خواهرزن سلام

1401/09/12

با عرض سلام ب همه دوستان
من امیرم و این داستان برمیگرده به حدودا چهار سال پیش اونموقع ۲۶ سالم بود و دوسالی میشد ک ازدواج کرده بودم همسرم نسترن ی دختر شاد و پرانرژی و جذابه ک واقعا از همه نظر عالیه ( اینو گفتم ک بدونید همیشه هم خیانت ب علت ضعف طرف مقابل نیست) همسرم ی خواهر داره ک پنج سال ازخودش کوچیکتره و اسمش ترانه اس اونموقع ها سال اخر دبیرستان بود و خونه پدرخانمم اینا توی روستا بود از ترانه بخوام بگم ی دختر موفرفری چشم و ابرو مشکی با پوست سفید و تقریبا میشه گفت خوش استایل هستش.
اونوقتا زیاد میرفتیم روستا خونه پدرخانمم اینا و با اینکه توی روستایی بودن خیلی خانواده باز و راحتی بودن ترانه هم همیشه با لباس راحتی بود توی خونه و خلاصه اینکه وقتی اونجا بودیم خیلی خوش میگذشت و همش کوه و تفریح و دور اتیش نشستنهای شبانه .
منو زنم خیلی هات بودیم اونموقع و هفته ای سه چهار بار سکس داشتیم فرقی نمیکرد خونه خودمون باشیم یا هرجای دیگه چند وقت بعد از ازدواجمون شبا موقع سکس همش حس میکردم ی نفر از پشت در دید میزنه یه وقتای صدای تکون در میومد و منم فک میکردم برادرزنمه ک حدودا هشت ساله بود ولی اعتنایی نمیکرذم و گذاشتم پای کنجکاویش کم کم رابطه منو ترانه هم گرم تر میشد تا جایی ک راجبه دوست پسراش با من مشورت میکرد و خیلی دوست داشت خودشو وفادار و تک پر نشون بده ولی تقریبا ماهی با یه نفر در ارتباط بود و منم چون مطمئن بودم فقط در حد تلفن و پیام این حرفاس زیاد پیگیرش نمیشدم تا اینکه یه تابستون رفتیم ک یکی دو ماهی توی روستاشون زندگی کنیم ترانه بخاطر درسهایی ک افتاده بود مجبور بود هفته ای یکی دوبار بره مدرسشون که توی ی روستای دیگ بود و از اونجای ک اون تایم از سال سرویس مدرسه نبود تصمیم گرفتیم ک من ببرمش و بیارمش از وقتی ک میبردمش مدرسه احساس میکردم ک رفتارش ی جوری شده خیلی شوخیای سکسی و دستی میکرد با من توی راه منم کم کم بیشتر به بدنش توجه میکردم ی دختر نوجوون سینه های کوچولو چهره خوشگل و البته رونا و باسن پرش دوست داشتم باهاش درحد بوس و بغل و اینا حال کنم ولی مطمئن نبودم و میترسیدم پیشنهاد بدم بهش تا اینکه یروز توی راه رفتن به بهانه باز کردن در داشبورد خم شدم روی پاهاش و عمدا دستمو ب رونش زدم همون لحظه ی آه کشید و سرش رو تکیه داد ب صندلی ی جورایی مطمئن شدم ک بدجور شهوتیه و داغ کرده و بهترین موقعیته
:راستی ترانه چ خبر از دوست پسرات؟
:دوست پسرام؟؟؟ مگ چنتا داشتم ؟
: والا کم نداشتی اخه هرسری ی مشورت و بحث راجبه یکیشون بود
: ن بابا اونا ک دوست پسر حساب نمیشدن در حد تلفن زدن و شارژ خریدن واسم بودن خخخ
:اوه اوه پس حسابی شیطون شدی
: خب بالاخره منم ی سری هزینه ها دارم ک باید پرداخت شه خخخ
:إ؟ بعدا نمیترسی ک بخاطر ی شارژ تو مجبور بشی هزینه های اونا رو بدی ؟
: هزینه چی؟ خودشون دوست دارن واسم خرج کنن
: ینی تو فقط مشکلت پوله؟
: نه خب فقط پول ک نیست
:پس چیه؟
: ینی تو نمیدونی ی خانوم چه نیازهایی داره؟
: نیاز ب گردش ،مسافرت،خرید
( میخواستم خودش ب زبون بیاره تا کار من راحتتر باشه)
: بهت نمیاد اینقد اوسکول باشی؟
: خخخخ اوسکول چرا؟ خب چ نیازی میتونی داشته باشی تو ی الف بچه ؟
: از اون نیازای ک شبا صداش از تو اتاق تو و نسترن میاد
گفتن این جمله کاملا خیال منو راحت کرد و زدم بغل و توی چشاش زل زدم
: چیه؟ چیشد؟
: ببینم چشاتو
:خخخخ چشام چی شده؟
دستمو بردم زیر مقنعه و موهای فرفری و پر پشتش رو توی دستام
گرفتم و سرشو دادم عقب لبامو گذاشتم روی لبای داغ و کوچولوش چشاشو بسته بود و همراهیم میکرد همزمان دست دیگمو رسوندم لای پاهاش انگار کوره اجرپزی بود داغ داغ یم پاهاشو بست ولی دستمو محکم فشار دادم روی کصش ی جیغ اروم از ته گلو کشید واقعیتش من تا همینجا نقشه داشتم و فک نمیکردم بخوام بیشتر پیش برم ولی اون لحظه شهوت همه وجودمو گرفته بود لبامو از لباش جدا کردم و ی نگاهی ب دور و اطراف انداختم دیدم اونوقت صبح خلوته یکم جلوتر ی باغ بود و ی راه خاکی داشت سریع روشن کردم و رفتم یه چند متری توی خاکی و پارک کردم ی نگاه به صورت گل انداخته ترانه کردم با ی صدای گرفته و شهوتی گفت چیکار میخوای بکنی امیر ؟
: هیچی قربونت میخوام نیازتو برطرف کنم
منتظر نشدم و دوباره لبامو توی لباش قفل کردم واقعا هیچ مزه ای ب خوبی لبای ی دختر بچه ۱۷_۱۸ ساله نیست داغ ، شیرین و شهوتی
همزمان دکمه مانتوش رو باز کردم و زیر مانتو ی تاپ پوشیده بود و بخاطر کوچیکی سینه هاش سوتین نمیزد نوک سینه هاش سفت و تیز بود دستمو از زیر تاپ رسوندم به نوک سینه هاش داغترین چیزی ک لمس کرده بودم لباشو گاز میگرفتم اروم و سینشو میمالیدم ب نفس نفس افتاده بود دستشو گذاشت روی پاهام انگار خجالت میکشید ب کیرم دست بزنه خودم دستشو گذاشتم رو کیرم ک داشت شلوارمو پاره میکرد گردن سفید و بلورینشو میخوردم و میک میزدم آروم تو گوشش گفتم میخوری؟
ی اوهوم گفت و منم سریع کمربندمو باز کردم و کیر شق کردمو دراوردم یکم با دستای نرم و گرم بازی کرد پشت گردنش رو گرفتم و هلش دادم رو کیرم فقط کله کیرم و میکرد توی دهنش و درمیاورد
:ترانه؟؟
:هوم؟
:تا حالا سکس داشتی؟
ی نگاه دزدکی ب چشام کرد و چیزی نگفت فهمیدم ک قبلا سکس داشته گفتم بریم صندلی عقب
همش دلهره اینو داشتم ک یکی بیاد و ابرو ریزی بشع فک کنید توی روستا و جو وحشتناکش حین سکس با خواهرزن کوچولوت گیر بیفتی
