سلام منم ساره ام 22سالمه تازه زایمان کردم ویه دختر هفت ماهه دارم .
من و همسرم معمولا هفته ای چهار الی پنج بار رابطه داریم و تقریبا میشه گفت گرم مزاجیم .
سه ماه پیش بود رفتیم خونه باغ امیر داشت چند تا چاله میکند که چند روز دیگه بیاریم نهال بکاریم اونجا .
من رفتم داخل خونه به دخترم شیر دادم و خوابوندم رفتم بیرون یه چهار پایه داریم که یکم لق من رفتم رو اون بشینم که از پنجره دخترم و ببینم و ه
حواسم باشه هم حوصلم سر نره.
چند دیقه بود که نشستم صدای گریه دخترم اومد تا خواستم بیام پایین چهارپایه چپه شد وبا جفت دستام خوردم زمین رفتیم بیمارستان دستام از چند جا شکسته بودن انگشتامم در رفته بودن عمل کردیم و گچ بستن بهم
چون مادرم مریض همسرم پیشم موند و دخترم و دادیم به مامانم که نگه داره .
روز اول حسابی درد داشتم اما از روز دوم فقط خارش و سنگینی گچ ازیتم میکرد همسرم پیشم بود دیگه چون دستام بسته بود منو دسشویی میبرد وغذا میداد و …
روز آخری بود که بیمارستان بودیم
من خیلی داغ کرده بودم
از طرفی هر بارم که میبرد توالت از عمد هزار بار دست میکشید رو چوچولم و میشست و حالم و بد میکرد خودشم راست میکرد . ولی هیچ حرفی نمیزد.
یه هفته بود سکس نداشتیم .
کصم گر گرفته بود دوست داشتم بمالمش اما دستام بسته بود
خیلی دوست داشتم امیر بیاد برام بماله اما اونم کاری نمیکرد و چیزی نمیگفت. به سرم زد بریم توالت لاقل یکم دستکاریم میکنه شاید فرجی شد از تخت اومدم پایین رفتیم سرویس
اتاقمون خصوصی بود و سرویس داخل اتاق بود یه راهرو بود که یه توالت فرنگی داشت و یه حموم .
دستام از آرنج تو گچ بود و از گردنم آویزون بود دو روز بود دخترم و نیاورده بودن شیر نخورده بود سینه هام پر شیر بودن وقتی راه میرفتم دستام میخوردن بهشون ناخداگاه ناله میکردم .
رفتیم سرویس تو راهروش به امیر گفتم کاش یکم شیرمو بدوشی هم خشک نشه هم دردش کم شه .
امیر گفت بزار لیوان بیارم بعدا ببرم حیف نشه
تا اومد سوتینمو در آورد سینه هام ریخت بیرون از بس شیر جمع شده بود دوبرابر شده بودن .و چون پر شیر بودن دو تا طالبی خوش فرم بودن انگار
امیر آروم دست کشید رو نوکشون دیدم نفساش منظم نیس. نگا کردم دیدم راست کرده . با یه دستش خودشو میمالید
سرشو آورد پایین نوکشو کرد دهنش شروع کرد خوردنشون
از صدای قورت دادنش معلوم بود پر شیره
یکیو میخورد و بااون یکی دستش محکم ممه ام گرفته بود و فشار میداد شیر میپاشید بیرون درد داشتم اما لذتش بیشتر بود خیلی داغ کرده بود
امیر چشاش خمار شده بود .
سرشو بلند کرد گفت ساره حالم داغون چند روز از درد تخمام نمیتونم بخابم اگه ازیت نیستی میخام باهات ارضا شم.
گفتم هر کار میتونی بکن من که دستام بستس .اگه آرومت میکنه سینه هامو بخور گفت دوست دارم کیرمو بزارم تو کصت
بریم تو اتاق.
آروم بردم سمت تخت تا خواست لباسشو بکنه گفتم دوربین داره اینجا
پکر شد
صندلی رو برداشت گذاشت زیر دوربین نسخه دارو هارو با چسب سرم چسبوند به دوربین درو بست پشتش تختو هول داد
اومد سراغم فقط دلم میخاست بماله منو داغ داغ بودم خیس آب
تا دستشو کرد تو شورتم گفت اوووففف خیس کردی که
آروم بغلم کرد گذاشت رو تخت زود زیپشو باز کرد کیرشو آورد بیرون .
