صاحبخونه جذاب (۴ و پایانی)

1401/04/11

...قسمت قبل

با سلام خدمت همه عزیزان و همه کسانی که حمایت کردن
عزیزان بابت اشتباه های تایپی ببخشید ممکنه برای هر کسی پیش بیاد به بزرگی خودتون ببخشید ، دوستان اگر کسی فکر میکنه وقتش الکی هدر میده و میگه چرا به سکس ختم نمیشه لطف کنه همین الان بره بیرون کسی شمارو مجبور نکرده و دارید فقط کامنت منفی میزارید بریم سراغ ماجرامون:

فرداش که پنج شنبه بود صبح پا شدم ساعت هفت اینا بود برم نانوایی جلو در دیدم ماشین خانم هست رفتم به سمت نانوایی تو صف بودم چند دقیقه ای گذشت خانم اومدن با تیپ مانتو جلو باز بنفش شلوار مام قشنگ چسپیده بود به رون هاش کاملا کشیده بود کص و رونش کاملا با ادم حرف میزدن محیط سینه هاش کاملا باز و سکسی سلام و احوال پرسی کردیم کارتشو دراورد گفت واسم منم نون بگیر واقعا حوصله ندارم تو صف وایسم گفتم چشم حتما منتظر وایسادم نوبتم شد نون رو گرفتم اوردم سمت مغازه در زدم هفت هشت ثانیه برد( درو باز نکرد) از پشت در گفت بیا داخل کسی نیست رفتم داخل وااای شلوار مام پاش بود امااااا مانتوشو دراورده بود با یه تاپ بندی مشکی روی بدن سفیدش سینه های گرد و قلمبه که سوتینش کاملا سینه هاشو اورده بود بالا سر بالا گرد و قلمبه بازم سلام کردیمو با صورت پهن و جداب و لبخندش جوابمو داد گفت بزار رو صندلی اخر دستت درد نکنه گفتم خواهش میکنم کارتو بهش دادمو یکم حرف زدیم گفت بیخشید برید بالا الان میان بچه ها گفتم چشم کاری بنده ندارید خداحافظی کردیمو اومدم بالا گذشت گذشت تا ساعت پنج و ربع بود که صدای دروازه اومد منم داشتم درس میخوندم اومد بالا در ورودی زد گفتم بفرمایین سلام و اینا کرد گفت چه خبر گفتم سلامتی سرم تو درس و دانشگاس دیگه رفت سمت اشپزخونه یک لیوان اب خورد گفتم چیشد اومدین بالا گفت من امشب میرم مهمونی دیگه مشتری هم نداشتیم به بچه هام گفتم تعطیل کنیم امروز زود تر منم اومدم بالا گفتم خوش اومدین رفت سمت اتاق دیدم صدام زد رفتم دیدم جلوی در حموم وایستاده گفتم جانم (در ضمن حموم توی اتاق هست) گفت این لباساتون ور دارین میخوام برم حموم ممکنه خیس بشه گفتم عه یادم رفته ور دارم رفتم ورش داشتم اومدم بیرون در اتاقم بستم رفت حموم گذشت گذشت یهو گوشیش زنگ خورد دیدیم هی داره زنگ میخوره رفتم جلو در حموم در زدم آب‌رو بست اومد پشت در گفت کیه گفتم خانم گوشیتون همش داره زنگ میخوره گفت کیه گفتم خانم نیمدونم که تو کیفتونه گفت خب در بیار ببین کیه رفتم کیفش هم مثل خودش سکسی داخلشم مثللل خودش داغ سکسی پر از لوازم ارایش جذاب ادکلن های خوشبو دیدم نوشته نازنین بهش گفتم نازنین گفت رمزشو بزن ۴۶۹۰۷۶ زدم باز شد گفت برو بهش پیامک بده حمومم الان بهت زنگ میزنم پیامکو که دادم گفتم خانم دادم گفت بی زحمت شارژرم هم تو کیفمه درش بیار گوشیمو بزن به شارژ گفتم چشم رفتم دراوردم زدم به شارژ دیدم نازنین جواب داد چییی میگیی حموم چیی؟ مگه نباید الان سالن باشی ؟ اینو فرستاد رفتم سمت در حموم دیدم دوباره پیامک دیگه ارسال کرد (ماریا دستم به دامنت یه عروسی افتادم باید بیام سالن ) در زدم درو باز کرد اینبار جووووون خودشوو داده بود کنار درر وایی هیکل سکسی و لخت یه دستش اورد سمت گوشی سینه اش یکم تونستم دید بزنم واقعا حالممم خراب شده بود داغ کرده بودم گوشیو گرفت ازم تماس گرفت باهاش صورت سکسی و اب خورده موهای خیس و بدن سفید، منو دیگه دیونهه کرده بود جواب دادم عزیزم شرمنده امشب دعوتم سالن رو بستم الانم خونه خودمونم دارم اماده میشم میرم باید روز قبلش هماهنگ میکردی منم پشت در وایستاده بودم یکم حرف زدنو تموم شد حرفشون گوشیو بهم داد درو بست رفتم زدم به شارژو اومدم بیرون رفتم ابلیمو اوردم با شکر یه پارچ شربت ابلیمو درست کردم گذاشتم رو یخچال خنک بشه رفتم پای درس چهل دقیقه ای گذشت اومد بیرون ولی از اتاق نیومد بیزون گذشت گذشت یه ربع اومد بیرون حوله سر گذاشته بود حوله تن کرده بود تا حد زانوش بود الان پاهای سکسی و گردن سفید و داغش حال میداد ادم بتونه بخوره واسش گفتم آفیت باشه گفت سلامت باشی پنبه نداری گفتم نه ولا گفت برو از سوپرمارکت بگیر دستت درنگنه گفتم چشم الان میرم لباس پوشیدم اومدم بیام سمت در خروجی یادم افتاد شربت درست کرده بودم دراوردم از یخچال بردم سمت اتاق در نیم باز بود دمر خوابیده یود گفتم ببخشید این شربتو واسه شما درست کردم گفتم ای جان این الان قشنگ زیردل گرم ادمو خنک میکنه لبخندی زد با اون صورت سکسی و داغ و حشری کنندش مرسی توی دل خودم گفتم قربون اون زیررر دل گرمت اومدم بیرون رفتم پنبه خریدم اومدم حوله سرشو دراورده داره سشوار میکشه موهای بلوند چقد حشری کننده بود گفت مرسی دستت دردنکنه اومدم بیرون ساعت ۱۹:۳۰ اینا بود منم پای درس نشسته بودم با خودم گفتم تو حموم بود بهترین موقع بود هر کی دیگه جای من بود میرفت داخل جرش میداد بهترین فرصت بود که من نتونستم هیچ کاری بکنمممم متاسفانه. مدت زیادی گذشته بود موزیک گذاشته بود منم دیگه نمیدونستم داره چیکار میکنه یهو صدام زد رفتم اخرین بار که خودم اومده بودم بیرون درو بستم در زدم رفتم داخل وااااای زبونم بنددد اومده بود چی میدیدیم به پت پت افتاده بودم خدایااااااا خوابم یا بیدار رنگم پرید قشنگ چهره خجالت و هیجان زدگی تو چهرم میشد دید از خود بیخود شده بودم بدن لخت و سکسی خانم رو دیدمممم حوله رو دراورده بود موهاشون انداخته بود رو سینه هاش لا به لای سینه هااش معلوم بود ولی نوک و سینه کاملش دیده نمیشد پشتش ناحیه کمر و پهلوش کاملا لختتت و سفید بدن توپر شکمش یخورده بود پهلو بزرگگگ پوست بدون لکه سفیدد انگار بدن یه دختر چهارده پونزده سالست نافش پرسینگ نقره ای داشت روی بدن سفیدش خودنماییی میکرد ، شورت کمر کش که نوشته sexy gril سفید رنگ پاش بود رون هااای بزرگ و سکسی سفید