سکس جالب با مهرسا

1401/02/21

اولین سکسم با مهرسا
سلام به همه ی دوستان اول از همه متشکرم که وقت با ارزشتان را برای خواندن داستانم می گذارید. و دوم اینکه اگر غلط املایی داشت به بزرگی خودتون ببخشید. سوم اینکه** برای دوستانی که قسمت سکسی داستان را می خواهند چون داستان کمی طولانی هست از سه ستاره بخوانند . **

(( داستان برای یک سال پیش هست و همه ی مشخصات هم برای همان موقع هست ))
من ۱۵ سال دارم قدم حدود ۱۷۵ پوست سفید نه لاغر هستم نه چاق و چشم و ابرو مشکی هستم. مهرسا ۱۴ سال قد حدود ۱۶۷ سفید تر از من لاغر ولی تو پر
اینها رو گفتم یه ذهنیتی داشته باشید .
مهرسا دختر همسایه ما هست ما با اونها یه سالی میشه که رفت و آمد داریم. مهرسا دختر خوشگلی بود با هیکل زیبا تر و همیشه ناخن های لاک زده قرمز یا صورتی داشت و من از اون اول چشمم دنبالش بود تا دیگه کم کم شماره جا به جا کردیم و دوست شدیم و چت هامون شروع شد. مادرم با مادر مهرسا خیلی صمیمی بود و رفت آمد داشت. بریم سراغ اصل داستان :
نشسته بودم پای کامپیوتر و معلم هم داشت برای خودش حرف می‌زد دیگه به لطف کرونا تو خونه بودیم و مادر و پدرم هم مثل همیشه سر کار.
ساعت حدود ۱۰ بود که کم کم داشتم دلشوره می گرفتم که چرا خبری ازش نشد از قبل هماهنگ کرده بودیم قرار بود امروز مامانش با دوست هاش برن بازار برای خرید مهرسا هم به بهانه ی درس و مدرسه بمونه تو خونه باهاشون نره و بیاد پیشم گوشیم رو برداشتم و پیام دادم بهش :
+چخبر خوبی؟ چی شد ؟
یه ربعی طول کشید و جواب داد :
-مامانم داره لباس می پوشه تا یه ربع دیگه میره
استرس بدی داشتم دقیقا نمی دونم از ترس از کاری بود که داریم انجام می دیم یا اینکه اولین بارمون هست و… خیلی تو فکر بودم هر دومون می دونستیم برای چی امروز می خوایم با هم باشیم خیلی مشتاق بودم و استرس داشتم و مخلوط این احساسات چیز خوبی نبود همینطور تو فکر بودم که صدای در زدن آروم من رو به خودم آورد پاشدم سریع در رو باز کردم. مهرسا بود پرید تو با هم رفتیم سمت پنجره مامانش سوار ماشین دوستاش شده بود و صدای خنده اش می اومد وقتی از سر کوچه رفتن خیالمون راحت شد و در حالی که نشست روی مبل من اون طرف روی مبل نشسته بودم بهش گفتم :
+چخبرا ؟
-هیچی خبری نیست تو چطوری ؟
+بد نیستم
هر دومون خجالت می کشیدیم به خودم گفتم باید شروع کنم پاشدم گفتم نظرت با یه فیلم چیه با شیطونی خاصی گفت واسه شروع کار بد نیست. یه فلش رو از روی میز برداشتم و در حالی که داشتم پشت تلویزیون وصل می کنم زیر چشمی نگاهش می کردم یه شلوار پارچه ای طرح جین چسبون با یه بلیز آستین کوتاه قرمز بلند و گشاد ولی با این حال سینه هاش توی اون لباس خودنمایی می کرد. فلش رو وصل کردم داشتم کم کم شق می کردم یه نفس عمیق کشیدم و رفتم کنارش جلوی تلویزیون نشستم فیلم شروع شد یه فیلم تقریبا صحنه دار کوتاه بود دستش رو گرفتم چقدر دستش سرد بود معلوم بود خیلی استرس داره تا دستش رو گرفتم زدم زیر خنده خودشم همینطور یه زره فضا گرم تر شده بود و چند دقیقه ای از فیلم گذشته بود ازش پرسیدم مامانینا کِی میان حدودا گفت خیلی زود بیان ساعت ۳ هست می دونستم باباش هم حدود ۸ شب میاد خیالم راحت شد.
یه ۲۵ دقیقه ای از فیلم گذشته بود فیلم حسابی صحنه دار شده بود و زنه تو بغل مرده بود. کم کم داشت بدنش داغ می شد کشیدمش تو بغلم چقدر بدنش نرم بود.

