بالاخره به کونم رسید

1402/02/07

سینا هستم۱۹سالمه تقریبا از ۱۴سالگی کون دادم و کم کم کونی شدم این خاطره ای ک مبخوام تعریف کنم برای تقریبا ۱۶سالگیه
قرار شد با دوتا از بچه ها بریم استخر اون روز یکی از دوستاشون با ما بود من کم و بیش میشناختمش ولی دوستی و رفاقتی باهم نداشتیم.
جلال چند سالی از من بزرگتر بود وضع مالی خوبی داشت ازدواج کرده بود و جدا شده بود از اون پسرایی که با پول باباشون فقط کیف میکنن و تا دلتون بخواد دختر و زن کرده بود.
من معمولا بدنم تمیزه و کاملا کونمو پاهامو شیو میکنم و موبر میزنم
اون روز اتفاقی بدنمو ماملا صفا داده بودمو یه کس خوبی شده بودم😁
هیچ کدوم از این بچه هایی ک باهاشون بودیم از کونی بودن من خبر نداشتن. من بدنم سفیده و کون متوسط و نرمی دارم که به کون مامانم کشیده 😁
اون شب ک استخر بودیم چند باری حس کردم چش جلال ب کونمه
چون باهام خیلی آشنا نبودیم شوخی باهام نمیکرد ولی اواخر یکی دو بار ب کونم زد و گفت کون خوبی داریا … من یه لبخند میزدم و تموم میشد تو سوناهم اومد کتارم نشست و چند بار پاشو بهم زد و چسبوند بهم که من پا شدم فکر کرد من بدم اومده و ادامه نداد. هرچند من کونم داشت ب خارش میوفتاد. ولی ب هیچ وجه نمیخواستم کسی بفهمه.
بالاخره کارمون تموم شد و جلال اصرار میکرد که امشب بیاید خونه من یه خونه مجردی داشت که قبلا با زنش زندگی میکرد.
ماهم بعد یکم مقاومت قبول کردیم شب اونجا بمونیم و یکم pesبازی کنیم و بعدم دیگه بخوابیم صبح بریم دنبال خونه زندگی خودمون منم با مامانم هماهنگ کردم ک امشب نمیام.
اون دو نفر قبلا خونش رفته بودن راحت تر بودن زود لباس راحتیاشو گرفتن و پوشیدن من هنوز با لباس بیرون بودم گفتن تو هم عوض کن گفتم بعدا میپوشم مشغول بازی شدیم و بیشتر جلال بازی ها رو میبرد دیگه وقت خواب شده بود اون دوتا آرش و مجید تو یه اتاق خوابیدن و من و جلالم آخرین دست بازی رو انجام میدادیم که بعد بخوابیم بازی رو من برای بردم ازش یکم عصبی شد گفت تا نبرمت خوابم نمیبره گفتم من ولی خیلی خوابم میاد حالا بازم میام دیگه.
گفت باشه پس از این ب بعد وقت کردی بیا پیشم دیگه گفتم باشه
رفتیم بخوابیم من کنار تخت دو نفره دراز کشیدم جلال اومد گفت تو هنوز لباستو عوض نکردی بعدم پایین نخواب رو تخت جاهست ک
یه شلوارک و رکابی که بهم داد و گفت بپوش شلوارک خودشم دراورد و با شورت پادار رفت رو تخت دراز کشید من راحتم تو هم راحت باش
اگه حساسی شلوارم نپوش اشکال نداره
گفتم نه بابا مشکلی نیست. تیشرتمو دراوردم شلوارمم دراوردم یه حسی بهم میگفت بیشتر بدنتو نشون بده حال کنه اونم داشت کیف میکرد کیرش زیر شورتش مشخص بود. من یه شورت هفتی پوشیده بودم. رنگشم سفید بود. گفتم برم دسشویی بیام دیگه نا ندارم رفتم
و اومدم دیدم شلوارکا رو برداشته. دیدم کجا گذاشته ولی ازش پرسیدم عه لباسا چی شدن گفت شلوارکا و لباساتو گذاشتم اون گوشه فک کردم دیگه نمیخوای بپووشی
وای نه من غلط، کنم با شورت کنارت بخوابم با خنده گفتم اینو
گفت نمیدونم هرکاری میخوای بکن لامپو خاموش کن بخوابییم
انگارربهش برخورده بود منم برق اتاقو خاموش کردم بدون شلوارک فقط با یه شورت رفتم دراز کشیدم لامپ پذیرایی روشن بود و میشد همو ببینیم من رو به بالا خوابیده بودم جلال سمت من. از، گوشیش چنتا عکس کون نشونم داد عکس زنایی بود که آورده خونه کرده البته فقط کونشون. گفتم ایول همه رو کردی
آره دیگه هرجور بخوای کردم دیگه سیرم با خنده
دیگه شب بخیر گفتیم و من دمر خوابیدم یکی دو دقیقه گذشت و زد در کونم و با خنده گفت البته تو هم کون خوبی داری دختر بودی کرده بودمت
گفتم لعنتی بخواب دیگه
پاشو گذاشت رو کونم و بغلم کرد و منو بوسید و خوابیدیم
این حرکتش باعث شد خیلی دیگه هوس کیرشو کنم
چند باری آخر هفته ها یا وقتایی ک بیکار میشدیم
میرفتم خونشون و pesبازی میکردیم . کاری باهام نداشت جز گاهی که درکونی میزد ب شوخی. هیچ حرکت سکسی نداشتیم.
تا اینکه یه بار من دو سه بار پشت هم بردمش و میخندیدم و اون کفری میشد. کلا اون خیلی بیشتر منو برده بود و بازیشم بهتر بود ولی اون روز روز من بود تااینکه انقدر عصبانی شد که این بارو اگه باختم من هیچی، نیستم هرطور شده میبرم گفتم تو هیچی ک نیستی به من چی میرسه ببرمت؟؟ عصبانی تر شد گفت شرط قبول داری گفتم من پول شرط، بندی ندارم بابا اصلا تو بردی این کاراچیه بچه ای مگه.