داشتم عین دیونه ها میشدم پا شد رفت سمت کیفش کونشوو اخ کونشوو دیدم سفتتت توی شورت افتاده بود اومد سمتم قشنگ عرق کزده بودم داغی بدنم حس میشد داشتم میمردم لوسیون که به بدنش زده بود بوش دیونم کرد داشتم از حال می افتادم خدا شاهده کلید داد دستم اصلا نمیدونستم چی گفت بیارم فقط فقط زدم بیرون کلید رفتم کره کره دادم بالا پایین نمیدونستم گفت چی بیارممم رفتم ‌پایین تماس گرفتم دیدم خاموشه اههه شماره کاریشه دوباره رفتم بالا عرقمو خشک کزدم یکم خوب جلوه دادم خودمو رفتم سمت اتاق گفت اوردی گفتم خانم شرمنده اصلا ندونستم چی گفتین یادم رفت گفت اینطوری درس میخونی ؟ عزیزم کانسیلر کانسیلر روش نوشته به انگلیسی بیارش زود (ناحقم نبود خیلی سخت بود اسمش نمیدونم چی بود) رفتم پایین انواع اقسام لوازم ارایشی یود پیداش کزدم یه کرم رنگی بود بردم بالا بهش دادم اومدم بیزون یعنیییی چه گذشت بهم با این داف سکسی تو یه خونه باشمو کاری نکنم این خودش خواسته اینطوری پیش من لخت کزده گفتم الان نمیشه داره میره مهمونی دیگه تحملمم سر اومده بود تا این حد پیش رفته بود نمیتونستم تحمل کنم گذشت گذشت از ساعت هشت و نیم گذشته بود نزدیک ۹ اینا بود از اتاق اومد بیرون جلل خالق یا خدااا فرشته و حوری میدیدم؟ واااای خوشگل نااااااااز سککسییی داغ و حشری کننده داشتم سیخ میکردممم ، لبخندی زززززد بهم از جلو پاشدم گفتم به به مثل عروس شدین لبخندی زد و خندید گفتم مرسی در اتاق و بشت یه مانتو دستش بود با کیفش با یه جفت کفش مجلسی اورد گذاشت زمین رفت به سمت دستش شویی( از ظاهر بگم براتونن ، با اون صورت پهن و سکسی که داشت دل ادم ضعف میرفت براشش موی بلوندشو صاف انداخته بود پشتش تا نزدیک های باسنش بود ، از جلو هم یکخوردشو فر کرده بود افتاده بود روی صورتش زلف که بلوند باشه با ناز و عشوه ای که میکرد دل ادم زیرو رو میشد لنز سبز گذاشته بود مژه های بلند گذاشته بود ابروهاش کشیده پر رنگ کرده بود لب های سکسی و برجسته شو یه رژ گلبهی زده بود ارایش غلیظ گونه های تپلش برجسته شده بود و با ارایش یکم صورتیشون کزده بود واااااااای چقد سکسی بود لباسش بندی بود دست هاش لخت تا حد زانو لخت محیط سینه لخت و سکسی و دیدنی و گردنبند انداخته بود) از دستشویی اومد مانتو رو تنش کزد گفت خیلی خیلی زحمت دادم ببخشید لبخند ملیح و ارومش من رامش شده بودم گفتم خواهش میکنم گفت فعلا خداحافظ منم به بدرقه رفتم تا جلو دروازه فورا خودشو انداخت تو ماشین و روشن کزد ماشینو گازشو گرفت رفت منم حالم بد بد گفتم ینی نمیشه یه بار بکنمش دارم میمرم فقط نمیدونستم باید چیکار کنم ‌هیچی منم با بدبختی رفتم تو اتاق دیدم بووی خوش میاد رفتم سراغ حوله چقدر بوی خوبی میداد دست نزدم به هیچی اومدم بیزون غذاو اینا درست کزدم خوردم شاممو گذشت گذشت تا ساعت یک و اینا شب جمعه بود دیگه گفتم نمیاد برم بخوابم صبحم زود پا شدم خوابم