فکر می کردم آخرین باره

1393/08/28

صبح که از خواب بیدار شدم بدجور حشری بودم صبحانه نتونستم بخورم، سه ماهی بود که برای کنکور درس می خوندم و هر روز می رفتم کتابخونه یک ماهی بود که روز به روز شهوتی تر می شدم راستش وقتی درس می خونم تمرکز ندارم و دائم فکرم جایه دیگس بیشترم سکسی، رفتم لباس بپوشم برم کتابخونه که چشمم به شلوار کشی که دو سال پیش با یه تی شرت خریده بودم افتاد راستش خیلی جلف بود، البته حتی یه بار نپوشیدم، برداشتم پوشیدم برام تنگ شده بود شورتم تو شلوار جمع شده بود بالا، شلوار را در اوردم این بار بدون شورت پوشیدم بهتر شد ولی هنوز کوچیک بود فاقش کوتاه بود و کونم به زور توش جا شده بود تی شرتم پوشیدم رفتم تو اتاق لباسا جلو آیینه، با دیدن خودم توی اینه خواستم جلق بزنم ولی خودم را کنترل کردم می دونستم بدنه نازی دارم (پوستم قهوه ای روشنه در نقاط حساس قرمز، بدون مو) ولی فکر نمی کردم اینقدر سکسی باشه حس خودنمایی دیوونم کرد، کیف و کتاب را برداشتم با همون لباس رفتم خیلی حشر بودم

توی راه به جایی رسیدم که اغلب با یه دختر (خوش هیکل و خوشگل) هم مسیر می شدم یه کوچه خلوت، نشستم بند کفشم را بستم، وقتی بلند شدم دیدم دختره از کنارم داره رد می شه و بهم نگاه می کنه، منم یه چشمک بهش زدم اونم یه لبخند زد و رد شد حرف یکی از بچه ها اومد تو ذهنم که می گفت: “اگه دختری بهت خندید یعنی کار حله” سریع یه تکه از کاغذهای چرک نویسم را پاره کردم شمارمو نوشتم و خودمو بهش رسوندم، کنارش که رسیدم کاغذ را با دستم که از ترس و شهوت می لرزید گرفتم جلوش یه نگاه بهم کرد دوباره لبخند زد و ازم گرفت سرعتم را کم کردم تا راهمون جدا شد. رسیدم کتابخونه بچه خوشگلمون (یه پسر شبیه عروسک) مثل همیشه سر جای همیشگی نشسته بود منم سر میز بغلیش که رو به دیوار و در گوشه سالن مطالعه بود می نشستم (آخرای تابستون بود و فقط من و اون که برای کنکور سال بعد می خوندیم اونجا می رفتیم) باهاش سلام و احوال پرسی کردم و نشستم. نیم ساعت گذشت هیچی نخوندم فقط تو فکر دختره بودم و اینکه چه جوری بکونمش ، پدر مادرم هر دو شاغلند منم که تک فرزند، از صبح تا عصر کسی خونمون نبود ولی چه جوری ببرمش، تا حالا از این کارا نکرده بودم تو این فکرا بودم که دیدم پسره کنارمه، خودکار یادش رفته بود بیاره ازم گرفت، برگشتم دیدم داره ریاضی می خونه گفتم اگه سوالی داری بپرس (مطمین بودم یبث تر از اونیه بخواد سوال بپرسه) کتابشو اورد و نشست پهلوم ازم چنتا سوال پرسید اینجا چی شده و… بعد شروع کرد به شکایت از معلم ریاضی و اینکه کجا درس می خونه و از این حرفا قبلا خواسته بودم بهش نزدیک بشم ولی اصولا آدم بجوشی نبود، نگاه معصومانه(مثل گربه تو شرک) و نحوه حرف زدنش منو جذب کرده بود تو فکر این بودم که می تونه دوست خوبی باشه راستش تو این سه ماه خیلی سعی کردم بهش نزدیک بشم ولی کلا آدم سردی بود و…