گفت پول نداری کون ک داری تو ببری من یه تومن میدم بهت من ببرم کونت میذارم این کون نازت برا من میشه.
یهو ترسیدم ازش گفتم اصلا من میرم بسه دیگه
منو بوسید و گفت ببخشید عصبی شدم
گفتم باشه قبول ولی همین یه بازی بعد دیگه باید برم.
من واقعا نمیدونستم دوس دارم ببازم یا ببرم…
بازی شروع شد و من عقب افتادم و کری های جلال شروع شد جووون چه کونی ازت بگام جوری میگامت کونی خودم شی کونتو پاره میکنم صبر کن مادرتو میگام… آبمو چیکار کنم میخوری یا بریزم تو کونت کونی من…
منم چیزی نمیگفتم تا اینکه بازی تموم شد و بلند شد و یه چرخی زد حال میکرد برا خودش من فقط نیشخند میزدم
اومد جلوم گفت شروع کن ساک بزن گفتم بذار بعد باید برم الان
گفت جایی نمیری ساک بزن کونی این کون بعیده تا الان زمین مونده باشه میدونم خودتم کیر میخوای
منم نشستم جلوش کیرشو دراوردم و خیلی حرفه ای شروع کردم ب ساک زدن ک بفهمه آره منم میخوامش چند باری چک کوچک ب صورتم زد و سرمو گرفت و تو دهانم تلمبه زد بعد گفت پاشو برو خودتو آماده کن برو رو تخت منم یکم دیگه میام تا تاخیری ک خوردم اورشو بذاره. فهمیدم بد قررار بگا برم
رفتم دسشویی و خودمو آماده کردم و رفت رو تخت با فقط شورت
دراز کشیدم یکم دیگه اومد و قربون صدقه کونم رفت چنتا در کون زد و میگفت چه کونی بهش گفتم تو که این همه زن و دختر کرده بودی کون من چیزی نیست که گفت خفه شو بیا ساک بزن دوباره کونی
یکم دیگه برااش ساک زدم آماده رفتن تو سوراخم شد کیرش خوب بود شاید ۱۶.۱۷ کلفتیش هم عالی بود.
دمر دراز کشیدم اومد روم شورتمو تا زاتو کشید پایین کرم برداشت به کونم مالی یکم سوراخو آماده کرد. کیرشو ک گذاشت دم سوراخم گفتم بککن گفت چشم عزیزم یکم لا پایی زد و بعد تقریبا بهو کرد تووووووم.
آه آیییییییییییی درار یه لحظه پاره شددددم
جووون بخواب ک کونی خودم شدی
تند تند میکرد منو هربار که در میومد میگگفتم اه بککن
جوون کیر میخوایییییی داگی شو خم شو کامل
در کونم میزد و میگفت کونی کی هستی
من میگفتم کونی تو هم جلال آییی کونم یوااشش
کیرشو میکشید عقب تند میکرد تو. منم تو این دنیا نبودم
یکم هم لبه تخت داگی کرد و برو جلو میز توالت(آرایش) خم شو تو آبنده میکنمت ببین یکم ایستاده کردتم بازم دمر شدیم یکم ک کردتم گفت داره میاد داره میاد همشو توم خالی کرد و یکم روم موند و بلند شد کشید ک بیرون یکم آب از سوراخم زد بیرون ریخت لای پام
میگفت سوراخت باز شده دراز بکش همینطور تخت کثیف نشه عکسم از کونت بگیرم با دسمال کاغذی لای، کونمو یکم تمیز کرد و دسمالو گذاشت تو سوراخم منم فقط آی آی، میگفتم
همینطور دمر خوابیده بودم شورتمو پام کردو قبل اینکه کامل بپوشدتم چنتا چک سکسی ب کونم زد تا علامتش بمونه بعد عکس، گرفت و نشونم داد. دوتا ۵۰تومنی هم گذاشت لای کونم وگفت اینم پول جندگیت تا خونه از لای کونت برشون ندار.
آخرش موقع خونه رفتن بوسیدیم همو و دیگه من کونش شده بودم
نزدیکای خونه بودم ک پیام داد بازم میای دیگه سریع زنگ زدم بهش و گفتم من کونیتم ولی دیگه پیام نده این چیزا هم فقط بین خودمون میمونه…

نوشته: سیناااا


👍 21
👎 4
27101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

925275
2023-04-27 02:30:19 +0330 +0330

اره باور کردیم جان خودت راس میگما 😂😂

0 ❤️

925312
2023-04-27 08:07:55 +0330 +0330

اااوووووفففف پسر کم سن خوشگل

0 ❤️

925399
2023-04-28 01:25:10 +0330 +0330

چرا جوری می‌نویسید که با جمله اول نه با کلمه اول تا آخر شو میفهمیم

0 ❤️

925418
2023-04-28 02:40:43 +0330 +0330

منم تنها زندگی میکنم
یه مفعول مثل حودت رو کم دارم

0 ❤️

925442
2023-04-28 05:45:45 +0330 +0330

سینا هستم ۱۹ سالمه ۱۷ ساله میدم با غیرت و شرفم کونی شدم

0 ❤️

925522
2023-04-29 00:29:57 +0330 +0330

منم می خوام کوت بدم

0 ❤️

925572
2023-04-29 04:02:42 +0330 +0330

کون خوبی هستی

0 ❤️

925721
2023-04-30 04:11:03 +0330 +0330

عالی نوش کونت

0 ❤️