زنپوشی بهترین حس دنیا

1402/01/10

سلام شروینم .و اسم دخترونم شیواست . من هم مثل همه بچه های گی از بچگی حس های زنانه داشتم . یادمه نزدیک ده سالگی تو کوچمون دوتا پسر بزرگتر از من همیشه میبردنم خونه هاشون یا دستمالیم میکردن یا لاپام میذاشتن . توی دوران دبستان و دبیرستان خیلیا دنباله کونم بودن ولی چون خیلی مغرور بودم محلشون نمیدادم . یسری ترم اول دانشگاه با یدختر اشنا شدم ۱۸ سالم بود و اون سه سال ازم بزرگتر بود چون بچه خوشگل بودم همه کار واسم میکردم یدفه داشتیم تو خونه مجردی دوستم سکس میکردیم بهم گفت شروین میذاری ارایشت کنم من که دوست داشتم تجربش کنم گفتم هرچی تو بخای خلاصه شروع کرد یه بیست دقیقه رو صورتم بود و زمانی که داشت ارایشم میکرد من یه حسه جدیده سکسی داشتم انگار همه عمر دنباله همین حس بود کیرم حسابی شق شده بود فاطی (دوست دخترم ) موقع ارایش کردنم هی میخندیدو میگفت وای عجب چیزی شدی بعد یربع که کارش تموم شد گفت بیا خودتو ببین من تا خودمو دیدم ناخوداگاه گفتم وای عجب کسی شدم . فاطی خندید و گفت عروس شدی دیگه بعد یهو گفت میخای دامادت بشم من پشمام ریخت گفتم دیوونه چی میگی زود باش پاکشون کن یهو گفت جون فاطی بذار بذار یچیزی بکنم توت . من دهنم از تعجب وا مونده گفتم چی میگی کسخل ول کن بابا که دیدم واقعا جدی میگه منم که دیگه حشریت داشت دیوونم میکرد گفتم باشه عزیزم فقط زودا گفت باشه و رفت سمت یخچال خونه من که از قبل تجربه بادمجونو هویجو اینارو داشتم سریع رفتم دستشویی خودمو حسابی تمیز کردم . تا اومدم دیدم فاطی با یه خیاره کوچیکو یه خیار نسبتا بزرگ که یکمم پیر شده بود نشسته تا نشستم یلب ازم گرفت و گفت به پهلو بخواب من برگشتم گفتم دیوونه ای تو بخدا . چون خودشو همیشه از کون میکردم حسابی بلد بود چکا کنه . اول خوب سوراخمو با کرم چرب کرد وقتی سوراخمو میمالید ناخوداگاه اهو اوه میکردم بعد خیلی اروم یکی از انگشتاشو کرد تووای داشتم دیوونه میشدم تا رسید به انگشت سوم خودم گفتم بسه عزیزم میخوای با همون خیار کوچیکه بکن اونم خیاررو برداشت یهو فرو کرد توم من یکم دردم اومد گفتم کسخل یواش که اومد جلو اروم گفت نترس حالا حالش شروع میشه و خندید .فاطی خیارو تا ته میکرد تو و در میاورد تا جایی که ناخوناشو حس میکردم اون هی میخواست مسئلرو طنز جلوه بده ولی من واقعا لذت میبردم خیاره دومو که اورد گفتم فاطی مثله اون یهو نکنیا گفت نه و شروع کرد اروم فرستادش داخل باید یه زنپوش باشی تا بفهمی چی میگم از لذت داشتم میمردم و کامل خوابیده بودم زمین و کونمو در اختیار فاطی گذاشته بودم همینجوری که عقبو جلو میکرد گفت عزیزم برگرد منم برگشتم دیدم خیارو با دسته چپش گرفت و پایه منو داد بالا همینجوری که میکرد تو شروع کرد به خوردن کیرم من که قبل رفتن به خونه دوتا قرص خورده بودم که یعنی موقع کردن ابم نیاد حالا زیره فاطی داشتم از عقبو جلو ارضا میشدم خلاصه بعد یکم ساک و جق ابم اومد . فاطی گفت خوب بود منم بروم نیاوردم و گفتم هی . ولی حسی که منو تا به امروز گی نگه داشته از اون روز شروع شد .لذت ارایش کردنم توسط فاطی از اون روز به بعد کارمون شده بود همین اون تو قرارای بعد واسم لباسای سکسی مثله ساپورت تور سوتیین و شورت میاورد و منم میپوشدم . و اواخر دیگه خودش مرتب منو شیو میکرد هیچوقت نفهمیدم فاطی چرا از این کار لذت میبره . یروز هم بهم پیام داد وگفت خواستگار واسم اومده و اینا . و دیگه خبری ازش نشد انگار که فاطی اومد تو زندگی من تا منو تبدیل به یه زنونه پوشه حشری کنه .سوالی که خیلی وقتا از خودم میپرسم اینکه نکنه فاطی هم یه همجنسگرا بود و چون نمیتونست کیس پیدا کنه تصوراتشو روی من اجرا میکرد چون هیچوت بعد بار اول نخواست که بکنمش فقط بعضی وقتا واسش کسشو میخوردم .بعد از اون دیگه با هیچ دختری وارد رابطه نشدم همیشه با پسرا و مردا بودم . از سکس با پسر پنج سال از خودم کوچیکتر تا سکس گروهی با چهارتا مرد بزرگتر از خودم که اگه این داستانو دوست داشتید خاطرات اوناروهم میذارم . من تو این چند سال با خیلیا بودم ولی هیچوقت حسی که با فاطی بهم دست داد رو تجربه نکردم انگار که اون یه مرد بود در کالبد زن و من یک زن در جسم مرد . امیدوارم داستانمو دوست داشته باشید و باور کنید که هیچکدومش دروغ نبود .