ساعت 10 شده بود و ما هنوز داشتیم حرف می زدیم که تلفنم زنگ خورد ازش عذرخواهی کردم رفتم بیرون یه شماره که تو دفتر تلفن نبود. گفتم بله گفت سلام ( یه دختر بود) گفتم بفرمایید گفت شمارتو صبح گرفتم خواستم ببینمتون گفتم کی گفت هر وقت دوست دارید گفتم همین حالا خوبه گفت خوبه (تو دلم گفتم شاش داری) ده دقیقه دیگه سر همون کوچه و خداحافظی کرد شاش تو کونم بستنی زعفرانی شد ولی بازم گفتم نمی یاد چیزامو جمع کردم و به دوستم (خوشگله) گفتم کاری پیش اومده خداحافظی کردم خودمو 2 دقیقه ای گذاشتم سر کوچه و منتظر موندم، شهوتم زده بود بالا پیش خودم گفتم هر جور شده می برمش خونه یه دست سیر می کنم راحت بشم که اومد، سلام و احوال پرسی، گفتم یه کم راه بریم تو راه از شهوت نمی تونستم درست حرف بزنم، فهمید حشریم سعی کرد از یه راه دیگه بریم ولی من اصرار کردم که به سمت خونمون راه بریم رسیدیم به خونمون گفتم خونه ما طبقه چهارم این ساختمانه بریم یه کم بشینیم صحبت کنیم گفت بریم، درو باز کردم رفت داخل یه نگاه به کوچه انداختم کسی تو کوچه نبود. رفتیم بالا داخل خونه که شدیم خواستم رو مبل بشینیم که بهم گفت اتاقت کجاس بریم اونجا مانتوشو مثل کت از تنش در اورد، در اتاقم باز بود با یه بفرمایید، رفت داخل و مانتو و کیفش را گذاشت روی تختخوابم منم رفتم داخل برگشتم در را کامل ببندم که از پشت بغلم کرد شروع کرد به بوسیدن پشت گردنم و خوردنش و با سینه هام بازی کردن تشرتم را از تنم در اورد سینه های پف کرده و برجستمو با دست راستش مشت کرد و با دست چپش شلوارم را تا زانوهام کشید پایین و پشت سرم زانو زد من که تا اون روز سکس نکرده بودم نمی تونستم بفهمم دنباله چی می گرده با دو تا دستش دو طرفه پهلوهامو گرفته بود به کونم نگاه می کرد خواستم برگردم که سرش اومد رو کونم و زبونش لای کونم به حرکت درامد با دستش کمر و کون و پشت رونم را دست می کشید و با زبونش سوراخم را داشت لیس می زد از کارش خوشم اومده بود و حسابی حشریم کرده بود که بهم گفت بشینم منم روی زانوهام نشستم که کونم را کشید سمت خودش دوباره شروع کرد به خوردن و سعی می کرد زبونس را ببره توی سوراخم که واقعا داشت بهم حال می داد کمی گذشت که بلند شد منو به سمت خودش برگردوند، شلوارم تا زانوهام بود و نشسته بودم نمی تونستم درست برگردم دستاش راگذاشت روی سرم و شونم و زیر شکمش را داد جلو که یعنی زود باش یه چیزی زیر شلوارش به سمت راست لوله شده بود با خودم گفتم حتما نوار بهداشتیه، دکمه های شلوارش رو باز کردم خواستم اول نوار بهداشتی را بردارم تا وقتی شلوارش را پایین می کشم رو زمین نندازم فرش کثیف بشه برای همین جلوی شورتش را دادم پایین … خواستم از جام بلند بشم که با دستاش که روی سر و شونه هام بود مانع شد، شکه بودم و چیزی که می دیدم را نمی تونستم حذم کنم… این کیره!!!

