سکس اوکراینی

1391/02/09

با سلام
من تاحالا داستانی در مورد سکس ننوشتم ولی خواستم اون چیزی که برام اتفاق افتاده رو برای شما هم تعریف کنم .
من و خانواده ام دو سه ساله که به خاطردرس همسرم به اکراین اومیدیم و من در شرکت یکی از دوستانم مشغول به کار شدم .راستش من از نظر سکس هیچ مشکلی با همسرم ندارم و همیشه از این بابت خوشحال بوده و هستم ،نه اینکه بخوام بگم فردمذهبی هستم،نه . ولی اخلاقا خوشم نمیاد کسی که همسر داشته باشه سراغ کسی دیگه بره اینجا هم اصلا به مغزم خطور نمیکرد که با کس دیگری سکس داشته باشم ولی این مورد برام پیش اومد و با دیدن این سایت گفتم این موضوع رو بنویسم .
شرکتی که من کار میکنم شرکت یکی از دوستانم به نام فرشید هست و ما خیلی به هم نزدیکیم .اون خیلی فرد متعصبیه و از سکس و اینجور چیزها هم خوشش نمیاد . یه دختر به نام رونا به عنوان منشی دفتر توی شرکت کار میکنه .رونا23 سالشه و مثل بقیه دخترهای اکراینی خیلی خوشکله و اندام خیلی زیبایی داره .موهای بلند و چشمهای آبی .ازهمون اول رابطه دوستانه ای بین ما برقرار شد و من هم بخاطر اینکه زبونم خوب بشه سعی میکردم بیشتر باهاش رابطه داشته باشم البته اینو هم بگم که خیلی وقتها شیطون گولم میزد که یه کمی پا رو از رابطمون فرا تر بذارم ولی همش به خودم نهیب میزدم :" خجالت بکش تو زن داری " .اینو هم بگم که من30 سالمه و اگه تعریف نباشه خوش تیپ و خوش اندامم و زیاد هم ورزش میکنم.اینو هم بگم که اصولا برای اروپایی ها سکس چیز مهمی نیست و براشون این مسأله حل شده است و شاید بتونم بگم تا قبل از ازدواجشون با هرکی بخوان سکس میکنن ولی اینجوری هم نیست که بری و دست یه دختر رو بگیری و بگی من میخوام بکنمت .
ماجرا از اونجا شروع شد که یه روز من توی فرهنگ لغات دنبال یه کلمه میگشتم یهو چشمم افتاد به کلمه (сосок - سوسوک) به معنی نوک پستان .یه دفعه پیش خودم گفتم بذار یه شوخی با رونا بکنم ولی اون روز فرصت نشد و منهم یادم رفت .یکی دو هفته بعد توی شرکت بودم و کارمون هم خیلی زیاد بود .فرشید اومد و به من گفت که کاری پیش اومده و باید به شهر خارکف بره و چند روزی نیست .عصر همون روز فرشید رفت راه آهن و من و رونا تا ساعت 10 شب مشغول کارها بودیم .دیگه خسته بودم و به رونا گفتم (До дома – دو دوما) یعنی بریم خانه و او هم گفت (Так Я дуже втомлений – تاک یا دوژه وتوملنی ) یعنی آره من حسابی خسته ام .تا او در شرکت رو قفل میکرد من رفتم و ماشین رو روشن کردم .رونا رو رسوندم خانه و میخواستم برم که رونا یادآوری کرد که یه فرم رو که توی خانه جا گذاشته بود رو باید پر میکردم تا از طریق فکس بدست فرشید برسونم .با هم به داخل خانه رفتیم و من فرم رو پر کردم و فرستادم . تا حالا به این فکر کردید بعضی چیزها بی اختیار رخ میده؟ من اولش اصلا تو فکر کلمه (сосок) نبودم ولی یهو به ذهنم اومد و یه برق شیطنت آمیزی تومغزم زد .بدون اینکه اراده داشته باشم زبونم شروع به صحبت کرد .گفتم رونا (Що це сосок – اشچو ثه سوسوک )یعنی این کلمه یعنی چی؟