ریختن آبم رو صورت نازش

1401/11/09

دو سالی میشد که از همسرم جدا شده بودم . در یکی از کشورهای همسایه ایران زندگی میکردم و یه کار فری لنسی داشتم . درآمدم به دلار بود و میتونستم سر کنم .یه مرد تنهای 35 ساله ، بدون دوست صمیمی و درگیر زندگی روزمره . جدا از مشکلات غربت ، نداشتن سکس هم داشت اذیتم میکرد . از جق زدن خسته شده بودم و بلد نبودن زبان اون کشور هم دست و بالم رو برای ارتباط با دخترا بسته بود . تو همین اوضاع ، یه روز اتفاقی به اکانت فیسبوکم سر زدم ، یه جورایی یادم رفته بود قبلا تو ایران فیسبوک هم داشتیم ! بگذریم . خلاصه تو فیسبوک میچرخیدم که یه صفحه ای رو دیدم و نظرم رو جلب کرد . موضوعش این بود که ایرانیانی که ساکن کشورهای اطراف بودن ، پیشنهاد میدادن که میزبان کسایی که میخوان سفر کنن باشن . جالب بود ، حداقل میتونستم شانسم رو امتحان کنم ، خلاصه منم اونجا پستی گذاشتم و منتظر موندم . چند روزی گذشت تا اینکه نوتیفیکیشن فیسبوک رو روی گوشیم دیدم . بازش کردم و دیدم دختری که اینجا اسمش رو میذارم شیدا ، پیام داده بود و درخواست کرده بود میزبانش بشم . هیچ ایده ای از اینکه چطوری قراره پیش بره نداشتم ولی گفتم به هر حال از تنهایی بهتره . خلاصه کنم ، قبول کردم و شماره واتس اپم رو گذاشتم . پیام دادن ها شروع شد و چندتا سوال از شرایط خونه پرسید . حداقل عکس پروفایلش خوب بود . چهره معمولی ای داشت ، حدود 27-28 ساله میخورد بهش با چشم و ابروی مشکی ، ولی چیز خاصی که نظرمو جلب کرد پوست فوق العاده سفیدش بود . موعد سفرش برای هفته بعد بود و فرصت کافی داشتیم بیشتر با هم آشنا بشیم . فهمیدم مجرده و توی یه شرکت خصوصی کار میکنه . نشونه های خوبی بود حداقل برای شروع . روز سفر رسید و با نشستن پروازش تو فرودگاه ، ماجرای ما هم شروع شد . آدرس رو از قبل داشت و با راهنمایی هایی که بهش کردم بالاخره رسید . در رو که باز کردم در نگاه اول فهمیدم عکس هاش بهتر از خودشه ! حدود 170 قدش بود و 65 کیلویی یشد حدس زد وزنش باشه . تو پر بود ولی چاقیش به چشم نمیزد زیاد . ولی خب به هر حال برای منی که خیلی تو کف بودم همچنان خوب بود . دست دادیم و تعارفش کردم اومد تو . کفشاش رو که در آورد اومد بغلم کرد . خلاصه یه مقدار حرف زدیم ، یه چیزی خوردیم و رفتیم بیرون . روز اول به پاساژ و خرید گذشت . شب تو راه برگشت یه خرید سوپری هم رفتیم و قبلا بهم گفته بود شراب دوست داره . یه مارکی که از قبل میشناختم برداشتم با یه خورده شکلات و اومدیم سمت خونه . رفت تو دستشویی لباسش رو عوض کرد و یه شلوار تو خونه ای و یه بلیز پوشید . کم کم نشستیم به خوردن شراب و لیوان اول رو زدیم و گرم شدیم . وسط های لیوان دوم بودیم که گفت یه آهنگ شاد بذار . اسپاتیفای رو باز کردم و یه گلچین شاد ایرانی پلی کردم . سالها بود اندی و امید و این جور چیزها گوش نداده بودم ! خلاصه بلند شدیم به رقصیدن و چندباری دست همو گرفتیم وسط رقص . هنوز مطمِِِِین نبودم دقیقا فازش چیه و میشه حرکتی روش زد یا نه . از طرفی هم نمیخواستم شروع کننده باشم و منتظر بودم ببینم خودش چکار میکنه . اتفاق خاصی نیفتاد و بعد از رقص گفت من خسته ام و بخوابیم . یه تخت یه نفره داشتم و یه کاناپه که تخت میشد . دیدم رفت مسواک زد ، آرایشش رو پاک کرد و ملافه تمیزی از کوله پشتیش در آورد و رفت رو کاناپه ! منم اومدم رو تخت خودم و با اینکه خیلی دلم میخواستش بازم حرکتی نزدم و منتظر فردا بودم چون هنوز خیلی یخمون باز نشده بود . خلاصه روز دوم هم به خرید و گردش گذشت و این دفعه آبجو گرفتیم برای شب . خوبی زندگش بیرون از ایران اینه حداقل مشروب اصل و ارزون راحت در دسترسه و میدونی وقتی بخوری کور نمیشی ! توی این یه روزی که با هم گذرونده بودیم اعتمادش بهم بیشتر شده بود و خیلی راحت تر شده بود . وقتی برگشتیم خونه رفت دوش گرفت و با یه شلوارک کوتاه و نیم تنه اومد بیرون ! پوست سفیدش بدجور به چشم میزد و آنتنم کم کم داشت یه سیگنال هایی میزد ! لاک سیاهی رو ناخن های دست و پاش زده بود و تضاد جالبی با پوستش ایجاد کرده بود . خلاصه نشستیم به خوردن آبجوها و بازم برنامه رقص . آماده شد برای خواب و منم داشتم کم کم نا امید میشدم که چیزی گفت که خشکم زد ! گفت میشه منم رو تخت بخوابم ؟! دیشب رو مبل راحت نبودم ! سعی کردم ریلکس باشم ولی گفته بود ( منم ) رو تخت بخوابم . نگفته بود ( من ) . احتمالا منظورش این بود که پیش هم بخوابیم . در