امید و سفر شمال

1401/12/04

من امیدم 19 سالمه و همجنسگرام و از این حسم هیچ کس خبر نداره نه خانواده نه دوستام من یه پسر کاملا معمولی هستم با قد 178 با وزن نزدیک به 60 کیلو دانشجوی روانشناسی تهران که با خانوادم زندگی می کنم چند باری تجربه سکس و رابطه کوتاه مدت داشتم و این داستان یکی از جذاب ترین تجربه های جنسی منه، من معتقد هستم که یه همجنسگرای واقعی پوزیشن خاصی نداره و میشه از بات بودن و تاپ بودن به یه اندازه لذت برد و خودم تجربه هر دو را داشتم و برام لذت بخش بوده پدر من کارمند بانکه و به خاطر تعطیلات بهمن ماه امسال که چنتا شنبه تعطیل بود تصمیم گرفت با یکی از همکاراش به صورت خانوادگی بریم شمال چالوس اونجا بانک چنتا ساختمون داره که به کارمندا برای تعطیلات اجاره میده این همکار بابام را ما زیاد نمی شناختیم ولی می دونستیم که اونا هم مثل ما یه خانواده چهار نفره هستن من یه خواهر ده ساله رو مخ دارم من ترجیح می دادم خونه بمونم و بیخیال سفر خانوادگی بشم اما خانواده راضی نشدن و مجبور بودم به همراهی خانواده روز سه شنبه بعد از این که بابام از سر کار اومد یکم استراحت کرد وسایل سفر را چید توی ماشین قرارمون با همکار پدرم ساعت 4 صبح اول جاده چالوس بود که به ترافیک نخوریم شب هم همه زود خوابیدیم من تا 12 شب تو اینستا کس چرخ زدم نفهمیدم که کی خوابم برد ساعت سه و نیم صبح بود با صدای مامانم بیدار شدم که پاشو حاضر شو اماده شدیم و زدیم بیرون ما چون نزدیک دریاچه چیتگریم نیم ساعته رسیدیم اول جاده چالوس هوا سرد بود و هنوزم همکار بابام نیومده بود منم گیج خواب عقب ماشین خوابیده بودم حوالی ساعت چهار بیست دیقه بود که اونا هم رسیدن کنار ما بابام شیشه را داد پایین و احوال پرسی کرد من از پنجره یه نگاهی کردم به این هم سفری های سفر اجباری یه پسر جون پشت فرمون بود باباش کنارش و دوتا خانوم رو صندلی عقب من گیج خواب بودم تمام مسیر را خوابیدم ساعت نزدیک به 10 صبح بود که رسیدیم به چالوس و ویلا از ماشین اومدم پایین و با همکار بابام سلام احوال کردم مشخص بود که اونام مثل خانواده من مذهبی هستن خانم چادریش بهم سلام کرد و گفت ما بالاخره شما را زیارت کردیم پسرم بابام داشت با پسر هم کار بابام که فهمیدم اسمش رضا بود از سرایدار ویلا کلید را تحویل می گرفت منم داشتم سوالات کلیشه ای همکار بابام را جواب می دادم که چی میخونم و کدوم دانشگاهم و از این چرت و پرتا که بابام با رضا اومدن یه پسر چهار شونه تو پر قد بلند با یه ریش جذاب ولی با یه تیپ تخمی پیراهن مردونه روی شلوار کتون اومد جلو دست داد و خودشو معرفی کرد عین این برادرای بسیجی پایگاه بود ولی چهره جذابی داشت.
وسایل را از تو ماشین تخلیه کردیم تو حیاط ویلا که یه ساختمان دوبلکس بود با پنج اتاق خواب بعد از بازدید خانوم ها از ویلا یه اتاق خواب پایین بود که همکار بابام و خانومش قرار شد اونجا باشن چهارتا اتاقم بالا بود که مامان و بابای منم وسایلشون بردن تو یه اتاق قرار شد دخترام یه اتاق بگیرن و برای من و رضا هم دو تا اتاق بود رفتم تو یکی از اتاق ها سقف اتاق نم داده بود و کفش هنوز گویا خیس بود و خیلی بوی نا و رطوبت می داد جای موندن نبود منم به ناچار با رضا هم اتاقی شدیم تا ما وسایل را چیدیم بساط صبحانه پایین آماده شده بود ولی رضا معلوم بود خستس چون تموم شب را رانندگی کرده گفت میخوابه و بعدا یه چیزی میخوره رفت بخوابه منم رفتم پایین بعد خوردن صبحونه بابای منم رفت یه چرتی بزنه و مامان من کلید ماشین را گرفت تا با خانوم همکار بابام و دو تا دخترا برن بازار خرید وسیله