سلام خدمت همه ی دوستان شهوانی دوست دارم اولین داستان زندگیم رو بنویسم و داستان های بعدش که واسم اتفاق افتاد من ۲۹ سالمه الان مینویسم این داستان رو این قضیه برمیگرده به زمستان سال ۹۷ ، تو یکی از گپ های دوستی عضو بودم با یه دختری اشنا شدم به اسم ساناز ما با این بنده خدا آشنا شدیم کلی صحبت و درد و دل یه چهار ماهی بود باهاش حرف میزدیم بهم خیلی اطمینان کرده بودیم از هر جهت همدیگه رو سنجیده بودیم زیاد طولانی نکنم که من و ساناز با هم شماره دادیم تماس تصویری و … یکم که گذشت تا همدیگه رو شناختیم قول داد موقعیتش جور شد ی سکس باهم داشته باشیم لا به لای حرف هاش فهمیدم که طلاق گرفته (گفته خودش ولی چرت گفته بود چون خودش میگفت شوهر سابقه ش دست به زدن داشت و معتاد بود) اوایل ۹۸ برج سه بود من مرخصی گرفتم قبلش هماهنگ کرده بودیم که کی و کجا همدیگه رو ببینیم منم واسه محکم کاری زنگ زدم ی جایی رو نزدیک شهر اصفهان به اسم باغ بهادران کرایه کردم و راهی شدم به سمت اصفهان رسیدیم و زنگ زدم اونم با بچه ش اومده بود گفت اول بچه رو بزارم مهد بعدش میام به ادرسی که گفتی خلاصه طولانی نشه این ساناز خانم اومد و منم یه بسته کاندوم سه تایی گرفته بودم (دوستان اهل فن ناچ کدکس بلک که باز کنید رنگ کاندوم مشکیه ) ما رفتیم سر وقتش لب بازی رو شروع کردیم تو خونه کرایه کرده بودیم ی تخت داشت رفتیم لباس ها رو در اوردن سینه هاش رو خوردم سینه هاش عین توپ بود تا حالا من تو عمرم این سینه ها رو ندیدم ازش پرسیدم گفت پروتز کرده بعد اینکه ۶۹ شدیم عشق و حال کردیم کاندوم رو در اوردم خندید گفت چرا کاندوم مشکیه کسی مرده گفتم نه قراره امروز جر بخوری 😅😅(من مثل بقیه ک داستان مینویسن نه دیر ارضام نه کیرم گنده س ) کاندوم رو کشیدم شروع کردم انقدری این بشر حشری بود اب بود ک از کسش سرازیر میشد ما بعد از سه چهار دقیقه اب مون اومد تو کاندوم خالی کردیم قرار شد ی چیزی بخوریم بعد دوباره شروع کنیم جاتون خالی املت خوردیم سکس رو شروع کردیم ازش قول گرفته بودم که از کون بهم میده منم شروع کردم انگشت اول و بعد دوم دیدم ک جا باز کرد کیرم رو کردم توش خدا نصیب همتون بکنه کون خیلی لذتش بیشتره( ولی تو روایت اومده اگه کسی بدونه که چقدر درد داره باید به ازای هر ثانیه یا دقیقه ی نخود طلا باید به خانم پرداخت کنی ) سکس مون ی ده دقیقه طول کشید ابم رو تو کاندوم خالی کردم تموم شد قرار شد بره حموم ی دوش بگیره و تمیز کنه برگرده خونه تو این فاصله چشمم به گوشیش خورد دیدم سی تا میس کال داره یکی از زنگ هاش رو دیدم همسرم زده بود منم ریدم تو خودم از حموم اومد داشت خودش رو خشک میکرد گفتم تو شوهر داری گفت اره گفتم اگه میدونستی گوه میخوردم میومدم خلاصه بعد پشیمونی کیری بهم دست داد چوب خدا صدا نداره دنیا دار مکافاته خلاصه من برگشتم دقیقا یه ماه نشد یه تصادف خیلی شدید کردم که معجزه الهی شد جون سالم در اوردم میخواستم از این داستان نوشتن یه چیزی به دوستان که با افتخار میان مینویسن زن شوهر دار سکس کردیم میخوام بگم دور زن شوهر دار نرین حتی کرم از خودش باشه …