حالا داشتم دلیل خیلی چیزا را می فهمیدم دست راستش را از روی شونم برداشت و پشت شلوارش که کمی پایین بود را کشید بالا در عوض جلوی شورت قرمزش را که روی دسته کیرش بود تا زیر تخمهاش داد پایین تا بتونم کامل کیرش را ببینم یه کیره سفید با پوست نازک که می شد مویرگهاشو دید سرش مثل پیکان تیز بود و تخمهای بزرگی که خودشون را محکم به بیخ کیرش چسبونده بودن و با یه روکش قهوه ای خودنمایی می کردن کیرش اونقدر شق بود که فکر کنم ده تن بار را می تونست بلند کنه اندازش دوبرابر کیر من بود (کیر من کوچیکه ) یه قطره اب شفاف هم ازش بیرون زده بود. هیچ وقت تو زندگیم حاضر نبودم کون بدم چون می دونستم آخرش آبرو ریزیه. اگه در تمام زندگیم یک بار می تونستم بدون دلواپسی و ترس از ریختن آبرو طعم کون دادن و خوردن کیر را بچشم بدون شک حالا بود چون این بدبخت که نمی تونست به کسی بگه یا اینکه بخواد برام مشکلی ایجاد کنه تازه همه از خداشون بود چیزی مثل این پیدا کنند دیگه شل شده بودم که با دست راستش چونم را گرفت و کیرش را اورد جلوی دهنم با این کارش یه نفس عمیق کشیدم بوی عطر می داد، داغیه کیر و بوی شهوت، چشمم را بستم و دهنم را باز کردم و تو فکر اون قطره آبی بودم که از کیرش امده بود بیرون آخرین بار که دیدمش از سر کیرش آویزون شده بود و داشت می چکید، سر کیرش را روی زبونم حس کردم و اون قطره آب لزج،یکم شور بود و روی زبونم داشت با اب دهانم مخلوط می شد اولش فقط سرش را می خوردم سعی می کردم اب دهانم را نگه دارم چون چندشم می شد غورت بدم ولی دیدم نمی شه من که داشتم کیر می خوردم چرا درست نخورم و اونجور که توی فیلما حال می کنند، حال نکنم سر کیرش را از دهنم دراوردم اب دهنم را غورت دادم و کیرش را تا نزدیک حلقم کردم تو و سرم را جلو عقب کردم هر بار سعی می کردم تا جایی که اذیت نشم کیرش را بکنم تو حلقم. پنج دقیقه ساک زدن را خوب تمرین کردم که کیرش را از دهنم در امد چشمم را باز کردم یه کیره خیس جلو چشمم بود هنوز شلوار پاش بود خواستم شلوارش را بکشم پایین تا بهتر بتونم کیرش را بخورم که دو تا دستش را از دو طرف سرم برداشت دستام را گرفت انداخت پایین دوباره شلوارش را کشید بالا یه دستش را گذاشت روی سرم و حول داد به سمت زیر کیرش وبا اون دستش جلوی شورتش دوباره داد پایین تا تخماش را بخورم منم تا جایی که تونستم لیسشون زدم و توی دهنم باهاشون بازی کردم که سرم را برد بالا و دوباره کیرش را تو دهنم کرد ولی این بار خودش تلمبه می زد و با دستاش دوطرف سرم را محکم گرفته بود منم همه مسیرها به معده را باز گذاشته بودم که یه دفعه عوق زدم کیرش را دراورد منم آب دهنم را قورت دادم بهم گفت سعی کن کیرم را غورت بدی ، بعد کیرش تو دهنم رفت و وقتی به حلقم رسید آروم گفت غورت بده و من سعی کردم و صدای ناله خانوم بلند شد فکر کنم بهش خیلی حال داده بودم دیگه اوق نمیزدم تخماش به چونم چسبیده بود و چشمام روی شکمش بود دیگه مطمین بودم تا ته کیرش را خوردم و صدای ناله هاش بهم می گفت کارت را درست انجام می دی. خودم هم داشتم از خوردن یه کیره خوش تراش و خوشمزه لذت می بردم که کیرش را کشید بیرون دهنم را باز کردم که دوباره کیرش را بکنه تا ته تو ولی کمی صبر کرد فکر کنم داشت آبش می یومد که جلوی خودشو گرفت، دستامو که روی روناش بود گرفت و بلندم کرد برد سمت تختخواب شلوارم هنوز تا زانوهام بود مونده بودم بکشم بالا یا بکشم پایین بهم گفت رو به تختخواب زانو بزنم و سینه هام را بزارم رو تخت، خودش هم نشست پشتم و دوباره لیسیدن کونم را شروع کرد اینبار انگشتم می کرد و سعی داشت سوراخم را باز کنه که درد داشت خودمو حسابی شل کرده بودم و هر بار کمرم را می دادم تو و کونمو بیشتر قنبل می کردم تا انگشتش راحت تر بره تو بعد از چند دقیقه کون مالی شلوارم را از پام دراورد برگشتم دیدم داره شلوارش را می کشه پایین شلوارش تا بالای زانوهاش داد پایین سره کیرش را گذاشت رو سوراخم دستاش را دو طرف پهلوهام گذاشت و اروم کیرشو حل داد وای داشت می رفت تو، دلم می خواست زودتر بره تو وتلمبه بزنه ببینم چه حسی داره، سر کیرش رفت تو یکم دیگه حل داد درد شدیدی تو بدنم پیچید یه آخ گفتم وخودمو دادم جلو سرش از سوراخ درامد با دستش سوراخم را ماساژ داد تا دردش کم شد گفتم خوبه این بار تف انداخت