برای نهار منم گفتم نمیام اونا رفتن و من و همکار بابام تو پذیرایی تنها شدیم یکم کس شعر گفت منم که اهل معاشرت زیاد نبودم عموما سکوت می کردم تا این که گفت بیا بریم یه دوری این اطراف بزنیم گفتم ممنون یکم خستم شما برید رفت یکم پیاده روی کنه منم لش کردم روی مبل هورنتم را باز کرده بودم و داشتم کیس های اطرافم را رصد میکردم ببینم میشه چیزی پیدا کرد یا نه شارژگوشیم رو به اتمام بود و شارژرم تو ساکم بالا رفتم تو اتاق و دلم رفت رضا یه رکابی سفید پوشیده بود با بازو های عضلانی جذاب با این که تو اتاق یه تخت دو نفره بود جا پهن کرده بود پایین و ساک و کوله من و گذاشته بود رو تخت و خوابیده بود واقعا جذاب بود دلم می خواست همون جا لخت شم برم بغلش دیدنش تو اون حالت حسابی حشریم کرد آروم رفتم سمت تخت که از تو ساکم شارژرم را در بیارم و برگردم پایین که چشماشو باز کرد و نشست گفت سلام بقیه کجان گفتم بابام که خوابه باباتم رفت یکم پیاده روی خانومم رفتن بازار گفت خوب پس من موندم و تو امید برنامت چیه تو دلم گفتم ساکشن 100 برنامه 300 و خندیدم گفتم هیچی گفت پس بزار من برم یه دوش بگیرم بیام بزنیم بیرون من دراز کشیدم رو تخت و گوشیمو زدم به پیریز کنار تخت و تو هورنت و اینستا کس چرخ می زدم اونم از تو ساکش یه حوله در آورد و رفت حمام یه ربع بعد من داشتم تو هورنت با یه یارویی عکس بازی میکردم که رضا اومد تو اتاق وای یه حوله پیچیده بود دور کمرش یه سینه خوشکل هیری مردونه داشت با بدن خیس و سر کیرش داشت از زیر حوله خود نمایی می کرد ناخود آگاه قفل شدم رو سر کیرش که از زیر حوله پیدا بود اونم تا دید من دارم کیرش را میبینم با دست جا به جاش کرد فکر کنم خجالت کشید رفت سراغ وسایلش و یه رکابی در اورد پوشید و معلوم بود که شرت نپوشیده یه شورت هم در اورد زیر حوله پوشید تو این حالت پشتش به من بود و من محو بدنش بودم یه پیژامه پوشید و رفت دوباره توی حمام فکر کنم شورت و رکابیش را شسته بود، اره برد پهن کرد توی بالکن و اومد نشست لب تخت گفت خوب امید جان پایه ای بریم ما هم یه دوری بزنیم گفتم بریم گوشیمو گذاشتم کنار تصمیم گرفتم یکم شیطنت کنم من همیشه شیوم بدن سفیدی هم دارم پا شدم از تو ساکم یه شلوار درآوردم که شلوارم را عوض کنم رضا هم داشت لباس می پوشید که بریم بیرون پشتم و کردم بهش و شلوارم را کشیدم پایین همزمان یکم شورتم را هم کشیدم پایین و یک طول دادم شلوار پوشیدنم را برگشتم دیدم داره اونم منو دید میزنه فضای اتاق وحشتناک سکسی شده بود ولی هیچ کدوم جرات کاری نداشتیم اومدیم پایین باباش تو حیاط نشسته بود داشت سیگار می کشید ما رو دید با رضا یکم حرف زد منم گوشیمو گذاشته بودم بالا تو شارژ داشتم دورو اطراف را میدیدم تا رضا گفت بزن بریم ویلا تا دریا دو تا خیابون فاصله داشت وحشتناک هم سرد بود اومدیم تو بلوار و رفتیم دم یه سوپری رضا گفت چیزی نمیخوای گفتم نه رفت چند نخ سیگار گرفت و اومد گفت نمیدونم میکشی یا نه من زیاد اهل سیگار نبودم یه چند باری با دوستام یا بعد سکس تست کرده بودم از طرفی نمی خواستم وقتی می ریم ویلا بوی سیگار بدم مامانم تیزه … گفتم نه یکیش را روشن کرد و قدم می زدیم سمت دریا تا رسیدیم خلوت بود یکم کس گفتیم اون کارشناسی ارشد حقوق جزا خونده بود و منتظر امتحان نمیدونم چی چی کانون بود تا وکیل بشه و از این کس شعرا منم یکم از خودم گفتم خیلی بچه مثبت بود و همین اعصاب ادمو خورد می کرد یکم کس چرخ زدیم برگشتیم سمت ویلا بابام و همکارش نشسته بودن تو حیاط رفتم تو مامانم و مامان رضا داشتن تو آشپزخونه ماهی سرخ می کردن و بوی کیری