حالی که سعی میکردم خودم رو خونسرد نشون بدم گفتم آره حتما ! خلاصه لامپ رو خاموش کردیم و جفتمون رفتیم زیر پتو ! یه مقدار حرف زدیم و چون جامون تنگ بود دستم رو دراز کردم که بذارم زیر سرش . بیشتر میخواستم عکس العملش رو ببینم . یه لبخند خوشکل زد و سرش رو بلند کرد . موهای نرمش داشت قلقلکم میداد . بعد از چند دقیقه حرف زدن عادی ، در حالی که اثر آبجو هم به حداکثر خودش رسیده بود ، بالاخره به خودم جرات دادم و یه بوس گذاشتم رو لپش . نمیدونستم عکس العملش چیه ولی وقتی لبخند قشنگش رو دیدم و صدای مرسی گفتنش رو شنیدم ، دیگه فهمیدم که چراغ سبز رو گرفتم و لبمو گذاشتم رو لبش ! یکی دو دقیقه ای من فقط میخوردم و اون آروم ناله میکرد . کم کم همراهیش شروع شد و زبونش رو میچرخوند تو دهنم . کیرم بدجور راست کرده بود و داشت شلوارم رو پاره میکرد . دست انداختم و تاپش رو دادم بالا . تو تاریکی شب پوست مثل برفش داشت میدرخشید . رفتم رو گردن و گوشاش و صدای ناله هاش بلند شد . چند دقیقه ای حسابی گردنش رو خوردم و سینه هاشو میمالیدم . سوتینش رو خودش باز کرد ، دستشو گذاشت رو سرم و سعی میکرد هدایتش کنه به سمت سینه هاش . سینه های سفت و تپلی داشت با یه نوک صورتی رنگ قشنگ . شروع به لیس زدن ، خوردن و مالیدن کردم و اونم فقط ناله میکرد . یواش یواش دستم رو سمت شلوارکش بردم و اونم بالاخره یادش اومد باید یه کارایی بکنه ! اونم دستش رو کرد زیر شلوار و شرتم و کیرمو گرفت . بر خلاف اکثر دوستان ، گرز رستم ندارم ولی خب فرم و سایز کیرم بد نیست ! با حلقه شدن دستش دور کیرم جون تازه ای گرفتم و محکمتر شروع به مالیدن کسش کردم . نمیخواستم کسش رو بخورم چون از تمیزیش مطمین نبودم و اونم فقط دستاشو بالا پایین میکرد . نمیخواستم زود آبم بیاد . بلند شدم شلوارک اون و خودمو در آوردم . از کشو تخت هم یه کاندوم برداشتم کشیدم رو کیرم و آماده شدم بعد از دو سال یه کس سفید و احتمالا تنگ رو بکنم ! میدونستم اگه باکره باشه خودش میگه پس با خیال راحت کیرمو گذاشتم رو شیار کسش که حسابی خیس بود . وقتی اعتراضی ندیدم خیالم راحت شد و کم کم فرو کردم داخل و با یه واااای بلندی شروع کرد به ناله کردن . اصلا عجله ای نداشتم و با ریتم ملایمی تلمبه میزدم . هر از گاهی هم سینه هاشو میخوردم . بعد از چند دقیقه دیدم خودش رو کشید عقب ، کیرم رو از کسش در آورد . منو به پشت خوابوند و خودش کیرمو گرفت و نشست روش . غرق لذت بودیم دوتامون . گردنم رو گرفته بود و تند تند بالا پایین میکرد خودشو . یکی دو دقیقه گذشت و لرزش پاهاش رو حس میکردم . ناله هاش هم بلندتر شده بود و فهمیدم داره ارضا میشه . منم یواش یواش جرکت آبم رو حس میکردم ولی نمیخواستم تموم بشه . قسمت اصلی مونده بود ( تو پرانتز بگم بیشترین کاری که دوست دارم تو سکس اینه که آبمو رو صورت طرف بپاشم . اگه این کار رو نکنم اصلا انگار ارضا نشدم ! ) شیدا رو از رو کیرم بلند کردم . به پشت خوابوندمش و نشستم رو شکمش . گفت من دوست ندارم بخورم ببخشید . گفتم نمیخواد بخوری میذارمش لای سینه هات و اونجا میریزم . خیلی خوشش نیومد ولی مخالفت جدی ای هم نکرد . سینه هاش رو چسبوند به هم و کیرمو گذاشتم وسطش و غقب جلو میکردم . اونم دستش رو گذاشته بود رو صورتش که نپاشم اونجا . دنبال راهی بودم که بتونم دستشو بردارم . اگه مستقیم میگفتم میخوام بریزم رو صورتت احتمال زیاد قبول نمیکرد . یکی دو دقیقه ای وسط سینه هاش تلمبه میزدم که یهو با یه خنده قشنگی گفت چرا نمیای پس ؟! گفتم اگه تخم هام رو بمالی زودتر میام . دستهای گرمش رو گذاشت زیر تخمام و آروم ناز میکرد . همزمان خودش رو یکم کشید عقبتر که رو صورتش نریزه ولی من مقدار پاشش آبم رو میدونستم و مطمین بودم حداقل دوتا پرتاب اول میریزه اونجا . با دستای نرمش داشت تخم هامو نوازش میکرد که منم دیدم وقتشه که بیام . دو سه تا عقب جلو کردم و سر کیرم رو گرفتم بالاتر . یهو آبم با فشار عجیبی پاشید بیرون . جوری که خودمم تعجب کردم . پرتاب اولش ریخت رو پیشونیش و تا اومد دستاشو بذاره رو صورتش پرتاب دوم ریخت رو لب و چشمش ! بقیش رو ریختم رو دست و سینه هاش و مثل جنازه ولو شدم رو تخت و به هیچی نمیخواستم فکر کنم اون لحظه . اونم بدو بدو رفت سمت دستشویی تا دست گل منو از صورتش بشوره ! وقتی برگشت یه مقدار شاکی بود میگفت چشمم قرمز شده و فلان . با گرفتنش تو بغلم و ناز کردن موهاش ، غرغرش هم تموم شد و آروم خوابیدیم تا صبح …

