رابطه مخفی من و نسیم همسر برادرزنم (۱)

1403/02/22

نزدیک 9 ماهی میشد که بخاطر کارم مجبور شدیم بریم تهران و خونه پدر زنم زندگی کنیم . خونشون خیلی رفت و آمد داشت و تقریبا هر روز دخترو پسرش با همسراشون اونجا میومدن و خیلی وقتا شبم میموندن .اونقدی که بیشتر از خونه خودشون اونجا بودنو هر کدوم یه کشو پر لباس داشتن .
چند ماهی میشد که با زنم قهر بودیم و باهم سکس نمیکردیم این موضوع خیلی روم فشار آورده بود . از موضوع قهرما همشون اطلاع داشتن .نسیم (زن داداش خانومم) چند وقتی بود که توجه و محبتش بهم بیش از اندازه شد و من متوجه این موضوع شده بودم.از همون اوایل ازدواجش چون با خانواده شوهرش حال نمیکرد هر وقت میرفتیم تهران با من زیاد گرم می گرفت ولی من باهاش حال نمیکردم. بدن قشنگی داشت ورزش میکرد یه کمر باریک کون برجسته با سینه های 75 ازون سینه ها که همه میپسندن . بعد از تهران رفتنمون تازه چشمم گرفته بود قبلش زیاد بهش اهمیت نمیدادم چون سنش کم بود و اندامشم مثل الان نبود .ولی از وقتی رفتارش نسبت به خودمو دیدم بیشتر توجهم سمتش رفت و دیدم چه بدنی داره عاشق کونش بودم اونم متوجه نگاهای من شده بود و شلوارهای تنگو لباس های یقه باز میپوشید . زمانی که اونجا بود مرتب بهم سوئیس میداد و پذیرایی میکرد .توی جمع ک تنها بودم میومد پیشم مینشست و سر صحبتو باز میکرد . اکثر وقتا توی اتاق روی تخت دراز میکشیدم و تنها کارامو میکردم میومد لب تخت جلو آینه میشست موهاشو جلوم شونه میکرد یا بعد از حموم تو اتاق من سشوار میکشید و دلبری میکرد میومد کاغذ هامو بهم میریخت یا بالش سمتم پرت میکردو میرفت . گهگاهی گوشیشو میاورد از تلگرامو اینستا ازم سوال میپرسید . زمان غذا خوردن طوری می شست که روبروم باشه مرتب تو سفره خمو راست میشد سینه هاشو نشونم میداد . دیگه تا جایی پیش رفت که برام عکس لباس های لختی میفرستاد و نظرمو در موردش میپرسید که کدوم بهش میاد .همیشه فکر میکردم بهش پیام بدم بهش پیشنهاد بدم یا دنبال یه موقعیت بودم که تنها باشیم با هم و حسرت اون روزایی رو میخوردم که تنها بودیمو روش کراش نزده بودم ولی میترسیدم بی فکر کاری کنم از دستم بپره . یه بار قرار شد لبتاب شو بیاره تا براش درست کنم تنها رو تخت دراز کشیده بودمو با گوشیم ور میرفتم بقیه هم تو پذیرایی تلویزیون میدین که اومد گفت مهندس وقت داری یه نگاهی بندازی بهش .منم که از خدام بود قبول کردم . کنارم روی تخت نشست بوی عطرش دیوونم کرده بود . یه بالش گذاشته بود رو پاشو خم شده بود جلو طوری ک موهاش به بدنم میخورد راحت میشد سینه هاشو دید و شورتش که از پشت شلوارش زده بود بیرون .یه کم جابجا شدم گفتم چ خوش رنگه . پرسید چی گفتم همون بنفش توریه . خندید گفت هیز بیشعور و لباسشو کشید رو کمرش.کاملا متوجه نگاهم ب سینه هاش شده بود و هی میگفت حواست ب کارت باشه. داشتم دیونه میشدم بوی عطرش سینه های جذابش . عمدا دستم رفت روی رون پاشو گفتم بزنش ب شارژ. از روم رد شد جوری ک سینه هاش مالیده شد به صورتم .کیرم داشت منفجر میشد همش داشتم بدن لختشو تصور میکردم تا نشست دیگه نفهمیدم دستمو بردم تو یقش اصلا به این فکر نکردم ک کجام . شروع کردم به دستمالی سینه هاش شوکه شده بود و کاری نمی کرد . دست کردم زیر سینش نوکشو از سوتین دادم بیرون شروع کردم مک زدنو لیسیدن سینه و گلوش عطر روی بدنش دهنمو تلخ مزه میکرد . ولی من مدتها منتظر این فرصت بودم. همینطور ک لم داده بودم پتو رو کشیدم رو پام دستشو گرفتمو از تو پاچه شلوارک گذاشتم رو کیرم .با دستای کوچیکش سر کیرمو کف دستش گرفته بود میمالید میترسیدم ارضا بشمو گند بزنم ب خودمو لحاف تشک و اینکه چند ساعت قبلش حموم بودم و ضایع بود دوباره برم .کاملا تحریک شده بود اگه شرایطش بود همونجا میکردمش دوس داشتم برقا قطع شه تا تو تاریکی برام ساک بزنه داشتم ارضا میشدم دلم نمیخاست به این زودی تموم بشه که یکی از تو پذیرایی صدامون کرد که بیاین چایی بخورین تازه به خودمون اومدیم ک چکار خطرناکی کردیم . یهو دستشو کشید بیرون کف دستش خیسه خیس بود لیسیدش گفت قربون ابت بشم مهندس من.سینش کرد تو سوتینشو رفت بیرون . منم که شق بودم وایستادم وقتی خوابید رفتم پیش بقیه . اون شب تا موقع خواب روبروی هم رو مبل نشستیمو در مورد اون اتفاق چت کردیم و حرفای سکسی زدیم من از سینه های نرمو خوردنیش اونم از گرمی و سفتی کیر من . رضایت میشد از تو نگاهاش و لبخند های شیطنت آمیزش بهم فهمید با این که من ازون اتفاق حس پیروزی میکردم ولی انگار نسیم برنده اصلی بود که تونسته بود با لوندیاش به خواستش برسه و این تازه شروع ماجراهای منو نسیم بود …