سریع اومدیم عقب دمر خوابوندمش روی صندلی و پاهاشو تا کرد نشستم روی رونای پر و گوشتیش شورت و شلوارشو همزمان تا زیر باسنش دادم پایین ی کون سفید گوشتی با موهای خیلی خیلی کوچیک و نرم ک بزور دیده میشدن و ی سوراخ تمیز و صورتی جلوم بود یکم کونش رو مالیدم و زبون میزدم ب سوراخش انگارک تا حالا افتاب رو ندیده بود این سوراخ
با ی صدای خفه شهوتی گفت امیر رررر؟
: جان دلم نفسهام اینقدر تند شده بود ک کلمات رو بریده میگفتم انگار اولین سکس عمرم بود
:از کون نه
: جان؟ مگ جلوت بازه ؟
: آرررر ه حلقویه
حالا دیگ واقعا بهش و حوریاش واسم روی زمین داشت تجربه میشد ی کص کوچیک صورتی ک خیس خیس بود انگشتمو اروم کردم تو کصش ک ناله های شهوتیش شروع شد یکم انگشتمو جلو عقب کردم دیگ نتونستم تحمل کنم میرمو با آب کصش خیس کردم و اروم فشار دادم تنگ تنگ
خودشو جمع میکرد و معلوم بود ک درد داره ولی هنوز کله کیرم بزور جا شده بود یکم تو همون حالت تلنبه زدم و اروم اروم مقدار بیشتری میکردم تو کصش چنگ میزد از پشت ب باسنم و خرناس میکشد دیگ همه کیرم توی اون کص تنگ و داغ جا شده بود احساس میکردم الان کیرم منفجر میشه شروع کردم تلنبه زدن تو کصش موهاشو از پشت گرفته بودم با ی دستم گلوشو اینقدر شهوت بهم غلبه کرده بود ک داشتم خفه اش میکردم با صدای ناله شدید و لرزش بدنش فهمیدم ارضا شده و گلوش رو ول کردم سرشو بیحال گذاشت رو صندلی و نوبت من بود ک ارضا بشم دوست داشتم زمان متوقف میشد و تا ابد کیرم تو اون کص میموند ولی قطعا زمان واسه هیشکی صبر نمیکنه و با چنتا تلنبه محکم ابمو توی کصش خالی کردم و خوابیدم روش نای اعتراض کردنم نداشت ی چند دیقه ای تو همون حالت موندیم واقعا این خواب بعد از ی سکس روی ی کص تازه و جوون از خود سکس لذت بخشتره
پاشدم با دستمال خودمونو تمیز کردم و رفتم جلو نشستم پشت فرمون ترانه هم تو همون حالت یکم شلوارشو کشید بالا همونجوری موند مطمئن بودم ک این سکس واسه اونم ب اندازه من لذت بخش بوده
بردمش شهر و ی چند دیقه ای گذشت پاشد خودشو مرتب کرد و اومد جلو نشست خجالت میکشید انگار بهم نگاه کنه
:ترانه؟
:هوم؟
نیازی نیست خودتو اذیت کنی این موضوع پیش اومد و هیچکدوم مقصر نیستیم
سرشو چرخوندم سمت خودم ی بوس از گونه اش کردم و پیاده شدم رفتم ابمیوه گرفتم واسش و یکم خوراکی و برگشتم گفتم دیگ امروز نیازی نیست بری سر کلاس دیر شده تو هم خسته ای ب بابات اینا هم میگم ماشینم خراب شد و نرسیدیم ب مدرسه
راه افتادم سمت روستا سرشو گذاشت رو شونه منو همونجوری خوابید تو راه همش ب لذت ممنوعه امروز فکر میکردم چرا باید بهترین و لذت بخشترین کارای دنیا ممنوعه باشه؟
پایان
ببخشید اگ طولانی شد چون نویسنده خوبی نیستم سعی کردم همه واقعیت رو جز ب جز تعریف کنم .اگ دوست داشته باشید بازم از خاطره هام مینویسم واستون .