نوشته: شروین


👍 21
👎 2
13301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

920916
2023-03-30 00:49:19 +0330 +0330

چه دوست بی نظیری 😍

0 ❤️

920940
2023-03-30 01:52:24 +0330 +0330

چقدر کسشعر!

2 ❤️

920946
2023-03-30 02:19:37 +0330 +0330

شانس اوردی فاطی کیر نداشت مگرنه با اون حشریت جرت میداد

0 ❤️

920974
2023-03-30 07:33:14 +0330 +0330

خب کیس خوبی که بود باهاش ازدواج میکردی که الان حالش رو ببری

2 ❤️

921255
2023-04-01 01:16:26 +0330 +0330

چرا دروغ باشه عزیزم؟ کونی شدی رفت دیگه

0 ❤️

921549
2023-04-02 19:30:16 +0330 +0330

حالاکه از داشتن این حس لذت میبری و باهاش کنار اومدی،سعی کن یه پارتنر ثابت پیدا کنی که همدیگرو بخاید، ،هر روز بایکی بودن واقعارخوب نیست

0 ❤️

924726
2023-04-23 12:50:14 +0330 +0330

بسیار عالی بود. راستش خیلی مایل بودم کسی رو در سایت پیدا کنم که با هم در باره داستان های کوتاه زنپوشی و گی تبادل داستان کوتاه داشته باشیم. مثلا من تصویری برای شما می فرستم و شما در باره اون تصویر یک داستن کوتاه می نویسی و دفعه بعد شما تصویری برای من میفرستی که من داستانش بکنم. اگر مایل بودید تماس بگیرید.

0 ❤️

925945
2023-05-01 17:52:42 +0330 +0330

جالب بود

0 ❤️

969517
2024-02-04 03:07:18 +0330 +0330

هیچکی ی کیر خوش فورم نداره بده بمن بخورمش

0 ❤️

969518
2024-02-04 03:16:10 +0330 +0330

هیچکی ی کیر خوش فورم نداره بده بمن بخورمش

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها