لذت یک بدن مردونه (۳)

1401/10/13

...قسمت قبل

محمد یک مرد ۳۵ ساله، صورت لاغر و کشیده و بدون ریش و سبیل و بدنی لاغر و استخوانی با قد متوسط و پوست سبزه که موهای کوتاه سینه و دست و پاهاش، جذابیت مردونه بدنشُ بیشتر میکرد.
وحید یک پسر ۲۲ ساله با قدی بلند و بدن لاغر و پوست سبزه که خط رویش موهای کوتاه بدنش از سینه ها شروع میشد و خطی روی شکمش ایجاد کرده بود تا ساق پاهاش و ریش کوتاه.
و من، امیر یک پسر ۲۶ ساله با بدن توپر و پوست گندمی با قد معمولی و بدن کم مو و صورت گرد و بدون ریش و سبیل.


ساعت هفت عصر بود که محمد تماس گرفت که خونه هستی؟ من برای ساخت پاورپوینت یک پروژه به کمکت نیاز دارم. گفتم بله بیا باهم انجامش میدیم.
تقریباً نیم ساعت بعد جلوی درب خونه بود، درب که باز کردم دیدم تنها نیست و وحید هم همراهش اومد داخل و بعد احوال پرسی نشستیم تا کار سریعتر شروع کنیم. فرصت نشد درباره وحید ازش سوال کنم، تصورم این بود که وحید همکارش هست و قراره توی ترتیب صفحات و مطالب پاورپوینت نظر بده.
بعد از سه ساعت کارمون تموم شد. تمام این مدت حواسم به وحید بود که چقدر ساکت و آرومه و همش سرشو پایین انداخته درحالی که چقدر صورت و اندامش برای من جذابه از طرفی توی دلم میگفتم خدا بگم چیکارت کنه محمد که مهمون آوردی با خودت، من انقدر حشری هستم که اگر وحید الان نبود، جوری حسابتو می‌رسیدم که نتونی راه بری.
یک مرتبه محمد گفت خب کار بسه، دیگه شروع کنیم. گفتم چیو شروع کنیم؟ بی مقدمه گفت یکم با هم حال کنیم. بعد از جاش بلند شد و لباسشو در آورد، روی زمین پتو پهن کرد شروع کرد لباس های وحید در آورد. من از تجعب نمی‌دونستم چیکار کنم، که از اتاق رفتم بیرون گفتم اونها تنها باشند با همدیگه.
بعد پنج دقیقه محمد اومد بیرون و گفت چرا اینجا نشستی؟ وحید داره سراغتو میگیره بیا شروع کنیم. گفتم: فکر کردم همکارته و واسه پروژه اومده، که گفت تو مجازی آشنا شدیم و میخواست سکس گروهی تجربه کنه و الآنم از تو خوشش اومده و میخواد که تو هم باشی.
با هم رفتیم توی اتاق، دیدن بدن جذاب و مردانه وحید زیر نور کم چراغ خواب در حالی که دراز کشیده کف اتاق و فقط یک شورت آبی فسفری اسپورت تنشه و برجستگی کیرش زیر شورت خودنمایی میکرد.
داشتم از دیدن بدن مردونه وحید لذت می‌بردم که محمد جلوم زانو زد و شلوار و شورتمو در آورد، وحید بلند شد و سمت من اومد همینطور که به هم نگاه میکردیم صورتشو نزدیک آورد و لب های همو شروع به خوردن کردیم، وحید تیشرتمو از تنم در آورد و با کف دستانش بدنمو لمس میکرد و دایره وار حرکت میداد.
دستامو روی سر محمد گذاشتم و به بدنم نزدیک کردم، منظورم و فهمید، زبونشو دور نافم حرکت داد خیسی و گرمای زبونشو که روی بدنم احساس کردم به وجد اومدم و حشرم بیشتر شد و با ولع بیشتری لب های وحیدو می‌خوردم و زبونمو روی صورتش می‌کشیدم تا به لاله گوشش رسیدم با میک های محکم گوش و گردنشو می‌خوردم، دستمو داخل شورت وحید کردم، گرمای و سفتی کیرش حس خوبی بهم میداد همون طور که بدن هر سه تا مون از شهوت داغ شده بود و اینو از دهان و لمس بدن همیدگه به راحتی احساسش میکردیم.
محمد هم بلند شد و پشت وحید ایستاد و با زبون شروع به لیسیدن بدن وحید کرد، از شونه ها و گردنش شروع کرد تا رسید به گودی کمرش که روی زانو نشست و شورت وحید پایین آورد و از پاهاش در آورد و سرشو بین کَپَل های کون وحید گذاشت و مشغول لیسیدن کون و تخم های وحید شد.