ماهی کل خونه را گرفته بود رفتم سراغ گوشیم و دراز کشیدم رو تخت یه چنتایی پیام هورنت داشتم همه سن بالا که تایپ من نبودن شلوارم را در آوردم تا اومدم دنبال شلوارک بگردم گوشیم زنگ خورد یکی از بچه های دانشگاه بود با شورت نشستم رو تخت و داشتم باهاش حرف می زدم که رضا اومد تو اتاق لباس عوض کنه نگاهش رو روی پاهام می دیدم منم داشتم حرف می زدم که اون هم جلوی من لخت شد و لباس عوض کرد وای باز حشری شدم لامصب خوب چیزی بود حاضر بودم همونجا بشینم براش یه ساک اساسی بزنم تلفن من تموم شد رضا نشست لب تختو گفت پاشو بریم نهار آمادس پاشدم یه شلوارک پوشیدم معلوم بود اونم داره کون من و دید می زنه رفتیم نهار و اومدیم چون هوا زود تاریک می شد زدیم دسته جمعی بیرون و رفتیم یه چنتا مرکز خرید و شب هم رفتیم رادیو دریا یه کافه شام خوردیم و بابام اینا قلیون کشیدن و برگشتیم ویلا همه خسته بودن من همش تو نخ رضا بودم اونم داشت با سفر حال می کرد و گویا تو باغ نبود اصلا رضا پایین موند منم رفتم بالا یه دوش بگیرم رفتم حمام و می خواستم تو حمام یه حال اساسی به خودم بدم بیخیال شدم اومدم و خودم و خشک کردم یه شلوارک با تیشرت پوشیدم خوابیدم رو تخت رفتم تو گوشی، مامانم برام میوه اورد گذاشت لب تخت گفت پایین نمیای گفتم نه و رفت داشتم تو اینستا کس چرخ میزدم رضا اومد لباساش را عوض کرد این بار دیگه نگاش نکردم امیدمو از دست داده بودم گفتم از این مثبت مذهبی واسه ما کیر در نمیاد جاشو رو زمین پهن کرد گفتم رضا اگه میخوای بیا رو تخت گفت نه تو راحت باش گفتم باشه رفت سراغ کولش و یه لب تاب در آورد و گفت اهل فیلم و سریال هستی گفتم اره گفت ایول در اتاق و بست و گفت برو اون ور رفتم یه گوشه تخت اومد دراز کشید رو تخت و لب تابش را زد تو شارژ و گفت خوب چی ببینیم گفتم هرچی دوس داری فرقی نداره با موبایلش هات اسپات کرد و اکانت فیلیموش را باز کرد فقط همین کم بود که بشینیم فیلم سانسور شده از فیلیمو ببینیم من خودم فیلم بازم ولی چاره ای نبود یکم تو فیلمو چرخید و یه چیزی پیدا کرد دراز کشید و لب تاب را گذاشت دقیقا روی کیرش وای منم سرم را تنظیم کردم و خوابیدیم به نگاه کردن فیلم زاویه من خیلی کیری بود و صفحه را درست نمی دیدم ولی من اصلا حواسم به فیلم نبود یکم جا به جا شدم سرم دقیقا چسبوندم به سر شونه رضا و مثلا داشتیم فیلم می دیدم بوی بدنش و گرمی بدنش داشت دیونم می کرد می خواستم سرمو بزارم روی بازوش و فیلم ببینم ولی نمی شد نمی دونستم عکس العملش چیه فکر کنم لب تاب داغ کرده بود و کیرش داغ شده بود فیلم را پاز کرد و گفت می رم دست شویی و برمیگردم، رفت و اومد هیچ صدایی از ویلا نمی اومد گویا همه خوابیده بودن رضا اومد و چراغ و خاموش کرد و خوابید این دفعه نزدیک تر به من لب تاب را گذاشت رو پاش و فیلم و پلی کرد برگشت بهم گفت این جوری که نمی بینی بیا دستش را دراز کرد منم از خدا خواسته سرم گذاشتم رو بازوش وای همون چیزی بود که می خواستم سرم روی بازو رضا بود راست کرده بودم دیگه فیلم برام مهم نبود نور لب تاب می خورد به صورت مردونش و من بیشتر فیلم حواسم به رضا بود با کلی خجالت دستم را گذاشتم رو سینش اصلا حواسم نبود که چی کار می کنم