ممنونم از اینکه وقتتون رو گذاشتین
۱۴۰۲/۰۶/۲۳
نوشته: سهیل
طبق اون روایت من ۱۰ کیلو طلا به کلی زن و دختر بدهکارم.خدایا گوووو خوردم 🤣🤣🤣🤣
دقیقاً قبول دارم
منم با یکی سکس کردم چند سال پیش ، یه چند ماهی بود با هم بودیم ، زمان سکس دیدم کویره کویره ، شک کردم ، ولی اون لحظه خیلی اهمیت ندادم ، بعد ها فهمیدم شوهر داره ، بخدا قسم به ۶ ماه نکشید ، من موفق و پولدار تبدیل شدم به یه ورشکسته افسرده ، اون موقع هم باز نفهمیدم چه بلایی سرم اومده ، پیگیر شدم فهمیدم جنده خانم شوهر داشته و نگفته ، خلاصه اینکه درسته که میگن زن شوهردار پا خوری داره ، دونسته و ندونسته فرق نمیکنه ، هر کی هم دوست داره انکار کنه با خودش ، ما که سرمون به سنگ خورده مال شما نخوره
چشم اقا معلم تا حالا نکردم از این به لعدم قول میدم نکنم.خوبه اقا معلم
حریم خصوصی میدونی چیه؟
به شما یاد ندادن بدون اجازه به گوشی کسی سرک نکشی؟
زززززززاااااااااااااااااااااااااااااااااااااارررررتتتتتتتتتتتتت
نزدیک بوده بجای کاندوم مشکی رو سالار
روی عکست روبان مشکی بزنن
خیلی دیدم کسانیکه با زن شوهر دار بودن واخرش به گوه خوردن وفلاکت رسیدن کاری به خدا و پیعمبر این چیزا ندارم الخصوص تو ایران که اگر لو بره بهترین حالتش تو دادگاه جواب پس دادنه وای از روزی که شوهر طرف بفهمه
دقیقا حق با تو
زندگی آدم از این رو به اون رو میشه
اونایی که این اشتباه رو کردن و واقعا هم بلا سرشون اومده درک میکنن
چرا در مورد تصادفت به سرعتت ،مدل رانندگی و چیزای دیگه اشاره نکردی؟
من موافق رابطه با زن شوهر دار نیستم ولی اصلا دلیل تصادفت اینی ک میگی نیست
این خرافاته
احتمالا هرروز صبح هم اسفند دود میکنی ،صدقه میدی ،و ته فکرت هم اینه ک روزی دست خداست!
خرافاته داداش
من اولین بار با زن شوهر دار سکس کردم، میدونستم شوهر داره و خیلی خیلی هم حال داد و بعدش هیچ اتفاق بدی برام نیوفتاد و خیلی هم توی زندگیم آدم موفقی هستم. چیزی که من توی عمرم یاد گرفتم اینه که هیچ چیز به هیچ چیزی ربط نداره. الکی گودرز رو به شقایق ربط ندین…
خطابم به دوستانی هست که با افتخار از رابطشون با زن شوهردار میگن چندتا موضوع رو مدنظر داشته باشید بعضی چیزا اصلا نه به خدا و دین و اسلام این چیزا ربطی نداره بعضی چیزا کارما عمل هست و مطمن باشید این موضوع هستش
حتی به فرض که اصلا به کارما هم اعتقاد ندارید شمایی که دم از انسانیت میزنید ایا این رفتار انسانی هست؟ اینکه بنیاد یک خانواده رو از بین بردی کجای اون مبانی انسانیتون جا داره
نتیجه داستان
حاج آقایی که این داستان رو نوشته زنش یه جنده ست .
درسته زنش چادریه ولی خیلی کرم داره .
حاج آقا اومده اینجا یه داستان عبرت آمیز درست کرده تا بقیه بترسن و نرن زن جنده شو بکنن.
تنها کاری که از دست این حاج آقاها برمیاد زر زدنه مفته .
جمع کن کاسه کوزه تو حاجی
جمع کن
کونت میخاره دنبال دردسر میگردی، اون کاندوم مشکی بکش سرت تا هیچ وقت یادت نره گوه خوری اضافی واسه سلامتیت ضرر داره…