سکس با هم دانشگاهیم تو ماشین

1400/01/18

سلام دوستان داستان نویسی من واقعا افتضاحه ولی امیدوارم از داستان من که کاملا واقعیه خوشتون بیاد .من رضام و الان ۲۸ سالمه ،قد بلندم و تیپ خوبی دارم
من تو ترم ۲ دانشگاه با یه دختر به اسم الهام به واسطه دوستم امیر علی که با دوستش دوست بود آشنا شدم البته اون شماره منو خواسته بود .من زیاد تو فاز دوستی و این حرفا نبودم تو ذهنم عشق و اینجور چیزا مسخره بازی بود کلا با تنها بودنم حال میکردم ولی خب از طرفی سکسم خیلی دوست داشتم.الهام یه دختر نسبتا قد بلند بود با پوست سبزه صورتش بد نبود ولی اندام پر و خوبی داشت از اون جایی که خودم رو سرتر ازش می دیدم و اینکه اعتماد به نفس پایینم داشت تقریبا ۲ روز بعد دوستیمون و یه بار بیرون رفتن باهاش در مورد سکس و نیاز باهاش صحبت کردم و مخشو زدم ،البته فقط قبول کرد لب بگیرم ازش دست به سینه هاش بزنم.
یه روز عصر بعد دانشگاه رفتم دنبالش سوارش کردم .اون واسه یه شهر دیگه بود و تو خوابگاه زندگی میکرد من خونمون همون جا بود و اونم نهایتا میتونست تا ۹ بیرون باشه من دل تو دلم نبود یکم در مورد کلاسا باهم صحبت کردیم و رفتم از یه دکه روزنامه فروشی سیگار گرفتم واسه خودم بعد رفتیم یه بستی با هم خوردیم بعد بردمش بیرون شهر با هم یه جای خلوت یه جا وایسادم زمشتون بود طرفای ساعت ۷ هوا کاملا تاریک شده بود تو چشماش نگاه کردم هر دومون استرس داشتیم من کمتر اون خیلی بیشتر بهش گفتم میتونم ببوسمت یه چند لحظه مکس کرد بعد بدون اینکه حرف بزنه سرشو آورد جلو لبشو گذاشت رو لبام منم شروع کردم ب خوردنش ۱ دقیقه ای لباشو خوردم بعد رفتم سراغ گردنش و آروم دست چپمو گذاشتم روی سینه راستش شروع کردم مالیدن حسابی سفت شده بود همزمان گردنشو میخوردم صدای نفس کشیدنامون ماشینو پر کرده بود هر دومون حسابی داغ کرده بودیم بعد دستم و از روی سینش برداشتم بردم وسط پاهاش شروع کردم به مالیدن چند دقیقه که گذشت بهش گفتم یکم میخوری واسم یه نگاه تو چشمام کرد گفت قرارمون این نبود دیگه ،من چیزی نگفتم فقط نگاه میکردم بعد چند لحظه یه لبخند بهم زد رفت پایین منم صندلی ماشینو دادم عقب تا جا باز بشه دکمه رو باز کرد و زیپ شلوارمو کشید پایین بعد خودم تا زانو هام شلوار و شرتتم در آوردم ،خودشم تو صندلی شاگرد بلند شد و مدل داگی نشست سر کیرمو بوس کرد بعد شروع کرد به خوردن واقعا عالی این کارو میکرد به نظر نمیومد بار اولش باشه من دست راستمو گذاشته بودم رو کونش و کس و سوراخ کونشو میمالیدم و دست چپم رو سرش بود موهاشو نوازش میکردم و گاهی هم یکم سرشو فشار میدادم تا کیرم بخوره ته گلوش ،چند دقیقه داشت واسم ساک میزد و کس خودش هم حسابی آب انداخته بود دیگه کم کم حس میکردم دارم ارضا میشم یهو یه فکر از تو ذهنم رد شد ممکنه دیگه هیچ وقت نبینمش با خودم گفتم باید از کونم بکنمش بهش گفتم نخور یه لحظه سرشو آورد بالا تو چشمام نگاه کرد گفتم میتونم از پشت یکم بکنمت خیلی دوست دارم گفت نه نمیشه و با هم صحبت کرده بودیم و. … که من پشت صندلی شاگرد و تا ته خوابوندم بهش گفتم فقط یه دقیقه داخل نمیکنم فقط میزارم بینش وقتی اصرار منو دید و اینکه بی خیال نمیشم چرخید و روی شکم خوابید منم رفتم تو صندلی شاگرد جا کم بود ،رفتم پشتش دهنم کاملا خشک بود ازش خواستم رو دستم تف کنه بعد آوردم مالیدم به کیرم و لای کونش بعد کیرمو گذاشتم و شروع کردم به بالا و پایین کردن کون تپل و نرمی داشت ۲ دقیقه که گذشت جالب بود خودش بهم گفت بکن تو سوراخم،منم از خدا خواسته !!خیلی تلاش کردم ولی بخاطر اینکه جامون بد بود و کم تجربگی من موفق نشدم (البته بعدها بار ها و بارها از کون کردمش ما ۳ سال باهم موندیم) یکی دو دقیقه بعد آبم آمد خیلی زیاد بود همونجا خالیش کردم خیلی زیاد بود حسابی گوه زده شد تو صندلی ماشینو لباسای اون چند دقیقه طول کشید تا خودمون رو جم و جور کنیم تو راه برگشت نه من حرفی زیاد زدم نه اون ساعت نزدیکای ۹ بود سریع رسوندمش دم خوبگاهشون پیاده شد رفت وقتی رفت فکر کردم خیلی زیاده رویی کردم و از دستم ناراحته یکم هم عذاب وجدان داشتم رفتم خونه دو دل بودم بهش پیام بدم دیگه یا نه آخرش دلمو زدم به دریا طرفای ساعت ۱۲ بود بهش پیام دادم حال خوبه عزیزم خوابگاه مشکلی پیش نیومد؟ بعد ۵ دقیقه جواب داد نه عزیزم !!

نوشته: رضا


👍 4
👎 5
42901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

802257
2021-04-07 00:11:18 +0430 +0430

ولی وقت ما رو گرفتی عزیزم نصف شبی!!!

4 ❤️

802259
2021-04-07 00:12:32 +0430 +0430

کس نگو

2 ❤️

802260
2021-04-07 00:13:14 +0430 +0430

خب اخه من چی بهت بگم پفیوز؟دختره مگه چقد کصخل بود که توی دوروز اول درباره سکس باهاش حرف زدی؟شایدم تو جاستین بیبر بودی!

وجدانن کمکای یه پراید چقد توان داره که شما توش کص و کون زمین میزنید؟😂😂

3 ❤️

802292
2021-04-07 00:46:29 +0430 +0430

داش من مخالف دروغ گویی نیستم چون اسمش داستان سکسیه نه خاطره سکسی که حتمن باید واقعیت داشته باشه
ولی جون من کصشر ننویسید،یه چی بنویسید بگنجه

2 ❤️

802297
2021-04-07 00:52:07 +0430 +0430

یعنی جیمز باند بیاد اینا رو بخونه حس میکنه تمام عمر چه بی عرضه ای بوده میزنه زیر گریه!

1 ❤️

802306
2021-04-07 01:01:31 +0430 +0430

فقط نوشتن سکس مهم نی اینکه چجو برسی به سکس مهمتره که تو دقیقا حذفش کردی

0 ❤️

802326
2021-04-07 02:11:02 +0430 +0430

خاطراتم زنده شد😂

0 ❤️

802367
2021-04-07 10:19:27 +0430 +0430

خیلی سخته الان دختری که موقع ساک دندون بزنه یا بد بخوره احتمالا بار اولش نیست چون ادا تنگارو در میاره

0 ❤️

802384
2021-04-07 14:47:10 +0430 +0430

یه بی غیرت میخوام ک زنش بشم و منو بده ب دوستاش تا بکنن

0 ❤️