اسمم پویا هست خاطره ۲۰ ساله گی من خلاص بگم من با دوس دخترم قرار گذاشتم برم پیشش اردبیل خودم بچه استارا هستم رفتم پیشش تا شب باهم بودم اومدم که برگردم از شانس من ماشین گیر نیومد خیلی دیر کرده بودم رفتم خیابون وایستادم هر چقد سواری اومدم دست بلند کردم اصلا واینستادن اخرش یه اسکانیا وایستاد رفت فلاکس چای پر کنه رفتم گفتم اقا به طرف استارا میرین گفت اره خواهش کردم منم ببره گفت باشه بزار پر کنم بریم. رفتم سوار شدم اونم اومد حرکت کردیم.تو راه حرفو باز کرد و گفت چند سالته گفتم ۲۰ گفت اردبیل چکار میکردی منم حقیقتو گفتم که با دوس دخترم بودم دیرم شد . رفته رفته ازم سوال میپرسید با خنده با دوس دخترت هم حال میکنی منم واقعا خجالت میکشیدم گفتم اره چند باری باهم حال کردیم .گفت تا حالا با جنس خودتم حال کردی .گفتم نه تا حالا اصلا. گفت دوس داری امتحان کنی خندم گرفت گفتم نمیشه که اخه .گفت یبار امتحان کنیم اگه بدت اومد بهم بگو .گفتم با شما! گفت اره تعجب کردم خیلی ترسیده بودم بخدا اصلا حرف نزدم .بعد تونل زد کنار وایستاد گفت امتحان کنیم گفتم چکار کنیم اخه . پرده ماشینو کلا کشید تخت ماشینو باز کررد گفت بیا منم واقعا استرس داشتم کفشمو در اوردم رفتم نشستم رو تخت گفت دراز بکش دراز کشیدم گفت برگرد رو شکم برگشتم دستشو گذاشت روی باسنم اروم اروم میمالید ۱۰ دیقه اونجوری کرد گفت کمرتو باز کن منم شلوار تنگ تنگ پوشیده بودم چون هوا گرم بود شورت نپوشیده بودم‌ کمرو باز کردم شلوارم کشید پایین تا زانوهام دستشو لای باسنم میمالید بعد اروم اروم انگشتشو گذاشت رو سوراخم واقعا راست کرده بودم حس خوبی بود شلوارمو کلا در اورد منم نگاهش نمیکردم کمی مکث کرد دیدم خوابید روم حس کردم شلوارشو دراورده کیر داغی داشت بزرگ بود تف کرد لای باسنم کیرشو عقب جلو میکرد کمی بعد سر کیرشو گذاشت سوارخم اروم اروم فشار داد اولش کمی درد داشتم زیاد نه یجور خاص بود بعد دیدم کیرش رفت تو کونم اولش اروم عقب جلو کرد ۱۰ دیقه اونجوری زد بعد گفت دولا شو منم بحرفش گوش کردم دولا شدم بازم کیرشو فشار دادم اینبار محکم تلمبه میزد خیلی تند تند کونم کمی میسوخت در اورد تف کرد بازم تلمبه زد حس بدی داشتم دیگه تحقیرم میکرد بهم کونی میگفت ناراحت شده بودم .بعد تا ته کیرشو فشار داد واستاد مثله نبض کیرش میزد حس کردم داخل کونم داغ شد ابشو ریخت توکونم بعد واستاد کمی .کیرشو در اورد گفت شلوارتو بپوش رفت پشت فرمون پرده رو کنار زد حرکت کرد منم حس بدی داشتم داخل کونم آبشو ریخته بود جوری بودم کمی باهام حرف زد گفت خوشت اومد منم گفتم اره گفت زنگ بزن شمارت بیوفته منم زدم به استارا رسیدیم گفتم من‌ اینجا پیاده میشم نگه داشت پیاده شدم رفتم خونه رفتم حموم آبشو خالی کنم از کونم کونم میخارید انقد اب ریخته بود تو کونم خالی کردم تو حموم خودمو شستم ناراحت بودم از یه طرفی هم خیلی حس خوبی داشتم این بود داستان اولین کون دادنم بعد اون چندین باری بهش کون دادم بازم میگم بهتون

نوشته: پویا