میومد رفتم جامو پهن کردم برقا خاموش خوابیدم چیزی نگذشت صدای دروازه اومد بالا با چهره ای خجالت زده گفت ای وای بیخشید بیدارتون کردم کفتم نه ولا همین الان اومدم بخوابم تا الان منتظرت بودم گفت ببخشید تروخدا گفتم خواهش میکنم این چه حرفیه برقارو روشن نکرد با فلش گوشیش رفت سمت اتاق منم اومدم برقارو روشن کردمو رفتم چای گذاشتم نیم ساعتی توی اتاااق بوود چای رو گذاشتم با همون شورت سفید اومدد بیزون لعنتییی نیم تن بالای ناف تنش بودد واااای سکسی داره منو عذاااب میده فقط گفت چیکار میکنین گفتم چای گذاشتم گفت واقعا دستت دزدنکنه انقد خستم که الان فقط چای حال میده رفت دستشوییی ارایششو پاک کزد لنزشو دراورده یود با اینکه ارایش نداشت اما جذابیت و سکسی بودن صورتش خوشگل تر شده بود نشستیم پای چای داشتیم از مهمونی اینا حرف میزدیم گذشت گذشت گفت دیگه بخوابیم خوابو از شما حروم کزدم بخدا ببخشید منم رفتم وسایل چای هارو شستم اونم رفت سمت اتاق من رفتم دستشویی اینا دیگه گفتم بخوابم خوابم میومد دیدم جیغ کشیددد جیغ بلند بلند شدم بدو بدو رفتم اتاقش لامپو روشن کزدم دیدم پتو رو گرفته چهره هراس فلش گوشیشم روشنه دیدم یه سوسک از حموم اومده بیرون(جلوی در حموم نَم میکنه اب از حموم میاد بیرون نایلون و کارتن گذاشتم ابه جذب این بشه) گفت صدای میومد فلش گوشیو انداختم دیدم این سوسکه اینجاست فورا کشتم سوسکو با دمپایی حموم گفتم چیزی نیست نترسید دیگه نیست تموم شد رفتم دسمال اوردم پاکش کردم اب اوزدم براش یکم خوزد پتو اورد دنبالم اومد کفت بخدا میترسم دیگه نمیتونم اونجا بخوابم گفتم اخه تو هال اصلا جای مناسبی نیست واسه خواب گفت عیبی نداره گفتم هر طور راحتین ، منم گفتم متاسفانه دو پتو داریم الان برای زیر چیکار کنیم گفت یکیشو میندازیم زیرمون یکیشم رومون گفتم اوکیه(الان فرش وسط هال هست و پتو رو انداختیم قشنگ پیش هم خواهیم بودد) واااای داشتم از اینکه باهاش هم بستر میشدم بال بال میزدمممم گفت بزار برقا روشن باشه گفتم اوکیه رفتم بخوابم قشنگ شونه هامون بهم میخورد منم نور میزد تو چشمم از این ورم یه دااف سکسی پلوم خوابیده بود عین هو سیخ کردع بودم با اون شورت و نیم تن که تنش بود دیونه کننده بود برام اونم چشاش باز بود گفت اه خوابمون پرید گفتم اره بخدا گفت ببخشید تروخدا گفتم نه بابا اشکالی نداره من بیخوابی زده به سرم کلا گفت چرا گفتم نمیدونم والا هیمن طوری گفتم بخوابیم ساعت ۳ رد شده خودمو میچسپوندم بهش اونم متوجه منظورم شده بود ولی به روی خودش نیاورده بود اون رو به من خوابیده بود منم روبه راست منم رومو سمتش کردم دیدم چاکش سینش معلوم وااای سینه هاش افتادن روی هم چشش باز بود فقط ‌داشتم تو ذهنم برنامه ریزی میکردم گفتم الان نشههه دیگه هیچ وقت نمیشههه کاری کردم برجستگی کیرمو ببینه گفتم وای چقد گرمه پتومو با پام پرت دادم کیر نیم سیخم قشنگ معلوم بود گفت اره گرمه اینجام کولر نداره ادم هی گرمش میشه سعی میکردم فقط بچسپم بهش دیگه سکوت زیادی بینمون بود چشاش داشت بسته میشد یهو برگشت اون سمت منم الان کاملا میتونستم کون بزرگ سکسیشو بیینم اروم و بیصدا کیرمو مالش دادم کامل سیخ بشه سیخ کزدم یواش یواش نزدیکش شدم یواش یواش داشتم کیرمو میچسپوندم به کونش ضربان قلبم رفته بود روی هزار اصلا مهم نبود چی پیش میااااد چسپوندم بهش کامل دستمم انداختم روی شکمش کاملا چسپونده بودم در کونش داشت شلوار منو شورت اونو جر میداد گفتم بیدارین شما گفت اره گفتم جوون خندش گرفت خجالت کشیدیم با صورتی خجالت کشیده لبمو گذاشتم روی لب داغش لب میگرفتیم لب ازم میگرفت بعضی اوقات هم گاز کوچیک میگرفت با دست هام داشتم سینه های بزرگشو مالش میدادم حسابی لب گرفتیم رفتم سراغ گردنش لیس و میک میزدم ناله ی ریز کزد چقد خوشبو خوش عطر بود لعنتیییی نیم تن رو از تنش دراوردم واااای سینه سفیدد بزرگ یکم حالت افتاده داشت ولی گرد و سفت بود(سایزشو ازش نپرسیدم هیچ وقت ولی یکبار سوتینش تو خونه دیدم مارک اتکتش نوشته بود۸۵) میک میردم حسابی داشتم میخوردم قبلا سینه های دوست دخترمو خورده بودم داشتم همون حرکات روی ماریا جون پیاده میکردم حسابی قرمزش کزدم براش هیچی نمیگفت فقط داشت ناله ریز میخورد از بین سینه هاش اومدم پایین بدن سفید بی مو داشتم فقط لیس میزدم زیونمو میکشیدم دور کل بدنششش دور نافشو میخوردم پرسینگشو لیس میزدم اومدم پایین سمت شرمگاهش اصلا چیزی نمیگفت فقط چشاشو بسته بود داشت لذت میبرد شرمگاه تپل و خوشگلش داشتم لیس میزدم اصلا موی در کار نبود یکم شورتشو دادم پایین تا اوایل کصش فقط لیس میک زدم رفتم لاپاش شورتش خیس کزده بود قشنگ معلوم بود منم تف زدم از رو شورت فقط زبون زدم شورتشو خیس تر کردم در نیاوردم. شورتشو داشتم لیس میزدم براش اومدم پایین نوبت نوبت رون های توپر سکسیشو لیس میزدم اومدم اومدم پایین بدون یک تار مو ببینم تا مچ پاشو لیس زدم ناحیه پابند طلایش گفتم بگرد و دمر بخواب هیچی نگفت و اینکارو کزد خوابیدم روش کون گرد و تپل و بزرگ وایی از پشت گوششو لیس زدم حسابی میک زدم عرق بدنش سرازیر شده بود شونه هاشو بوسیدم رسیدم پشتش کامل لیس زدم براش تا رسیدم کمرش حسابی براش خوردم رسیدم به کون اعظم خانم دولتخواهی قربون ماریا جون برم با این کون واااای اصلا کون خوب اصل جنس به این میگنننن شورتشو پایین کشیدم فقط زیونمو کزدم لای چاک کونش لیس زدم لمبر های کونشو چنگ میزدمو میخوردم براش گفتم برگرد برگشت چی میدیدم کص یکم قهوه ای صاف بدون مو تپل وای شرمگاه سفید کص طلا میدیدم پاهاشو باز کرد روش افتادم ازش لب گرفتم گردنشو لیس زدم دستاهاش بالا قفل کردمو زیر بغلشو لیس زدم یکم عزق داشت ولی یک تار مو نداشت اصلا عرقشم خوشمزه بود بوی خوبی میداد لذت میبردم ازش واقعااا اولین بار بود کص میدیدم سرمو بردم لاپاش زبون کشیدم روش افتادم