ممنون که خوندید و نظرتون رو برام بنویسید دوستان

نوشته: بهرام


👍 47
👎 8
87801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

912674
2023-01-29 05:15:53 +0330 +0330

حالا اين دوستمون گرز رستم نداشت ، تو اكثر داستان كير ٢٠ سانتى البته كلفت
كمر سفت كه يه ساعت تلنمبه ميزنن ، خانما هم همه راحت از كون ميدن و ساك زدن هم نقل و نباته تو داستانا ، اكثر خانما كون نميدن اگر هم بدن خيلى مقاوت ميكنن ، اما ساك بزنا امارش بهتره اما خوب ايرونى ها توشون زياد پيدا ميشه ساك هم نميزنن
خلاصه اين دوستمون اينارو رعايت كرد اما جونه اون كونتون حداقل رعايت كنيد اينارو كمى طبيعى تر جلوه بده كسعشراتون


912714
2023-01-29 13:35:04 +0330 +0330

عن مغز درامد دلاری. پس میخواستی درامد ریالی داشته باشی تو خارج! یه فریلنسر و درامد دلاری شنیدی. اومدی کس و شر میبافی

4 ❤️

912729
2023-01-29 14:51:58 +0330 +0330

دمت گرم ،نوش جونت داداش
منم عشقم اینه آبم بریزم رو صورت طرف،
یه بار وسط سکس رختم رو موهاش ،یه حالی داد

