اولین کون دادن به ۲۰ سال بزرگ تر از خودم

1402/03/25

پونزده سالم بود، خانوادم خارج از شهر بودن، دی ماه بود و موقع امتحانا.
شهری که توش بودم خیلی کوچیک بود و تا قبل این ماجرا ها اصلا نمیدونستم گی های دیگه ای هم هستن و در واقع زیادن، گروه های تلگرامی رو همیشه نگاه میکردم و دنبال اسم شهرم میگشتم و همیشه یکی دو نفر تو همه گروه ها بیشتر نبود پیام هایی که میزاشتن و همونا یا جواب نمی دادند یا مفعول بودن بالاخره یه روز داخل یکی از این گروه ها یکی نوشته بود ورس تاپ عه، ۳۲ سالشه و دنبال بات میگرده، بهش پیام دادم و برام عکس فرستاد، بدن عضلانی، قد بلند، کچل، ته ریش، و کلا خیلی گنده بود و معلوم بود بدنسازی کار میکنه، و کیرش هم معمولی بود در حدود ۱۵ سانت احتمالا من بدن سفید و لاغری داشتم و چون دیرتر به بلوغ رسیده بودم بدنم اون موقع خیلی کم مو بود و نهایتا دستام و بالای کیرم پشم داشت
ازش یکم سوال پرسیدم و مشخص شد پزشکه و یک عکس از خودش توی یه مطب با روپوش دکتر ها فرستاد ولی خیلی قدیمی بود و معلوم بود یا کار نمیکنه یا مطب نداره یا هرچی خلاصه پزشک درست حسابی ای نبود، مجرد بود و خونش محله خیلی خوبی بود همه این پیدا کردن ها قبل از رفتن خانوادم بود…
شب قبلی که خانوادم قرار بود برن بهش پیام دادم و گفتم فردا صبح دوروبر ساعتای ده میام، ساعت هشت امتحانم شروع میشد و با خودم گفتم تا اون موقع تموم میشه و تا برم اونجا طول میکشه احتمالا همون ده عه خلاصه شمارشو داد، آدرسشو داد و چون بلد نبودم آدرس هارو خیلی برام لوکیشن فرستاد صبح شد. من تا قبل این تجربه نهایتا با انگشت یکم سوراخمو مالیدم و هیچی حتی انگشت هم داخلم نکرده بودم، و حتی بلد هم نبودم تمیز کنم ینی اصلا نمیدونستم که باید تمیز کنم اما شانس آوردم صبحش دستشویی رفتم و صبحانه هم نخورده بودم. شانس من امتحان املا داشتم و تقریبا نیم ساعته تموم شد و تو مدرسه از دوستام پرسیدم فلان جا بخوام برم کجاست و فهمیدم که خونش در واقع نزدیک به مدرسمه و تصمیم گرفتم پیاده برم. تا یه مسیری با دوستام بودم و خیلی استرس نداشتم و بهشون بدنشو نشون دادم و گفتم ورس عه و همشون برای بدن گنده و عضلانیش بهم گفتن قطعا تاپه و فقط میکنتت، یکم استرس داشتم و این استرس چندین برابر شد وقتی از دوستام جدا شدم و رفتم تو مسیر خونش توی مسیر چند نفر از دوستای قدیمیم از جاهای دیگه رو دیدم و خودمو به نشناختن زدم چون داشتم دقیقا برعکس مسیر خونمون میرفتم و این میتونست برام دردسر بشه هر چقدر نزدیک تر میشدم این حس عجیب که تو قلب و‌ شکمم حسش میکردم بیشترو بیشتر میشد یه حس ترکیبی از ترس، هیجان. هوا خیلی سرد بود، من کاپشن پوشیده بودم، کوله مدرسم پشتم بود، یه شلوار کتون ساده پوشیده بودم و زیرش زیرشلواری داشتم و یه بلوز که یادم نمیاد دقیقا چجوری بود. من معمولا شورت نیم پا می پوشم برای راحتیش ولی صبح سریع شرتمو