اون دو سه روز از کسی خبری نشد تا پنج شنبه که منتظر زنگ یا پیام اصلان بودم
طرفا ساعت یک زنگ زد بهم
اصلان: من با مهدی میرم سمت ویلا شمارتو دادم به یکی دیگه از دوستام اسمش سعید هست بهت زنگ میزنه تو با اون بیا
درضمن حواست باشه امشب و فردا باید قشنگ به این دوتا سرویس بدی خودتو تمیز کن و بیا

یکی دوساعت بعد سعید بهم زنگ زد و باهاش هماهنگ شدم قرار شد ساعت چهار بیاد دنبالم
ساعت چهارشد و رفتم سر خیابون جایی که بهش لوکیشن داده بودم چند دقیقه منتظر بودم تا یه سانتافه جلوم وایساد شیشه رو که داد پایین شناختمش چون عکس پروفایلشو دیده بودم و سوار شدم
سعید : سلام خوشگل پسر پس اون حوری که اصلان ازش تعریف میکرد تویی خوشبختم من سعیدم
پویا : سلام مرسی اصلان لطف داره به من منم پویام
راه افتادیم به سمت ویلا اصلان فهمیدم که اصلان حسابی پیش دوستاش از من تعریف کرده و کونم منتظر یه گروپ حسابیه
سعید انقدر حشری بود که از همون تو ماشین شروع کرد مالیدن رونا و کون من دستم رو هم گذاشته بود رو کیرش
تو مسیر ولی از مالیدن بیشتر جلو نرفتیم رسیدیم من با مهدی هم اشنا شدم و کمک اصلان میکردم تو پذیرایی از دوستاش
بعد از شام اصلان منو صدا کرد برد تو اتاق خواب
اصلان: اون در حمومه اماده شو کونتو تمیز کن بعدش هم پیام بده به من هروقت اماده شدی

بعد از اینکه از حموم اومدم بیرون و یه رژ کم رنگ زدم پیام دادم به اصلان که امادم
اومد تو اتاق با یه کیسه تو دستش منم هیچ لباس تنم نبود اومد جلو شروع کرد لبامو خوردن بعدش جدا شد و در کیسه رو باز کرد توش کاستوم سکس بود یه قلاده بست دور گردنم و یه دست بند که انداخت رو تخت و یه شرت مشکی چرم مانندم داد گفت بپوش و رفت از اتاق بیرون
پنج دقیقه بعد مهدی وسعید لخت مادرزاد اومدن تو منم با شرت و قلاده دور گردنم رو تخت نشسته بودم
مهدی قلاده رو کشید و منو هدایت کرد پایین تخت و زانو زدم جلو کیراشون
مهدی: از سر شب تو کفتم خوشگله بد جور حشریم کردی
سعید : اره منم دوست دارم این کون خوشگلشو جر بدم . تو دوست داری جرت بدیم؟
پویا : اره دوست دارم امشب جرم بدید
سعید : پس چرا وایسادی شروع کن دیگه

سعید سرم کشید سمت کیرش و شروع کردم برای سعید ساک زدن و کیر مهدی رو مالیدن خودشون منو تقسیم میکردن طوری که سرمو با هر دوسه بار تلمبه زدن تو دهنم جا به جا میکردن
سعید سرمو گرفتو کیرشو تا ته کرد تو دهنم دماغم چسبیده بود به بالای کیرش حالم دیگه داشت بد میشد ولی اون ول نمیکرد
وقتی ول کرد اوق میزدم حالم بد شده بود مهدی گفت که میخاد شروع کنه به کردن
سعید لب تخت وایساد من قمبل کردم سمت مهدی و کیر سعیدو دوباره ساک زدم
مهدی اول یا ژل یه ذره انگشت کرد و بعد کیرشو تنظیم کرد و فرستاد تو
مهدی : اووووف عجب چیزی هستی
دو تا اسپنک زد و بعد شروع کرد به تلمبه زدن با اینکه کیر سعید تو دهنم بود ولی ناله هام بلند شده بود
بعد از اینکه مهدی تلمبه هاشون روونه سوراخم کرد جاهشونو عوض کردن و سعید رفت پشتم کیر سعید نسبت به مهدی و اصلان بزرگتر بود جوری که واقعا حس کردم سوراخم داره بهش فشار میاد و جا باز میکنه
کیر مهدیو کردم دهنم تلمبه های سعید خیلی سنگین بود من با هر کدومش به جلو پرت میشدم کیر مهدیو ساک میزدمو سعید از پشت داشت جرم میداد تو اوج لذت بودم که مهدی گفت ابش داره میاد
سرمو محکم گرفت و تا ته کرد تو ابشو همون تو خالی کرد تموم ابشو غورط دادم
سعید : مهدی چرا اینقدر کمرت شله حیف این کون
مهدی : مفت چنگ خودت
مهدی رفت سمت حموم کیرشو شست و رفت بیرون
سعید : به پهلو بخواب میخام قاشقی بکنمت
سریع به پهلو خوابیدم و اومد پشت پاهامو به هم چسبوندم شروع کرد تلمبه زدن به سینه ها چنگ میزد با زبونش گردنمو لیس میزد خیلی خوب داشت میکرد کارشو بلد بود دست برد سمت کیرم میخواست برام جق بزنه میدونستم اگه ابم بیاد حسم میپره خواستم دستشو از کیرم جدا کنم که نذاشت
سعید : میخام ابتو بیارم
پویا : ابم بیاد حسم میپره
سعید : به جهنم من میخوام ابت بیاد فقط میگی چشم فهمیدی ا
اینو گفتو یه چک اروم زد تو صورتم دوباره کیرم رو گرفت تلمبه میزد گردنمو لیس میزد و جق میزد تا ابم اومد حسابی ناله میکردم و تو بغلش میلرزیدم ولی اون وای نیساد همینجوری میکوبید تو کونم
سرمو برگردوند سمت خودش یه لب ازم گرفت
سعید : از این به بعد هر چی من میگم گوش میدی
با سر تایی کردم
سعید : افرین پسر خوب حالا بیا سوارش شو
واقعا حال سواری نداشتم چهل دقیقه بود که داشتم گاییده میشدم
رفتم رو کیرش سعی کردم خودم تلمبه بزنم ولی سعید از سرعتش راضی نبود یه چک دیگه زد تو صورتم و گفت : تند ترش کن یالا قشنگ بالا پایین کن
منم پاهامو گذاشتم دو طرف بدنشو هر چی توان داشتم گذاشتم تا زود تر ابش بیاد
هم زمان با من خودشم شروع کرد تلمبه زدن دو سه دقیقه جوری میزد که منو تختو با هم تکون میداد
سرمو گرفت کشید سمت خودش گردنمو گرفت تو دستش فشار میداد لبامو هم زمان میخورد
ناله هم از بین خوردنش در میومد که بالاخره تو همون حالت ابشو تا ته خالی کرد تو کاندوم شروع کردن لب و گردن منو خوردن جفتمون بیحال بودیم
منو اورد پایین از روی بدنش کاندومو کشید بیرون گفت دهنتو باز کن
دهنه کاندومو گذاشت رو لبام ابشو خالی کرد تو دهنم بعد با دست فکمو گرفت گفت تا ته قورتش بده منم همین کارو کردم
سعید : دهنتو باز کن ببینم
وقتی مطمئن شد که همشو خوردم ولم کرد و رفت من رو همون تخت لخت بیحال افتاده بودم و منتظر بودم که خود اصلان بیاد تو ولی خبری ازش نشد

نوشته: پویا