رونا یه نگاهی بهم کرد و گفت (Ти хочеш знати – تی خوچش ازناته؟)یعنی میخوای بدونی ؟ منم گفتم (Так – تاک ) یعنی آره .یه حالت عجیب بهم دست داده بود مثل یه سنگینی یا یه خستگی مفرط. رونا گفت (Подивись – پُ دِ و ِ س) یعنی ببین …یهو دیدم دست برد زیر پیراهنش و با یه حرکت پیراهن و سوتینش رو زد بالا .تو اون لحظه میخواستم بگم دست نگهدار غلط کردم ولی یه نیروی عجیبی جلوم رو گرفت و بهم گفت بذار هرکاری می خواد بکنه .چشمتون روز بد نبینه یهو چشمم افتاد به سینه هاش .سینه های سفید و سفت با دوتا نوک ریزه میزه خوشکل .از دیدن سینه هاش به هیجان اومده بودم وکیرم بی اختیار راست شد . دیگه نمیفهمیدم دارم چیکا ر میکنم . بهش گفتم ( НУ яке це сосок – نو یاکِ ثهِ سوسوک ) یعنی خوب سوسوک کد ومه ؟ رونا اومد جلو ودرست جلوی من قرار گرفت ودست انداخت زیر سینه هاش و یه کمی آورد بالا و به نوک پستــــونـاش اشاره کــــــــرد و گفت (це - ثهِ) یعنـــی اینهــــا هستنــــــــد بی اختیــــــــــار گفتم (Можна Попробовати – موژنا پوپروبواته؟)یعنی میتونم امتحان کنم ؟ رونا بدون فکر گفت (Прошо - پروشو) یعنی بفرما…وای تو اون لحظه نفهمیدم چکار کردم.بدون اینکه فرصت بدم دهنمو بردم سمت پستوناش و آروم آروم زبون زدم وبعد یه کمی خشن تر شدم و شروع کردم به مکیدن ولی شدید. سر پستوناش تودهنم بود و داشتم هی عوض میکردم وبا دستام اون سینه های سفیدشو میمالیدم نمیدوستم کدومشون رو بخورم اصلا حواسم به رونا نبود .یه لحضه نگاش کردم دیدم چشماشو بسته و داره از حال میره آهسته بردمش سمت اتاق خواب و او هم بدون اینکه کاری بکنه با من او مد . روی تخت خوابوندمش و باز شروع کردم به خوردن سینه . او هم یواش یواش دستش رو برد به سمت کیرم که داشت میترکید و شروع کرد به نوازش کردن . آروم آروم لباسهاشو در آوردم و همینطور بدنش رو میبوسیدم و رفتم پایین . شکمش رو بوسیدم واطراف نافش دست کشیدم . دوباره شروع کردم به بوسیدن و برگشتم به سمت زیر گلو . بدنش از سفیدی برق میزد . یواش یواش رفتم سمت صورتش و لبش .او هم بی اختیار لبش رو باز کرد و گذاشت رو لبم وبا دستش داشت کیرم رو مالش میداد.همینطور که داشتم لبش رو میمکیدم دستم رو آروم آروم بردم سمت شکمش و یه کمی دور نافش رو نوازش کردم و بعد دستم رو بردم پایین و زیپ شلوارش رو باز کردم و دستم روآروم بردم سمت کسش.قلبم داشت تند تند میزد وفکر میکردم داره از سینه ام میزنه بیرون . دستم رو از برآمدگی بالای کسش رد کردم و آروم بردم لای پاش . دیدم حسابی خیس و لزج شده . خیلی دلم میخواست که یکدفعه برم سراغش ولی یه حسی بهم میگفت صبر کن . شروع کردم به نوازش کردن چوچولش وآهسته باهاش بازی کردم . یواش یواش صدای رونا بلند شد و آه آهی راه انداخته بود که بیا و ببین .کاملا شلوار و شورتش رو در آوردم و خودم هم لخت شدم و همینطور لخت گرفتمش تو بغل ولی یه لحظه مردد شدم .رونا گفت (Що таке – اشچو ته که؟) یعنــــی چی شده ؟ من میخــــــواستم بگم کاندوم لازم دارم ولی اسمش رو نمیدونستم وبه رونا گفتم (Як це називається – یاک ثه ناز ِ وایوت سیا؟) یعنی اسم این چیه؟ و با دست بهش نشون دادم چی میخوام . رونا منظورم رو فهمید و گفت (зачекай - زاچیکای) یعنی صبر کن .سریع رفت و از توی کشو میز یه کاندوم آورد .من پیش خودم گفتم کس لیسی هم شاید لذت بده ولی فکر کردم شاید تمیز نباشه به همین علت همینطور که رونا کاندوم رو به طرفم دراز کرده بود دستش رو گرفتم و به سمت حموم کشوندمش .مثل اینکه رونا از همه چیز خبر داشت و برای هر کاری آماده بود .با هم رفتیم زیر دوش وتوی وان خوابوندمش تا اون لحظه به کسش نگاه نکرده بودم و اون موقع خواستم که بشورمش . با دیدنش سرم گیچ رفت .کس تقریبا گوشتی وخوشگل که من باید برای لیس زدن دوتا لبش رو باز میکردم .شروع کردم به شستن کس و کونش حسابی تمیزش کردم ،کیر خودمم همینطور وبعد زبونم رو بردم لای کسش وشروع کردم بازی کردن وبعد از چند دقیقه سر چوچولشو کردم تو دهنم یکی دو تا مک زدم .صدای جیغ رونا کاملا توی حموم پیچیده بود .توی وان یه کمی جا تنگ بود.کیرم هم حسابی از فشار درد گرفته بود با یه حرکت تغییر وضغیت دادم و کیرم رو بردم سمت دهنش .رونا هم بدون فکر کیرم رو که تقریبا بزرگ و کلفت هست رو کرد تو دهنش و شروع کرد به ساک زدن .داشتم بی حس میشدم و دیدم اینجوری فایده نداره ،کیرم رو در آوردم وکاندوم رو گذاشتم روش .رونا رو برگردوندم و اول چند تا ماچ آبدار از کون سفید و قلنبش گرفتم و بعد روش دراز کشیدم.از سمت کونش و از لای پاهاش کیرم رو فرستادم سراغ کسش .کیرم بدون درد سر رفت تو .یه کمی تنگ بود ولی اذیت نکرد و راحت داخل شد .شروع کردم به عقب و جلو کردن و باانگشت دست راستم هم چوچولش رو میمالیدم .رونا پشت سر هم میگفت (Давай Давай – داوای داوای )یعنی زود باش زود باش وخودشو تکون میداد.منهم خودم و دستمو تند تند تکون میدادم .رونا رو چرخوندم و دوتا پاهاشو بالا کردم و کیرمواز جلو کردم تو کسش و شروع کردم به تکون دادن .رونا هم باهام خودشو تکون میداد .دیگه خسته شده بودم .دوباره نشستم و با دستم چوچول رونا رو تند تند مالیدم یهو رونا جیغ بلندی کشید و بی حال شد ،منهم احساس کردم کیرم داره میترکه .همون لحظه کیرم رو کردم تو کسش وبا چند تا حرکت دیگه کیرم از منی خالی شد .دوتایی بیحال افتادیم روی همدیگه .همینجور که روش افتاده بودم سینه های سفیدشو دوباره میبوسیدم و میمکیدم . یه چند دقیقه به همین حال بودیم .وقتی بلند شدم باتعجب کاندوم رو نگاه کردم .تا حالا سابقه نداشت اینقدر از من منی خارج بشه .وقتی خودمون رو شستیم و لباس پوشیدیم ،رونا منو دوباره توبغلش گرفت و همش میگفت (Дякую - دیاکویو) یعنی ممنون .وقتی از اونجا اومدم بیرون هم یه حالت لذت داشتم و هم حالت نفرت .لذت از سکسی که داشتم و نفرت از خودم .البته اینو بگم که شاید هرکس دیگه هم تو وضعیت من بود نمیتونست جلو خودش رو بگیره .امیدوارم همسرم منو ببخشه .اینو هم بگم که بعد از اون قضیه چندین بار رونا اومد سراغم ولی من دیگه سعی کردم فاصله مو باهاش حفظ کنم تا دوباره خطا نکنم. ببخشید اگه بد نوشتم .

نوشته: ج-ح


👍 1
👎 0
85349 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

318071
2012-04-28 02:15:05 +0430 +0430
NA

این که همون سک سک خودمونه…تنها فرقش اینه که اینجا اگه دست زدی به نوک می می مادموازول ایرونی و گفتی سک سک کونت پاره س…اما اونجا ازت تشکر هم میکنن!

خوبه ازین زبان تخمی چند کلمه ای هم یاد گرفتیم…

نوش جونت فقط میترسم همونطور که تو به امید بخشش همسرتی همسرت هم به بخشش تو امیدوار باشه!

روزگاره دیگه…از هر دست بدی از همون میگیری

0 ❤️

318072
2012-04-28 02:45:08 +0430 +0430

خوب بود
به نظر من که بچه ها راست میگن
قانون طبیعت اینه
از هر دستی بدی از همون پس میگیری
فکر کنم بد نباشه اگه مثل آدم بری پیش خانومت و اعتراف کنی :)
اگه نکشتت مطمین باش زندگیتون شیرین تر میشه

0 ❤️

318073
2012-04-28 03:39:34 +0430 +0430
NA

استاد , این خیلی بده که وقتی حشری میشی یادت میره که داری درس زبان اوکراینی میدی , گناه شاگردات چیه ؟!!

0 ❤️

318074
2012-04-28 04:01:43 +0430 +0430
NA

خوب نوشتی،غلط املایی و تایپی هم نداشتی،توصیف خوبی هم کردی،ولی یه موضوع هست که باید یادت باشه،اگه کیرت 60سانته و هیکلت هم رودست به آرنولد میزنه،نباید از خودت تعریف کنی،اینجوری خواننده فکر میکنه که یه عقده ای هستی،در حد اینکه هیکلم بد نیست،کیرم هم نسبتا برای سکس مناسبه،خواننده رو راضی میکنه، اگه بد میگم بگید بد میگم.

0 ❤️

318075
2012-04-28 04:08:29 +0430 +0430
NA

خوب بود، غلط املایی نداشت، توصیفاتت هم خوب بود. اما بهتر هم می تونست باشه چون موضوعت خیلی خوب بود

0 ❤️

318076
2012-04-28 04:43:34 +0430 +0430

بین داستانهای امروز خوب بود حیف که موضوعش خیانته .

0 ❤️

318077
2012-04-28 05:27:35 +0430 +0430
NA

اروپا!!!بروبچه کونتو بده کس کش ,
مشکل سکس اونجا حل شده
…کیرم تو فرق سرت چند تا لغت ازدیکشنری برداشته کسشعر میگه

0 ❤️

318078
2012-04-28 05:47:32 +0430 +0430
NA

سلام نویسندۀ محترم
داستان خوبی بود…دمت گرم
به نظر من جنبه آموزشی داشت( زبان اوکراینی). ولی دمت گرم باعث شد یه چیزای یاد بگیریم.

0 ❤️

318079
2012-04-28 06:33:19 +0430 +0430
NA

بابا چه گیری به این که خارجه بوده یا نبوده میدین الان که سر و دم هر کی رو بزنن یه بار اونور آب بوده
فقط اگه راستشو نوشتی خیلی بیشرف و آشغالی
شما مردا (بلا نسبت کامنت گذاران محترم) آدم نمیشین
جنبه ندارین
مطمئن باش یه روزی یه جایی یه موقعی زنت بدتر از این در حقت میکنه بدون این که روحت خبردار بشه

0 ❤️

318080
2012-04-28 07:05:22 +0430 +0430
NA

خاک تو اون سرت کنم شمپت کت کله تو همه دنیا بگی کاندوم حالیشون میشه مرتیکه گاو

0 ❤️

318081
2012-04-28 07:28:14 +0430 +0430
NA

چقدر نویسنده ها اصرا دارند بگن داستانشون واقعیه اه اه اه
خب بگید یه داستان از تخیلاتم نوشتم تا آدم مجبور نباشه …

0 ❤️

318082
2012-04-28 13:19:14 +0430 +0430
NA

حالم از کامنت های این مدلی به هم می خوره.
آخه حرومزاده مگه اینجا جنده خونس که داری دنبال کس می گردی. تو تهران به این عظمت یه جنده پیدا نمیشه که تو بچه کونی اومدی تو سایت دنبالش میگردی؟!

0 ❤️

318083
2012-04-28 13:53:55 +0430 +0430
NA

هاپکیدو ایز مای لایف!!!
.
.
.

령ㅎㅎ초훠죠댣ㅊㄶ넙ㅎ텊ㅈㅍ텆ㅍㄶㅂㄱㅈㄱ됻혀샤갹고굫격뎌도ㅑㅗ댜도동혇ㅎ갸갸고쟈보매ㅓㅁ매ㅏㅂ니ㅡ내두어듀옽ㅍㅋㅍ큐추ㅡ어유ㅗ녾ㅎ됴갸너오냅ㅂ갸뎌쇼재베바댜뎝ㅎ겨유녛재뷰탘크크쿠츓랴져샤노노ㅗ옹연ㄹ료려ㅑ려랴럏오어려렿여랴ㅙㅛ배조냐뉴오아머

اینارو به زبان کره ای نوشتم تا کل کلتو تو زبان هایه خارجه بندازم اخه دو خط روسی از تو گوگل ترانس لیت پیدا کردی اومدیو اینجاواسم اپ کردی فکر کردی اخرشی چاااقااال
راستی تا یادم نرفته تموم چراغ هایه راهنمایی سر چار راه هایه شهر کی اف تو کونت!!!
ببخشیدا شرمنده اخه خیلی خودتو تحویل گرفته بودی گفتم دور همیم یه حالی بهت بدم!!!ل

0 ❤️

318084
2012-04-28 14:53:56 +0430 +0430
NA

اخه زنتو گاییدم تو قسمت کامنت داری دنبال کس میگردی بورو با خواهرت حال کن بی ناموس

0 ❤️

318085
2012-04-28 17:38:01 +0430 +0430
NA

من داستانو نخوندم حوصلم نیامد… اما نخونده میگم (با توجه به کامنتها) خوب بود …
نمیدونم اما با این که نخوندم احساس میکنم واقعیتو نوشتی

0 ❤️

318086
2012-04-28 17:56:22 +0430 +0430
NA

داستان صرفاً تجربه ایی بود که نقل شد خوندنشم خالی از فایده نبود، خوشمان هم آمد. فقط از اول تا آخرش احساس کردم یه دیکشنری گذاشتی بغلت کپی میکنی! لزومی نداشت سه تا ورژن از یه زبان دیگه رو بنویسی…
درمورد قسمت روسی داستان که نظر نمیدم اما جسارتاً سوسک = cockroach هست و نوک سینه هم tit که ربطی هم بهم ندارن و میتونستی کلمه سوسک رو به cock تعمیم بدی که یه معنیشم میشه کیر … اون کلمه ایی هم که شما گفتی یه کلمه ملایی Malay هست ربطی هم به پستان و این حرفها نداره در واقعه تصدیق و موافقت معنا میده که بعید میدونم مدنظرت باشه!

0 ❤️

318087
2012-04-29 00:51:45 +0430 +0430

خوب بود بازم بنویس . . . . . . . . . . .
به نظرم راستشو گفتی و داستانت جالب بود فقط اونجاش که این نظریه رو صادر کردی خیلی کیری بود البته منظورتو اشتباه گفتی :
اینو هم بگم که اصولا برای اروپایی ها سکس چیز مهمی نیست و براشون این مسأله حل شده است
کله کیری جان در اروپا دقیقا سکس یکی از مهمترین چیزهاست و خیلی براشون اهمیت داره ولی تعصبی روی سکس ندارند و یک نیاز است و مثل ایران عیب نیست. احتمالا منظورت این بوده که بر عکس گفتی. در کل خوب بود و امیدوارم که در اولین فرصت این موضوع را به همسرت هم بگی. اگر هم روزی متوجه شدی که همسرت هم به یکی دیگه کوس داد ناراحت نشو. باید قبل از این کارت به همسرت میگفتی که ببینی اجازه بهت میده با کسی دیگه همخواب بشی یا نه. دیگه هم از این غلط ها نکن و با همسرت خوش باش.

0 ❤️