رو سوراخم و دوباره سر کیرش را گذاشت رو سوراخم و حل داد دوباره به همون جا که رسید درد گرفت اما کمتر، فکر کنم نصف بیشتر کیرش داخل شد که از درد چشمام سیاهی رفت و نفسم برید رفتم جلو که اونم خودشو با من حرکت داد بدنم به لبه تخت رسید که زیر شکمش را روی کونم حس کردم از درد می خواستم داد بزنم منو بغل کرد و گفت صبرکن 2 ، 3 دقیقه نگه داشت تا دردش کم شد و من یه نفس عمیق کشیدم اروم شروع کرد به تکون دادن بازم درد داشت بعد از ده دقیقه کشمکش بین کون من و کیر خانوم تازه تونست خوب تلمبه بزنه و می گفت کونم باز شده اولش به نظر اونقدر ها هم حال نمی داد ، خوب که باز شد در اورد تف زد دوباره کرد تو این کارا چند بار تکرار کرد تا خوب لیز شد حالا بهتر شده بود داشت کم کم خوشم می یومد که کیرش را در اورد گفت رو کمر بخوابم شلوارش را دراورد پاهامو داد بالا دوباره کرد توش و تلمبه زدن ، تک پوشش که هنوز تنش بود را در اورد سوتین نبسته بود گفت پا هامو دور کمرش حلقه کنم، دستامو با دستاش دو طرف شونه هام باز کرد و خودشو انداخت رو من دلم می خواست بوسم کنه و ازم لب بگیره ولی سرش را گذاشته پهلوی سرم و فقط تلمبه می زد سینه هاش که سفت شده بود روی سینه هام بود و با تلمبه هاش زیرش جلو عقب می شدم و کیرم به شکمش و سینه هام به سینه هاش می مالید و تحریکم می کرد تا کیرم دوباره بلند شد منو برگردوند به حالت سگی سرم را برد پایین طوری که صورت و سینه هام رو تخت بود و کونم بالا، دوباره کرد تو و تلمبه می زد دستش را گذاشت رو سرم به پایین فشار می داد برای اینکه بتونم نفس بکشم صورتم را به یه طرف چرخوندم دست دیگش رو گودیه کمرم فشار می داد تا بیشتر قنبل کنم تلمبه هاش تند تر شد و تبدیل به ضربه های محکم شد بعد از چند دقیقه کیرش را تو کونم نگهداشت و تا جایی که می تونست تو سوراخم فشار داد یه نفس عمیق ولی تکه تکه کشید کیرش تو کونم شروع کرد به نبظ زدن و شل شد کمی جلو عقب کرد و نگه داشت فهمیدم آبش اومده کیرش شل شده بود ولی اروم داشت تلمبه می زد کیرش تو کونم ترد شده بود و یه اصطکاک خاص که توی کونم را خراش می داد که بهم خیلی حال می داد مطمین بودم ابش اومده منتظر بودم دیگه دربیاره ولی دلم میخواست بازم بکونه بعد از 6 یا 7 دقیقه حس کردم دوباره کیرش سفت شده و دوباره تلمبه زدن را شروع کرد و ابش کم کم داشت از کونم بیرون می ریخت قطره قطره از سوراخم به لای پام و از اونجا به پایین سُر می خورد خارش شدیدی توی سوراخم حس می کردم و یک کیرش خیس وترد و لیز که حسابی منو می خاروند دیگه تو فضا بودم دلم می خواست بیشتر و بیشتر بکنه دیگه صدام درامد داشتم ناله می کردم نفس نفس می زدم ، دست خودم نبود کمرم را تکون می دادم کونم را هم کمک تلمبه هاش جلم عقب می کردم دهنم را باز کرده بودم و زبونم را تو دهنم می چرخوندم حالا بهم ساک زدن حال می داد دستش را گرفتم کشیدم سمت دهنم و شستش را کردم تو دهنم و مک می زدم این کارم دیوونش کرده بود و مثل وحشیا تلمبه می زد بدنم می لرزید (پاهام بیشتر) تو اوج لذت حس کردم داره آبم می یاد اشک تو چشمام جمع شده بود و همین طور که شستش را مک می زدم آب دهن می ریخت رو ملحفه روی تخت با چندتا ناله که با نفس نفس زدنم مخلوط شده بود آبم ریخت بیرون با هر تلمبه یه مقدارش خالی می شد انگار من داشتم می کردم، کمرم خالی شد منم صدام قطع شد کیرش را دراورد زیر پام را یه کم وارسی کرد(دید آبم اومده) دیگه نکرد تو از جاش بلند شد و ایستاد بالای سرم شروع کرد خیلی محکم به جلق زدن آبش امد پاشید روی کمرم و شونه هام تموم که شد نشست کیرش را مالید به روی قنبلم، بعد با دستمال کاغذی که روی میز کنار تختم بود کیرش را تمیز کرد و انداخت کنارم روی تخت لباسشو پوشید من به پهلو افتادم و پاهامو تو شکمم جمع کردم، امد جلو دستش را کشید روی صورتم ، یه بوس کرد و گفت بعدا می بینمت هیچی نگفتم حتی نگاشم نکردم در را باز کرد رفت بیرون صدای باز شدن و بسته شدن در خونه را شنیدم هیچ توانی تو بدنم نبود به زور از جام پا شدم ملحفه ی روی تختم را جمع کردم لخت رفتم بیرون انداختم تو ماشین لباسشویی بعد رفتم حموم به سختی تونست ابهای روی کمرم را بشورم امدم بیرون و رفتم تو اتاق لباس پوشیدم خوابیدم گذاشتم به حساب یه تجربه،… فکر می کردم آخرین باره … ωÖ