1 ❤️

912739
2023-01-29 15:45:06 +0330 +0330

@Amiralixx021xx

ارمنستان هستم داداش
مارک شراب هم Signore هست

مرسی از نظرت بازم

2 ❤️

912740
2023-01-29 15:47:10 +0330 +0330

boy,65@

دلیلی واسه دروغ گفتن نیست بازم مرسی از خوندن و نظر دادنت

1 ❤️

912741
2023-01-29 15:52:08 +0330 +0330

Arash Lavasani@

مرسی از نظرت رفیق

1 ❤️

912742
2023-01-29 15:54:20 +0330 +0330

Surna80@

من اصراری ندارم بریزم تو دهنش و بخوره ولی رو لب و چشم طرف عالیه

1 ❤️

912747
2023-01-29 16:51:29 +0330 +0330

اگر مفتی میومد و می‌خوابید و نمی‌داد که گرز کلفتی حوالت میشد🤣

1 ❤️

912753
2023-01-29 19:43:15 +0330 +0330

اولا همون شب اول حتی اگه نمیخواستی بکنیش باید تعارف می کردی شما روی تخت بخوابید، من روی کاناپه،این نشون میده آداب معاشرت بلد نیستی
دوما میشه بگی توی تاریکی شب که خودت اشاره کردی
چجوری صورتی بودن نوک سینه هاش رو دیدی؟

0 ❤️

912769
2023-01-29 22:16:38 +0330 +0330

رفت دستشویی لباس عوض کرد دیوث دیگه باقیش نخوندم حیف وقت کونی

0 ❤️

912778
2023-01-30 00:01:25 +0330 +0330

کس شعر

0 ❤️

912790
2023-01-30 01:44:09 +0330 +0330

در جواب کامنت اون دوستمون گفتید که ارمنستان هستید در حال که تو بایو تون نوشتید ترکیه:///

0 ❤️

912798
2023-01-30 02:22:08 +0330 +0330

کصشر محض ، دیگه تو روستاهای مناطق محرومم هیچ دختری نیست که بره فیس بوک یا دنبال هاست بگرده و آدم برای آشنایی تا دلت بخواد کیر ریخته دیگه چه برسه به ۲۷ ساله تو خارج کشور که فیس و افادش کون بیل گیتسو پاره میکنه و حتی ایرانی هم حرف نمیزنن دیگه آخه بی کلاسه براشون ، گمشو بابا جقی خدا میدونه رفته اینستا یه دختری رو دیده ترکیه یا دبی روش زده اومده داستان ذهن جقیشو نوشته

0 ❤️

912945
2023-01-31 01:05:29 +0330 +0330

مگه دیسکو کاباره جنده نداره اونجا کدوم کشوری

0 ❤️

913181
2023-02-01 09:57:15 +0330 +0330

و همزمان دستش از شورتش درامد مرتیکه ملجوق

0 ❤️

913275
2023-02-02 02:19:40 +0330 +0330

موضوعی که انتخابش کردی میشه گفت جدید یا لااقل کلیشه ای نبود اما:
تویی که چند ساله فقط جق زدی و رنگ کوس رو ندیدی اون کاندوم لامصب رو از کجا آوردی؟
(تو ذوقی بود این مسئله)

روز دوم که برگشتید خونه و اون رفته دوش گرفته پس کوسش قابل خوردن بوده که فرمودید از تمیزیش مطمئن نبودی

وقتی از ساک زدن امتناع کرده صددرصد با ریختن آب منی لای سینه هم مخالف بوده پس اینکه اینو قبول کرده و اون رو نه یه مقدار عجیبه

بعدش شمایی که چند ساله اونجایی قطعا باید زبونشون رو یاد می‌گرفتی یا لال بودی وگرنه اونجا رفتی چه غلطی بکنی؟
چطور اموراتت رو میگذروندی؟
منبع درآمدت از کجا بود؟

ضمنا جق مداوم که شما داشتی زودانزالی میاره توی سکس پس از گرز رستم نگفتی از کمر سفت هم نگو

بیشتر دقت کن توی نوشتن
قبل ارسال هم چند بار بخونش و توی ذهنت تجسم کن که اگه یکی اینا رو برات تعریف میکرد خودت باور میکردی یا نه

1 ❤️

913539
2023-02-04 00:58:06 +0330 +0330

خوب بود ممنون

0 ❤️

913845
2023-02-06 09:24:48 +0330 +0330

کاش حداقل ادامه میدادی روزای بعد چی شد
رابطه برقرار موند یا نه حداقل داستان قشنگ تر میشد
تا آبت اومد زرتی داستانو تموم کردی

0 ❤️

913912
2023-02-07 00:18:55 +0330 +0330

اولش میخاستم نخونم ولی خب با اومدن اب تو اب منم اومد 🙂 فضاش عالی بود ❤

1 ❤️