عوض کردم و یه شورت اسلیپ مشکی که برام کوچیک شده بود و خیلی وقت بود نمیپوشیدمش رو پوشیدم، کش بالاشو یه دور تا کرده بودم تا کوچیک تر به نظر بیاد و پشت شورت بقلاشو گذاشتم لای کونم و شبیه شورت لامبادا و استرینگ شده بود. رفتم و رفتم و خونش یه جایی بود که کوچه هاش گیجم میکردن و نمیتونستم پیدا کنم کوچه رو یه بار اشتباهی رفتم تو یه کوچه دیگه و حتی از جلوی خونه یکی از فامیلامون رد شدم و خیلی استرس داشتم کسی منو ببینه برای همین کلامو کشیدم رو سرم و سرمو انداختم پایین. بالاخره کوچه رو پیدا کردم و با توجه به لوکیشن فهمیدم بیشتر کدوم وره و رفتم همونجا وایسادم، پاهام داشت میلرزید و دندونام هم لرز گرفته بود، نه به خاطر سرما، به خاطر اون هیجان، اون ترس و اون شهوت نوجوانی که تو وجودم بود. آخر سر زنگ زدم بهش، تا اخرین بوق وایستادم و بر نداشت، دوباره زنگ زدم، و دوباره و دوباره، مطمئن نیستم ولی فکر میکنم زنگ چهارم بود که برداشت، قبل زنگ چهارم گفتم این اخرین باره اگه برنداشت میرم و یا خودم فکر کردم اسکلم کرده طرف احتمالا، ولی موضوع این بود که ساعت به زور نه شده بود و من گفته بودم ده و دیرتر میام. یه خونه ویلایی بود که حدس میزدم خونش اونجا باشه ولی مطمئن نبودم-
بالاخره گوشی رو برداشت، صداش با ویس هایی که داده بود فرق داشت، بم تر و سنگین تر بود، زبونم بند اومده بود و نمیتونستم حرف بزنم، گفتم سلام و سلام داد بعد گفتم من دم درم، گفت یه دقه واستا الان و بعد بدون اینکه بتونم چیزی بگم قطع کرد. ترس و هیجانی که داشت بدنم رو تو اون سرما گرما میکرد برام مثل یه رویا و کابوس همزمان بود، هیچ وقت همچین حسی نداشتم پنجره یه خونه باز شد، دقیقا خونه مقابلی که فکر میکردم خونشه، یک خونه یک طبقه قدیمی، دستشو از لای میله های پنجره اورد بیرون با یه صدای همچنان بم اروم ولی جوری که بشنوم گفت درو باز کن و یه کلید افتاد پایین رو زمین. در رو باز کردم، یه در شیشه ای و فلزی و قدیمی مثل بقیه در پارکینگ های قدیمی بود، همین که در باز شد گرمای داخل خونه رو احساس کردم. یه پارکینگ بود، که تهش به یک در و یک راه پله میرسید، توی پارکینگ ماشینی نبود و تنها چیزی که توجهمو جلب کرد یدونه ازین چیزای پرده شکل که تو بیمارستانا و اینجور جاها میزارن برای جدا کردن فضا(پارتیشن پزشکی(؟)) رفتم‌جلوتر و چون خودش بالا بود میدونستم باید برم بالا ولی به هر حال صداش اومد ‌با یه لحن محکم اما مهربون گفت بیا بالا، کفشامو در اوردم، خونه برای یه شخص ۳۲ ساله خیلی سبک قدیمی داشت رفتم بالا چند تا پله رو وقتی میرفتم بالا یه در نسبتا بزرگ قدیمی بود که شیشه های مات و رنگی داشت و یاد خونه مادربزرگم میداخت رو‌به‌روم بود دستام و پاهام میلرزید، پاهام میلرزید و صدای خوردن دندونام بهم رو میشنیدم چرخیدم که بالا تر برم و خودش بود…
با یه دونه شورت اسلیپ قرمز و سیاه، با بدن عضلانی و بی نقصش و یه لبخند که هیچوقت یادم نمیره دست به کمر بالاتر وایساده بود باورم نمیشد انگار داشتم خواب میدیدم، تمام و اون لرزش و اون استرس و اون ترس در یک ثانیه تبدیل شد به بهترین حس دنیا، یه حس آرامش و امنیتی هنوزم وصفش برام سخته بعد دیدنش و دوتا دوتا پله هارو برداشتم و رفتم بالا، خوده خودش بود، همون چیزی که دنبالش بودم…
بهم سلام داد، طبق عادت اومدم دست بدم، دست داد بهم و بعد دستمو محکم گرفت به سمت خودش کشید منم که کلا شاید یک قدم باهاش فاصله نداشتم به جورایی افتادم تو بغلش و منو محکم بغل کرد و منم بغلش کردم گرمای بدنش، روحمو گرم کرد رفتم داخل اتاقی که اون بغل بود، دوروبرو نگاه کردم، عکس خواننده های قدیمی قبل انقلاب بود، یه جاسیگاری پر، و هیچ تختی نبود فقط یه عالمه بالشت و پتو و متکا رو زمین بود. کوله ام رو در اوردم و انداختم یه گوشه، همیشه یکی از دلایلی که میترسیدم و ریسک نمیکردم این بود که ازم فیلم گرفته بشه ولی تو اون لحظه نمیتونستم به هیچی فک کنم، فقط گوشیشو دیدم که روی یه میز گذاشته بود و اون موقع همون برام کافی بود دوباره بغلم کرد کاپشنمو در اورد و من سرم پایین بود و با قد بلندش از بالا نگام میکرد، یهو آروم از زیر چونم گرفت و سرمو آورد بالا، لبامو بوس کرد، من قبلا بوسه داشتم ولی همیشه با آدمای بدون تجربه ای مثل خودم بوده برای همین لذت خاصی نبرده بودم ولی این فرق داشت، اگه یادتون باشه گفتم من بلوغ دیررس داشتم و تازه به بلوغ رسیده بودم برای همین بدنم خیلی خیلی نحیف بود، لبمو گاز گرفت سمت خودش کشید، یه ناله خیلی ریز کردم و بعد آروم آروم دستشو گذاشت رو کونم همونجوری که داشت زبونشو تو حلقم فرو میکرد داشت بدنشو‌بهم میمالید و شورتشو هی بهم فشار میداد و منم لذت میبردم، دستمو گذاشتم رو کیرش و شروع کردم به مالیدن، بدنش داغه داغ بود و کیرش شق و سفت، هرازگاهی سمت گردنم و‌ می رفت اونجا رو بوس میکرد و میخورد و منم از همه این حس های جدید راضی بودم و بهش ناله های آروم ولی کشیده میدادم کیرشو از لای شورتش آورده بودم و بیرون و داشتم براش جق میزدم همونجوری که با لباش لبامو میخورد اروم دستشو گذاشت رو سرم جوری که بهم بفهمونه رفتم پایین روی زانوهام نشستم، قبلا کیر خورده بودم ولی هیچوقت اونقدرا علاقه و اشتیاق نداشتم و نهایتا سرشو یکم میخوردم ولی این دفعه بازم میگم، فرق داشت…
یکم لیس زدم دورو بر کیرشو، از تخماش شروع کردم به لیس زدن تا رسیدم به سر کیرش و آروم گذاشتمش رو دهنم، سرشو خوب خیس کردم، همزمان که داشتم آروم آروم سرشو میخوردم بالارو نگاه میکردم و میدیدم که داره لذت میبره، دستشو گذاشته بود رو سرم و لای موهام، بعد یهو دستشو محکم فشار داد پشت سرم و کیرش تا ته رفت تو دهنم، از موهام محکم گرفته بود و کشیده میشدن، داشتم اوق میزدم و سختم بود، سرمو عقب کشید و تونستم خوب نفس بکشم، دستشو برداشت و گفت نشون بده چی بلدی خودت منم دست به کار شدم، با دست راستم ته کیرشو گرفته بودم و با دست چپم داشت تخماشو میمالیدم و دیگه فقط از سرش گذشته بود کیرشو تا ته تو دهنم میکردم، در همین زمان که من داشتم براش میخوردم دستشو دراز کرد و سیگار برداشت و روشنش کرد، از بوی سیگار خوشم نمیاد و تا اون موقع یک بار هم نکشیده بودم، ازم پرسید میخوای؟ و چجوری میتونستم نه بگم… سیگارو گرفتم و مثل یه آماتور واقعی چس دود کردم و بعدشم کلی سرفه کردم، خندید ‌و خودمم خندم گرفته بود، مزش تو دهنم بود برای اینکه مزش بره فقط کیرشو دوباره گرفتم و تا ته، تا جایی که دماغم داشت به شکمش فشار میاورد خوردم براش، بعد کشید عقب خودشو و کیرشو از دهنم در آورد، از زیر بغلم گرفت و منی که براش رو زانو هام نشسته بودم رو بلند کرد، یکم بوسم کرد و گفت در بیار، من هنوز با شلوار و بلوز بودم آروم لباسامو در اوردم، اول بلوزم، بعد کمربندمو باز کردم، دکمه شلوارمو باز کردم و کشیدمش پایین، بعد زیر شلواریمو از تو جورابام در اوردم و بعد اونو کشیدم پایین، الان فقط یه زیرپوش یقه خشتی سیاه با همون شورت اسلیپ که بهتون گفتم تنم بود، شنیدم که درو قفل کرد و برگشتم و زیرپوشمم در آوردم. اومد سمتمو روی همه پتو ها پرتم کرد خودشم دراز کشید و از لبام شروع کرد به بوسیدن، گردنم رو که میخواست گاز بگیره بهش گفتم نه و فهمید برای ردش میگم، رفت پایین تر و به نیپلام رسید، همین که شروع کرد به خودنشون یه ناله بلند کردم تنم از زمین جدا شد، هیچوقت کسی نیپلامو نخورده بود حتی خودمم باهاشون بازی نکرده بودم قبلا و اصلا نمیدونستم چقدر حس خوبی داره. خلاصه وقتی دید دارم حال میکنم کلی اونارو خورد و بعد آروم از سینم تا نافم و بالای شورتمو بوس کرد و رسید پایین، از دو طرف شورتم گرفت و محکم کشیدش پایین یکجا، منم که کیرم شقه شق شده بود(کیرم کلا کوچیکه و اون موقع خیلی کوچیک تر هم بود احتمالا ۹ تا ۱۱ سانت یه چیزی تو این حدودا) همه کیر کوچیکمو گذاشت تو دهنش و با دستش با تخمام که اون موقع حتی روشون پشم در نیومده بود و کوچک بودن بازی میکرد و منم یکسره ناله میکردم. برم گردونند، لوبریکانت زد به دستش و شروع کرد به انگشت کردنم، سوراخم خیلی خیلی تنگ بود برای همین گفت داگی بشین، منم نشستم و انگشت اولشو کرد داخلم، خیلی خیلی آروم میبرد داخل و با اون همه ژلی که زده بود اون اولش خیلی درد نداشت ولی هرچی انگشتش داخل تر میرفت دردم بیشتر میشد و آخرش انگشتشو محکم با سرعت تا ته کرد داخلم و من ناله کردم، یه کم این ور اون ور کرد، مالید سوراخمو و بعد با دوتا انگشت، دوتا انگشت خیلی زیاد بود و سوراخم داشت آتیش میگرفت، انقدر درد داشتم که داشت گریم میگرفت، خلاصه به هر دردسری بود دوتا انگشت کامل کرد تو کونم و بعد کاندوم گذاشت رو کیرش و اینجا من دیگه داگی نمیتونستم وایستم و افتاده بودم رو زمین، اروم سر کیرشو کرد داخل و بعد اروم اروم همشو کرد داخل، من هم یکسره در حال ناله و بودم، بعد اول اروم اروم عقب جلو کرد کیرشو و بعد که دید جا باز کردم و راحت تر شدم دستاشو گذاشت پشتم رو شونه هام، با پاهاش پاهامو از چیزی که بود باز تر کرد و شروع کرد به سریع و محکم کردن، هی تقه میزد و تقه میزد و صدای خوردن رونش و شکمشو و بدنش به کون سفید و کوچیکمو‌ دوست داشتم و از اونجایی که با تمام وزنش و دستاش داشت فشار میداد نمیتونستم تکون بخورم، بعد یهو پاشد و گفت نوبت توعه، داگی نشست و بهم یدونه کاندوم داد، منم خیلی متعجب بودم، بهش گفته بودم ورسم ولی فک نمیکردم جدی گرفته باشه، منم گفتم باشه، سوراخش خیلی خیلی تنگ بود و معلوم که اگه نگیم اصلا نداده خیلی کم میده، کاندوم رو باز کردم و میخاستم بزارم رو کیرم ولی بلد نبودمو و داشتم برعکس میذاشتم که کمکم کرد و کاندومو گذاشت رو کیرم، من رفتم نزدیک و سعی کرد همینجوری داخلش بزارم، ولی خیلی تنگ بود و بعد دستشو از عقب اورد که کمک کنه و گفت چرا خوابید، منم نمیدونستم باید چی بگم، خودش فهمید، بعد برگشت و یکم دوباره کیرشو خوردم و دوباره کاندوم گذاشت برای خودش و شروع کرد به کردنم، این دفعه خیلی بیشتر فشار میداد ولی ازون درد اولیش کم شده بود و بیشتر لذت بخش شده بود برام، اینقدر محکم و تقه ای زد و زد و منم ناله کردم که آخرش صدای ناله هاش اومد و محکم تر همیشه فشار داد کیرشو داخلم و فهمیدم آبش اومد، چهار پنج بار دیگه اینکارو کرد و آخرش خودشو انداخت روم همونجوری که کیرش داخلم بود و من داشتم زیرش له میشدم.
پاشد از روم و حالا نوبت من بود، به بغل دراز کشیدم و پشتم بالشت گذاشت و شروع کردم جق زدن، به اون بدن بی نقص روی نور افتابی که تازه از پشت ابر در اومده بود نگاه میکردم، به اون کیر گندش که روش پر از آبشه و دارم همینجوری با دستش میمالتش جق میزدم و‌ جق میزدم و اونم با یه دستش داشت نیپل هامو میمالید و یکی دوبار دستمو کشید و توش برام تف کرد و با تفش جق زدم. بالاخره با یه ناله بلند و چشمایی که عقب رفتن آبم اومد، من همیشه آبم قبل این خیلی کم بود یعنی نهایتا دو سه تا قطره بی رنگ اروم از کیرم میومدن ولی این دفه ابم رنگش سفیده سفید بود و همه جا پخش شد و ریخت رو پاهاش، بعدش دراز کشیدمو و برام دستمال اورد، بعد لباسامو پوشیدم برام اسنپ گرفت و رفتم خونه
بعدا سر یه جریانی فهمیدم ۳۵ سالش بوده در واقع برای همین فاصله سنی بیست ساله هستش. این اولین و یکی از بهترین سکس های زندگی من بود و دوست داشتم باهاتون به اشتراک بزارمش. من یکی دوبار دیگه هم همین فرد سکس داشتم و اومد خونمون و… اگه استقبال شه و دوست داشتین میتونم این و بقیه داستانامم بهتون بگم ممنون که خوندین امیدوارم لذت برده باشین
اگه همین فرد یا هرکسی که منو میشناسه اینو خوند من دنبال رابطه و سکس و هیچی نیستم نه الان و نه بعدا و لطفا مزاحمم نشید ممنون