نوشته: slash1100


👍 47
👎 4
58601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

983315
2024-05-11 23:47:32 +0330 +0330

زن داداش زنم هم، چپ راست میاد سینەهاشو طوری میزنە بە تنم کە من بە غش مردگی میوفتم ولی مگە جرات دارم کاری کنم؟؟؟؟ مادر زنم چهار چشمی دوتامون رو میپاد.

6 ❤️

983324
2024-05-12 00:22:48 +0330 +0330

مهندس همه گفتی ولی نگفتی پدر زنت هتل یا مسافرخونه داشت که برای همه ی اطاق داشت جقی دستش به دودلت خورد آبت اومد فقط موندم خونه پدر زن همون داماد سرخونه باشی و چسی بیای و با زنت قهر کنی همه بدونند فقط ی امکان داره که برادر زنها و پدر زن مشتری کونت بودند و خلاص

5 ❤️

983375
2024-05-12 09:27:59 +0330 +0330

بهت (سوئیس) میداد؟؟؟؟؟

5 ❤️

983376
2024-05-12 09:31:38 +0330 +0330

یه حالی میده این دستمالیهای یواشکی و با استرس، ،به صدتا سکس کامل و با خیال راحت میارزه،،آدم به حد انفجار میرسه

5 ❤️

983406
2024-05-12 16:28:53 +0330 +0330

کاری با راست ک دروغ بودن داستان ندارم
فقط سوئیس‌ میداد یعنی چی؟ اشتباه تایپی ئ تاحالا ندیده بودم
حالا بگذریم
اقاااااااا زن داداش زنمم جدیدا خیلی بهم گیر میده ولی از اخلاقش خوشم نمیاد و لی بدنش حرف نداره عالیه سکسیه جمع و جور

2 ❤️

983408
2024-05-12 16:38:09 +0330 +0330

حالا بگیم من بخاطر درس،کار،منزوی بودن…،با دختری نبودم و کوس ندیده ام و با زنداییم…اگه با یکی کانکت شم قید زندایی پیله مو میزنم،ولی اینایی که زن دارن و وضعشون اینطوریه واقعا جای تعجبه

1 ❤️

983414
2024-05-12 18:05:14 +0330 +0330

عالی بود

1 ❤️

983418
2024-05-12 18:55:21 +0330 +0330

هیچ زنی تا کرم نریزه مردی جراَت نزدیک شدن بهش رونداره امابعضی ازخانمها سیاستشونه آبروی طرف روببره وبگوید من پاکم اون طرف هیزه خیلی مواظب باشید گولشون رونخورید و ی عمر پشیمونی به همراتون باشه

3 ❤️

983670
2024-05-14 04:51:49 +0330 +0330

نمی‌دونم واقعیه یا تخیلی ولی خیلی به واقعیت نزدیکه . من خودم با زن بردار خانمم سکس داشتم و سیگنال هم از طرف اون شروع شد . این روابط و دستمالیها و دید زدنها و شیطنت ها واقعا نمک زندگیه و با یک دنیا هیجان اتفاق می‌افته. برای خیلی ها هم پیش میاد و نووش جون همه ی اونهایی که ظرفیتش را دارند و ازش لذت من میبرند .

2 ❤️