چیه گفت لیبروکانته برای معاینه زنانس خوراک کون کردن
ریخت روی کیرم خیلی سرد بود یه شوک وارد شد بهم
من دراز کش اومد بالای کیرم تنطیم کرد با کونش، نشست روش
نه به سختی ولی یکم طول کشید تا ته کیرم تو کونش بود
شرو کرد بالا پایین کردن و حرفای سکسی زدن
خود سکس یه طرف حرفای سکسی یه طرف

الان یادش میفتم راست میکنم
یخورده از کون کردم البته من بی تحرک بودم خودش بالا پایین می‌کرد
خم شد من سینه هاشو میخوردم حشر رو 1000 بود
گفتم بسه بیا پایین
انداختمش رو کولم بردم تو پذیرایی انداختم رو دسته مبل
دسته مبلا از این چاقا بود
قشنگ سر و بدنش رفت پایین کونش قلمبه بالا موند
سوراخ کونش باز شده بود چون از کون کردم
یزره دست کشیدم رو سوراخاش چنتا در کونی محکم زدم (امروزی‌ها میگن اسپنک)
ما می‌گفتیم در کونی، قشنگ لپای کونش سرخ شده بود با هر ضربه جووووووون میگفت که وحشی تر میشدم
هی میگفت بهترین سکس عمرم با توعه. هیشکی مثه تو نمیکنه، جون چه کیری داری.
بدتر حشری میشدم
شرو کردم از کس کردن اونم آه وناله که چه عرض کنم اربده می‌کشید
یخورده تلنبه زدم درآوردم از کون کردم چنتا کون میکردم چنتا کس
که خشکی کون ازیتم نکنه.
چون ارضا هم شده بودم حالا حالا ها قصد ارضا شدن نداشتم ویه تکنیک دیگه که باعث می‌شد دیر آبم بیاد این بود که وقتی میخاست بیاد در می‌آوردم یکم ور میرفتم ویا پوزیشن عوض میکردم دیگه نمی‌آمد.
یخورده دیگه رو مبل کردم گفت بریم رو میز نهار خوری
به پشت انداختمش رو میز پاهاشو با دست گرفتم شرو کردم تلنبه زدن
انقد کردم که جفتمون ارضا شدیم
بلند شدیم دوش گرفتیم و اون موقع اینجوری نبود زنگ بزنی غذا بیارن
لباس پوشیدم رفتم کباب گرفتم برگشتم
نهار خوردیم گفت یه اعترافی بکنم
گفتم بگو گفت تو رفتی یبار جق زدم آبم اومد. من موندم این چرا انقد حشریه
البته بعدها گفت که بعضی مواقع کوکائین میزنه واون شهوت زیاد میکنه ولی کلا آدم به حشری بودن عاطفه ندیدم تو زندگیم
اون روزم شانس ما زده بود بمن گفت بیا بزن من خایه نکردم. من چند سالی در گیر اعتیاد بودم و با NA جلسات
ترک کرده بودم وکلا دیگه چیزی مصرف نمیکردم.

بعد از نهار گفتم بریم یه چرخی بزنیم
گفتم آژانس بگیرم اون موقع اسنپ نبود که گفت مگه موتور نیست گفتم چرا هست
گفت با موتور حال میده
هوا هم هنوز سرد سرد نشده بود ولی باید با کاپشن سوار میشدی
گشتم تو خونه یه کاپشن براش پیدا کردم تنش کرد سوار شدیم
اون موقع میگفتم خارشو گاییدم هر کی از من خوشبخت تره
واقعا سکس خوب حال آدمو خوب میکنه

یذره چرخیدیم و رفتیم پونک مجتمع بوستان چرخیدیم گفت حال نمیده بریم طبیعت گفتم بریم چیتگر گفت نه بریم پردیسان نزدیکتره
رفتیم پارک پردیسان
تو راه که داشتیم میرفتیم رو موتور دست چپم که آزاد بود بردم پشت از رو کاپشن گذاشتم رو سینش یه ذره مالیدم گفت دستتو بگیر فرمون کار دارم
چند دقیقه بعد گفت بگیر اگه میخوای سینمو
دستو مجدد بردم پشت دیدم سینه ی داغ و لخت اومد تو دستم
خارکسه سینشو از کاپشن و مانتو درآورده بود که من بگیرم
چقد پایه بود این دختر
یذره مالیدم راست کردم
دستمو برداشتم گفتم مردم میبینن
همش خم میشد تو گوشم آه میکشید منم راست کرده بودم رو موتور
خلاصه رسیدیم پارک پردیسان دوستان تهرانی در جریان پردیسان پارک حیات وحش هست وجنگل طوریه
هم مسیر آسفالته داره هم خاکی
یه ذره آسفالته رفتیم نه خلوت بود نه شلوغ
گفتم بیا از خاکی بریم
خاکی هم جاده هست و خیلیا میرن برای پیاده روی
رفتیم تو خاکی یذره که رفتیم گفتم بپیچیم تو درختا یه خورده رفتیم خلوته خلوت فقط صدای پرنده ها بود
از پشت خفتش کردم گردنشو میخوردم اونم کونشو داد عقب میگفت جون تو طبیعت یه حال دیگه داره
چنتا در کونی بهش زدم برگشت زانو زد زیپمو کشید پایین کیرمو که نیم سیخ بود درآورد و شروع کرد خوردن
هم استرس داشتم کسی بیاد وهم کلی حال میداد
لامصب استرس از 10 تا اسپری تاخیری بدتره مگه آبم میومد. کلی ساک زد منم حالم بد
بر گردوندمش دستشو زد به درخت قمبل کرد منم شلوارشو دادم پایین تا رونش یه تف زدم کف دستم کشیدم تو شیار کسش کیرمو یبار مالیدم روش یدفه همرو جا کردم
چه داغ بود انگار کوره بود لامصب
چنتا تلنبه زدم دیدم جام خوب نیست چون از من کوتاه‌تر بود باید پامو خم میکردم

دیدم یه سنگ نسبتا بزرگ اونور تره آوردم گذاشتم زیر پاش دیگه لازم نبود خم بشم راحت جا میرفت
انقد آه سکسی می‌کشید تو اون سکوت گفتم الان میان میبرنمون
کردم کردم تا آبم اومد همرو ریختم توش
خودش گفته بود دستگاه داره (آیودی)
برای جلوگیری از حاملگی
با دستمال که از جیبش درآورد خودمونو تمیز کردیم. یذره راه رفتیم گفتم بریم خونه داره تاریک میشه الان سرد میشه
رفتیم آریا شهر یه کس چرخ زدیم یه ذره باقالی و شلغم خوردیم
میخواست حساب کنه من نزاشتم
یه دسته پول درآورد 2 هزاری نو
میشه 200 هزار
اون موقع خیلی پول بود فک کنم حقوق کارمند زیر 70 هزار بود
(سال 84)
خدایی خیلی با معرفت بود و اخلاق لاتی داشت اصلا سوسول نبود منم خیلی اخلاقش دوس داشتم

رفتیم خونه دوش گرفتیم از حموم اومدیم بیرون موبایلش زنگ خورد شوهرش بود گفت بچه مریض شده
اینم گفت الان دربست میگیرم از شمال میام
گوشی قط کرد گفت من گفتم محمود آبادم 3 ساعت راهه
گلا 3 ساعت دیگه پیشتم کلی از دلم درآورد که یدفه شده ومن میخاستم 3 روز پیشت باشم منم گفتم بچت واجب تره
تو او 3 ساعت 2 راند دیگه کردمش موقع رفتن گفت از دادن به تو سیر نمیشم
گفتم شوهرت نمیکنه یا بلد نیست
میگفت اتفاقا هر دفه که میکنه شیره میخوره زیر 1 ساعت نمیکنه ولی تو یه چیز دیگه ای
منم خر کیف شدم.
با لب و بوسه خدافظی کرد براش آژانس گرفتم ولی نزاشت حساب کنم و رفت
شماره خونه هم بهش دادم و شب ساعت 12 زنگ زد
گفت بچه رو بردن دکتر الان خوابیده
میگفت شوهرم رفته حموم میخاد بیاد بکنه ولی من دلم میخاد به تو بدم
بعدش گفت چشامو میبندم فک میکنم تو داری جرم میدی
با حرفاش پشت تلفن یه جق زدم الان بهش میگن سکس تل 😁

شب مثه سنگ خوابیدم
خیلی خسته شده بودم
صب با صدای در واحد بیدار شدم
انگار یکی می‌کوبید به در با حالت منگی بیدار شدم با شورت رفتم دم در از چشمی نیگاه کردم دیدم عاطفس
فک کردم خاب میبینم گفتم کیه گفت باز کن عشقم
در باز کردم یه لب ازم گرفت گفتم اینجا چیکار میکنی گفت نون داغ گرفتم با صبونه که بزنیم بر بدن
نگاه کردم دیدم بربری گرفته با یه کیسه خوراکی از عسل و کره و پنیر وگردو و ارده
گفتم مگه جنگه چه خبره گفت شیره جونته کشیدم باید تقویت بشی گفتم من جوون روغن نباتی نیستما من با روغن کرمانشاهی بزرگ شدم بنیه ام قویه گفت آره خدایی خودتو ثابت کردی اومد تو
گفتم خارکسه یه ندا بده میای شاید ننم خونه باشه گفت آمار دارم نیستش ومگه قرار نبود تا جمعه پیشت بمونم دیدم راست میگه
مانتو و روسری درآورد یه تاپ بالای ناف نارنجی تنش بود گردی سینه میزد تو چش با یه شلوار جین جذب
گفتم خارکسه اینجوری میای نمیگی میکننت گفت من فقط به تو میدم عشقم
گفت اون شوور خار کست مگه دیشب نکرد گفت کرد منم چشامو بستم بیاد تو بهش دادم
شوهرم شک کرد میگفت تو سکس تو خیلی فعالی چرا خوابیدی چشاتو بستی منم گفتم خسته راهم
ولی تو خیالم تو داشتی منو میکردی
با این حرفا دوباره راست کردم
گفت بدو صبونه بخوریم من گفتم میرم پیاده روی زود برمیگردم
خونشون تقریبا نزدیک بود ما پونک بودیم اونا جنت آباد
صبونه رو خوردیم بساط جم کردیم گفت من ظرفا رو بشورم وبرم سکس باشه برای یروز دیگه سر فرصت گفتم باشه ولی داشتم نقشه میکشیدم براش
رفت ظرفا رو بشوره کونشو دیدم از پشت سینک چشمک میزد
از پشت بغلش کردم گردنشو خوردم یکم سینشو مالیدم دیدم صدای آه ونالش بلند شد
گفتم تو این حالت خیلی دوست دارم
الان بهش میگن فانتزی😁
گفتم تو کارتو بکن اون ظرف می‌شست منم چنتا درکونی زدم دست کردم تو شرتش یزره با چوچول ور رفتم مثه مار به خودش می‌پیچید
دکمه شلوارشو باز کردم زیپشو کشیدم پایین
شلوارشو کشیدم تا روی زانو دیدم از این شورایی که فقط بنده پاشه
نشستم رو زانو شرو کردم سوراخ کونشو لیس زدن یه کم قنبل کرد شورتشو زدم کنار زبون میزدم به کسش
دیدم برگشت کسش جلو دهنم بو چه خوش بو بود گفت صب دوش گرفتم اومدم میدونستم میخای پارم کنی
آبو بست یزره کسشو خوردم گفت واقعا سریع جمش کنیم چون وقت ندارم
انداختمش رو کولم دور خونه میچرخیدم اونم می‌خندید گفتم کجا دوس داری پاره بشی گفت تو کجا دوس داری
گفتم لب پنجره
پنجره رو باز کردم تاپش تنش بود شلوارشو درآوردم گفتم تو از پنجره بیرون نگاه کن من میکنم گفت باشه عشقم
لب پنجره بود من یزره خوردم بد هول دادم تو کسش، چنتا تلنبه زدم گفت نمیتونم بی تحرک باشم پنجره رو بست رو مبل نشست گفت تا ساک نزنم نمی‌چسبه
شروع کرد ساک زدن ولی نه زیاد
برگشت گفت داگی بکن منم شروع کردم کردن و چک زدن در کونش
کمتر از 5 دقیقه شد آبم اومد ریختم توش گفتم نوبت توعه گفت من ارضا نمیشم عشقم اومدم تورو ارضا کنم و برم
چقد معرفت داشت
شلوارشو پوشید یه لب اساسی داد مانتو روسری هم پوشید گفتم آژانس بگیرم گفت نه با ماشین اومدم
گفتم ماشینت چیه گفت 405
گفتم جانم باید یه بارم تو ماشین جرت بدم یه جوووونی گفت و خدافظی کرد رفت
منم تو فکر این بود چه کار خوبی کردم که خدا اینو سر راهم گذاشته

ولی بعدش حالم بدشد. دیدم کم کم دارم وابستش میشم

خیلی فک کردم باهاش کات کنم ولی لامصب سکسش می‌آمد جلو چشمام ومیگفتم کسخلی کُس به این خوبی رو ول کنی
❤️❤️❤️
اینجوری شد که تقریبا 6 سال
تا سال90 باهم بودیم که رفت آلمان.

خیلی طولانی شد ادامشو تو قسمتای بعد مینویسم
تمام فانتزیای سکسی مو باهاش انجام دادم
بعد از گذشت 11 سال از جداییمون هر جای شهر میرم هر کوچه ای میرم هر پارکی میرم یه خاطره باهاش دارم

ولی یه بدی هم داشت
انقد که خوب بود تو سکس دیگه میدونم تکرار نمیشه برام همچین سکسی 😭😭😭😭

چندین ساله فک میکنم اصلا سکس نداشتم. بماند که زن دارم و 2 تا بیوه هم رفیق دارم و هر روز سکس دارم ولی چون با عاطفه همه چی و به نحو احسن تجربه کردم دیگه اینا به چشمم نمیاد
انگار به یکی باقالی پلو با گردن بدی یه مدت، بعد هر روز نیمرو بدی بگی اینم غذاس ولی چون مزه باقالی پلو با گردنو چشیده نیمرو به چشش نمیاد
خوشبحال کسی که تجربه سکسی نداره و فقط با زنش بوده و فک میکنه همه زنا یجور هستن

اینم پایان قسمت دوم
اگر استقبال شد بقیه خاطراتمو تعریف میکنم براتون

ادامه...

نوشته: جوون قدیم


👍 35
👎 7
71601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

918106
2023-03-09 02:00:07 +0330 +0330
  • ایموجی نزن🤦‍♂️خدایا چقد تکرار کنیم…زبونمون‌ پشم دراورد والله…
2 ❤️

918112
2023-03-09 02:08:22 +0330 +0330

کونی روی موتور چجوری سینشو مالوندی؟؟؟

3 ❤️

918121
2023-03-09 02:35:25 +0330 +0330

نویسنده محترم داستانت رو همون چند خط اول متوجه شدم مخلوطی از رویا و تخیل و خب شاید یک جزئی هم واقعیت دخیل باشه اما این رو توجه داشته باشید هرکسی در داستانش از خودش تعریف کرد شک نکن که مزخرفی بیش نیست و تماما غیر واقعی و تماما بعلت کمبودها و ضعف های شخصی نویسنده هست ولاغیر یعنی چی می‌نویسید : خدایی من سکسم حرفه ای هست، حالا حرفه ای باشی یا نباشی مگر قراره انتخاب بشی برای مسابقه، بابا یاد بگیرید خاطره را عین حقیقت تعریف کنید والا قرار نیست اینجا کسی شما را انتخاب بکند،

2 ❤️

918123
2023-03-09 02:54:31 +0330 +0330

به این میگن با کون افتادن تو کوزه عسل .خوب حال کردی برای خودت .
خیلی از زنها شهوتشون در همین حده . فرقشون اینه که مدام در حال سرکوب کردن نیازشون هستن . زنهای جنوبی بخوان خودشون رو تو سکس رها کنن هر کدومشون یه عاطفه تمام عیار هستن.
قابل توجه خانمها . یاد بگیرین دست دل باز . با معرفت. نترس . پایه مشروب خوری . چس نکردن خود . از زندگی لذت میبرید
خوشبحال خانمایی که همچی خصوصیاتی دارن . خوشبحالتر اون اقایی که با همچی زنی اشنا بشه .

3 ❤️

918159
2023-03-09 11:01:50 +0330 +0330

خداییش خودت بخون یبار.توچندساعت چندبارسکس کردی منکه هرکاری کردم نتونستم اماردرستی دربیارم.فک کنم باید بدم یه حسابدارحساب کتاب این داستان دربیاره🙄🙄

1 ❤️

918169
2023-03-09 12:27:37 +0330 +0330

کل داستانو بیخیال
این جمله منو ویران کرد
هر جای شهر میرم هر کوچه ای میرم هر پارکی میرم یه خاطره باهاش دارم
دهنت سرویس

1 ❤️

918172
2023-03-09 13:24:50 +0330 +0330

جالبه 😂بنویس

2 ❤️

918178
2023-03-09 15:23:21 +0330 +0330

کاری ندارم به ادبیات و نوشتن و علامت و غلط و … بگذریم دوستان .
ولی ، آره هست و میشه روزی چندین بار سکس تو یه روز میشه چند سکس پشت سر هم ، اول قوای جوانی و بعدم جسمی و جنسی.
ولی خوش به حال مردابی که زن با انرژی دارن ، که خیلی فرق داره با معمولی . یه دوستی داشتم رو فرم و سکسی با خیلی دخترا دوست و تو رابطه بود می‌گفت یه دوست دختر داشتم ریزه میزه و معمولی بود ولی تو رابطه اون تو رو میکرد ، جوری تو رابطه انرژی داشت که با اینکه بدن معمولی داشت با بقیه که خیلی سرتر بودن قابل مقایسه نبود سکس اون و بهترین سکس های عمرم با اون بود .
زن و مرد خوب هر دو مثل هم باشن ، نه یکی بالا یکی پایین که بعد میشه داستان . تو هم خوب حال کردی معلوم و با همون خاطرات حال کن فقط خیانت و … بد .

1 ❤️

918180
2023-03-09 15:40:56 +0330 +0330

خیلی باحال بود. کیف کردم خدایی

1 ❤️

918201
2023-03-09 21:17:30 +0330 +0330

گفتی به بهونه ی پیاده روی اومد پیشت، و بعدش گفت با ماشین اومده

1 ❤️

918204
2023-03-09 21:54:57 +0330 +0330

فقط یه مورد دوست من سال ۸۴ که گفتی فکرکنم حقوق کارمند ۷۰ هزاربود اشتباه بود.این مبلغ اوایل انقلاب وتادهه هفتاد بود به عنوان حقوق.دهه ۸۰ حقوق چیزی حدوده ۶۰۰ هزار یا کمتریابیشتربود.ولی قبول دارم ارزش ۲۰۰ تومن اون زمان اندازه دوملیون الان بود وپول زیادی حساب میشد

1 ❤️

919539
2023-03-19 19:01:18 +0330 +0330

الان تو همین رابطه ای م ک میگی

1 ❤️

920066
2023-03-25 00:26:07 +0330 +0330

۳p👌

0 ❤️