نوشته:‌ مهران


👍 10
👎 1
75824 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

444521
2014-11-19 16:33:36 +0330 +0330

هوس کیر میکنی برو یکیو پیدا کن بکنتت چرا داستان مینویسی?

0 ❤️

444522
2014-11-19 16:43:45 +0330 +0330

kheyliiiiii khoooob neveshtiiiiii
afariiiiin pesariiiii
edamash hatman jaleb tare
;)

0 ❤️

444523
2014-11-19 19:41:57 +0330 +0330
NA

یعنی تو اومدی بکنی ؟؟؟ کرده شدی؟؟؟؟؟ dirol

0 ❤️

444524
2014-11-19 23:19:42 +0330 +0330
NA

ای ملجوق جقنده سکس نکرده

0 ❤️

444525
2014-11-20 05:46:47 +0330 +0330

!!!ghashang bood
Age dastanet Edame dare
Hatman baghiYasho Benevis

0 ❤️

444526
2014-11-20 11:08:25 +0330 +0330
NA

بچه کونی کونت می خاره برو کون بده
چرا شروورمی نویسی

0 ❤️

444527
2014-12-24 17:43:08 +0330 +0330
NA

خوشبحالت کاش من جای تو بودم

0 ❤️

580659
2017-02-22 17:45:17 +0330 +0330
NA

بهترین داستانی بود که خوندم
Nice

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها