سلام امیرم 30 سالمه و جز کلاس انشا و نامه برای دوس دخترم تو روزای تولدش هیچ وقت ننوشتم و دوسم نداشتم بنویسم 🤣😅 الانم از روی بی خوابی و اینکه هم کونتونو بسوزونم و بگم همیشه هم بد بینانه نگاه نکنین، این داستانو میگم. در ضمن بگم گاهی داستان خوندم اکثرا انگار فانتزین تا واقعیت اما من کلا دروغ گو خوبیم نیستم مثل داستان نوشتنم. این قضیه ماله پارسال عیده یعنی عید 1401. نمیدونم چجوری باید شروع کنم اصلا واستون جالبه یا حشریتون میکنه یا نه ولی منو حشری میکنه هروقت یادش میوفتم. نخندین میخوام شروع کنم به گفتن داستان. خخخخخ
داستان از جای شروع میشه که من 4 5 روزی بود سکس نداشتم و خیلیم حشری بودم. من امیرم30 سالمه پسر خوشگلی نیستم ولی اینو جلو همه میگم همه دوستای پسرم باشن بحث پیش بیاد یا دوستای دخترم در کل همه، ولی در اصل اینجوری نیست چون تو دلم میدونم بخاطر فروتنیمه 🤣😅 چون خودمو پسرجذابی میدونم شایدم مغرورم ولی میدونم وقتی رفتار اطرافیانمون میبینم حق با منه، بگذریم خواستم بگم هیچوقت لنگ سکس نبودم واقعا ولی انقدم خودمو آدم میدونم که واسه سکس الکی نگفتم به کسی دوست دارم. نمیدونم شاید واسه همه خصوصیات و جذابیتم باهمه ک خودمو دوس دارم 😅😂😂😂، خلاصه جونم بگه براتون حاجی تونم با این وضعش گاهی اوقات تنهای تنهاست حتی اگه سکس بخواد ک ی چیز عادیه اینم، شاید عمو جانیم تو زندگیش گاهی تنها باشه، من موقعی که اینجوریم معمولا میام همین سایت وقت بگذرونم.
همیشه وقتی میومدم تو چتش ک تازه هم راه افتاد بود انگار فریک داشتم که همه کسای ک با اسم دختر تو چتن پسرن اکثرا، ک خدایی یکمم کصخل نباشی از طرز چت معلوم میشه که واقعا هم همینطوره متاسفانه. من یادمه اون روز خیلیم حشری بودم آمدم تو چت روم، داشتم بالا پاین میکردم و چت میکردم تو عمومیه صفحه خانه ک یکی تبلیغش سکس پولی از نزدیک محل خودمم بود، منم که سوراخ میدیدم تو دیوار میکردمش از بس راست بودم بهش پی دادم که بعد 2مین ج داد خیلی زود ب توافق رسیدیم چون من مبلغشو قبول کردم، بگم که پیش خودم فکر میکردم کص میگه خالی بندیه اخه ی عکس فرستاد اولش 18 سالش بود میگفت، بدنش اما عالی بود همونی بود ک فیتیششو دارم اصلا قدش بلند نبود زیاد، هیکلشم لاغر نبود تو پر بود یکم اما اصلا چاق نبود یکمم، ولی پر بود روناش و کونش قشنگ با اینکه سینه نداشت ولی عکسه داشت شرتمو جر میداد واقعا، یجوری که باهاش جقم زدم با تصورش که واقعیه این با اینکه میدونستم پیش خودم میخوام گول بزنم خودمو که راضی جق بزنم. خخخ
خلاصه ما برنامه چیدیم واسه عصری که بیاد با اسنپ تا یجای برم دنبالش چون ویسم نداد بهم من فکر کردم کسشعر همش احتمالا تا اینکه عصر بهم پی داد دارم میام 30 مین دیگه فلکه پنجمم،که منم با ماشین داشتم کسچرخ میزدم اونموقع تو خیابون تنها، گذشت که دیدم یکی زنگ زد بهم خودش بود که صداشو شنیدم گفت رسیدم تقریبا 2مین دیگه واقعا برا اولین بار پشمام فر خورد.
