اولین سکس محسن

1402/04/22

سلام خدمت همه دوستای شهوانی
چندبار خواستم خاطره اولین سکسم رو براتون تعریف کنم ولی وقتشو نداشتم تا اینکه امروز تصمیم گرفتم دست به قلم بشم
ماجرا برمیگرده به سال ۹۶ اون موقع ۲۲سالم بود و ترم ۶ کارشناسی بودم
چند ماهی بود یه دختر خانم نسبتا تو پر و گوشتی رو میدیدم گهگاهی تو سالن دانشکده و داخل شهر به چشمم جذاب میومد همینطوری غرق نگاش میشدم تا اینکه یروز تو کتابخونه داشتم درس میخوندم یهو سرمو بلند کردم دیدم داره میاد داخل دقیقا چشمم به خورد به چشمش و دلم یهو ریخت😕
چشمای رنگی درشت با ابروهای کشیده مرتب و یه صورت گرد و تپل دلمو برد
یکم نشست و پاشد رفت منم بیخیال کتاب و درس افتادم دنبالش
پشت سرش داشتم راه میرفتم که دوستش صداش زد و اسمشو فهمیدم
سریع رفتم تو پیج اینستای دانشگاه و تو قسمت فالورا سرچش کردم دیدم بلهههههه خود خودشه شادی خانوم عکسشو گذاشته بود پروفایل پیجش
خلاصه فالو فرستادم و قبول کرد و لایک کرد پستامو منم لایکش کردم و اینا
یروز دیدم از دایرکت نوتیف اومد تا رفتم نگاش کنم لغو ارسال زده بود میدونستم آنلاینه منم سریع نوشتم بله؟
جواب داد سلام ببخشید مزاحمتون شدم دیشب تو آمفی تئاتر دانشگاه دعوا شده بود گفتم ببینم شما خبر داری قضیه چی بوده؟
منم سلام احوال پرسی کردم و گفتم نه دیشب من نتونستم بیام شب شعر یه خورده کار داشتم خبر ندارم جریان چی بوده
خلاصه هی کم کم حرف زدیم و آشنا شدیم تا اینکه فهمیدم همشهری خودمه و ترم دوم مهندسی شیمی میخونه
بعد یکی دو هفته که صمیمی شده بودیم و شب و روز کارمون شده بود چت کردن بهش گفتم که ازت خوشم اومده و خیلی وقت بود دنبال آمارت بودم ولی چون ورودی جدیدی نتونستم شماره و پیج اینستاگرامتو پیدا کنم الانم که پیدات کردم واقعا ازت خوشم اومده و دلم میخواد بیشتر باهم وقت بگذرونیم
اولاش یکم ناز کرد ولی بالاخره مخشو زدم و قرار شد بریم بیرون و حرفامون رو بزنیم هر چقدر اصرار کردم اجازه نداد نهار دعوتش کنم رستوران یا حتی کافی شاپ…خودم تعجب میکردم میگفتم خدایا مگه این دور زمونه دختر انقد خاکی و بی ادعا پیدا میشه؟😕
خلاصه همینجوری قدم زنان رفتیم نشستیم رو نیمکت پارک پایین خوابگاهشون و شروع کردیم حرف زدن تا اینکه دلشو بدست آوردم و با حرفای عاشقانه و قدم زدنای دو نفری رسوندمش خوابگاه و منم برگشتم خونه (یه واحد آپارتمان اجاره کرده بودیم با دوستم…مجردی)
یروز زنگ زد گفت میخوام ببینمت منم گفتم که الان هوا گرمه و ماه رمضونم هست هیچ جا باز نیست کافه اینا اگه میتونی بیا صب بعد کلاس نرو خوابگاه میام دنبالت…رفیقم خونه نیست دوتایی میایم میشینیم نهار می خوریم و استراحت میکنیم بعدش میرسونمت خوابگاه
اولش گفت نه من خونه نمیام و دوستام پیگیر میشن و اینا ولی انقدر اصرار کردم تا اینکه راضی شد…دوتایی اومدیم خونه
نهار درست کرد و خوردیم و الکی یکم گیر دادم به دستپختش که مثلا یخ هامون آب بشه😁
بعد نهارو جمع کردم و ظرفارو شستم اومد کنارش بشینم دیدم عههه هنوز مانتوشو در نیاورده منم گفتم شادییییی؟؟
چرا مانتو رو در نمیاری گرمت نیست؟ گفت نه من راحتم…خجالت میکشید با تی شرت بشینه پیش من
خلاصه منم کم کم بهش نزدیک شدم و دستمو انداختم دور گردنش و لپشو بوس کردم اونم مخالفتی نکرد
هی کم کم پر رو تر شدم تا اینکه لباشو بوسیدم و خوردم
اصلا باورم نمیشد همون شادی خجالتی یهو لبمو گرفت و شروع کرد خوردن منم بیشتر و بیشتر لباشو گرفتم خوردم و کم کم رفتم سراغ گردنش و لاله گوشاش دیدم شل شده چشماش خمار شده داره تند تند نفس میزنه
منم همونجوری که گردنشو میک میزدم دستم گذاشتم روی سینه اش و از رو مانتو ممه هاشو میمالوندم
شادی انقدر حشری شده بود که دیگه ناله میکرد
سریع مانتوش رو درآوردم و خوابوندمش رو زمین
یه تاپ بنفش تنش بود با یه سوتین بنفش
شروع کردم دوباره از لباش و گردنش خوردم و اومدم چاک ممه هاش رو لیس زدم و خوردم
سوتینش رو درآوردم وااااااای😍😍 چی دیدم😍😍
اولین بار بود تو عمرم ممه از نزدیک میدیدم
دوتا ممه گرد و سفید و نرم که نوکشون قهوه ای کمرنگ بود
یکم بازی کردم باهاش و شروع کردم خوردنش عین وحشی ها میخوردم و میک میزدم🤤
آه و ناله های شادی قشنگ اتاقو پر کرده بود
منم کیرم شق شق بود ولی روم نمیشد درش بیارم چون اولین بارم بود و فک میکردم کوچیکه(با کیر پورن استارا مقایس میکردم میگفتم خیلی کوچیکه اگه درش بیارم آبروم میره😐)
شادی فقط یه ساپورت تنش بود و از رو شلوارکم کیرمو مالوندم به کوسش
و ولو شدم تو بغلش هی مالیدم رو کسش تا آبم اومد و محکم بغلش کردم و چسبیدم بهش آبم که خالی شد بی حال افتادم روش ۵ ۶ دقیقه همینجوری چشامو بستم تو بغلش اونم با موهام بازی میکرد
بعد که پاشدم دیدم لباسامون کلا خیس شده🤦🏻‍♂️
معذرت خواهی کردم ازش و پرسیدم تو‌ ارضا شدی؟ گفت آره منم شدم قربونت برم
دوباره بغلش کردم و بوسیدمش تا خستگیم در رفت
بعدا دوستش بهش زنگ زد اونم پاشد لباساشو پوشید و منم پوشیدم رسوندمش خوابگاه
بعد اون روز پنج شش بار دیگه هم‌ اومد پیشم
ولی ایندفعه رومون باز شده بود و از رو شلوار سکس نمیکردیم🤣🤣
وقت بشه قسمت های بعدیش هم براتون تعریف میکنم
امیدوارم تا اینجا لذت برده باشین
دوستون دارم.❤️

نوشته: محسن


👍 5
👎 11
12501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

937542
2023-07-14 00:30:00 +0330 +0330

۲۲ سالت بود هنوز ممه ندیده بودی!!🤯🤯

1 ❤️

937543
2023-07-14 00:35:00 +0330 +0330

وقت نمیشه

1 ❤️

937581
2023-07-14 03:15:28 +0330 +0330

حالا ابت از هیجان اومد دیگه اینقدر تابلو بازی درنمیاوردی😂😂😂

1 ❤️

937602
2023-07-14 07:19:46 +0330 +0330

احمد جان داغ ناموست دست بردار از اینکه دم ب دقیقه زیر همع داستانا مینویسی جقی کس ندیده، باو کسخول تو خود اگه کص دیده بودی الان جات اینجا نبود بیست چهار ساعته،
از صب تا شب اینجا پلاسی بعد از حسادت زیر همه داستانا مینویسی کص ندیده‌ی جقی و توهمی
باوا توهم تویی کسخول دست بردار بجاش من به کل ایران میگم تو تنها مرد ایرانی هستی ک تونستی کص ببینی و بکُنه ایران تویی و ما همه دیگه توهمی، جقی و کس ندیده هستیم فقط تو دست بردار از گوه خوری

3 ❤️

937603
2023-07-14 07:26:30 +0330 +0330

در ضمن مستر ahmad913 اگه همه توهمی هستن و جقی و کص ندیدن پس تویی ک بُکنه ایران و تورانی چرا همه داستاناشونو بیست چهارساعته میشینی میخونی؟
حتی گاهی دیدم توی دو دقیقه چهار تا داستانو خوندی چون دیدم ک تو فاصله‌ی 2دقیقه زیره چهارتا پست یه کامنت رو گذاشتی نوشتی جقی…
حاجی مرگه خانوادت قسمت میدم دیگه دست بردار ما همه خرفهم شدیم تو خفنی و ما جقی

«میاییم یه داستانی رو بخونیم وقتی نظرات رو میبینیم، متوجه میشیم این بیناموس نوشته توهمات یه جقی کس ندیده، باعث میشه اون داستان از چشممون بیفته درصورتی ک ممکنه خیلیم قشنگ باشه»

هرکی موفق حرفامه با یه کامنت انتقادی برای احمد مشت محکمی باشه بر دهانه‌ی کس ننش

1 ❤️

937616
2023-07-14 09:42:38 +0330 +0330

سلام
اگر خانم مطلقه معتقدی هستند که مایل به صیغه باشند ، پیام بدن

0 ❤️

937620
2023-07-14 09:54:43 +0330 +0330

کاربر @امیر کرمانی
مشخصه خودت نویسنده داستانی ک کامنت احمد انقدر بهت فشار اورده
خب راس میگه‌کسمغز سال ۹۶ رمضون تیرماه بوده توی کسخل ولی داشتی جق میزدی و داستان کسشر مینوشتی باید ب این فک‌میکردی سال۹۶رمضون کدوم‌ماه بوده

0 ❤️

937706
2023-07-15 01:57:46 +0330 +0330

همه اینا به کنار کدوم دانشگاهی سال ۹۶ پیج اینستا داشته که دانشجوهاش فالوش کنن که دانشگاه اینا داشته 🤣🤣🤣

0 ❤️