حرف از او، عمل از من (۲ و پایانی)

1400/07/03

...قسمت قبل

خب اول از همه بابت غلط های املاییم واقعا عذرخواهی میکنم. دلیل اولش دور بودنم از فارسی تایپ کردن و دلیل دومش ویرایش نکردن هست که به بزرگی خودتون ببخشید.
یکجا هم که اسم دوست خوبم لو رفت متاسفانه
از همینجا بهش سلام میکنم اگه داره میخونه و منو شناخته و اینکه پرسیدین چرا پرده داشته چون قراربوده با پسر عموشون ازدواج کنن و احتیاج داشتش :))

خب بریم سراغ بقیه ی ماجرا:

بعد سکس یکم توی بغل هم خوابیدیم و با شکم و کیرش بازی کردم و دیدم ادامه بدم دوباره منجر به سکس میشه و از اونجایی که دو ارگاسم شدید داشتم بیشتر دلم خواب میخواست و پاول هم اینرو فهمیده بود و تو همون حالت در حالی که در هم لولیده بودیم به خواب رفتیم.

از جزئیات کوچیک عبور میکنم و از فرستادن عکس ها برای محمد براتون میگم که حالش دیدنی بود.
باورش نمیشد که از پشت هم سکس داشتم همون شب اول.
عکس العملش برام خیلی مهم بود و خیلی دلهره داشتم بعد فرستادن عکس ها.
ولی انقدر خوب باهام حرف زد که تمام استرس و نگرانیم تموم شد و حتی دوست داشتم زودی پاول رو ببینم .
شده بود مثل دوست پسرم.
از طرفی دائما حواسش بود که رابطه ی من و خودش رو منوط به رفتار من و خواست من کنه. کاملا با من هماهنگ بود.
و من هم بهش فهمونده بودم که بزودی همسرم میاد و نمیخوام کسی بدونه که رابطه ی خاصی بین ماست.
پاول هم که خب ثابت کرد که به دنبال وان نایت استندینگ و یا همون سکس یک شبه نیست و دوست داره ادامه دار باشه.
ازم خواست برای آخر هفته پارتی دانشگاه نریم و عوضش بریم به یه شهر بزرگ مجاور و بگردیم.
این توجهش به من و اینکه با من وقت میگذروند برام بی نهایت لذت بخش و ارزشمند بود .
به محمد خبر دادم و گفتم که با پاول به گردش و عکاسی میرم و شب برمیگردیم خوابگاه.
از صبح زود حرکت کردیم و در حین سفر چند بار توی جاهای مختلف از جمله داخل قطار لب گرفتیم.
یه حس دو گانه عجیب داشتم از اینکه با کسی غیر همسرم در ارتباطم ولی با رضایت کامل خودم و خودش.

خیس بودم و آماده ی یه سکس دیگه.در طول روز هم غذای کمی خوردم و برنامم هم تمیز کردن پشتم برای سکس احتمالی بود.
کُسم نبض میزد و دوست داشتم بدون کاندوم توی پشتم بیاد و بیقرار بودم که زودتر برگردیم خوابگاه. :)

توی مسیر هم بارها با محمد چت میکردم همزمان و حال اون رو هم جویا می شدم. اعتماد به نفسم به شدت رفته بود بالا و خودم رو آدمی جذاب میدیدم.
توی مسیر چت با محمد و عشقبازی با پاول حسابی برای سکس آمادم کرد و احساس میکردم حتی با خورده شدن پستونام احتمال ارضاء شدنم هست.

وقتی برگشتیم سریع لخت شدمو رفتم توالت و خودم رو تمیز کردم و وقتی اومدم بیرون پاول رو لخت روی تخت دیدم خندم گرفت. چقدر دوست داشتم دوباره کیرش رو ببینم و بخورم. خواستم موهام رو ببندم که وسط سکس مزاحم نباشه و دنبال کش موم میگشتم. همزمان از لرزشی که به باسن فوق نرمم میوفتاد موقع راه رفتن و اینکه پاول بهش زل زده تحریک میشدم.
بهش گفتم پاشو برو یکم خودتو بشور که بتونم بخورم برات که تعجب کرد و گفت چقدر وسواسی :)

وقتی اومد روی تخت بودم و منتظر. صحنه ی اومدنش به سمت تخت بی نهایت برام تحریک کننده بود. سوای چهره ی جذاب و بدن خوبش حرکت پاندولی آلت بزرگش موقع راه رفتن من رو به شدت تحریک کرد و دستام رو به نشانه ی آغوش براش باز کردم و اومد توی بغلم و شروع به لب گرفتن کردیم.
کمی پاهام رو براش باز کردم تا کیرش رو بزاره بینش. انقدر ترشح داشتم که کیرش سریع خیس و روان شد بین پاهام آروم حین لب گرفتن حرکت میدادش. کم کم اومد پایین و سینه هام رو کرد تو دهنش.
دوتاش رو به هم چسبوند به نوبت میخوردشون.
سینه هام هشتاده . نه اتقدر کوچیک که بشه کامل کرد تو دهن و نه انقدر بزرگ که آویزون باشه . حجم زیادی از سینم رو میک میزد که خب همین باعث شد خیلی تحریک بشم‌. و همزمان آروم کیرش بین پاهام بالا پایین میشد.
قمبلم کرد و لای باسنم رو باز کرد و بهم گفت که با دست نگهشون دارم و بعد سر کیرش رو گذاشت رو کسم و فشار داد و با کمال تعجب کیرش نمیرفت توم. یعنی میرفت ولی من خیلی دردم میگرفت و به سمت جلو میرفتم. بهش گفتم بهتر نیست اول یکم میژنری یا همون طاق باز بکنی؟
که گفت باشه و دوباره برگشتم و مثل سکس دفعه اول یواش یواش توم جا کرد ولی اینبار بیشتر تلاش میکرد که همش رو وارد کنه و من هم تمام سعی خودم رو میکردم که بزارم ادامه بده … احساس میکردم که میخواد کم کم به سایزش عادت کنم و سرعت پمپش رو بالا ببره تا راحت تر پزیشن عوض کنیم و بتونه شاید تا آخر واردم کنه. (دوستان کنجکاو باید خدمتتون عرض کنم که سانت نزدم واقعا ببینم چقدر درازه کیرش)
یکم که جا باز کرد و منم خیس خیس شدم بهش گفتم بزار برگردم و قمبل کردم . میدونستم عاشق کونمه و میخواد ویوی پشت رو داشته باشه . کرد توم و من بدون مالوندن چوچولم اومدم. عموما وقتی با محمد سکس داشتم باید حتما خودم رو میمالوندم حین دخول تا بیام. ولی چنان شدید اومدم که احساس کردم تخت خیس شد . کمی بعد پاول دیگه منتظر اجازه ی من نبود از همون ترشحات کسم به کونم مالید و آروم گذاشت توم . وای این درد لعنتیش رو دوست داشتم. تو فکر رفت و آمد منظم کیرش بودم و  این فکر که آیا نرم بودن کون من باعث این شده که بتونم تاب بیارم و یا پاول خوب میدونه چیکار کنه.
که پاول برای اولین بار غیر زمان عشقبازی که کلی حرف های قشنگ میزد بحرف اومد و گفت که دوست دختر قبلیش هیچوقت نتونسته از کون بده و هی از کون من تعریف میکرد و بالاخره تا آخر توم فشار داد و اومد … چقدر این لحظه رو دوست داشتم.
همونجوری روی شکم خوابیدم و میدونستم که کونم پر آبه.
پاول با گوشی خودم یه عکس ازم توی اون حالت گرفت و کنارم به پهلو دراز کشید و پشتم رو نوازش میکرد.

ماه ها گذشت و بالاخره تونستم با فرستادن دعوتنامه و انجام کارهای محمد بیارمش آلمان با عنوان ویزای همراه. این پروسه کمی به خاطر کارهایی که باید توی مالزی صورت میگرفت اعم از واگذاری‌ مسکن و غیره کمی پیچیده شده بود که بگذریم.

با ورود محمد به آلمان زندگیم رنگ و بوی واقعی خودش رو گرفت . انگار که فصل جدیدی آغاز شده که با زندگی گذشتم فرق داشت. کلی بغلش کردم بوسش کردم . من عاشق محمدم.
شبش میخواستم باهاش سکس کنم که خب صحبت شروع شد و در کمال تعجب شروع کرد به وارسی کُس و کونم. خندم گرفته بود و ازش پرسیدم چیکار میکنی دیوونه. بهم گفت میخوام ببینم چقدر گشادت کرده :))
منم دستم رو زیر نافم گذاشتم و در حالی که خودمو لوس کرده بودم گفتم: تا اینجا حسش میکنم لعنتی رو وقتی میکنه منو.
سریع شرتش و اورد پایین کرد توم و به یک دقیقه نکشید که اومد.
گفتم چی شد پنچر شدی که.

ازش در مورد ادامه ی رابطم با پاول پرسیدم و اینکه پاول قصد موندن در آلمان رو داره و میخواد برای ترم تابستون حتی کار کنه در شهر بزرگ مجاور .
نظر تو چیه دوست داری ملاقاتش کنی یا نه و یا اینکه میخوای اگر دوست داری دیگه نبینمش. واقعا انقدر محمد رو دوست داشتم که برام مهم نباشه‌. نه اینکه آسون باشه ولی الویتم زندگیم با محمد بود که اشتراکات زیادی با هم داشتیم.

محمد گفت من نمیخوام ببینمش ولی تو باهاش ادامه بده و به عنوان دوست پسرت حتی میتونی باهاش مسافرت هم بری.
با کمی تحقیق توی نت بعدا متوجه شدم که محمد از چه مدل کاکولدی هست. از اون دسته که دوست دارن در سایه باشن و حتی در محل سکس حضور نداشته باشن و با فکر اینکه همسرشون با یکی دیگه الان در حال سکس هست به شدت تحریک و سر مست میشن.

برای من هم این حس آسونتر بود و احساس راحتی بیشتری میکردم. هیچوقت تمایلی به سریسام نداشتم. با این توافقاتی که بینمون شکل گرفت هیچوقت من و محمد در این موارد با هم دچار مشکل نشدیم و بهم توهین نکردیم. من هیچوقت از گرایشات متفاوت همسرم ابزاری برای تحقیر نساختم. من قبولش کردم و دوسش داشتم و باهاش ادامه دادم. حتی خارج از محدوده ای که تعیین کرد نرفتم.

پایان

نوشته: کوری ماری


👍 24
👎 7
28401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

834035
2021-09-25 00:48:14 +0330 +0330

به سلامتی علی برکت الله. فقط خانم میشه نام سایتی خودتان را تغییر بدید؟ درست است که نام و نام خانوادگی را جابجا کرده اید ولی هر کسی یاد ماری کوری بزرگ می افتد که بالاخره خیلی دنبال سکس نبود. انصاف نیست از نام ایشان تو سایت سکسی استفاده شود.

0 ❤️

834057
2021-09-25 01:34:17 +0330 +0330

وان نایت استندینگ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ به الاغ مش حسن قسم اگه از پلیس راه اونورتر رفته باشه این!!

7 ❤️

834083
2021-09-25 05:56:29 +0330 +0330

خیلی ضعیفتر از قسمت اول بود و احساس میکنم بیشتر تلاش کرده بودی جواب انتقادات داستان اول رو بدی و با عبارات انگلیسی زیاد و بی مورد، خارج بودنت رو اثبات کنی

3 ❤️

834102
2021-09-25 08:46:15 +0330 +0330

خب اول از همه بابت غلط های املاییم واقعا عذرخواهی میکنم. دلیل اولش دور بودنم از فارسی تایپ کردن

عذر بدتر از گناه!
رگ‌ گردنمو میذارم نهایتاً تا پلیس راه قم رفته باشی! اونم اگر! دلیل غلط های املاییتم تک ماده های زمان دبیرستانته نه دوری خیالیت از وطن!
میشستی درس میخوندی شیک تر از این بود تا بشینی برای ما داستان سکسی پر غلط و تخیلی بنویسی :))))))

2 ❤️

834112
2021-09-25 09:47:54 +0330 +0330

عالي بود

0 ❤️

834132
2021-09-25 12:02:27 +0330 +0330

عالی بود
نوش جونت .

0 ❤️

834600
2021-09-28 01:59:24 +0330 +0330

حالا من به هیچیش کار ندارم که غلط املایی دارید یا خودت دوست داری بدی گذاشتی گردن شوهرت و از پلیس راهم نرفتی اونطرف تر ولی یه زن 35 ساله کیر به بزرگی اژدها اونم بعد اورگاسم شدن که بزور تو کوصش رفته چطور راحت رفت توش و یکم درد و سوزش باحال داشت و تا آخرم رفت و هیچی نشد
آخه لاکردار دیگه چرت نگو بگو یه داستان رویا توهمات ذهن جغی من با سایز معمولی از پشت تا بکنم میشه داستان راستان
چی بگم والا اگه دوست داری راست جلوه کنه چرت ننویس

0 ❤️