با دمم گردو میشکستم میگفتم چه کصی افتادم امشب که وقتی زنگ زد گفت رسیدم از ماشینم پیاده شدم برم کرایشو حساب کنم چشمم افتاد بهش بار دوم پشمام ریخت دیگه این سری، خفن تر از چیزی بود که فک میکردم خدای وقتی عقب ماشین دیدمش کیرم راست شد همونجا، داشتم حساب میکردم پیاده شه. راننده اسنپ پیر بود ولی فک کنم اونم فهمیده بود چه کصی قرار بکنم من تا دسته. سرتونو درد نیارم رفتیم خونه وقتی داشتم لباساشو در میآوردم دس از سر کیرم ور نمیداشت نزاشت لباساشو درارم کامل شروع کرد ساک زدن، منم خیلی بیجنبم تا یکی یکم ساک میزنه میزنم زیربغل قمبلش میکنم بکنم سریع، نزاشتم زیاد بخوره، کصش تپل بود دوسش داشتم خیلی تنگ بود میگفت تاحالا فقط با یکی بودم که پردمو زده که فک میکردم کص بگه خودش زده باشه چون بهش میخورد، دیونه بود یکمی 🤣😅
وقتی داگی میکردمش صداش کله اتاقمو ورداشته بود، خیلی کص یهویی و خوبی شد،آخر سرم چون گُل میکشید بجای پول ازم گل گرفت ی چندباری دیدمش بازم تا اینکه گوشیم به چوخ رفت شمارشو ندارم. امیدوارم اگه هنوز اینجا میاد ببین داستانو بهم پی بده. خخخ
خواستم تعریف کنم بسوزین یکم چون میدونم خیلیاتون جقین کارتون آمدن اینجاست ولی شاید تاحالا با کسی آشنا نشدین اینجا ولی من خر شانس ک سالی یبار میام برام پیش آمده چندباری ک یبارشو که خیلی دوس داشتم حشیم میکنه فکر به دختره هنوز خواستم بهتون بگم.
بازم میگم داستان نویس نیستم واقعا قواعدشم بلد نیستم ولی ی خاطره گفتم براتون بماند ب یادگار 🤣🤣🤣🤣🖐️
به اعتماد به نفست حسودی کردم:))
آخه کی این کسشعرا رو منتشر میکنه!
اموجی لا به لای داستان چی میگه؟
اول اینکه معلومه هیچ گهی نیستی چون نصف بیشتر داستانت تعریف از خودت بود تا داستان نویسی!!!(حالا خوبه بچه فروتنی هستی، اگه فروتن نبودی چیکار می کردی؟؟؟)
دوم اینکه کونم که نسوخته هیچ به تخمم هم نبود شما چه گهی خوردی!!!(اینم جواب گوه خوری اول داستانت)
این داستان برهان قطعی بر لاشی بودن امیر هاست
بعدشم مردک ما تو این جامعه کوچیک خودمون همه مدل آدم داریم از معلم و دکتر و مهندس تا بازاری متاهل و مجرد هم داریم همه عین تو جقی نیستن پلشت کیرم تو اون تناقضات تو داستانت و غلط های املاییت
و در ضمن خودت اشاره کردی سکس یچیز طبیعیه پس کون سوزی نداره شنیدن خضعبلات تو راجع به سکس
شنیدی میگن هر کی از چیزی خوشش،بیاد ولی اونو نداشته باشه عقده اون رو تا ابد داره و جدا اینکه قدیمی ها هم میگفتن چندین پروفسور هم از نظر علمی اینو ثابت کردن که اون نداشته ها را شخص همیشه برای خودنمایی و خالی کردن عقده های درونی میگه من دارم، من هستم، من میتونم ووووو، به گردنم قسم تمام اون موردهایی که گفتی هستی را کمبود داری و برای خالی کردن عقده های خودت بدون اینکه کسی بشناسه ترو میگی داری،
دقیقا دیدی افرادی دارن در مورد فوتبال حرف میزنند مثلا
یهو بحثشون میشه و یکی شون بر میگرده و حرف بی ربط به ماجرا رو لقب طرف مقابل میده، دعوا فوتبالی میشه گدا گشنه بدبخت، یا بیسواد ، یا ترسو … در صورتیکه این القاب خودشه میده ب دشمنش،ب خودش بچه پولدار، با کلاس و تحصیل کرده، جیگر دار میده
هیس کن بهتره
تا ن ر ی دم بیشتر بت مردک مخاطب رو چی فرض کردی الاغ خان؟
امضا:اینجانب
عامو یکم از خودت بیشتر تعریف کن .
مگه کسخلیم دنیایی واقعی ول کنیم اینجا دنبال کس ندیده و نشناخته بگردیم؟
۱ نظر اول راجع به مقدمه نویسنده عزیز ظااهرا تو یک کمبود یا عقده داری که گفتی مینویسم تاکونتون بسوزه ۱ پس خذبر نداری اینو از من بشنو اگه تو واسه خاطر پول کون می دادی (که همین میتونهذثابت کنه تو کمبود داشتی )ما اینجا با اجازه از محضر مبارک حضرات گی ( واقعی نه کونی ها و اوبی ها ) همه نه تنها کونمون نمیسوزه چرا که درد بیشتر از سوختن همگی کشیدیم بعد کس مغز فندقی شعور توهین به کسی نمیکنند اگه تو جز اون خزعبلات که گفتی نویسنده خوبی نیستی از کجا اینقدر شعور و عقلت کشیده که به خودت اجازه قضاوت دیگران را بدهی حضرات محترم اعضای سایت به روح پدر و مادرم عین حقیقت را عرض میکنم من از ۱۴ سالگی عضو این سایت شدم تا کنون که ۴ سال عضو این سایت هستم چنین توهینی از یک نویسنده که به کلیه اعضای سایت از هر گرایش جنسی را ندیده بودم هرکس موافق هست که دیگه ادمین سایت هم کنترل نمی کند داستانها را قلب را قرمز کنید خاک کف پاتونم
واقعیتش فکر میکنم هر شش ماه کونت خارش میگیره میای سایت سریع یه بکن کیر کلفت ترجیحا مسن (با رونهای پر🤣😅( به نقل از ایموجیهای کیریت)) پیدا میکنی کونت رو زمین میزنه و تامام.
۴ روز بود نخندیده بودم با خوندن این داستان شد ۵ روز
واقعا جمله بندی های داستانت کیری بود و چند بار باید تجریه تحلیل میکردی تا متوجه بسی ، آخه کی به توی گوزوی از خود متشکر گفته حتما باید داستان بنویسی ، برو همون جقت رو بزن و کم کص و شعر بگو
کسی که عین کصخلا اینجوری از خودش تعریف میکنه قطعا ی تختش کمه
نخونده دیسلایک
آقا نویسنده بهم اجازه میدید به نمایندگی از کل اعضای شهوانی خدمتتون عرض کنم که : محصول جقم توی حلقت …
کیرخرتودهنت بااین داستان نوشتنت یبارمیگی زشتم یبارمیگی خوشولم کونی جقی
مگه امیرا تو این سایت کونی نبودن😶چرا امیرا رو میریزین تو بکنا😜
مرتیکه کسخول، کص ندیده، اسم داستانتم باید میذاشتی امیر کص ندیده و سکس گلی
من همون چند خط اول و خواندم فهمیدم چه گوهی هستی از اینا که رفیقاش کس میارن میکنن و تو با شورت طرف جق میزنی ینی حتی جنده با پولم حاضر نیست بهت بده 😁 😁 😁 😁
کیر اگه مثل تو اعتماد بنفس کاذب داشت الان شاه مار بود برا خودش کونی
امیرجان اینکه حتی یه نفر هم کصتانتو لایک نکنه جای تامل داره
سکوت میکنم که این سکوت منطقی تر هست😐