نوشته: شروین۷


👍 22
👎 8
29601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

933261
2023-06-16 00:15:37 +0330 +0330

مفعول کسی هست از نور یا چمستان یا امل ؟

1 ❤️

933264
2023-06-16 00:21:30 +0330 +0330

یعنی انقد اپن مایندی که همه همکلاسیات میدونستن قراره بری کون بدی؟ اگر اینجوری بود کل مدرسه نفری چند بار کرده بودنت بچه جون اینجا ایرانه!!


933310
2023-06-16 03:08:14 +0330 +0330

منم به بیست سال بزرگتر از خودم کون دادم کلفت بود با روغن کرد

0 ❤️

933321
2023-06-16 06:31:50 +0330 +0330

اون قسمتش که به دوستات گفتی که داری میری پیش یارو و اونها هم گفتن میکنتت خیلی کسشعر و مزخرف و احمقانه بود.چه نیازی بود چنین مزخرف غیرقابل باوری رو توی داستانت بیاری ؟

1 ❤️

933325
2023-06-16 07:20:03 +0330 +0330

چقد کوصشعر تفت داده بودی نصفشو نخوندم
آره به بلوغ نرسیده بودی ولی آبت اومد سفیدم بود

0 ❤️

933364
2023-06-16 13:54:41 +0330 +0330

گی رتبه اول رو داره با ۴۳۰۰ تا داستان بعد میگن تو اروپا و آمریکا گی زیاده تو ایران با اختلاف اوله اینقدر دختر و پسر رو از هم دور کردن که همه کون هم میزارن جالبه تو داستانا جوری مینویسن که بدن طرف مقابلو مثل دختر توصیف میکنند اینا گی نیست بی کسیه که میرن دنبال هم

7 ❤️

933374
2023-06-16 15:49:33 +0330 +0330

خوب بود . دمت گرم

0 ❤️

933406
2023-06-16 23:13:25 +0330 +0330

تو دنبال پول بودی و هستی
مهم اینکه هنوز بابات نفهمیده چیکاره ایی
شاید در آینده نزدیک بهش گفتم
روی موارد ات فکر کن تا یه وقت مامانت نفهمه
پول زیاد می خای به عموت بگو

0 ❤️

933475
2023-06-17 04:50:35 +0330 +0330

هميشه گفتم بياين پيش با تجربه ها حال ميكنين
گفتم يا نه؟

0 ❤️

933505
2023-06-17 09:10:15 +0330 +0330

منم عاشق مردای سن بالا و عضلانی هستم

0 ❤️

933558
2023-06-17 23:46:33 +0330 +0330

شروین جونم خیلی خوشحال شدم که اینجا پیدات کردم، اما به خواسته شما احترام میزارم و اصلأ مزاحمتون نمیشم، اما شما اگه یموقع کاری داشتی یا موضوعی بود یا هر مسئله ای خواستی بهم پیام بده

1 ❤️

933666
2023-06-18 13:53:14 +0330 +0330

ای جانم ، خیلی قشنگ بود و محشر ، مخصوصا اونجا که گفتی نیپلام و خورد.
بازم تعریف کن برامون

0 ❤️

936694
2023-07-08 13:28:54 +0330 +0330

منم اون روزی رو که اولین بار به آرزوم رسیدم و به کوچیکتر از خودم حال دادم یادم نمیره
بهشت جلوی چشمام بود
هنوزم فیلمشو دارم لعنتی
الان که داستانتو میخوندم یاد اون روز افتادم
کاشکی بار اول میتونستی باهاش سکس داشته باشی
اگه بازم داستان داری بنویس
👏👏

0 ❤️