*** * *** همینطور که پشتش بهم بود نشست روی پای چپم چقدر کونش نرم بود یه دفعه یه بوس ریز از گردنش گرفتم با یه خنده برگشت منم از فرصت استفاده کردم و شروع کردم به لب گرفتن خیلی هم که بلد نبودم فقط از تو فیلم ها یاد گرفته بودم بلند شدیم و بدون هیچ حرفی کشیدمش سمت تختم و دراز کشید رو تختم و منم پریدم روش کیرم هنوز خیلی بلند نشده بود چون نیم ساعت قبل از اینکه بیاد خودم رو خالی کرده بودم ‌کیرم روی شکمش بود و تقریبا بالای کس اش داشتم ازش لب می گرفتم و اون هم لبم رو می خورد یه دستم رو بردم آروم زیر لباسش و رسوندم به سینه هاش از روی صوتین ( کرست ) داشتم می مالوندمش داشت حشری می شد خیلی سریع بلیزش رو در آوردم چه سینه های خوشگلی داشت به اندازه دوتا پرتقال سفید نرم و کمی سر بالا بود یه سوتین سرمه ای تیره داشت که به پوستش خیلی میومد از پشت باز کردم و یکی از سینه هاش رو شروع کردم به خوردن و با یه دستم داشتم می مالوندم اون یکی سینش رو از توی فیلم ها یاد گرفته بودم. حسابی حشری شده بود داشت کم کم آه و ناله می کرد. که گفت بسه ترو خدا بسه پاشد و شلوارم رو از پام در آورد و نشست رو تخت و من هم ایستاده بودم یه نگاهی به کیرم انداخت که بلند شده بود کیرم نه خیلی بزرگ بود نه خیلی کلفت متوسط بود ولی انگار دفعه اولش بود داشت یه کیر رو از نزدیک می دید آروم به دهنش نزدیک کرد و بردش تو دهنش و شروع کردن عقب و جلو کردن و ساک زدن توقع داشتم خیلی بد تر از این ساک بزنه ولی خیلی خوب ساک می زد و یه بار بیشتر دندون نزد با اون رژ قرمز خیلی صحنه سکسی شده بود داشت سرعتش رو بیشتر می کرد که گفتم نمی خاد دیگه هنوز خیلی کار داشتم باهاش گفتم داره آبم میاد با تعجب کیرم رو از دهنش در آورد و گفت مگه نباید بیاد گفتم نه بخواب کار دارم و نگاهی به کونش انداختم گفت از عقب فکرش رو نکنی ها سریع بی توجه بهش شلوارش رو کشیدم پایین یه شرت قرمز پاش بود که قسمت پشتش فرو رفته بود بین کونش از روی شرت خط کسش معلوم بود و شرتش هم حسابی خیس شده بود انداختمش رو تخت به پشت و خوابیدم روش و کیرم رو گذاشتم بین چاک کونش و عقب جلو می کردم کونش مثل اسفنج نرم بود و با هر اشاره ای می لرزید که یک دفعه برگشت و پاهاش رو برد بالا و بین من گذاشت گفت از جلو برو فقط بکن تو کسم که دارم میمیرم یه لحضه جا خوردم گفتم مهرسا دیوونه شدی با یه خنده ریز شهوتی گفت نترس دختر نیستم تعجبم بیشتر شد گفتم مگه نگفتی اولین باره رابطه داری گفت چرا بابا امان از دست خیار خودم و ناقص کردم خیالت راحت یه لحظه هنگ کردم گفت منتظر چی هستی بدو زود تر می خام تو وجودم احساست کنم تازه به خودم اومدم و کسش رو دیدم چه کسی بود سفید و تمیز و باد کرده بدون یدونه مو یه خط باریک لیز لیز آروم کیرم رو گذاشتم اولش و می دونستم باید پایین کس بزارم با یه حل رفت تو و یه جیغ آروم کشید کسش چقدر تنگ بود و داغ آروم داشتم عقب و جلو می کردم و دیگه مهرسا داشت صداش بلند میشد بکن منو جرم بده عشقم کس منو جر بده و نفساش داشت تند تر می شد و منم تلمبه هام داشت سریع تر می شد دیگه تخم هام داشت باهاش بر خورد می کرد پاهاش رو گذاشت رو شونم و منم داشتم سریع تر تلمبه می زدم که دیدم دارم ارضا میشم کشیدم بیرون گفت چرا در آوردی گفتم بیا پوزیشن عوض کنیم دیگه داشت عصبی می شد یه دفعه گفت: چه گُهی بخورم
منم رفتم نشستم روی صندلی که کنار تخت بود گفتم بیا بشین سریع اومد و کیرم رو تنظیم کرد و نشست روش و خودش بالا پایین می کرد و آه می کشید دیگه داشت جیغ می کشید که گفتم داره آبم میاد. سریع پاشد و دو زانو نشست روی زمین و شروع کرد ساک زدن برام و آبم اومد و همش ریخت تو دهنش بیشترش رو خورد خیلی هم نبود البته ولی بعدش ازش معذرت خواهی کردم و گفتم حالا نوبت توعه خوابوندمش روی تخت و پاش رو باز کردم و سرم رو بردم بین پاش که با یه شکی گفت :
بدت نمیاد ؟!
با سر بهش گفتم نه و زبونم رو روی کسش می کشیدم و داشت آه و ناله می‌کرد مثل موقعی که داشتم می کردمش معلوم بود داره لذت می بره و آروم نوک زبونم رو کردم تو کسش که یه جیغ کوچیکی کشید و آب کسش راه افتاد رفتم دستمال آوردم تا خودش رو تمیز کنه جفتمون لخت بودیم روی تخت کنارش دراز کشیدم و ازش تشکر کردم اونم همینطور.
یه دفعه تو همون حالت پرسیدم ازش :
خیلی مشکوک هستی مهرسا ها با خنده همیشگی گفت چرا ! گفتم آخه خیلی خوب ساک می زدی عادی نبود فکر کردم خیلی بد تر انجام بدی گفت از موقعی که با هم قرار گذاشتیم یعنی حدود یه ماه پیش چند باری با خیار تمرین کردم و باهم زدیم زیر خنده. چند دقیقه بعد پاشدیم لباس هامون رو پوشیدیم یه شربت برای جفتمون آوردم و با هم خوردیم و رفت پایین بعدش کلی در مورد اون روز با هم حرف زدیم و قرار شد دو باره فرصت شد بیاد که چند ماه بعد هم خونشون رو عوض کردن و ما دیگه خیلی وقته هم رو ندیدیم
اینم از داستان من که سکس خیلی لذت بخشی بود.
امیدوارم لذت برده باشید از این داستان اشکالی در نوشتن بود خوش حال میشم بگید و معذرت می خواهم اگر خیلی احساساتم رو نتونستم بیان کنم

نوشته: داستان نویس


👍 3
👎 4
18201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

873401
2022-05-11 06:33:07 +0430 +0430

به نام خدا رحمان هستم 7 ساله از بیداباد
امروز الفبا رو یاد گرفتم و اومدم باهاش مغز مخاطب رو بگام

1 ❤️

873450
2022-05-11 11:56:43 +0430 +0430

دمت گرم که شربتو آخر کار روکردی

1 ❤️

873472
2022-05-11 15:11:43 +0430 +0430

خدایا من 25 سالمه هنوز نتونستم با دختر همسایه حرف بزنم بعد تو با یه دودول فندقی و 15 سال سن طرف رو یکساعت کردی. بچه بیا پایین

0 ❤️

873514
2022-05-11 21:04:48 +0430 +0430

عمو جون مشقاتو باید توی اپلیکیشن شاد بنویسی نه اینجا

0 ❤️

873712
2022-05-13 00:51:04 +0430 +0430

همون اول که گفتی از سه ستاره بخونید فهمیدم کسشر نوشتی 😂😂

0 ❤️