شروع کردم به بازی با موهای سینش اونم گویا دیگه حواسش به فیلم نبود لب تاب را از رو پاش گذاشت پایین نگاهمون به هم قفل شد منتظر بودم اون شروع کنه که شروع کرد و لباشو آورد سمت لبام و لبم به لباش گره خورد داغی زبونش را تو دهنم حس می کردم که می چرخوند و تو اوج لذت بودم اصلا باورم نمی شد یه صدایی از بیرون اومد خودشو کشید عقب و از رو تخت بلند شد اتاق کاملا تاریک بود لای در و باز کرد مثل این که یکی رفته بود دست شویی، در و بست و برگشت سمت تخت الان چشام به تاریکی اتاق عادت کرده بود می تونستم راست شدن کیرش را ببینم که از زیر شلوار داشت خودشو نشون می داد صدای در دست شویی اومد هیجان جالبی بود مثل یک کار ممنوعه ولی لذت بخش باز از لای در یه نگاه به بیرون کرد و برگشت روی تخت تی شرت منو در آورد و رکابی خودشم کند و شروع کرد به خوردن گردن من وای نقطع ضعف منو پیدا کرده بود تو بغلش گم شده بودم یکم ادامه می داد همون جا از خوردن گردنم ارضا شده بودم خیلی وارد بود لاله گوشام را می مکید و با دستاش پشت کمرم را نوازش می کرد دیالوگی بینمون رد و بدل نمیشد همه چیز غریزی بود بیخیال گوش ها و گردنم شد رفت سراغ بدنم زبونش را روی بدنم کشید و شروع کرد به مکیدن سینه هام همه چیز در یه سکوت عجیب و لذت بخش بود برگشت بالا یکم لبام و خورد و دراز کشید روی تخت گویا حالا نوبت من بود خوابیدم روش و شروع کردم به نوازش ریش های جذابش قلبم تند میزد و تپش قلبشو حس می کردم هر دو استرس داشتیم هر صدایی از بیرون من و می ترسوند که نکنه کسی بیاد رفتم سراغ گردنش شروع کردم به مکیدن گردنش که توی گوشم گفت کبودش نکنی وای بالاخره یه صدایی ازش در اومد رفتم پایین تر یکم سینه هاشو خوردم سفتی و کلفتی کیرش روی شکمم احساس می کردم رفتم پایین تر و شلوار و شورتش را کشیدم پایین اتاق تاریک بود با دست کیرش را لمس کردم دستم را دور کیرش حلقه کردم زیاد بلند نبود اما کلفت بود و خوشبو سر کیرش را که کردم دهنم ناله خفیفش در اومد شروع کردم به ساک زدن و حال کردن با کیرش شلوارک و شورت خودم را در اوردم حالا هر دو لخت بودیم من و روی تخت چرخوند و به پهلو خوابید حالا اون داشت دهنمو می گایید سرمو با دستاش نگه داشته بود داشت توی دهنم تلمبه می زد داشت خفم می کرد یه چند دقیقه ای دهنم را گایید وای آبش نمی اومد خسته شدم کیرش و در اوردم براش جق زدم کشیدم بالا و شروع کرد به خوردن لبام کیرش هنوز توی دستم بود وداشتم واسش جق می زدم دستش را کشید روی شکمم کیرم و گرفت و شروع کرد به جق زدن برام و خوردن لبا و گردنم رفت پایین و نشست روی تخت و پاهامو باز کرد انگشتشو خیس کرد و گذاشت دور سوراخم و ماساژ داد وای تو اوج لذت بودم با یه دستش برام جق میزد و با یه دست دیگش سوراخمو می مالید داشتم دیونه می شدم دست خودم نبود بدنم شروع کرد به لرزیدن و ارضا شدم شکمم و دستش پر شد از آب کیر من تا حالا این قدر ازم آب نیومده بود تو اتاق حتی دستمال کاغذی هم نداشتیم با رکابی رضا بدنم و دستش را پاک کرد حالا نوبت من بود که به اون حال بدم دوس داشتم بهش بدم ولی نه کاندوم داشتیم نه چیزی برای روان کردن نشوندمش لب تخت زانو زدم لبه تخت و شروع کردم براش ساک زدن اونم با کون و سوراخم بازی می کرد موهامو تو دستش مشت کرد و سرم و عقب جلو می کرد که ناگهان نبض زدن کیرش را تو دهنم حس کردم اولین بار بود طعم آب کیر را می چشیدم همش و غورت دادم سرم را ول کرد و کیرش را در آورد وای عجب تجربه ای بود هر دو آروم شده بودیم رفت رو تخت شورتش را پوشید و از تو ساک یه رکابی دیگه در اورد و شلوارش را پوشید و رفت دست شویی رکابی پر آب کیرش را برد شست و اومد به منم گفت برم سرویس منم رفتم بدنم را شستم و اومد دیدم پایین تخت خوابیده دلم می خواست تا صبح بغلم کنه ولی حیف با خانواده بودیم و … دراز کشیدم رو تخت نفهمیدم کی خوابم برد صبح با صدای بابام تو چهار چوب در بیدار شدیم رضا پای تخت خوابیده بود و من روی تخت بابم گفت پاشید تنبلا امید بابا تو پایین می خوابیدی اجازه می دادی آقا رضا بخوابه رو تخت که تا اومدم چیزی بگم رضا گفت نه من عادت دارم به رو زمین خوابیدن بابام رفت و رضا بلند شد هنوز چشم تو چشم نشده بودیم نمی دونم خجالت می کشیدیم یا چی انگار نه انگار که دیشب… پاشد در اتاق و بست و شلوارکش را در آورد زیرش شورت نپوشیده بود وای کیرش نیمه راست بود حالا توی نور کیرش را میدیدم حدود 15 سانت کلفت و خوش فرم دلم می خواست پاشم براش یه ساک دیگه بزنم شورتش را پوشید یه چشمکی به من زد شلوار و تیشرت پوشید و قبل رفتن بیرون یه ماچ به کلم کرد انگار دنیا رو بهم دادن منم پاشدم خودمو جمع و جور کردم و رفتم پایین عین گاو گرسنه بودم صبحانه خوردیم دسته جمعی رفتیم تله کابین نمک آبرود و غذا همونجا خوردیم عصر خسته برگشتیم ویلا همش منتظر بودم که شب بشه از طرفی رضا جلو جمع باهام خیلی رسمی و خشک بود نمی دونم شاید می خواست کسی به چیزی شک نکنه من رفتم بالا یکم دراز کشیدم نمی دونم چی شد که خوابم برد با صدای رضا بیدار شدم دیدم هوا تاریک شده نشسته بود لب تخت و دستش روی سینم بود گفت امید پاشو بیدار شدم و گفتم چیه گفت هیچی می خوام برم شام بگیرم میای گفتم اره پاشدم و با همون لباسا رفتم پایین خانوما داشتن یه بازی فکری می کردن بابام و بابای رضا هم پای تلوزیون بودن بیرونم داشت بارون می اومد می خواستیم شب حاضری بخوریم اما گویا دخترا پیتزا می خواستن قرار شد من و رضا بریم پیتزا بخریم بیایم از این که قرار بود با رضا تنها باشم بالاخره خوشحال بودم که خواهر خود شیرینم گفت منم میام خواهر رضام گفت پس منم میام ریدن تو برنامم چهار تایی رفتیم پیتزا سفارش دادیم تو راه برگشت رضا دم یه داروخونه ایستاد و گفت سر درد داره میره مسکن بخره و یه چشمکی هم به من زد منم شستم خبردار شد که بله امشب … رسیدیم ویلا شام و خوردیم و نشستیم به حرف زدن رضا رفت بالا لباس عوض کنه منم یه دو دیقه بعد رفتم بالا تو اتاق در و بستم رضا بغلم کرد و لبامو بی مقدمه شروع کرد به خوردن از تو جیب کاپشنش یه پلاستیک در اورد داد بهم وای یه بسته کاندوم یه لوبریکانت و دستمال مرطوب خریده بود داد بهم گفت بزارش تو ساکت که امشب قراره حال کنیم .
رفت پایین منم قند تو دلم آب شد حولمو برداشتم و رفتم یه دوش گرفتم و اومدو رو تخت داشتم تو اینستا چرخ می زدم مامانم اومد بالا گفت چیزی نمیخوای گفتم نه ساعت 11 اینا بود همه رفته بودن تو اتاقاشون دخترا داشتن تلوزیون می دیدن رضا اومد بالا و منم منتظرش بودم اومد لباس عوض کرد و لب تابش و اورد گذاشت وسط تخت چراغ و خاموش کرد ولی در را نبست هنوز بچه ها پایین تلوزیون می دیدن من و رضام با این که لب تاب وسطمون بود از زیر پتو همو می مالیدیم حسابی حشری بودیم هردو، ساعت دوازده و نیم اینا بود بابام اینا بیدار بودن وسطای فیلم بودیم که بابام اومد دم اتاق گفت هنوز بیدارین گفتیم اره رفت دست شویی و رفت خوابید صدای تلوزیونم دیگه نمی اومد من پاشدم برم دست شویی رفتم دست شویی و خودمو اماده کردم برای امشب که قرار بود … برگشتم رو تخت رضا رفت یه سرو گوشی آب داد و با یه آب معدنی برگشت همه خواب بودن در اتاق و بست و اومد رو تخت و شروع کرد به خوردن لبام وای تمام طول روز منتظر این لحظه بودم لباساش را در اوردم نشستم لب تخت و شروع کردم براش ساک زدن و در اوردن لباسای خودم خوابوندم لب تخت خودش نشست لب تخت و پاهمو باز کرد وبا زبون افتاد به جون سوراخم وای ریشای نرمش که می خورد دور سوراخم و زبونش که روی سوراخم می چرخید داشت دیونم می کرد هم زمان برام جق می زد داشت باز ارضام می کرد که بلند شدم نزاشتم ادامه بده خوابوندمش رو تخت و نشستم بین پاش و شروع کردم براش ساک زدن سرم و گرفت بود تو دستاش و فشار می داد روی کیرش و با انگشت پاش سوراخم رو می مالید دیگه طاقت نیاوردم از جیب ساکم کاندوم ها را در اوردم یکیشو باز کردم و کشیدم رو کیرش با یکم لوبریکانت سوراخمو با انگشت باز کردم و با دستم کیرش را با سوراخم تنظیم کردم و سانت به سانتش را جا دادم تو سوراخم درد و لذت با هم همه وجودم را داشت می گرفت حالاکامل کیرش را جا داده بودم تو سوراخم و چند ثانیه صبر کردم که جا باز کنه دوس داشتم ناله کنم ولی نمی شد اونم معلوم بود تو اوج لذته یه کون نوزده ساله سکسی داشت رو کیرش پایین و بالا می شد کامل باز شده بودم دیگه دردی حس نمی کردم همش لذت بود رضا بلند شد نشست رو کیرش پایین و بالا می شدم لبا و سینمو می خورد تو اوج لذت بودم چرخید و خوابوندم روی تخت پاهامو باز کرد و گذاشت روی شونش و شروع کرد به گاییدن سوراخم وایب حس دنیا بود پر شدن و خالی شدن سوراخم با کیر کلفت و خوش تراش رضا هر چند ثانیه هم می اومد پایین لبامو گردنم را می خورد تو اوج لذت بودم که بدون دست زدن به کیرم زیر تلنبه های سنگین رضا ارضا شدم کیرش را کشید بیرون یه لبخند پیروز مندانه روی لبش بود از این که من و با کردن ارضا کرده بود دستمال مرطوب ها را اورد و بدنم را پاک کرد برم گردوند و شروع کرد از بالای کونم لیس زدن تا لاله گوشم وخوابید روم و کیرش را تا دسته جا کرد تو سوراخم که حالا تنگ شده بوده نفساش را پشت گردنم حس می کردم و کیرش تو سوراخم عقب جلو می شد بی حس شده بودم و گذاشتم اون لذت ببره تلنبه هاش را تند تر کرد کیرش را کشید بیرون و کاندوم را در آورد داغی آب کیرش را روی کمرم حس می کردم و صدای نفس نفس زدنش کل اتاق و پر کرده بود خوابید روی هنوز کیرش راست بود و لای چاک کونم عقب جلو می شد و نبض میزد هر دو بیحال شدیم این یکی از بهترین سکس های عمرم بود با دستمال مرطوب ها کمرم و کیرش و پاک کرد و کنارم دراز کشید کمرم را نوازش می کرد پاشد از توی کولش یه سیگار در آورد و گفت تا خودت و تمیز کنی من میرم بیرون و میام رفت یه سیگار بکشه منم لباسامو پوشیدم و رفتم بیرون دست شویی و برگشتم روی تخت دوس نداشتم پایین بخوابه دوس داشتم تا صبح بغلم کنه خیلی اروم شده بودم با این که سوراخم هنوز درد داشت چشمام سنگین شد و خوابم برد نفهمیدم رضا کی اومد و خوابید صبح با صدای بابام بیدار شدم که اومد تو اتاق من رو تخت و رضام پایین تخت خواب بود گفت می خوایم بریم امام زاده فلان گفتم من که اهلش نیستم رضا هنوز خواب بود بابام گفت باشه پس ما با یه ماشین می ریم بیدار شدین با اقا رضا زنگ بزنید بیاین سمت ما مامانم اومد دم اتاق و گفت صبحانه تو یخچال هست بخورید و با بابام رفتن پاشدم رفتم پایین دیدم همه رفتن و این چیزی بود که منتظرش بودم ویلا خالی بشه برای ما رفتم میز صبحانه را چیدم ورفتم بالا سروقت رضا هنوز خواب بود پتو را از روش کشیدم و شلوارکش را در آوردم کیرش خواب بود شروع کردم به خوردن کیرش آروم آروم داشت تو دهنم بزرگ می شد با خوردن کیرش بیدارش کردم چشاش و باز کرد دید در بازه و منم روکیرش تعجب کرد کیرش و در اوردم از دهنم گفتم نگران نباش همه رفتن بیرون چشاشو بست و سرم و گرفت و برد سمت کیرش یعنی ادامه بدم به ساک زدنم و شروع کرد به گاییدن دهنم نمی خواستم ارضاش کنم فقط می خواستم حشری بشه تو گوشش گفتم پاشو بیا پایین که کارت دارم خودمم لباسامو در آوردم با یه شورت سیاه تنگ رفتم پایین رفت دستشویی و با تی شرت بدون شورت اومد پایین نشوندمش سر میز و براش لقمه