نوشته: اودین


👍 27
👎 19
102601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

905120
2022-12-03 01:39:13 +0330 +0330

خیلی طبیعی بود مخصوصا که بعد تعریف از جو وحشتناک روستا جرات کردی آبتو تو کوس خواهرزنت خالی کنی!!!
من که بشخصه باور کردم خر هم که کس و کارته!!!

8 ❤️

905126
2022-12-03 02:25:18 +0330 +0330

در ادامه کامنت قبلی دوستم خیلی طبیعی بود مخصوصا اونجاش که دختره روستایی میدونست پردش حلقویه یا

7 ❤️

905137
2022-12-03 03:15:18 +0330 +0330

دیدی کونی خان اول اینکه کونت گذاشتن خودتو گول نزن و دوم اینکه کونی بودی خبر نداشتی و سوم اینکه العان خبر داری که چه قدر کون دادن رو دوست داری 😎 😂 😂

1 ❤️

905138
2022-12-03 03:17:41 +0330 +0330

توی روستا هم شیشصد تا دوست پسر داشت هم میدونست حلقویه هم سکس کرده بود قبلا اونم بچه مدرسه ای هم به تو داد هم ابتو ریختی توش مطمئنی الان خواهر زنت بزرگ شده توی پورن هاب نیست و اسمش خاله الکسیس نیست؟

1 ❤️

905157
2022-12-03 06:27:50 +0330 +0330

واقعا داستانت خیلی خوب بود … مخصوصا از خواهرزن واقعا نمیشه گذشت منم خواهرزنمو هر چند روزی از کس میکنمش میریزم توش خیلی عالیه و لذتبخشه

1 ❤️

905164
2022-12-03 07:42:09 +0330 +0330

در اینکه دروغه شکی نیست ، دختر مدرسه ای توی روستا از کجا فهمیده حلقویه ، یا روستا نرفتی یا رفتی گونت گذاشتن

1 ❤️

905209
2022-12-03 13:28:03 +0330 +0330

یعنی تو انقدر احمقی که یک درصد فکر نکردی حامله بشه؟
و باز هم انقدر خری که نرفتی یه قرص اورژانسی براش بخری؟
تو به گاو سه تا سور زدی.

0 ❤️

905212
2022-12-03 13:52:02 +0330 +0330

کیر به کونت باو جلقی عقده ای کوس ندیده

0 ❤️

905239
2022-12-03 18:04:17 +0330 +0330

تو که راست گفتی و واقعیت داشت. کیر تو چشم ادم دروغگو

0 ❤️

905245
2022-12-03 18:53:25 +0330 +0330

کس مشنگ با اون همه استرس…باز خوابت هم برده…

0 ❤️

905247
2022-12-03 20:31:26 +0330 +0330

لایک دادم
ولی تناقض زیاد داشت داستانت
استرس و روستا و سکس تو‌ماشین خواب بعد از سکس
ربختی توش به تخمت هم نبود دیگه
حالا حلقوی هم باشه دیگه حامله که میشه دکتر

0 ❤️

905251
2022-12-03 21:58:44 +0330 +0330

من میترسم طرف بدون کاندوم بکنه تو بعد تو ریختی توی خواهرزن نوجوونت؟

1 ❤️

905264
2022-12-04 00:39:31 +0330 +0330

این داستان کپی بود،فقط اسم ها عوض شده و یه سری چرندیات حذف شده و یه سری چرندیات تخماتیک تر اصتفه شده،

0 ❤️

905288
2022-12-04 03:14:38 +0330 +0330

دختر روستایی چیه بابا دختر که دراون سن وسال هست مگراینکه خیلی جنده نباشه اصلا موضوع چندمدل بودن پرده بکارت رونمیدونه.
درضمن اون پرده ایی که وقتی خانم حشری میشه باز و بعداز ارضا شدن دوباره به حالت بسته قبل برمیگرده اسمش پرده بکارت ارتجاعی هست.ونمیدونم چرا چندجا خوندم اینجام تکرارشده پرده حلقوی.
پرده حلقوی یک نوع دیگه هست.
این داستان رو قبلا اینجا خوندم منتهی باکمی تغیرات اسما وجابه جایی شخصیت ها.
فقط تکلیف اون ابی که ریختی توش چی شد نکنه خیال میکنی به قول خودت حلقوی هست حامله هم نمیشه.مواظب باش قبل زنت شکم اون بالانیاد.
راستی توی این زمونه ازاین جنده هایی که خودشون رو باپرده اینچنینی معرفی میکنن زیاده اما بدون برای این که نوع پرده معلوم بشه باید یک متخصص زنان معاینه کنه وتایید کنه وبامهر امضاش برگه روتحویلت بده درغیراینصورت بدون دروغه