به جونش دیدم ناله هاش بلند شد کصش طعم خاصی نمیداد ولی انگار سرمو انداخت توی بهشت صدای ناله هاش دیونم میکرد کص تپلشو با زبون فقط لیس میزدم چوچول های صورتی پر رنگ فقط داشت ترشح میکرد لیز میشد داشتم میخوردمو‌ لیس میزدم فقط جون چه کصی بود ناحیه دور اطرافشو فقط لیس میزدم داشت ناله میکرد فقط یهو سرشو اورد بالا با صورتی عرق کزده گفت بسه لعنتی بسه گفتم چشم شلوارمو دراوردم شورتمو کشیدم پایین کیرم سیخ سیخ بود کیرم سایز ۱۵ معمولیه کله کیرم به شدت کلفته اما میاد پایین تنه کیرم زیاد کلفت نیست کله کیرم صاف و قرمز شده بود افتادم روش میسابیدم به کصش فقط با کیرم فقط کصشو مالش میدادم اونم کصش خیس خیس شده بود یکم تف کزدم زدم بره داخل جوووون چی بود اصلا کص تنگ لیز و نرم داغش انگار کیرمو انداختم تو کوره اتیش اول بارم بود نمیدونستم با دستش بالای کصشو مالش میداد حسابی جون جون ریزی میگفت حال میکرد یه ربع کردمش اه بلندی کشید حسابی ارضا شد بهش حال اساسی داد اون ارضا اما فقط دو سه قطره اب از کصش اومد بیزون کشیدم بیرون کیرم حسابی خیس و لیز شده بود دوباره مالش دادم به کصش فقط میگفت ای ای ای گذاشتم داخل کصش فقط تلمبه میزدم زیاد وازد نبودم احساس میکردم دارم کم میارم داشت ابم میومد کشیدم بیزون با فشار زیاد تا نزدیک سینه اش پاشید ابم فورا رفتم دستمال کاغذی اوزدم پاکش کردم رفتم بغلش هیکل سکسی و گرمش حسابی عرق کزده بودیم همچنان داشتم سینه هاشو مالش میدادم تو بغلش بودم یهو لب گرفتیم بازم چشامونو بسته بودیم لب میگرفتیم فقط کیرم سیخ شد بازم هیچی نگفتم یهو لبشو کشید بیزون چیزی نگفتم با دستش کیرمو مالش داد وای دست های تپل و نرمش داشت کیر سیخ شدمو مالش میداد حسابی کیرم قرمز شده بود برام ساک زد با اون موهای بلوندش واقعا حیرت انگیز بود طور ساک زدنش برام جالب بود توی عالم دیگری بودم از دهنش دراورد اومد روم رو به روی خودم بود ناحیه دیدنی کصش واقعا ادم دیونه میشد کیرمو تنظیم کزد روش نشست بالا و پایین کزد حسابی صدا میزد واای چه حالی میداد سینه هاشو گرفت با دست اونم کصشو میمالید میگفت جوون اه اه ناله های ریز شهوتناکش ، دیدم شرعتشو زیاد کزد حسابی بالا و پایین میکرد دیدم یهوو اه بلندددی کشید دیگه وایساد خودشو انداخت روم سرشو گذاشت لای گردنم تنفسش گرم گرم بود میخورد به گزدنم حالم بد میشدد همچنان کیرم تو کصش بود شزوع کزد گردنمو بوسید اومد پایین از کیرم ، کیرم خیس لجز شده بود وای وقتی رفت پایین حسابی کیرم سردی زو حس کرد از تو کوره کصش در اومد گفتم داگی شو چیزی نگفت داگی شد یکم پاهاشو باز کزدم شروع کردم کص و کون خوردنش پا شدم کیرمو تنظیم کزدم در کصش اه و ناله شو شروع کزد یواش یواش تلمبه زدم موهای بلوندش روی بدن سفیدشو گرفتم فشار میدادم فقط میگفت ااای ااای ااای شاهین ، اروم کردم تلمبه زدنو گفتم خانم دولتخواهی داری چیکار میکنی عشقم قربون کصت برم ماریا جونم همه‌ی کسم فقط میگفت ااای ااای اااای شاهین با زبون کوردی گفتم ااااییی گیانکککم شروع کردم تلمبه زدنو آریتم تند تند تر تندترش کردم حسابی صدای تلمبه میپیچید من اصلا خودم راضی نیودم چون اول بازم بود اصلا خوب نمیتونستم بکنم موهای بلوندشو ول کردم پهلوشو گرفتم حسابی گرفتم سفت سفت تلمبه میزدم اسپنک میزدم در کونش پهلوشو گرفته بودم داشت ناله میکرد گفتم بریزم داخل گفت نه نهههه تلمبه هامو تند تند کزدم داشتم فقط تلمبه میزدم دیدم ابم داره میاد کشیدم بیزون با فشار خیلی کمی ابم پاشید روی کمرش تا هفت هشت ثانیه اصلا نمیدونستم کجامم نمیدونستم چیکار میکنم دیدم گفت دسمال بیار چشامو باز کردم رفتم دسمال اوردم کمرشو پاک کردم فقط خودشو پرت کزد خوابید منم رفتم بغلش واای با وجود این همه سکس بازم گرمی و داغی بدنش حس میشد گفت میرم دستشویی رفت دستشویی و اومد فقط قربون صدقش میرفتم هوا داشت روشن میشد منم داشت گشنم میشد ولی رفتیم بغل هم خوابیدیم بیدار که شدم صبح بازم بغل همیم بلند شدیم صبحونه رو که خوردیم عادی رفتار میکرد مثل قبل انگار نه انگار سه ساعت سکس کردیم
شب شد اومد خانم سلام علیک اینا خندمون گرفت هر دومون گفت عجب شب جمعه ای بود گفتم بینظیر بود من اولین بارم بود دیگه پسر نیستم گفت جدی؟ ینی تو اولین بار بوده گفتم اره بخدا من دوس دختر اینا داشتم ولی به سکس نرسیده گفت عجیبه منم زیاد سخت پسند نیستم تو سکس ولی خیلی داغم اکثر مواقع دوست پسر زیاد خوشم نمیاد ولی رفیق اجتماعی و اینا دارم هرکدومشون خوب باشن باهاشون سکس میکنم نشستیم پای صحبت ازش فقط تعریف میکردم گفتم باورم نمیشد همچنین زنی باهام بخوابه دیگه سوال های سکسی از هم پرسیدنو گفت خیلی دیرارضا میشی عجیبه گفتم کمرم خیلی سفته دیگه از بچگی چیزهای طبیعی زیاد استفاده کزدم مثل همون عسل و روغن محلی و…. گفت اره دیگه خیلی خوبه اینکه دیر ارضا میشی کلی باهم خندیدمو رفتم بغلش کردم گفتم قربون این تن و بدن برم من دوباره شروع کردیم ……
از اون موقع تا حالا سکس داریم و یک روز بهش پیشنهاد دادم که داستانمونو اینجا اپلود کنیم قبول کرد بعد از قسمت یک و دو سه وقتی خوند کلی خوشحال شد و خندید الانم این داستانو به اتمام میرسونم ظهره ما شبش سکس داشتیم و گفتم بهش فردا قسمت اخرو اپلود میکنم گفت بیا باهم بنویسم نزاشتم گفتم سوپرایزت میکنم کلی ازش عکس گرفتم لخت کامل و لباس های فانتزی که نمیزاره اپلود کنم ببینید چه کصیه اگه راضیش کردم میزارم توی قسمت انجمن با تاپیک صاحبخونه جذاب شما هم تو کامنت بهش بگید شاید که راضی شد ، از اون روز هر بار که سکس داشتیم اتفاقات خیلی جالبی برای منی که تازه شزوع کردم اتفاق افتاده اگه دوست داشتین بازم از اتفاق های افتاده بازم میگم اگرم نه که دیگر هیچ با تشکر از دوستانی که تا اینجا خوندند مرسی خدانگه دارتون
و تشکر ویژه از ماریای عزیزم