منم که گرمای کیر وحید با دستام حس کرده بودم روی زانو نشستم و از دور نافش دایره وار با زبونم نقاشی میکردم تا به کیرش رسیدم ، وحید که همزمان از عقب و جلو توسط من و محمد لیسیده میشد حسابی تحریک شده بود و ناله میکرد و ایستادن براش مشکل شده بود .
من که این وضعیت دیدم پیشنهاد دادم سه تایی روی زمین به پهلو خوابیدیم و یک مثلث تشکیل دادم به طوری که سر هامون بین پاهای هم بود و هم کیر همو می‌خوردیم و هم سوراخ کون همدیگه. توی این حالت جاهامون عوض میکردیم و همه یک نوبت اینجوری سافت سکس میکردیم.
تقریباً یکساعتی اینجوری گذشت که این وضعیت برامون تکراری شده بود و هر سه نفرمون به آخرین حد شهوت رسیده بودیم و آماده فتح بدن هم با کیر بودیم.
وحید داگی حالت گرفت و محمد هم پشتش قرار گرفت من هم جلوی وحید به دیوار تکیه دادم و پاهامو از هم باز کردم دو طرف وحید . گاهی وحید بدنمو میخورد و گاهی لب میگرفتیم، محمد هم کاندوم باز کرد و سوراخ وحید انگشت کرد و بعد از اماده شدن وحید کیرشو تو کون وحید کرد و آروم تلمبه میزد. من هم بعد از مدتی زیر وحید خوابیدم و در حالی که محمد تلمبه میزد من برای وحید ساک میزدم.
توی همون پوزیشن بود که محمد ارضا شد و کیرشو در آورد و رفت سمت حموم.
وحید شروع به خوردن کیر من کرد و منم که زیرش بودم مشغول خوردن تخم ها و کیرش شدم ، بعد از اون وحید از روی من بلند شد و به کمر روی زمین دراز کشید. من روی وحید خیمه زدم و مشغول خوردن و لیسیدن لب و صورت مردونش شدم. واقعا برای هر دوی ما کار لذت بخشش بود، اینو از عطشی که برای خوردن و لیسیدن هم داشتیم میشد فهمید.
کم کم از لاله گوش وحید با زبونم شروع به لیسیدن کردم تا به سینه هاش رسیدم و نوک سینه هاشو محکم میم میزدم با دستم سینه دیگشو نوازش میکردم و پایین اومدم و با سر انگشتانم دایره وار روی بدن وحید می‌کشیدم، وحید از شدت لذت دستشو روی سرم گذاشته بود و فشار میداد انگار که میخواد مشتشو گره کنه و با کمر خودشو از زمین جدا میکرد.
بین دو پای وحید اومدم و مچ پاهاشو که جوراب سفید نیم ساق ورزشی پوشیده بود و موهای کوتاه پاهاش که جذاب ترش کرده بود روی شونه هام گذاشتم و اروم کیرمو داخلش کردم و تلمبه میزدم. بعد از لحظاتی منم ارضا شدم و کیرمو بیرون آوردم که وحید اجازه نداد کاندومم دربیارم فوراً منو داگی کرد پشت من قرار گرفت. با انگشتان آغشته به ژل سوراخم باز کرد و کیرشو داخلم کرد و شروع به تلمبه زدن کرد.
تا جایی که وقتی ارضا شد سرشو روی شونه های من گذاشت و همینطور آروم کیرش نرم میشد و از سوراخم خارج میشد منو بوس میکرد.
بعد از اینکه توانشو پیدا کرد از روم بلند شد و کنار هم خوابیدم و چند دقیقه ای لب های همو خوردیم که محمد از حموم اومد و چند ساعتی سه تایی توی بغل هم خوابیدیم.

نوشته: Amir

ادامه...


👍 14
👎 2
14501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

909276
2023-01-03 14:40:02 +0330 +0330

صحنه هاس سکسیش کمه

3 ❤️

909735
2023-01-07 04:39:52 +0330 +0330

عالی، محشره! منم می‌خوام 👍❤️🌹😘

1 ❤️

936505
2023-07-07 08:55:31 +0330 +0330

داستان رو ول کن برنامه چی داری بگو

1 ❤️