سلام
من مهرانم 21سالمه وبدن لاغر و سفیدی دارم با یه کون خوش فرم وعالی همیشه وقتی فیلم سوپر میدیم دوست داشتم اونی باشم که کون میده همیشه با خیار خودمو ارضا (میکردم
گفته باشم من فیس مردونه دارم)خلاصه یه روز با یکی از دوستام اسمش سجاده با ماشین رفتیم توی بیابون که شراب بخوریم وقتی حسابی مست شدیم دستشو اورد پشت گردنم و شروع کرد مالیدن گردنم
گفتم چیه زیادی مستی؟اون گفت اره و در عین حال زیادی داغم
منم که از خدا خواسته شهوتم زد بالا نمیدونستم چیکار کنم هول شدم و سه تا پیک دیگه خوردم و خودمو زدم به بد مستی وشل شدن اونم از این قضیه خوشجال شد سرمو گذاشت روشونش وشروع کرد گردنمو خوردن و همزمان از روی شلوار کیرمو میمالید…
(اینم بگم که سجاد یه پسر لاغر سفیددددد وخوشگله)
خلاصه اروم دستشو برد روی سینم ومیمالوند منم که داشتم کیف میکردم بالاخره برای اولین بار میخواستم طعم کیر واقعی رو حس کنم همینطور که خودمو زده بودم به حال بدی صندلی رو خوابوتدم ودراز کشیدم پیر هن وشلوارمو در اورد وکیرمو از رو شورت گاز میگرفت منم آه میکشیدم پیرهنشو دراورد وشلوارشو یکم کشید پایین لعنتی چه بدن سفید و بی مویی داشت وااای چه کیر کلفته تقریبا25سانت بود وخیلیییی کلفت اصلا بهش نمیومد کیرش اینقدر کلفت باشه وقتی دیدمش شهوتم زد بالا تا جایی که میخواستم بگم پارم کنه با کیرش دیدم یهو کیرشو کرد تو دهنم تندتند تلمبه میزد منم داشتم بالا می اوردم ولی حال میداد چه کیر خوشکل وخوش بویی داشت کیرشو در اورد تمام هیکلشو بر انداز کردم لعنی اون شلوار جین ابی تنگ با جوراب ساق کوتاه
آهههه حتی با دیدنش دیوونه میشدم هوا هنوز کاملا تاریک نشده بود
نشست رو صندلی خودش بهم گفت بیا بشین روش هم سوراخمو با اب دهنش خیس کرد هم کیرشو بهم گفت اروم بشین تا بره داخل
واقعا از زور شهوت نمیتونستم اروم بشینم روی کیر به این قشنگی
سر کیرشو تنظیم کردم ویهو نشستم رو کیرش آهههه تا آخرش رفته بود داخل و من داد میزدم آرههههه پارم کن…
با آه و ناله ی من شهوتش چند برابر شد شروع کردم بالا پایین شدن وداشتم بهترین لذت دنیارو میکردم اینقدر سجاد حشری شده بود که پاهامو با دستاش گرفت بالا وشروا کرد خودش نلمبه زدن اووووووووف داشتم پاره میشدم 25سانت کیر کلفت تو سوراخم بود واییییییی .آیینهرو تنظیم کردم و کیرشو میدسدم که داخل وخارخ میشد واییی داشتم کون دادن خودمو میدیدم چن ثانیه ای نگاه کردم و از شدت شهوت ابم پاشید رو سینم واون هم بی رحمانه تلمبه میزد وایی درد داشتم تا اینکه ابش اوند وهمشو ریخت تو کونم از اون موقع به بعد هروقت منو میدید اگه تنها بودیم ازم لب میگرفت…

نوشته: مهران