ادامه...
نوشته: شاهین


👍 30
👎 10
67801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

882575
2022-07-02 01:04:30 +0430 +0430

بالاخره تموم شد؟

2 ❤️

882579
2022-07-02 01:16:02 +0430 +0430

اخه کسکش یک و دو سه چی بود که چهار رو نوشتی

2 ❤️

882589
2022-07-02 01:26:16 +0430 +0430

اتفاقا خیلی دوست داشتم داستانت رو،چون ساده نوشتی و کاملا واقع پذیر بود نسبت به خیلی از داستانهای تخیلی.
دمتگرم داداش،اگه میتونی بازم بنویس

1 ❤️

882592
2022-07-02 01:29:11 +0430 +0430

خب
آقای طبیعی مصرف کن
چاهار قسمت طولش دادی کصشعر آخرش تحویل بدی؟
برو بخواب دیگه فردا سر امتحان کونت نره
به اندازه کافی کصشعر بود

0 ❤️

882593
2022-07-02 01:30:53 +0430 +0430

برخلاف قسمت های قبل این قسمت تخمی بود
تو فقط قسمت هایی ک توش سکس نداره رو بنویس

0 ❤️

882597
2022-07-02 01:39:24 +0430 +0430

لایک دادم اول از همه که خواندم با اینکه می‌دونم حقیقت نبود ولی قشنگ بود آفرین آخرش و برای شروع سکس اگر حقیقی بود میشد متوجه شد. بهر حال هرچه بود ممنون

0 ❤️

882601
2022-07-02 02:09:05 +0430 +0430

چطوری مرد؟؟؟

0 ❤️

882607
2022-07-02 03:04:55 +0430 +0430

شرمگاه ننتو گاييدم با اين داستان نوشتنت

1 ❤️

882614
2022-07-02 03:32:04 +0430 +0430

کسشر مطلق موقع تایپ هم دستتو از تو شورتت بیار بیرون بفهمی چی مینویسی مرد.
و در آخر کیرم دهن تو و خانم دولت شاهی.

0 ❤️

882639
2022-07-02 08:01:48 +0430 +0430

امان از دست سوسک ها 🤗

1 ❤️

882640
2022-07-02 08:38:27 +0430 +0430

ولی میشد تو تو اتاق بخوابی و اون تو جای تو.
شاید خوب بود میگفتی تو هم از سوسک میترسی و تو هم تو اتاق نمیخوابی

0 ❤️

882666
2022-07-02 12:44:01 +0430 +0430

قشنگ‌نوشته بودی و فرقش اسن بود نگفتی کیرم ۲۰ سانته و کلفت افرین راست گو

0 ❤️

882676
2022-07-02 14:23:51 +0430 +0430

يك داستان ساده و زيبا . ايول

0 ❤️

882677
2022-07-02 14:25:53 +0430 +0430

حاجی زبونت زخم نشد این قدر کسلیسی طرفو کردی

0 ❤️

883125
2022-07-04 17:03:36 +0430 +0430

عالی بود پسر…باز هم بنویس

0 ❤️

883155
2022-07-05 00:05:51 +0430 +0430

اوووف خوب بود عکساشم زودتر بذار … 😁 😂 🤤
فیلمم تونستی بذار یه پیج تو پورن هاب درست کنین (تهش صورتتون رو بپوشونید یا تو کادر نباشه … 😍 🤤 )

0 ❤️

883160
2022-07-05 00:57:13 +0430 +0430

داستانتم ادامه بده قشنگ مینویسی … تم داستانیتم خوبه آخ آخ با صابخونه، توی یه شهر جدا از خانواده، پسر جوان و مجرد 🤤 … خانم دولتخواهی 😍
من جای تو بودم روزی دو سه بار میکردمش روز های تعطیلم بیشتر 🤤 ( بستگی داره چند ساعت مغازه شو تعطیل میکنه … میشه وسط های کار هم به یه بهانه ای بیاد بالا و مشغول شید یه جا گفته بود خیلی داغم )
ماریا جووون از همینجا برات 💋 😘 🤤 …

0 ❤️

884719
2022-07-13 09:48:57 +0430 +0430

خیلی قشنگ نبود ولی خوب بود
در مورد عکسای این خانوم دولتخواهی کجا میزاری اگه اجازه بده؟
خانوم دولتخواهی انقدر گفت که بدنت فلانه و بیساره بزار عکساتو بزاره ببینم این حوری ای که تو داستان نوشته واقعا چیه؟

0 ❤️