استرس داشتم ولی شهوت اجازه فکر کردن و نمیداد
تند شورتمو کند انداخت کنار تا خواست بکنه تو گفتم تو روخدا یکم بمالش داغونم شروع کرد مالیدن چوچولمو باسرعت میمالید و حالم خراب تر میشد کم مونده بو ارضا شم گفتم بکن توش داغ داغم الان
خواست تف بزنه گفتم نمیخاد انقد خیسم زود میره
کیرشو هی میمالید به کصم و برمیداشت کصم آتیش گرفته بود فقط ریز میگفتم امیر بکن تو یهو کیرشو رسوند لب کصم محکم جاش کرد توم قلبم داشت وایمیستاد سنگینی دستامم نتونس جلومو بگیره که تلمبه نزنم تند تند حرکت میدادم خودمو دوست داشتم بازم شیرمو بخوره چشامو دوختم بهش فهمید دستشو تا برد رو سینه شیر پاشید روش یه اوفففف حشری گفت و افتاد به جون سینه هام خیلی درد داشتن ولی لذتشم خیلی زیاد بود کیرشو در آورده بود با کف پاهام تکونش میدادم یکم سینه هامو خورد گفت بمونه بعدا که شیرشو خالی کردم حسلبی بخورم الان دیگه نمیتونم .
کیرشو کرد داخل کصم کیرش داخل کصم نبض میزد تند تند تلمبه میزد تا دستشو برد رو چوچولم بشدت ارضا شدم بدنم سست سست شد امیر داشت تلمبه میزد حسابی عرق کرده بود یه لحظه حس کردم کصم داغ شد دیدم امیر سرشو گزاشت رو سینم و ارضا شد .
چند ثانیه همونطوری موند و بعد شروع کرد پاک کردن آبش
دستام بسته بود و نمیتونستم خودم پاک کنم شورتمو پام کرد و خودشم رفت توالت زود برگشت و تخت و برگردوند سرجاش و کاغذ دوربینم برداشت .
سرشو گذاشت رو سینم حس میکردم قلبم داره میزنه بیرون خیلی نیاز داشتم به همچین سکسی ازم تشکر کردو بوسیدم و گفت اگه میخای لیوان بیارم بدوشم
اما دیگه حالشو نداشتم گفتم بمونه بعدا
گفت اصلا فکر نمیکردم یه روز سینه هات انقد بزرگ و سکسی باشن و من چندشم نشه شیر بخورم . راست میگفت از بعد زایمانم سینه هامو نخورده بود.
بعد مرخص شدنم هر دو روز یبار سکس داشتیم اما تاحالا تو عمرم هیچ سکسی اونجوری بهم نچسبیده بود .ممنون که وقت گذاشتین و خوندین اگه دوست داشتین بگین که بازم بنویسم.
نوشته: ساره
تازه زایمان کردی بعد بچه 7 ماهه داری؟ اتفاقات هفت ماه پیش اینقدرام تازه نیستا! به علاوه بعد از عمل 24 ساعت بیشتر نگه نمیدارن مرخص میکنن…
اگ همین کسشرات و شوهرت نوشته بود ۷۰ تا دیس لایک میخورد
۲۰۰ گرم گوشت لاپاتون چکارا ک نمیکنه حتی رای ملت و عوض میکنه
اگه دوست داشتیم بگین بنویسم ،از چی بنویسی دوباره بیمارستان رفتی ؟حداقل تو نوشتار یکم دقت کن
از کی برای شکستگی دست توی بیمارستان بستری میکنند؟؟؟ بیمارستانها تخت ندارن عمل دیسک و آپاندیس و این چیزهارو نوبت میدن طرف مجبوره صبر کنه تا نوبت عمل بهش برسه بعد تو برای دسته شکسته چند روز توی بیمارستان بستری بودی؟ برای چی اخه !!!
تو آبادی شما مردا میذارن همراه بیمار خانم باشه تو بخش زنان کدوم آبادی هستی من بیام اه شاید…
اولا که دوربین تو بخشهای بیمارستان نیست دوما بستری شکسته نهایتا سه روز هست سوما مگه بچه رو پیش تو نمیاوردن که شیر بدی ممه هات مثل گاو پر شیر نشه
عاقلان دانند
برای دست شکستت بستری شدی؟!بعد اونم اتاق وی آی پی؟!عنتر فیک چلغوز
خیلی بایدباحال باشه ازطرفی سکس وازطرفی ترس ازآمدن کسی ولورفتن
نشسته از روی صندلی افتادی جفت دستات شکسته
از روی کیر بیفتی چی میشی؟!🤣😂
کس که نیست شیر اتش نشانیه بزن که آتیش گرفته 😅😅😅😅😅😅
دوستان به نکات ریز و درشت اشاره کردن ، من اما به دور از همه ی حواشی از تم داستان خوشم اومد کاش ، جای کسشعر دوربین و بستری به خاطر دست شکسته و اینا کمی روی فضا سازی برای صحنه ی سکسیش و بیشتر میکردی ، یه مقدار اطلاع از شرایط بیمارستان میتونست داستان بهتری بشه
منو و همسرم توی اتاقش تو ادارشون سکس کردیم، خیلی چسبید.
مرسی ک یه داستان ادم وار و بیغیرتی و خیانت دار ننوشتی
خدا قسمت ما هم بکنه،
عالی بود مرسی