0 ❤️

905313
2022-12-04 08:00:29 +0330 +0330

بهش و حوریاش؟؟؟؟ 😂 😂 😂 😂 😂

1 ❤️

905359
2022-12-04 15:18:32 +0330 +0330

سکس با خواهرزن بهترین لذت دنیاست کاش برای منم اتفاق بیافته و خواهرزن متاهلم رو بتونم بکنم
یه آرزوی دیگه هم دارم که زنم و خواهرش باهم لز کنن جلوی من و بعد من دوتاشون رو بکنم

1 ❤️

905366
2022-12-04 16:07:25 +0330 +0330

دقیقا مشخصه نویسنده کوس دستی هستی
هفده ساله سکس میکنم
با انواع پارتنر و انواع مکان
تا الان این قضیه دمای بالا یا داغی کوس و سینه رو هرگز نفهمیدم چیه
بعضیا مثل این اودین کوس دست این داستان میگن فلان جاش اینقدر داغ بود نزدیک بود دستم یا کیرم بسوزه🤣
این کوس دست هم نمیدونم کار و زندگی نداشته چی بوده که دوماه رفته روستا
تازه جو روستا هم وحشتناک بوده
دختره رو میدن دست دوماد
اونم تنها
خواهرزن هم پایه با کوس حلقوی
سکس در چند متری جاده خاکی
توی ماشین
تازه یه چرت هم زدن توی همون حالت
آبش رو هم توی کوسش ریخته
یه دستمال بهش نداده آبو پاک کنه
قرص پیشگیری هم هیچ چون خودشون نخواستن بچه دار نمیشده طرف
این گاگول اینقدر خر بوده که توی تخیلاتش به این موضوع مهم حتی فکر هم نکرده چون کیرش تنها جایی که دیده کاسه توالت بوده

ننویس مادر به خطا ننویس ریدن کل خاندانت
خر خودتی و هفتاد جد و آبادت

1 ❤️

905424
2022-12-05 01:13:54 +0330 +0330

فهش نمیدم … وای تو بیابون ، کفقط یه باغ بود ، از کجا آبمیوه گرفتی

اونم تو بیابون
حتما دکه بین راهی بوده

0 ❤️

905435
2022-12-05 01:42:56 +0330 +0330

(*مقدار بیشتری میکردم تو کصش چنگ میزد از پشت ب باسنم و خرناس میکشد )
داداش احتمالا داشتی خرس روستایی میکردی
بعد دست به هرجاش زدی داغ بود نوک سینه ، رونش، کصش این دختر بوده یا کتری برقی؟؟
توی تمام این سال ها که سکس کردم واقعا ندیدم کس جاییش داغ باشه شده یکی دوبار وقتی داخل کص میره کیرم گرما رو حس کنم ولی اینکه دست بزنم به هرجاش و داغ باشه یکم دور از واقعیت هستش احتمالا تب داشته شما فکر کردی هات شده واسه سکس.
یه مورد دیگه اینکه یه دختره بود که برای اولین بار میخواستم بکنمش حدودا ۱۲ سال پیش این بنده خدا گفت مم حلقوی هستم ولی مشخص شد به دوست پسر قبلیش کص داده و پرده رو به گا داده دیگه بعد اون میگه حلقوی هستم هرکی گفت حلقوی بدون از حلق کردن توش تا رسیده به کصش بس که داده خیلی درصد احتمال حلقوی بودن کمه ولی خیلیا میگن حلقوی هستیم.

0 ❤️

909286
2023-01-03 17:41:15 +0330 +0330

قشنگ بود ممنون
واقعا کوس رو دست کوس خواهرزن ندیدم نمی‌دونم چرا اینقدر لذت بخشه سکس با خواهرزن

0 ❤️

966421
2024-01-13 03:37:40 +0330 +0330

داداش من به جاش رفتم یه قرص زد بارداری خوردم حامله نشه بعدشم حلقوی چقدر زیاد شده ماشاالله

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها