سلام من آرمین هستم 165قدمه و 66 کیلو وزنمه در کل ظریف اندامم
این خاطره ماله دو ساله پیشه من 22 سالم بود دانشجوی شهر دور بودم ی مدت تو سایتای پورن فیلمای دوجنسه ها و زنپوش ها رو میدیدم و خیلی تحریک میشدم و دوست داشتم خودم تو بغل یه مرد درشت هیکل باشم براش ناز کنم
یه مدت کارم شده بود تو اینستاگرام با پسرا و مردای دیگه چت میکردم و سکس چت میکردم و خود ارضایی میکردم یک مدت گذشت و و متوجه شده بودم به مردای سن بالا حس بیشتری دارم برام جذاب تر بود با یکی دوتاشون صمیمی شده بودم و شبا چت میکردیم و مدام عکس میخواستن ازم و من طفره میرفتم تا اینکه یکیشون گفت فیکی و چند تا فحش داد و بلاک کرد منم بهم برخورد ولی گفتم لقش با اون یکی چت میکردم اسمش بابک بود و یه مغازه کفش فروشی بزرگ داشت البته بعدا فهمیدم متاهل بود و 36 سالش بود بدن ورزشی هم داشت و کلا خیلی هات بود و علاقه به سیسی داشت و فانتزیش بود یه سی سی برا خودش مثل یه گربه خونگی داشته باشه یه شب بهم کلید کرده بود که عکس بده و … منم نمیخواستم از دستش بدم با کلی کلنجار رفتن با خودم براش عکس کونم فرستادم و از چت اومدم بیرون استرس داشتم یکم بعد باز دایرکت رو دیدم از کونم کلی تعریف کرده بود خیلی ذوق زده شدم و همش درخواست قرار میداد بریم دور بزنیم باهم منم میترسیدم ازش طفره میرفتم تا اینکه یک روز عصر خیلی حشری بودم و بهم پیام میدادیم گفت بیا بریم با ماشین تو شهر ی دوری بزنیم و … منم شهوتی و داغ بودم قبول کردم آماده شدم و یه جایی قرار گذاشتیم گفته بود ماشینش پارس سفیده منم تا رسیدم ماشینش رو دیدم با استرس رفتم نشستم صندلی جلو و اروم سلام کردم اونم جواب داد و راه افتادیم شروع کرد صحبت کردن منم فقط جلو رو نگاه میکردم همینجوری میچرخیدیم و کم کم یخ منم باز شده بود و صحبت میکردیم دستشو گذاشت روی رونم و گفت پاهای تو پری داری نمای پشتیش هم دیدن داره یکم خندیدم اونم خنده امو چراغ سبز گرفت و رفت سمت خارج شهر یکی از خاکی های اطراف شهر رو رفت داخل یه گوشه زیر یه درخت زد کنار رفت صندوق رو باز کرد من نمیدیدمش ولی بعدش فهمیدم رفته کیرش رو شسته اومد جلو در شاگرد وایساد
کیرش نیم خیز بود گرفتم کیرشو دستم براش مالیدن اونم وایساده بود یکم مالیدم فهمید قصد خوردن ندارم گفت نمیخوریش چیزی نگفتم نگاهش کردم از پایین تو تاریکی چشماش دیده میشد یه جوون گفت و بهم گفت حالا حالا ها قراره باهات حال کنم خجالت نکش موهامو گرفت صورتمو چسبوند به کیرش کم کم شروع کردم زبون زدن به کیرش مزه خاصی نداشت و دهنمو باز کردم شروع کردم خوردن کیرش نه کوچیک بود نه بزرگ متوسط نصفش رو میکردم تو دهنم کم کم راه افتادم و میخوردم بعضی وقتا تخماشو میلیسیدم اونم اه میکشید از زیر تخماش زبونمو میکشیدم تا سر کیرش بعد سرشو محکم میک میزدم سر کیرش تو دهنم بزرگ و کوچیک میشد نبض میزد قشنگ کیرش و تخماش پر از اب دهنم شده بود گفت پیاده شو پیاده شدم کنارش وایسادم دست کرد تو شلوارم و انگشتشو رسوند به سوراخم یکم مالید اورد بیرون گفت تف کن رو انگشتم منم حشری و داغ دوست داشتم فقط اطاعت کنم ازش انگشتشو کردم تو دهنم مک زدمو تفی کردم برد تو شلوارم دم سوراخم یکم فشار داد نوکش رفت تو خودمو جلو کشیدم دستمو گذاشتم رو کیرش و براش جق میزدم یکم که زدم شروع کرد ناله کردن آبش داشت میومد نشستم جلو پاش زیر تخماشو لیسیدم که ابش پرید بیرون ریخت رو زمین یکمم ریخت رو لباس من بلند شدم اونم یه جوون گفت بغلم کرد کونمو چنتا چنگ زد گفت در بیار کونتو ببینم منم نزاشتم گفتم اینجا نه و میترسم خلاصه سوار شدیم و برگشتیم و قرار شد بعدا هم رو ببینیم این شروع رابطه مون بود و البته شروع من برای مفعول شدن و شب اولی که به کیر رسیدم
ادامه دارد

نوشته: Titykoon