می گرفتم چندتا لقمه که خورد صندلیش را چرخوندم و زانو زدم روبه روش و شروع کردم باز براش ساک زدن نالش در اومده بود انتظار همچین چیزی را نداشت انگشتش را کرد تو ظرف خامه و کشید رو سر کیرش منم با ولع تمام داشتم براش ساک می زدم فکر کنم داشت ارضا می شد که بلندم کرد تو بغلش مثل یه بچه بودم گذاشتم روی مبل های سالن و شروع کرد حالا اون حال دادن به سوراخ من زبونش را تو سوراخم عقب جلو می کرد و انگشتم می کرد تو سوراخم تا جا باز کنه حسابی که باز شدم گفت بریم بالا گفتم نه همین جا رفت از بالا کاندوم اورد نشستم یکم براش ساک زدم و کاندوم را کشیدم سر کیرش و داگی رو مبل نشستم اومد پشتم و این بار با یه ضربه کیرش و تا دسته جا کرد تو سوراخم نالم در اومد حالا می تونستیم یه سکس واقعی کنیم زیر کیر و تلنبه هاش داشتم ناله میکردم و می گفتم محکم تر سوراخمو بگاد اونم داشت سنگین تلنبه می زد تو سوراخم خسته شد نشست رو مبل خودم رفتم از پشت نشستم رو کیرش و بهش حال میدادم لاله گوشامو می خورد و هر دو تو اوج لذت بودیم داشتم رو کیرش ناله می کردم شروع کرد برام جق زدن یه دیقه نشده بود که آبم پاشید بیرون و از رو کیرش بلند شدم و زانو زدم جلوش کاندوم در اورد و شروع کرد به گاییدن دهنم تلنبه هاشو تو دهنم تند تر کرد و کیرش و کشید بیرون و ابش با فشار پاشید رو تمام صورتم وای خیلی زیاد و داغ بود نشست پیروزمندانه لب مبل و گفت وای چه حالی داد مرسی پاشدم رفتم بالا زیر دوش که در باز شد و اومد تو حمام یکم زیر آب عشق بازی کردیم و اومدیم بیرون خودمو خشک کردم رفتم پایین میزو جمع کردم آبمو که پاشیده بود کف سالن پاک کردم و کاندوم گذاشتم تو دستمال و رفتم بالا گفتم بریم بیرون رضا گفت می ریم حالا اومد طرفم و لباشو گذاشت رو لبام و شروع کرد به خوردن لبام گفت صبح خیلی با کارت حال کردم تا حالا تو خواب کسی برام نخورده بود خندیدم گفتم ما اینیم دیگه کیرش باز راست شد انگاری سیری نداشت نشستم لب تخت شورتش را در اورد و شروع کرد گاییدن دهنم بلندم کرد و ایستادم و دستامو گذاشتم به دیوار نشست یکم سوراخمو لیس زد هنوز درد داشتم کاندوم کشید و لوبریکانت زد و شروع کرد به گاییدن سوراخم بیشتر از لذت درد داشتم نالم در اومده بود واقعا غیر قابل تحمل بود ولی رضا از ناله های من داشت حال می کرد محکم اسپنکم می کرد و سوراخ را می گایید داشتم زیر کیر جر می خوردم پاهم سست شده بود کشیدم خودمو جلو و گفتم خیلی درد داره بلندم کرد گذاشتم رو تخت و پاهامو باز کرد گذاشت پاهامو رو سینش و کیرش را تا دست جا داد تو سوراخم درد داشتم شروع کرد به بازی کردن با کیرم آروم اروم منم راست کردم یه تف انداخت سر کیرم و شروع کرد به جق زدن و گاییدن سوراخم نالم باز در اومد داشتم ارضا می شدم که اونم تلنبه هاشو محکم تر کرد و نعره زد این بار نبض کیرش و تو سوراخم حس می کردم ابشو خالی کرد تو کاندوم و کشید بیرون و شروع کرد تند تند برای من جق زدن آبی نداشتم که دیگه بیاد کاندوم را در اورد و کیرش را می مالید دم سوراخم تا منم ارضا شدم چشمام سیاهی می رفت دیگه تا حالا این قدر تو یه بیست و چهار ساعت حال نکرده بودم رفتیم باز یه دوش گرفتیم و اومدیم از تو کیف یه پلاستیک در اورد که کاندوم استفاده شده دیشب و دستمال بود وسایل سکس امروزم ریختیم توش که رفتیم بیرون بندازیم دور و زدیم بیرون شب باز یه سافت داشتیم که خیلی حال داد بعد برگشت از سفر رابطمون را ادامه دادیم و رضا الان دوس پسر حشری منه که هر فرصتی گیر بیاد هر جا بشه از خجالت هم در میایم و من دارم روز به روز بیشتر بهش وابسته می شم
امید

نوشته: امید


👍 54
👎 4
54001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

916422
2023-02-23 04:31:15 +0330 +0330

عالی بود سیخ کردم
دوس دارم بدم

1 ❤️

916439
2023-02-23 08:18:40 +0330 +0330

اگه داستانت واقعی باشه، خیلی باحال بود. منم وقتی ایران بودم، با چند نفر تیپ مذهبی سکس سافت داشتم. خیلی حال میداد. تیپای مذهبی که گی هستند ولی مخفی کاری میکنند خیلی بهتر از این لاشی های الان هستند که با هر کسی میخوابند، فاز بی غیرتی و سکس بدون کاندوم دارند!

2 ❤️

916467
2023-02-23 14:27:49 +0330 +0330

خیلی باحال نوشتی دمت گرم اینطور گی خیلی لذت داره

0 ❤️

916539
2023-02-24 08:26:46 +0330 +0330

چقدر جذاب نوشتی عالی بود ادامه بده

0 ❤️

916548
2023-02-24 10:21:53 +0330 +0330

بیا باز بگید نماز و دعا خوندن بده،،ببینید خدا چه جایزه ای خوبی به رضا داد،،یه کون سفید ۱۹ساله

0 ❤️

916563
2023-02-24 14:06:54 +0330 +0330

لب تاب؟ ریدم تو سوادت بعد شاشیدم تو تخم چشمت

0 ❤️

916675
2023-02-25 15:43:22 +0330 +0330

جالب بود ولی کلیشه ای نوشتی چندین جا کلمه کاندوم آوردی اینگار منتظر تائیدیه کسی بودی بهت بگن آفرین پسر خوب با کلاس که از کاندوم استفاده کردی ! لذا این قسمتش اصلا جالب نبود و از کیفیتش کاسته
اول بگم استفاده از کاندوم کار خیلی درستیه و تضمین کننده ایمنی نسبی هست نه کامل / خود من از کاندوم استفاده نمی‌کنم و بجاش معتقدم سکس آرام داشته باشم تلمبه های تند و دخول با فشار نباشد تا مبادا زخم و سائیدگی ایجاد شه چون خطر تو همین ایجاد زخم و سائیدگی ناشی از زدن تلمبه های تند و و دخول بافشار هست و بررسی قبل ازسکس ازمقعد و سوراخ و انگشت کردن داخل سوراخ جهت مطمئین شدن از نداشتن ترشحات داخلی خونابه و نداشتن آثار زخم ونداشتن تاول و زخم و دمل های اطراف مقعد و آلت جنسی وووو. باید اینهارو تا آنجا که ممکنه است بررسی کرد و اطمینان سلامت طرف حاصل کرد آنوقت سکس بدون دخول انجام داد من معتقدم اصل سکس و سکس طبیعی همان بدون کاندوم هست چون رگ رگ های کیر با کانال های عصبی مقعد درگیر میشه واین موجب میشه دهانه مقعد خودش رو به اندازه قطر کیر باز کنه . و طرفین احساس واقعی از سکس میکنه لذا اون های که سکس آرام وتلمبه های آرام و بدون عجله و بدون کاندوم انجام میدن فاعل بطور دقیق نبض و تپش عصب های مقعد رو درک میکنه و مفعول هم بطور طبیعی نبض کیر رو تو کونش حس میکنه
آخر کلام. تخلیه منی داخل کون هست که ارضا طبیعی همینه تخلیه آب در کون. بازم عرض میکنم خالی کردن منی تو کون منوط به اینه که داخل کون زخم و سائیدگی نداشته باشه آنوقت منی با خیال راحت داخل کون خالی کن و ابن هم برای فاعل وهم مفعول مفیده . و لذت واقعی سکس رو احساس می‌کنند

سلامت طرفین سلامت پوست و نداشتن زگیل و تاول در اطراف ویر وکون درسکس شرط اصلی هست .

موفق باسی امید جان

1 ❤️

916834
2023-02-27 00:22:39 +0330 +0330

خیلی خیلی خیلی خیلی زیاد حال کردم واقعا خاطره و داستان جذابی بود…
منم دلم دوس پسر میخواد🥹🥲

0 ❤️

916965
2023-02-28 01:10:48 +0330 +0330

عالی و زیبا 😘

0 ❤️

916998
2023-02-28 04:11:56 +0330 +0330

عالی بود

0 ❤️

918087
2023-03-08 23:33:57 +0330 +0330

من خیلی داستان خوندم ولی زیر هیچکدومش نظری ننوشتم و تو اولین کسی بودی که بشدت داستانت واقعی بود وکاملا معلوم بود برات اتفاق افتاده امیدوارم بازم بنویسی 😍😍برات در کنار رضا آرزوی خوشبختی دارم عزیزم

0 ❤️

918224
2023-03-10 01:39:15 +0330 +0330

گروپ رو امتحان کن .جندگی رو هم امتحان کن .هر کیر مزه خودشو‌ داره متفاوتند

0 ❤️

923856
2023-04-17 21:02:02 +0330 +0330

عالی بود

0 ❤️

935121
2023-06-28 01:25:30 +0330 +0330

کیرم تو اون مدرک روانشناسی که تو میخوای بگیری که به نظرت ی همجنسگرای واقعی پوزیشن خاصی نداره، چون تو احمق ورس هستی اگه همجنسگرای دیگه ای و یا حتی ی بایسکشوال فقط تاپ یا فقط بات باشه همجنسگرا نیست و متقلب ِ، ولی توی احمق؛ همجنسگرای واقعی هستی

0 ❤️